به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بولارد در کشورهای مختلف خاورمیانه خدمت کرد؛ البته به بریتانیا! آخر سر هم آمد ایران و کارهای مهمی انجام داد و بازنشسته شد و رفت. چند کتاب و مجموعهای از یادداشتها، خاطرات، اسناد و نامهها از وی به جا مانده که در بخشهایی از آنها که به ایران اختصاص دارد، پهلویها و به ویژه رضاخان را بدون نقاب تصویر کرده است. برای مثال تصاویری درباره رضاخان در این حد واضح و روشن: «با اینکه او حکومت خود را بر مبنای قانون اساسی مشروطه تشکیل داده بود، در عمل اختیار همه چیز را بهدست گرفته و به هیچکس اجازه نمیداد برخلاف میلش دست به کاری بزند.» و باز هم روشنتر: «او پس از چندی همان اعمالی را پیشه کرد که شاهان ایران قبل از مشروطه بدان میپرداختند و باعث میشدند همیشه بین آنها و بقیه ملت شکافی وجود داشته باشد و اصولا حد بین درآمد ملی و آنچه به جیب شاه سرازیر میشد، مشخص نباشد.»
بیشتربخوانید
قصرهای شاه و شبکه آبرسانی تهران!
بولارد یکی از مهرههای باارزش بریتانیا در عرصه سیاست خارجی بود و در واقع برای مدیریت وضعیت سیاسی و نظامی بریتانیا در خاورمیانه پس از شروع جنگ جهانی دوم به ایران اعزام شد. وقتی هم که به ایران رسیده از دیدن وضعیت دوره رضاخانی احتمالا خیلی شگفتزده شده است. درباره اقتصاد و رفاه در دوره رضاخان چه نوشته باشد خوب است؟ تصویری شگفتآور ارائه میدهد: «در زمان رضا شاه درآمد حاصل از نفت در بودجه کل کشور وارد نمیشد و چگونگی استفاده از آن فقط توسط شخص شاه معین میگردید که البته بیشترین قسمتش نیز به خرید اسلحه اختصاص مییافت. بیکفایتی رضا شاه در استفاده از درآمد نفت بهحدی بود که پایتخت کشور هنوز یک شبکه آبرسانی قابل استفاده نداشت و تنها منابع آب آن را همان سیستم کهنه قرون گذشته به صورت آبراههای زیرزمینی تشکیل میداد که مردم فقیر تهران مجبور بودند از آب اینگونه قنوات پس از آن که در جوی کنار خیابانها جاری میشد، استفاده کنند و رضا شاه نیز با اینکه در چند نقطه از ایران قصرهای مجلل و گرانقیمتی برای خود ساخت هرگز به فکر نیفتاد که حتی برای این قصرها هم یک سیستم آبرسانی قابل قبول ایجاد کند.
انتقاد دیگری هم که به رضا شاه وارد شده، اینکه او با وجود علاقه به توسعه صنایع از مهمترین و ارزندهترین صنعت کشور یعنی صنعت کشاورزی غافل ماند.»
کتاب «نامههایی از تهران» که به فارسی هم ترجمه شده، منبع مهمی برای بررسی تاریخ دوره پهلوی محسوب میشود
روستایی از مالیات استقبال میکند!
سفیر انگلستان درباره وضعیت آزادی سیاسی و اجتماعی ایران و بهطور مشخص امکان انتقاد از رضاخان به کنایه به متن مقاله مضحکی در یکی از روزنامههای تهران اشاره کرده است. بولارد مینویسد: در زمان رضا شاه هیچگونه محل و مرجعی که از طریق آن بتوان به انتقاد از او پرداخت و یا تظلم خواست وجود نداشت. نمایندگان مجلس کلا از جانب شاه انتخاب میشدند و تمام مطبوعات نیز تحتکنترل دولت بودند. نمونه زیر که از مقاله یکی از روزنامههای تهران در ماه مارس ۱۹۴۱ درباره سالروز تولد رضاشاه نقل میشود، قابل ملاحظه است: «روستاییان ایران گرچه مثل گذشته مالیات میپردازند، ولی امروز بههیچوجه از نظر پرداخت، فشاری احساس نمیکنند. چون دولت بهقدری با آنها به مهربانی رفتار کرده و در رفع مشکلاتشان میکوشد که روستایی با کمال میل از پرداخت مالیات و کمک به دولت استقبال میکند و اغلب این عمل را با وجود وُسع کم و محدودیت مالی، با رغبت انجام میدهد. چون میداند نتیجهاش رفاه بیش از پیش برای خود اوست.»
عاقبت رضاخان!
بنا به اسناد تاریخی، بولارد به دلیل سابقه سیاسی بریتانیا در ایران و همچنین به پشتوانه نیروی نظامی انگلستان که در جریان جنگ جهانی دوم ایران را اشغال کرد در ایران با همه و حتی پهلویها از موضع قدرت صحبت میکرد و با تحکم رفتار میکرد.
سربازان متفقین در تهران
بولارد عاقبتِ رضاخان را اینچنین تصویر میکند: «سرانجام اهمال دولت ایران در تسلیم اتباع آلمانی به آنجا کشید که ۲ دولت متفق متذکر شدند که برای تحقق هرچه سریعتر خواستههایشان عنقریب قوای خود را در حوالی تهران مستقر خواهند نمود تا به این ترتیب دولت ایران ناچار شود در مورد اجرای موارد توافق شده هر چه زودتر تصمیم بگیرد. اعلام چنین برنامهای نتیجه سریع در پی داشت و باعث تأمین خواسته متفقین گردید. ورود قوای خارجی به خاک ایران با آنکه برای ایرانیان بسیار دردناک و ناراحتکننده بود، ولی اکثر آنها امید داشتند که این جریان، حداقل باعث رهایی ملت از دست رضا شاه بشود.»
توجیه انگلیسی برای حمله!
آخرسر ناگفته نماند بولارد که یک انگلیسی تمامعیار و کاملا در خدمت منافع بریتانیا بود و لقب «سر» هم داشت در ایران نزد مردم و دولتمردان محبوبیتی نداشت؛ و جالب اینکه همین جناب بولارد که موشکافی میکند و شرح وقایع میدهد، وقتی کار به دلیلتراشی درباره توجیه اشغال غیرقانونی ایران توسط بریتانیا میرسد، دیگر بلبلزبانی یادش میرود و دلایل غیرمنطقی میآورد: «طرح این سوال که اصول حمله متفقین به ایران را چگونه میتوان توجیه کرد، شاید هرگز جواب مناسبی نداشته باشد. ولی اگر کسی بخواهد در این زمینه از نظرات متفقین آگاه شود، میتواند به یورش بیدلیل هیتلر به ۴ کشور کوچک و بیطرف اروپای غربی بیندیشید و آنگاه خطر بزرگی را که حضور بیدلیل تعدد کثیر اتباع آلمانی در ایران میتوانست برای منافع متفقین داشته باشد و یا آثار وخیم افزایش احساسات و علاقه مردم ـ و به خصوص ارتش و پلیس ایران ـ نسبت به آلمان را در نظر بگیرید.»
این توجیه، سرراستش یعنی اینکه، چون هیتلر به کشورهای اروپایی حمله کرد، بریتانیا هم حق داشته به ایران حمله کند! این هم نوعی توجیه انگلیسی برای ظلم و تعدی!
امروز در تاریخ مناسبتهای دیگری هم هست
امروز ۱۸ آذر مصادف با ۸ دسامبر میلادی و ۲۲ ربیعالثانی هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبتهای دیگری هم دارد.
ـ رحلت «ملامحمد محسن فیض کاشانی» عارف و محدث مشهور در سال ۱۰۹۱ قمری
ـ رحلت فقیه جلیل آیتالله «محمدعلی حائری قمی» در سال ۱۳۵۸ قمری
ـ زادروز «آلفرد تنیسون» شاعر و ادیب برجسته اگلیسی در سال ۱۸۰۹ میلادی
ـ درگذشت «هربرت اسپنسر» فیلسوف انگلیسی در سال ۱۹۰۳ میلادی
ـ زادروز «محمدتقی بهار» شاعر و سیاستمدار ایرانی در سال ۱۲۶۵ شمسی
منبع: فارس
انتهای پیام/