به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فیلم علمی تخیلی شهرت ناخوشایندی دریافت کرده است. تصویر بسیاری از علاقمندان به سینما از فیلمهای علمی تخیلی تصویری نامناسب است که در اثر عناصر کلیشهای این ژانر شکل گرفته است. معمولاً موجودات فضایی در فیلمهای علمی تخیلی با بازیگران بد در لباسها و گریمهای ناخوشایند به تصویر کشیده میشوند با داستانهایی که اغلب فرد را نسبت به این ژانر بدبین میسازد.
اما همه فیلمهای علمی تخیلی چنین نیستند و گاهی با فیلمهایی مانند Star Wars و Terminator روبرو میشویم که به خاطر کیفیت بالا و جذابیتشان جذابیت ویژهای پیدا کرده اند. برای کسانی که عموماً با ژانر علمی تخیلی مخالف هستند گزینههای باکیفیت و دیدنی بسیاری وجود دارد که میتوانند آنها را شگفت زده کرده و دیدگاه آنها نسبت به این ژانر را به طور کلی تغییر دهند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم علمی تخیلی فوق العاده جذاب و باکیفیتی آشنا کنیم که تماشای آنها به افراد با دیدگاه منفی به این ژانر توصیه میشود.
۱۰- Rise Of The Planet Of The Apes
فرانچایز Rise Of The Planet Of The Apes هیچگاه بهترین فرانچایز علمی تخیلی نبوده، اما به عنوان یک سری اورجینال همواره به شکل فزایندهای در نور افسانه شناسی و فانتزی غرق شده اند که گاهی اوقات باعث دور کردن مخاطبان از خود میشدند. سه گانه جدید این فرانچایز تمامی آن کلیشههای ناخوشایند قدیمی را کنار گذاشته و یک سبک روایی متمرکز و بسیار جدی را با افکتهای ویژه خارق العاده جایگزین آنها ساخته است. همچنین فیلمهای جدید این فرانچایز اکشن و جنگ را نیز وارد داستان ساخته اند با این وجود بهترین عنوان سه گانه اخیر را باید اولین آنها با عنوان Rise Of The Planet Of The Apes دانست که یک شاهکار علمی تخیلی به شمار میآید.
این فیلم در بهترین زمان ممکن ساخته شده است: یک داروی آزمایشگاهی در دوران شیوع یک ویروس خطرناک به شکلی باورنکردنی هوش میمونها را افزایش داده و بدین ترتیب است جنگ آنها با انسان آغاز میشود. بیش از دنبالههای خود، این عنوان سرعت و گام مناسبی دارد، فیلمی که در آن داستان سزار روایت میشود. سزار یک شامپانزه آزمایشگاهی است که رفته رفته از انسانیت متنفر شده و اکنون رهبری برادرانش برای رسیدن به آزادی را بر عهده دارد. قهرمان انسانی فیلم نیز جیمز فرانکو است، اما همانند دیگر فیلمهای این راه اندازی مجدد، همه چیز در مورد اندی سرکیس است که بازی حرکتی او در نقش سزار شایسته جوایز سینمایی متعدد است.
۹- The Martian
ریدلی اسکات استعداد و سابقه فوق العادهای در ساخت فیلمهای علمی تخیلی دارد، اما کمتر توانسته فیلمی به گرمی و انسانیت و البته قابل باور بودن از لحاظ علمی فیلم The Martian بسازد. اسکات و نویسنده فیلم، درو گودارد، بر اساس رمانی از اندی ویر، با دقت تمام عناصر یک سفر فضایی جدی را به تصویر کشیده و عناصر شوخی و تریلر را برای خوشایند ساختن داستان به آن اضافه کرده اند. در این فیلم علمی تخیلی زیبا، مت دیمون نقش مارک واتنی را بازی میکند، گیاه شناسی که خود را روی سیاره قرمز رنگ و بدنبال یک سانحه فضایی، تنها میبیند. او با استفاده از مهارت هایش موفق میشود به زندگی ادامه دهد و در انتظار رسیدن نیروهای نجات بماند.
با گذشت زمان، این گیاه شناس سرسخت یک سیستم ارتباطی را با زمین خلق میکند و همزمان پرسنل ناسا به آرامی از طریق آن برای بازگرداندن وی به زمین با او مشورت میکنند در حالی که همزمان از نیروهای باقیمانده که در راه زمین هستند محافظت میکنند. مت دیمون در این نقش تمامی کیفیتهای یک فضانورد بسیار کارآزموده و ماهر را به نمایش میگذرد و دیگر ستارگان فیلم مانند جسیکا چستین و جف دانیلز نیز مانند همیشه عالی ظاهر میشوند. فیلم علمی تخیلی The Martian به خوبی در نقطه وسط بین یک فیلم علمی تخیلی قابل باور و جدی و یک درام پرتنش در مورد تلاش برای بقا قرار میگیرد.
۸- Starman
در حالی که بیشتر به خاطر فیلمهای ترسناک سرد و تکان دهنده اش شناخته میشود، جان کارپنتر با فیلم Starman ثابت کرد که در ژانرهای دیگر نیز میتواند فیلمهای باکیفیت بسازد. این فیلم علمی تخیلی یک فیلم رمانتیک تاثیرگذار است که در سال ۱۹۸۴ ساخته شده و در آن جف بریجز نقشی متفاوت از نقشهای دیگرش بازی کرده است. او در این فیلم علمی تخیلی نقش یک موجود فضایی بسیار معصوم با قدرت تغییر چهره را بازی میکند که پیام صلح موجود در یک سفینه فضایی را پیدا کرده و به آن به چشم یک کارت دعوت برای آمدن به زمین نگاه میکند.
در حالی که بریجز همیشه نقش شخصیتهای سرسخت، بامزه و باهوش را بازی میکرد، در این فیلم او بهترین چهرهای است که یک انسان میتواند داشته باشد، یک موجود فضایی که به زمین فرستاده شده تا اولین تماس را با زمینیان برقرار کند، اما در همان دیدار اول با رویکرد خصمانه دولت ایالات متحده روبرو میشود. بعد از ساقط شدن سفینه اش، این موجود فضایی با دختری به نام جنی (کارن آلن) آشنا میشود که به تازگی همسرش را از دست داده و بدین ترتیب شکل او را به خود میگیرد. این دو با هم رابطه احساسی برقرار کرده و یک سفر طولانی جادهای در طول ایالات متحده را در پیش میگیرند. بریجز و آلن در این فیلم علمی تخیلی شیمی بسیار جذابی دارند که در نهایت باعث ایجاد یک رابطه بسیار غیرمحتمل و امیدوار کننده میشود.
۷- Sorry To Bother You
فیلم علمی تخیلی و هجوآمیز بوتس رایلی در ابتدا یک نقد گزنده بر مسائل نژادی و اجتماعی ایالات متحده است. در این فیلم، لاکیت استنفیلد کاریزماتیک نقش کاسیوس گرین را بازی میکند، بازاریاب تلفنی ناکامی که راز موفقیت را پیدا میکند: با استفاده از «صدای تاثیرگذار سفیدپوستان» او در شرکت خود پلههای رقابت را یکی پس از دیگری طی کرده و به یک پولساز بزرگ تبدیل میشود، اما رفته رفته ریشهای خود را به فراموشی میسپارد. در ادامه وی با رییس شرکت که استیو نام دارد (آرمی همر) روبرو شده و همه چیز از کنترل خارج میشود.
بدون اسپویل کردن نیمه دوم فیلم، در نیمه اول فیلم Sorry To Bother You یک پادآرمانشهر ناخوشایند را به تصویر میکشد که در آن شخصیت اصلی فیلم هیچ نگرانی و ترسی ندارد و در ادامه موضوع فروختن افراد به بردگی به میان میآید. از این به بعد داستان عجیب و غریبتر نیز میشود. کسانی که با آثار رایلی به عنوان رپر آشنا هستند به خوبی با دیدگاههای کارگردان نسبت به جامعه کاپیتالیست آشنا هستند و او نیز در این فیلم ابایی از به اشتراک گذاشتن این دیدگاهها با مخاطب خود ندارد. فیلم Sorry To Bother You بهترین نمونه فیلم مفهوم گرا است، فیلمی تلخ و خشمگین که جذابیت و نقد و نتیجه گیری نهایی را فراموش نکرده است.
۶- Midnight Special
فیلم Midnight Special فیلمی علمی تخیلی در حال و هوای شاهکارهای علمی تخیلی مانند Close Encounters Of The Third Kind است که در مورد امید و اتحاد موعظه میکند، با بازی محسوس و تکان دهندهای از مایکل شانون در مرکز داستان. شانون در این فیلم نقش روی را بازی میکند، پدری ضعیف و رنجور که پسرش، آلتون، نشانههایی از قدرتهای ماورایی را نشان داده است. آلتون همراه با مادرش در قلب یک گروه مذهبی زندگی کرده و رهبر این فرقه از قدرتهای آلتون برای رسیدن به منافع شخصی خود سود میبرد. روی تنها میخواهد پسرش را در امان نگه دارد، اما دولت ایدههای دیگری برای وی دارد. بیشتر فیلم در مورد فرارهای شانون و پسرش است در حالی که نیروهای قدرتمندی به دنبال آنها هستند. Midnight Specia به ترسهای واقعی بزرگسالان و ماهیت رازآلود قدرت شخصیت آلتون میپردازد که در تمام طول فیلم از آن سخن میگویند، اما هیچگاه به طور کامل و دقیق تشریح نمیشود. Midnight Specia یک فیلم علمی تخیلی دقیق، احساسی و از لحاظ بصری جذاب است که قرار گرفتن در یک ژانر برای آن دشوار است.
۵- Melancholia
عنوان فیلم به اندازه کافی ماهیت آن را مشخص میسازد، اما برای جلوگیری از هر گونه شک و تردید باید گفت که Melancholia یک فیلم علمی تخیلی بسیار بسیار بسیار تاریک است. این درام تخیلی که در سال ۲۰۱۷ به کارگردانی لارس فون تریر فیلمساز شهیر دانمارکی ساخته شده داستان یک خانواده در حال بزرگ شدن را چند روز پیش از یک اتفاق آخرالزمانی بزرگ روایت میکند. در جریان عروسی شخصیت جاستین (بهترین بازی کارنامه هنری کیرستن دانست) در مورد این فعالیت غیرمعمول سیارهای صحبت میشود، زنی جوان که که قصد دارد افسردگی عمیق خود را پنهان کرده است. سیارهای از کنترل خارج شده به نام مالیخولیا قرار است از کنار زمین عبور کند، اما با نزدیکتر شدن آن به زمین مشخص میشود که برخورد آن با زمین محتمل خواهد بود و بدین ترتیب شخصیتهای فیلم تلاش میکنند با پایان قریب الوقوع خود و جهانیان کنار بیایند.
جنبههای علمی تخیلی فیلم برای بررسی تجربیات واقعی کارگردان با افسردگی شدید به کار گرفته میشود. اگر چه ستارگانی مانند شارلوت گینزبورگ و جان هرت بار اصلی هنری و ستارگی فیلم را بر عهده دارند، اما این دانست است که لنگر فیلم و داستان به شمار میآید و در شرایطی که افسردگی شدید در حال پیروز شدن بر وی است، خود را به سختی تا پایان داستان میکشاند. مانند دیگر آثار سینمایی فون تریر، Melancholia نیز اثری تفکربرانگیز است که پایانی تکان دهنده، تراژیک، اما به نحوی زیبا دارد.
۴- Repo Man
کلاسیک پرتنش و بدون تاریخ مصرف الکس کاکس را باید تعریف دقیق و واقعی یک فیلم کالت موفق دانست. این فیلم که برای یک آهنگ و با همکاری یکی از بازیگران بزرگ سینمای کالت (هری دین استانتون) در کنار امیلیو استوز در بهترین نقش آفرینی اش ساخته شده است، Repo Man نوعی فیلم جذاب است که تنها توسط تیمی فیلمساز با آزادی کامل امکان ساخت آن وجود دارد. در این فیلم استوز نقش اوتو مدوکس را بازی میکند یکه شخصیت پانک بی هدف لس آنجلسی که در زمینه خرید فروش خودروهای دست دوم فعالیت میکند. به سرعت شخصیت اول فیلم خود را در یک ماجراجویی خطرناک میبیند که با موجودات فضایی و یک آژانس دولتی رازآلود مرتبط است که شخصیتهایی عجیب و غریب بیش از پیش آن را متفاوت میسازند.
Repo Man از همان ابتدا کارتهای بازی خود را روی میز میگذارد و با سکانسی آغاز میشود که در آن پلیسی خودرو خود را در یک بیابان به کنار جاده میکشد در حالی که با یک نور رازآلود غیب میشود. این فیلم در کمال ناباوری در باکس آفیس موفق نبود، اما در همان زمان نیز مورد توجه قرار گرفته و با گذشت زمان بیش از پیش محبوب شد. قبل از Repo Man هیچ فیلمی مانند آن ساخته نشده بود و در حالی که فیلمهای دیگری سعی کردند حال و هوای آن را تکرار کنند، اما موفق به انجام این کار نشدند.
۳- Under The Skin
اگر این فیلم را داستان اسکارلت جوهانسون در قالب یک موجود فضایی دارای قدرت تغییر چهره توصیف کنیم که در خیابانهای گلاسکو پرسه زده و مردان را به دام میاندازد، توصیفی بسیار ناقص و ساده از فیلم علمی تخیلی Under The Skin ارائه کرده ایم، فیلمی عجیب، اما هوشمندانه که فروش زیادی در باکس آفیس نداشت. شاید این فیلم علمی تخیلی مناسب هر کسی نباشد، اما بدون شک بعد از تماشا آن را فراموش نخواهید کرد. در فیلم Under The Skin جوهانسون نقش یک موجود فضایی را بازی میکند که برای هدفی نامشخص به زمین میآید.
او سوار بر یک ون سفید در خیابانها پرسه میزند، با زیبایی اش مردان را هیپنوتیزم کرده و سپس آنها را در عمق جوهری رنگ یک فضای پوچ بی پایان غرق میکند. Under The Skin فیلمی پیچیده، مبهم و با سبک خاص است، یک اثر هنری واقعی که بازیگری به شهرت جوهانسون در پذیرفتن نقش اصلی آن دست به ریسک زده است. حال و هوای فیلم بسیار خاص است و در حالی که برخی از بخشهای فیلم عامدانه خسته کننده ساخته شده اند، اما سکانسهایی که در دنیای سیاه به تصویر کشیده میشوند به شدت ترسناک هستند. ماهیت اپیزودیک و نامطمئن فیلم و موسیقی متن بی نقص میکا لوی همگی باعث شده که Under The Skin یک تجربه تصویری ناخوشایند و ترسناک، اما بسیار راضی کننده باشد.
۲- Palm Springs
بهتر است تا جایی که امکان دارد بدون اطلاع وارد تجربه تماشای این فیلم شوید، اما به طور خلاصه باید گفت که در فیلم Palm Springs، اندی سمبرگ و کریستین میلیوتی نقش نایلز و سارا را بازی میکنند، دو مهمان یک عروسی که هیچکدام از حضورشان در مراسم راضی نیستند و قصد آن را نداشته اند. مراسم آغاز میشود و این دو در نهایت با هم دیدار کرده و رابطهای بین آنها شکل میگیرد تا اینکه این فیلم کمدی رمانتیک مستقل به یکی از جذابترین و هوشمندانهترین فیلمهای علمی تخیلی چند سال اخیر تبدیل میشود.
مفهوم اصلی فیلم به شدت وام دار فیلم Groundhog Day است، اما مفهوم این فیلم را توسعه داده و با زمان طوری بازی میکند که متفاوت از هر فیلم دیگری با ساختار مشابه است. این فیلم به مفهوم اصلی خود وفادار مانده و در حالی که در ابتدا و بیش از هر چیزی یک کمدی شخصیتی جذاب است هیچگاه حال و هوای اصلی علمی تخیلی داستان را رها نمیکند. در سراسر فیلم بازیهای بازیگران بی نقص است و جی کی سیمونز مانند همیشه فوق العاده ظاهر میشود، در نقش مردی ترسناک با نفرتی که نسبت به شخصیت سمبرگ دارد و در نهایت این رابطه انتقامی بین آنها نتیجه جذابی در پی دارد.
۱- Arrival
دنیس ویلنوو، کارگردان مشهور و موفق کانادایی در ژانرهای مختلف فیلمهای بی نقصی ساخته است، اما او علاقه و مهارت خاصی در ژانر علمی تخیلی دارد. دنباله او بر Blade Runner بسیار بهتر از آن چیزی بود که تصور میشد و انتظار میرفت و فیلم علمی تخیلی جدید او با نام Dune نیز فیلمی باکیفیت به نظر میرسد. این فیلمها به شدت در کلیشههای سنتی علمی تخیلی غرق هستند، اما جذابتر از همه، شاهکار او Arrival در سال ۲۰۱۶ است که در آن سفینههای فضایی موجودات فرازمینی به دلایلی نامشخص در آسمان زمین پرسه میزنند. در نهایت مشخص میشود که این گونههای زیستی تلاش دارند با انسان ارتباط برقرار کنند و بدین ترتیب است که دولت یک زبانشناس را برای مکالمات نامفهوم آنها وارد ماجرا میکند.
Arrival فیلمی در مورد ارتباط برقرار کردن است و ایمی آدامز در آن در نقش لوییز بنکس ظاهر میشود، زنی شکننده و منزوی که در گذشته تراژدیهای دردناکی داشته و اکنون در مییابد که تنها وی میتواند با این موجودات قدرتمند صحبت کند. این فیلم علمی تخیلی بسیار حیرت انگیز تصمیم دارد تا حد ممکن تصویری واقعی و باورپذیر از روزگاری را به تصویر بکشد که بخواهیم با موجودات فضایی ارتباط برقرار کنیم. اما رفته رفته و در نهایت یک داستان انسانی هیجان انگیز شکل میگیرد که به یک پایان تکان دهنده منتهی میشود. به ندرت اتفاق میافتد شاهد چنین فیلمی بود که همزمان هوشمندانه و منحصربفرد باشد، فیلمی که ترکیبی بی نقص از فکر و احساس است.
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/