به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، داستان گندم در ایران، حکایت نان است و نان، حکایتی مفصل در تاریخ معاصر دارد. کوتاهش این میشود که ایران، روزگاری در دوران قاجار به اندازه نیازش گندم تولید میکرد. البته بهشرطی که خشکسالی و آفت نمیآمد وگرنه که مردم بیچاره بودند.
یک نمونهاش قحطی سال ۱۲۵۰ شمسی (۱۲۸۸ قمری) در زمان ناصرالدین قاجار که حدود یکدهم جمعیت ایران را کشت و سال مَجاعه (گرسنگی) نام گرفت و شد مبدأ محاسبه تاریخ و تقویم. مثلا میگفتند فلانی ۲ سال بعد از سال مَجاعه به دنیا آمده است!
پس از آن قحطی تاریخی در اواخر دوره قاجار و در جریان جنگ جهانی اول ایران توسط بریتانیا و روسیه تزاری اشغال شد. گندم ایران نیز برای خوراک سربازان خریداری یا مصادره شد و مردم بینان ماندند؛ سال ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ شمسی در ایران «قحطی بزرگ» بود. میلیونها نفر از گرسنگی و بیماری مُردند و مورخان تخمین میزنند که یکسوم تا نیمی از جمعیت ایران کم شد! پس از آن در دوره پهلوی اول گندم کالای مهمی بود و توسط دولت خریداری میشد. ولی نان بیکیفیت بود؛ صاحبان انبارها و سیلوهای بزرگ، گندم مرغوب را در بازار آزاد به قیمت بالاتر میفروختند و گندم نامرغوب را به قیمت مصوب به دولت میدادند. این روند ادامه داشت تا اینکه دوباره جنگ جهانی شد و ایران اشغال شد و دوباره همان اتفاق!
تصویری از هجوم مردم به بقایای لاشه یک حیوان در دوره قحطی بزرگ
گندم آمریکایی!
نتیجه اشغال ایران در جنگ جهانی دوم توسط بریتانیا و شوروی، آن شد که سال ۱۳۲۱ شمسی «بلوای نان» شد؛ مردم به مجلس شورای ملی حمله کردند و تعدادی از نمایندگان را کتک زدند و به خانه قوامالسطنه، نخستوزیر وقت هم یورش بردند و خانهاش را خراب کردند. درآن دوره وضعیت بهگونهای بود که نان یافت نمیشد و اگر هم میشد در آن شن و خاک اَره یافت میشد!
عکسی از وقایع بلوای نان در سال ۱۳۲۱ شمسی
بیشتر بخوانید
با پایان جنگ جهانی وضعیت بهتر شد، اما از ابتدای دهه ۴۰ شمسی با اجرای طرح نمایشی اصلاحات ارضی که در عمل با مشکلات اساسی مواجه بود وضعیت دوباره خراب شد. در حالی که ادعا میشد این طرح به افزایش بهرهوری کشاورزی در ایران منجر میشود در عمل نتیجه آن شد که تولید گندم و اغلب غلات کاهش یافت و ایران شد واردکننده بزرگ گندم از آمریکا! تا اوایل دهه ۵۰ نیز ایران یکی از واردکنندگان اصلی گندم و غلات در جهان شده بود.
طرح تبلیغاتی اصلاحات ارضی و نمایش اهدا سند اراضی به روستاییان درنهایت به کاهش تولید گندم و وابستگی نان ایرانی به گندم آمریکایی منجر شد
خودکفایی شکننده!
وضعیت خاص اقتصاد ایران در دوره جنگ تحمیلی و اجرای سیاستهای حمایت از معیشت مردم موجب شد در دوران جنگ مشکلی برای نان پیش نیاید. پس از جنگ نیز برنامهریزی برای افزایش تولید گندم شروع شد و عاقبت در سال ۱۳۸۳ پس از حدود ۴ دهه وابستگی به واردات گندم، ایران توانست به اندازه نیاز داخلی گندم تولید کند و جشن خودکفایی گندم بگیرد. از آن سال ۲۶ آبان در ایران شد روز خودکفایی گندم و در سالهای بعد نیز مراسمی به این مناسبت برگزار شد، اما در برخی سالها به دلایل مختلف همچنان مقداری گندم وارد میشد. اوایل سال ۹۰ نیز وضعیت خودکفایی گندم به خطر افتاده بود و ایران مقدار زیادی گندم وارد میکرد. معلوم شد که خودکفایی به این آسانیها هم نیست. اما حالا خبرهای خوب در راه است.
جشن خودکفایی گندم هر سال با ارائه گزارش درباره میزان تولید گندم کشور و اهدا جوایز به کشاورزان برتر همراه است
خودکفایی از نوعی دیگر!
ایران کشوری است با نیاز سالانه حدود ۱۱ میلیون تن گندم و حدود ۴ میلیون تن نیز ذخایر استراتژیک گندم دارد. گندم برای ایران مهم است، چون نان برای ایرانی مهم است. حدود ۷۰ درصد گندم در ایران نان میشود و باقی در صنایع غذایی مصرف میشود. گندم در ایران غذای اصلی است و ۴۰ تا ۵۰ درصد کالری بدن ایرانیها را تامین میکند. خبر خوب اینکه تولید سالانه گندم در ایران در چند سال اخیر بیشاز ۱۱ میلیون تن است و موسسه اعتبارسنجی «فیچ» (Fitch Ratings) آمریکا پیشبینی میکند تا سال ۲۰۲۴ میلادی تولید گندم ایران به بیش از ۱۸ میلیون تن برسد؛ این یعنی جشن بزرگتر و یعنی «خودکفایی پایدار» در تولید گندم.
روند افزایشی تولید گندم به خودکفایی پایدار ایران در تولید این محصول استراتژیک تا سال ۲۰۲۴ میلادی منجر خواهد شد
منبع:فارس
انتهای پیام/