به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شمارش معکوس برای شنبهای که انتظارش را ۹ ماه به دل کشیدیم آغازشده، شمارشی با کلینگرانی، بیم و امید و البته ابهام. میترسیم این شنبه هم مثل بقیه شنبهها باشد. میترسیم «حماسه»ای که به قول مسعود مردانی، پریشب در جادههای شمال اتفاق افتاد و مردم حریصانه شال و کلاه کردند و مثل تورهای لحظه آخری، تخت گاز رفتند تا خوش بگذرانند، بازهم تکرار شود.
ما بازهم دیدیم قانون و محدودیتها چقدر راحت دور میخورند که چقدر راحت اگر پلیس از ۱۰ صبح یکِ روز عزم جریمه مسافران جاده را بکند، مسافران چطور شب قبلش ساک و چمدان بسته میزنند به دل جادهها و همهچیز را به مسخره میگیرند.
شنبه، اول آذر با این هراسها و دلزدگیها پیش روی ماست، شنبهای پر از وعدهووعید، پر از سختگیریهایی که زودباورها و امیدواران باورش کردهاند و بدبینها و لایی کشها، برایش ابرو بالا انداختهاند، عدهای تیزبین و نکتهسنج هم ماندهاند با مشتی ابهام و علامت سؤال.
راستی شنبه که بیاید و پسفردا شود، ستاد ملی مقابله با کرونا درباره پرداخت کمکهزینه معیشتی به حدود ۲۰ میلیون نفر که کمدرآمد و بیدرآمدند تصمیم میگیرد. این را رئیس دفتر رئیسجمهور گفته، تصمیمی برای شنبهای که هم تاریخی است، هم محکی خوب برای همهچیز.
چه کسی تعطیل است؟
با اینکه درباره تعطیلی دوهفتهای (بخوانید نصفه نیمه) تهران و شهرهای قرمز مشابه و محدودیتهای شهرهای زرد و نارنجی در سراسر کشور چند روزی است توضیحات زیادی از زبان مسؤولان مختلف گفته و شنیده شده، اما برخی ابهامات، تشکیکها و حتی انتقادها به قوت خود باقی است که هم اصل ماجرای محدودیتها را خدشهدار میکند و هم آدم را درباره کامل و درست اجراشدنشان به شک میاندازد.
بذر یکی از نخستین تردیدها را شخص فرمانده ستاد مقابله با کرونای تهران در دل ما کاشت؛ دیروز در جلسه ستاد فرماندهی مقابله با کرونا، جایی که علیرضا زالی که چند هفته است مدام از شیب صعودی کرونا در پایتخت میگوید اینبار از شیب ملایم و روبهکاهش آمار مبتلایان در تهران گفت.
او، اما قصد خوشحالکردن ما را نداشت بلکه آمده بود تا بیشتر گله کند و در واقع حرفدل ما رسانهایها را بزند. او گفت مشاغل گروه یک به ۱۵دسته تقسیم میشوند که این تنوع بالا با اصل تعطیلی کامل در تناقض است، همچنین حضور حداقلی کارکنان بخش دولتی و در ادامه، مراجعه اربابرجوع و افزایش تراکم میتواند این طرح را با مشکلاتی روبهرو کند.
حرفهای او را که سادهتر کنیم معنیاش این است که ستادملی به ظاهر محدودیتهایی را تصویب کرده، ولی درعمل تکههای پازل را طوری چیده که محدودیتها نه شدید، که مثل تشری نهچندان جدی به کودکی است.
فهرست مشاغل گروه یک در شهرهای قرمز از جمله تهران که از شنبه به بعد میتوانند باز باشند واقعا غمبار است، شما هم که بخوانید احتمالا حس علیرضا زالی و همه دلسوزان حوزه سلامت را پیدا میکنید: کارخانههای تولیدی، مراکز صنعتی و معدنی، کشاورزی، شیلات و خدمات وابسته، مراکز زیرساختی و حیاتی، مراکز تامین و توزیع آب، برق، گاز، مدیریت پسماند، فاضلاب و فعالیتهای تصفیه و تهویه هوا، پالایشگاهها و جایگاههای عرضه سوخت، حملونقل عمومی کالا و مسافر برونشهری شامل ریلی، هوایی، جادهای و دریایی، حملونقل عمومی درونشهری، ادارات و مراکز نظامی، انتظامی و امنیتی، امدادی و ستادی، فروشگاههای زنجیرهای، سوپرمارکتها، میوه و سبزیفروشیها، میادین میوهوترهبار، مراکز تولید، نگهداری، توزیع و فروش محصولات غذایی و خدمات وابسته، مراکز تولید و عرضه فرآوردههای لبنی نانوایی، مراکز بهداشتی، درمانی، امدادی، اورژانس و تامین آمبولانس دولتی و خصوصی، داروخانهها، مراکز و فروشگاههای دامپزشکی، پخش دارو، عطاری و داروهای سنتی، مراکز تهیه، تولید و توزیع مواد غذایی آماده و بیرونبر، خدمات اپراتورهای ارتباطی، خدمات الکترونیک و فعالیتهای پستی، شرکتهای خدمات اینترنتی اعم از تامینکنندگان اینترنت، فروشگاههای اینترنتی و شرکتهای خدماتی مبتنی بر اینترنت، رسانههای مکتوب و آنلاین، مراکز نگهداری و خدماتی سالمندان، معلولان، جانبازان، مراکز توانبخشی و مراقبتی، آسایشگاهها، تعمیرگاههای انواع خودرو، لوازم خانگی، الکتریکی و الکترونیکی، فروشگاههای انواع قطعات و لوازم یدکی، فروشگاههای انواع مصالح ساختمانی و آهنآلات، کارگاههای صنعتی مثل جوشکاری و تراشکاری، چاپخانهها، خشکشوییها و آرامستانها. اینها یعنی تقریبا همه مردم ایران.
مدرسههای خلوت
سوتوکوری مدارس با آغاز مهر شروع شد، اما تشدید کرونا و ملزم شدن کارمندان به دورکاری، یک خلوت پاییزی خاص به مدارس داد. از شنبه، اما مدارس خلوتتر از همیشه میشود و آنطور که عبدالرضا فولادوند، مدیرکل آموزشوپرورش شهر تهران میگوید فقط یکسوم کادر اداری مدارس و کارمندان ادارات آموزشوپرورش به محل کار میروند که البته در شهرهای زرد و نارنجی ۵۰ درصد است. فرهنگیانی که از شنبه تا یک ماه تابع محدودیتهای جدید هستند، وظیفه رفع اشکال، تهیه بستههای آموزشی درسنامه و همچنین رصد آموزش در کلاسهای درس را بهعهده دارند.
همانطور که انتظار میرفت و باید هم چنین میشد علاوه بر مدارس، مهدهای کودک نیز از اول آذر به مدت دو هفته تعطیل است و سازمان بهزیستی براین تعطیلی نظارت میکند.
تأمین اجتماعی فقط برای ضرورت
برای کسانی که از شنبه رسما تعطیل میشوند، ممکن است تصور اوقاتفراغت پیش بیاید و دنبال کارهای عقبافتاده بروند که بهاحتمال کارهای اداری است. سازمان تأمین اجتماعی، اما با صدور اطلاعیهای پیشدستی کرده و جلوی میل به انجام کارهای عقبافتاده را در ادارات تابعه گرفته است.
از شنبه کارکنان ادارات تأمین اجتماعی نیز بهعنوان زیرمجموعه دولت در شهرهای قرمز ازجمله تهران بهصورت شیفتی حاضر میشوند و هرروز فقط یکسوم آنها پشت میز کارشان مینشینند. این سازمان در اطلاعیهاش، اما شرح داده اگر برخی شهروندان تصمیم بگیرند برای پیگیری مسائل مرتبط با بیمه اقدام کنند، چون بیشتر کارمندان در محل کار نیستند و حضور مردم فقط باعث ازدحام میشود پس رسیدگی به امور فوری در اولویت قرار خواهد گرفت و انجام برخی اقدامات که پیگیری آن با تأخیر مشکلی ایجاد نمیکند، بهوقت دیگری موکول خواهد شد.
بر همین اساس سازمان تأمین اجتماعی به عرض ملت رسانده که جلسات هیاتهای رسیدگی به مطالبات و کمیسیونهای پزشکی این سازمان نیز بهوقت دیگری موکول شده است.
حرف نزنید لطفا
اگر همه کسبوکارها در شهرهای قرمز (جز مشاغل ضروری) و عمده مشاغل در شهرهای نارنجی تعطیل باشد، منطق میگوید ناوگان حملونقل عمومی نباید شلوغ باشد. تجربه ۹ ماه گذشته، اما نشان داده نه مترو خلوت میشود، نه اتوبوس، بهخصوص در تهران که معلوم نیست اینهمه مسافر در هر ساعت روز چه در سردارند و کجا میروند که چهکار کنند.
در آستانه اعمال محدودیتهای جدید در شهرهای قرمز و تبداری مثل تهران، اما رئیس سازمان اتوبوسرانی فقط یک کار از دستش برآمده و آن توصیه به مردم برای استفاده از ماسک، رعایت فاصله با یکدیگر تا جای ممکن و بامزهتر و کاربردیتر، کمتر حرف زدن. محمود ترفع از مردم خواسته برای حفظ سلامت خودشان و دیگران از صحبت با کناردستیها یا با تلفن همراه اکیداً خودداری کنند.
پشت توصیه او یک دلیل منطقی وجود دارد و آن اینکه با حرف زدن ذرات تنفسی حاوی ویروس میتواند منتشر شود، به قول ایرج حریرچی که یکبار در تلویزیون این جمله را گفت: «پنج دقیقه حرف زدن معادل یکعطسه است.».
اما مسؤولان کجایند که قصههای هزار و یکشب و قصه حسین کُرد شبستری را در کابین اتوبوسها و واگنهای مترو بشنوند.
نقشه راه دانشگاهها
آموزش مجازی بااینکه تقریبا چنگی به دل هیچ دانشجویی در هیچ دانشگاهی نمیزند، ولی بههرحال نسخهای است که کرونا برای دانشجو جماعت پیچیده. از شنبه پس هیچ تغییری در روال آموزش دانشجویان ایجاد نمیشود و آموزشها همچنان غیرحضوری است، ولی هنوز هیچ نشده، زمزمههایی از «نمیشود» و «شاید نشود» به گوش میرسد.
مسعود موسوی شفائی، مدیر آموزشی دانشگاه تربیت مدرس به ایلنا گفته است در مورد وضعیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی این دانشگاه قرار شده معاونت پشتیبانی و منابع انسانی برنامهریزی کند به این مفهوم که اگر قرار باشد مشاغل سطح دو، سه و چهار از اول آذر در شهرهای قرمز تعطیل شود، دانشجویان هم در این رده قرار میگیرند، اما باید ببینیم معاونت پشتیبانی از این چه تفسیری دارد. او گفته است بحث تعطیل بودن یا نبودن آزمایشگاهها هم به عهده معاونت پژوهشی است.
درحالیکه وضعیت دانشجویان طبق جملات بالا، کمی تا قسمتی مبهم است، اما معاون آموزشی وزارت علوم به مهر گفته است آموزشها در این دو هفته کاملاً غیرحضوری است و هیچ دانشجویی ملزم به حضور در دانشگاه نیست. در مورد کارمندان دانشگاهها هم ازآنجاکه کارکنان دولتند، وضع شفاف است و به گفته علی خاکی صدیق، از شنبه تا دو هفته بعد، حضورشان در شهرهای قرمز یکسوم خواهد شد.
آداب تردد شبانه
بااینکه برخی متخصصان عفونی کشورمان هنوز رابطهای میان منع تردد شبانه و کنترل کرونا نیافتهاند و اشخاصی مثل مینو محرز آن را بیفایده توصیف کردهاند، اما اگر منع تردد از ساعت ۹ شب تا ۴ صبح روز بعد در کنار بقیه محدودیتها قرار بگیرد و سختگیریها هم سختگیری باشد، نه چیزی برای خالی نماندن عریضه، میتواند مؤثر باشد.
بههرحال از شنبه اول آذر همهکسانی که در شهرهای قرمز و نارنجی زندگی میکنند، باید یاد بگیرند در این شش ساعت در خانه بمانند و با خودروی شخصی تردد نکنند، چون علاوه بر این که از دید آدمهای قانونمدار، متخلف تلقی میشوند به دام قانون و جریمه هم میافتند. این جملات را تیمور حسینی، جانشین رئیس پلیس راهور ناجا گفته و جزئیات داده که از پسفردا هرکسی قاعده بشکند و از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح تردد کند، دوربینها پلاکش را ثبت کرده و در شهرهای قرمز برایش یکمیلیون تومان و در شهرهای نارنجی ۵۰۰ هزار تومان جریمه مینویسند. در این میان یک «اما» وجود دارد و در مورد کسانی است که به دلایل موجه شغلی ازجمله شبکار بودن باید تردد کنند. حسینی میگوید این افراد باید یا خودشان یا کارفرمایشان پلاک خودروی آنها را به فرمانداریها یا پلیس هر استان اعلام کند تا قبض جریمه برایشان صادر نشود و اگر بهاشتباه جریمه شدند، بتوانند اعتراض کنند و جریمههایشان از سیستم پاک شود.
دستور حمله به شمال
قدیمیهای ما گفتهاند احترام امامزاده را متولی نگه میدارد، ما هم میگوییم احترام مصوبات ضدکرونایی را دولت و مسؤولان نگه میدارند. آخر این وضعی بود که سهشنبهشب در جادههای منتهی به گیلان و مازندران راه افتاد؟ بعدش ۱۰ صبح روز چهارشنبه که گفته بودند جلوی ورود پلاکهای غیربومی به مراکز استان و خروج بومیها از تهران و امثال آن را میگیرند، یکباره چه شد که راهها مثل موم زیرپای مسافران نرم شد و هر که هر کجای خطه سبز شمال که خواست، رفت؟
چرا رئیسپلیس راه مازندران باید بگوید حجم زیادی از مسافر وارد استان شدهاند؟ چرا او باید به حالت خواهش از مردم بخواهد که با توجه به احتمال بارش برف در محورهای کوهستانی از سفرهای غیرضروری خودداری کنند؟
مگر قرار نبود ۱۰ صبح دیروز یک نقطه عطف باشد و مردم، پلیس را قاطعتر از همیشه ببینند؟ اگر جواب این سوال بله است، پس چرا سرپرست پلیس راهور مازندران دیروز گفت براساس اعلام فرماندهی راهور، این محدودیت لغو شد و این طرح از روز شنبه اول آذر اجرا میشود؟
آیا کسی لابهلای این تصمیمها با ما و کرونا شوخی دارد یا اینکه اساسا کسی یا کسانی هستند که یکی به نعل و یکی به میخ زدن و معلق نگه داشتن مردم میان زمین و هوا را دوست دارند؟ البته این وضع در کشورمان عادی است و کمتر کسی دیگر شوکه میشود. چون در این ۹ ماه به قدری تجربه مشابه داریم و جادهها چنان کاریکاتوری مدیریت شدهاند که جایی برای بهت باقی نمانده است.
تقریبا هیچگاه سفر رفتن در زمان اعمال محدودیتهای کرونایی محال نبوده، حتی سخت هم نبوده، چون یا نظارتی وجود نداشته یا اینکه روزنهها برای فرار زیاد بوده. شهرهای کشورمان تقریبا همگی با ورودیها و خروجیهای متعدد ساخته شدهاند و جز راههای اصلی، از راههای فرعی زیادی هم میشود به آنها رسید.
این خلأ در ۹ ماه گذشته هیچگاه پر نشده و هر وقت ستاد ملی مقابله با کرونا از محدودیت سفر حرف زده، مسافرتها بدون دغدغه انجام شده است. آنهایی هم که بلد کار نبوده و به دام پلیس و جریمه افتادهاند، به درجهای نقرهداغ نشدهاند که دیگر مرتکب خلاف نشوند. همین شد که داستان مسافرت رفتنهای جادهای ادامه یافت و کرونا تا دورترین نقاط کشور سفر کرد؛ در حالی که در همه ماههای گذشته بدون کمترین استرس نیز میشد از طریق زمین، دریا و هوا با قطار، کشتی و هواپیما جابهجا شد.
بیشتر بخوانید
بستههای بحثبرانگیز
کاری به این نداریم که روز شنبه، ستاد ملی مقابله با کرونا پرداخت کمکهزینه معیشتی را به حدود ۲۰ میلیون نفری که کمدرآمد و بیدرآمدند وعده داد (یعنی همان چیزی که رئیس دفتر رئیسجمهوری وعدهاش را دیروز داد)، ولی همینکه حسن روحانی، رئیسجمهوری نیز روز گذشته دربارهاش حرف زد، یعنی که قطعا خبرهایی درراه است. او دیروز از پرداخت کمکهزینه ماهانه به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان و وام یکمیلیون تومانی به خانوارهای نیازمند خبر داد و حتما جزئیاتش را برای شنبه گذاشت، کمکی مالی که حتی اگر شنبه تصویب هم بشود، خرده کمکی است که فقط مثل یک چسب زخم، یک خراش را آرام میکند، نه زخمهای عمیق اقتصادی خانوادههای نیازمند را.
بههرحال، اما این اندازه حمایت هم از هیچ بهتر است و، چون عدهای میدانند چشم گروهی از مردم کشور دنبال همین خرده کمکهاست بساط کلاهبرداری را پهن کردهاند که چرایی و چگونگیاش را علیمحمد رجبی، رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتای ناجا توضیح داده است.
به گفته او، مجرمان سایبری با تشویق شهروندان و فعالان اقتصادی به ثبتنام در درگاههای جعلی برای دریافت حمایتهای اقتصادی دولت، قصد دارند اطلاعات بانکی و هویتی آنان را سرقت کنند که برای این کار از پیامهای جعلی در شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. پس مراقب باشید در این روزهای کرونایی یک درد به بقیه دردهایمان اضافه نشود، بهخصوص اینکه مدتی است سامانه ثبتنام دریافت کمکهزینه معیشتی نیز مسدود است و شاید عدهای به این دلیل راحتتر به دام کلاهبرداران بیفتند.
ابهامهای مهلک
هرچه سفرهای مردم به سمت شمال و آنچه فهرست بلندبالای مشاغلی که در شهرهای بحران زده قرمز تعطیل نیستند، بر سر ما آورد قابل وصف نیست، آنچه اینها با ما کردند به قدر کافی مهلک بود و لازم نیست چیز دیگری اضافه شود تا حس بدمان بدتر شود.
ولی از شنبه نرسیده ما به دلایل دیگری نیز وحشت داریم، به خاطر مشتی ابهام که هیچ کس به آنها پاسخ نداده، شاید برای این که پاسخی برایش نداشته. همه میدانیم از روز شنبه چه در شهرهای قرمز و چه در شهرهای نارنجی فقط کارکنان دولت دورکار میشوند و این دورکاری تقریبا خوب و بی نقص اجرا میشود.
اما بخش خصوصی چه؟ چرا کسی درباره پرسنل این بخش صحبت نمیکند؟ البته مسؤولان همیشه گفتهاند که بخش خصوصی را نمیشود در قید و بند قرار داد، مثل ماجرای الزام آنها به اجرای مرخصی ۹ ماهه زایمان که تقریبا هیچ کدامشان زیر بار نرفتند؛ اما مگر کرونا میان بخش خصوصی و غیرخصوصی تفکیک قائل میشود؟ فعلا دلمان خوش است به یک جمله ایرج حریرچی، معاونکل وزارتبهداشت که گفتهاست اگر دورکاری چه در بخش خصوصی و چه دولتی درست اجرا نشد، زنگ بزنید به سامانه ۱۹۰ و شکایت کنید. باشد ما زنگ میزنیم و شکایت میکنیم، ولی رسیدگی به عهده چه کسی باشد، به عهده همانها که تابه حال خطاها را دیده و از آنها گذشتهاند؟ این، اما تنها ابهام آزاردهنده محدودیتهای جدید نیست.
نمیدانیم مسؤولان میدانند از چند روز پیش که منع تردد شبانه را طراحی کردند و فقط به تاکسیهای شهری و آنلاین اجازه کار در این ساعتها را دادند، چند نفر به متقاضیان تاکسیهای اینترنتی اضافه شده. ما آمار نداریم، اما تا آنجا که پیجو شدیم خیلیها میخواهند در قالب راننده این قبیل تاکسیها مجوز بگیرند و پلاکشان را به این هویت جدید ثبت کنند تا دوربینها و احیانا پلیس آنها را جریمه نکند. این یکی از بدترین ضعفهایی است که تا به حال در طرحهای ستاد ملی تجربهاش کرده ایم.
و، اما اگر آمار وزارت بهداشت و تکرار این آمار از زبان رئیسجمهوری را قبول کنیم که ۵۱ درصد علت انتقال ویروس کرونا، دورهمیهای خانوادگی و دوستانه است؛ چرا لابهلای تصمیمهای ستاد هیچ راهحلی برای کنترل این اجتماعات نمیبینیم؟ شاید مسؤولان بگویند با ممنوعیت تردد شبانه جلوی این رفتوآمدها را میگیریم، اما اگر مردم سوار تاکسی، اتوبوس یا مترو شدند یا با پای پیاده خودشان را به دورهمیها رساندند آن وقت چه؟
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/