به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، با یک حساب سر انگشتی میتوان بهترین مجموعههای تلویزیونی ایران را برای دهه ۷۰ و ۸۰ دانست. سریالهایی که یکی پس از دیگری میآمدند و با معرفی بازیگرانی تازه کار هنر آنها را به رخ مخاطبانی میکشیدند که تا آن زمان با واژه سریال سازی در حیطه طنز خیلی هم آشنا نبودند.
از طنزهای آیتمی «ساعت خوش» گرفته و معرفی مهران مدیری، رضا شفیعی جم و نصرالله رادش، رضا عطاران و ... تا «جُنگ ۷۷» و سریال «زیر آسمان شهر» که اولین سریال طنز تلویزیونی به شمار میرفت، همه و همه از ماندگارترینهای حوزه طنز تلویزیونی بودند. طوری که الان و با گذشت بیست و اندی سال هنوز هم وقتی در یک نظرسنجی عمومی صحبت از سریالهای موفق طنز میشود، نام این چند سریال خودنمایی میکند.
در این میان، اما نباید نقش تهیه کننده را در شکل گیری اینگونه سریالها نادیده گرفت و «امیرحسین طالبی کاشانی» یکی از همین تهیه کنندهها است که در سالهای ابتدایی ورود طنز به تلویزیون آثار شاخص و البته موفقی را تهیه کرده است. با «طالبی کاشانی» درباره سریالهایی که آن سالها ساخته، دلیل موفقیت شان، انتخاب کارگردان، ایده پردازی در سریالهای طنز، سختی کار در این حوزه و ... به گفتگو نشستیم:
** شما یکی از افرادی بودید که سریالهای طنز را به تلویزیون آوردید و در قامت تهیه کننده، پشت کارهای پرمخاطبی مثل جنگ ۷۷، زیر آسمان شهر، نود شب و ... بودید.
-من به همراه محمد طالبی کاشانی (پسرعمویم) از سال ۷۶ «جُنگ ۷۷» را به عنوان اولین کار طنز تلویزیون بعد از پخش «ساعت خوش» ساختیم که قصههای رامین و مریم محوریت این سریال بود و البته جذابیت زیادی نیز برای مردم داشت. «ساعت خوش» به تهیه کنندگی مرحوم سمنانی اولین سریال طنز تلویزیون بعد از انقلاب بود و بعد از چند سال با فاصله «جنگ ۷۷» ساخته و پخش شد.
** بعد از «جُنگ ۷۷» چه کارهایی ساختید؟
-پلاک ۱۴، نود شب، ببخشید شما و ... را ساختیم. این کارها به فاصله زمانی چند سال از هم ساخته شدند.
** این سریالها از جمله آثار شاخص تلویزیون بودند که دیگر تکرار هم نشدند. برایمان میفرمائید که چطور شد تلویزیون در آن سالها به سمت ساخت کارهای طنز رفت؟
-معتقدم همیشه مردم به طنز نیاز دارند و لازمه زندگیشان است. اگر حالشان خوب باشد با همکارها رفتارهای خوبی دارند و با خانواده هایشان نیز مهربان ترند. ما هم در همین مسیر دوست داشتیم با ساختن این کارها بخشی از حال مردم کشورمان را خوب کنیم. در آن سالها به همراه پسرعمویم کار تهیه میکردیم و در اغلب کارها نیز با هم همراه بودیم.
** شما با مهران مدیری هم چند کار مشترک داشتید؟
-بله و همیشه این را میگویم که مدیری نخبه طنز و آدمی است که میتوانیم نام خاص بودن را روی او بگذاریم. او از سالهای ابتدایی که کار میکرد تا همین الان هر کاری ساخت خوب بود و مردم دوست داشتند و استقبال کردند. همان زمان که مدیری طرح اولیه این سریال را ارائه داد، همه بازیگرهایی که برای بازی در این کار به ما معرفی کرد از جمله سروش صحت و ... اولین کارهایی بود که میخواستند بازی کنند و همین الان هم خیلی از این افراد جایگاه خیلی خوبی در طنز دارند. با جرات میتوانم بگویم پایه گذار طنز در تلویزیون ایران مهران مدیری است.
** چه اتفاقی افتاد که همکاری شما با مدیری شکل گرفت و آیا شما او را به عنوان کارگردان این مجموعه تلویزیونی انتخاب کردید؟
-آن زمان یعنی سال ۷۶ آقای پورمحمدی مدیر گروه اجتماعی شبکه سه بود و پیشنهاد ساخت یک برنامه طنز دادند و خودشان با مدیری صحبت کرده بودند که میخواست بعد از سه سال کار کند و من بعد از کارگردان به گروه اضافه شدم. بعد از این کار نوروز ۷۷ را در ۱۳ قسمت ساختیم و بعد از آن پلاک ۱۴ و ببخشید شما. همچنین مجموعه تلویزیونی گلهای ۷۹ را نیز با مهران غفوریان ساختیم. آن زمان و در سالهای ۷۰ به بعد کارگردان طنز خیلی نداشتیم و مدیری هم بهترین آنها بود و در نهایت اینکه با خرد جمعی به این نتیجه رسیدیم که او را انتخاب کنیم.
** همان زمان که میخواستید با مهران مدیری همکاری کنید فکر میکردید که او یک روزی به عنوان یکی از کارگردانهای خوب طنز کشور شاخته شود؟
-مدیری از همان اول شناخته شده بود و همه روی موفقیت او صحه میگذاشتند. او ساعت خوش را برای شبکه دو کار کرد و وقتی «جنگ ۷۷» را خواست بسازد به شبکه سه آمد. شبکه سه هم در آن زمان شبکهای نوپا بود و اگر اشتباه نکنم یکی دو سال از تاسیسش میگذشت.
** خاطره خوب یا بدی از این همکاری دارید؟
-خاطره بد که نداریم و هر چه بوده خوب و لذت بخش بوده است فقط یادم هست سر یکی از کارهایمان مهران بیمار شد و این موضوع کل گروه را ناراحت کرد. آنقدر گروه و جو حاکم بر مجموعه «جُنگ ۷۷» صمیمی بود که بعد از پایان کار هم عوامل تا یکی دو ساعت در لوکیشن میماندند و نمیرفتند و مجبور میشدیم بگوییم کار تمام شده و بروید خانه هایتان. قطعا انرژی مثبتی که در پشت دوربین حاکم بود، باعث شده بود تا مخاطبان هم با دیدن این سریال احساس رضایت داشته باشند.
** چرا دیگر با مدیری کار مشترک انجام ندادید؟
-ما حدود ۵ سال با هم کار کردیم و بعد از آن مدیری کارهای دیگری انجام داد و ما هم رفتیم سر ساخت زیر آسمان شهر. به هر حال هیچ کس نمیتواند همه عمرش را با یک گروه تولیدی کار کند و مهران مدیری هم همینطور است و ما باید در جمع و گروهها بگردیم و کسب تجربه کنیم.
** داستان این مجموعههای تلویزیونی طنز چقدر برای شما در قامت تهیه کننده اولویت داشت؟ اغلب این کارها هم به شکل آیتمی بود.
-آن زمان دوره اینها بود و برای مردم هم تازگی داشت. اما الان که از آن دوره فاصله گرفتیم دیگر آن شکل کار طنز جواب نمیدهد و بیشتر تمایل مردم به سمت سریال طنز است تا طنزهای آیتمی. شاهد این صحبتم را هم باید در همین دهه اخیر و در مورد برخی کارها دیده باشید که موفقیت آن زمان را نداشت. در هرحال در ساخت اینگونه کارها نوآوری جواب میدهد.
** شما بعد از آیتم سازیهای موفقی که در دهه ۷۰ تجربه کردید، سریال «زیر آسمان شهر» را ساختید.
-بله و این سریال اولین سریال طنز هر شبی تلویزیون بود که مهران غفوریان نیز کارگردانی آن را به عهده داشت. این کار هم پروسه تولیدی سخت و زمان بری داشت و روزها تولید میکردیم و همان شب از تلویزیون پخش میشد و همین سختی کارمان را دوچندان کرده بود. اما در هر صورت مردم دوستش داشتند و یکی از سریالهایی بود که به عنوان یادگاری از ما و گروه تولید برای مردم باقی ماند به این دلیل که اولین بود. این موضوع نشان دهنده این است که نوآوری حرف اول را در تلویزیون ما میزند و اگر آدم بتواند به هر موضوعی به موقع و در زمان مناسب بپردازد، میتواند نیاز مردم را نیز به سرعت پاسخ دهد.
طنز دوره ندارد و هر زمان که مردم به آن نیاز داشته باشند باید سریال طنز ساخته شود. ژانر طنز هم ژانری همه گیر است و همه مردم آن را دوست دارند. این بزرگترین حفرهای است که در این میان افتاد. اگر نگاه کنید فیلمهای سینمایی طنز که عطاران بازی یا کارگردانی میکند، خوب میشود و اغلب فیلمهای سینمایی فروش بسیار خوبی دارد.
** «زیر آسمان شهر» روز پخش بود؟
-بله همان روزی که متن به دستمان میرسید ضبط میکردیم و بلافاصله برای پخش میفرستادیم.
بیشتر بخوانید
** انتخاب «مهران غفوریان» به عنوان کارگردان توسط چه کسی صورت گرفت؟
-طراح زیر آسمان شهر غفوریان و عطاران بود و زمانیکه طرح به شبکه ارائه شد فکر میکنم آقای پورمحمدی و صافی از مدیران وقت گفتند که این سریال را تولید کنید. بعد از اینکه چند قسمت اولیه را ساختیم و تحویل شبکه دادیم و پخش هم شد، با بازخوردهای خیلی خوبی مواجه شدیم.
** فکر میکنید دلیل بازخوردهای خوب مردم از این سریال چه بود؟
-زیر آسمان شهر اولین سریال طنز تلویزیون بود و سریال کمدی ۹۰ قسمتی هر شبی تا آن زمان در تلویزیون دیده نشده بود. همه عناصر در آن سریال جای درست خود قرار گرفته بود. خدا رحمت کند آقای ملک مطیعی و خانم رنجبر را و هنوز هم میگویم یکی از شاهکارهای مهران غفوریان این سریال بود.
** اما خب ادامه دادن این سریال کار درستی نبود؟
-فصل یک و دو سریال خوب بود و در فصل سه با اینکه تغییراتی هم دادیم، اما خیلی رضایت بخش نبود. من این را تجربه کردم که وقتی سریالی در قسمتهای ابتدایی خوب در میآید دیگر نباید آن را خیلی ادامه داد و باید طرح را تغییر داد. کمتر سریالی ساخته شده که همه فصلهای آن موفق باشد حالا پایتخت نمونه استثنایی است. البته ناگفته نماند مردم فصل سه را هم دیدند، اما به اندازه فصلهای قبلی از آن استقبال نکردند.
** خاطرهای از «زیر آسمان شهر» دارید؟
-خانهای که لوکیشن اصلی سریال بود در خیابان کارگر شمالی قرار داشت. آنقدر مردم این سریال را دوست داشتند که لوکیشن ما را پیدا کرده بودند و مشکل بزرگ ما تجمع مردم پشت در خانه بود. شاید باور نکنید، اما روزانه نزدیک به صد نفر پشت در خانه میآمدند که با بازیگرها عکس و امضا بگیرند. یعنی هم برایمان خوشحال کننده بود و هم اینکه با این ازدحامها سرعت ضبط مان کند میشد و بچهها نمیتوانستند به راحتی از خانه خارج شوند.
** و شخصیتهایی که هر کدام از بازیگران اصلی در این سریل بازی کردند، ماندگار شد. مثل خشایار مستوفی، فولاد، بهروز پیرپکاجکی، آقا غلام و ...
-بله یکسری کارها جاودانه میشود و زیر آسمان شهر هم جزو همان کارها بود. حمید لولایی و غفوریان با آن شخصیتها شناخته شده و ماندگار شدند.
** ماندگار شدن این شخصیتها به ایده پردازی توسط نویسنده برمی گردد یا اینکه دست خود بازیگران است؟
-قطعا هر دو. حمید لولایی در قسمتهای ابتدایی نقشش زیاد پررنگ نبود و کم کم نویسندهها نقشش را بیشتر کردند که دیگر بنده خدا فکش درد گرفته بود و برای اینکه کمکش کنیم گریمور با ترفندی فکش را کج کرد که به بدن او آسیبی نرسد و بعد از اینکه کار تمام شد ورزش فک انجام میداد. حتی لرزش دست هایش که خیلی سخت بود. خدا بیامرزد ملکه رنجبر را که در پشت صحنه مادر همه گروه بود و برای ما زحمت میکشید و حتی برای غذای ما سبزی پاک میکرد آنقدر که مهربان بود و همه دور هم یک خانواده بودیم.
**انتخاب بازیگرهای طنزی که در این کارها حضور داشتند به چه صورت بود؟
-محدودیتهایی داشتیم، اما خب خیلی از این بازیگران آن زمان دیده نشده بودند و انتخابها نیز در جمع گروهی ما انجام شد. برای مثال آقای ملک مطیعی قرار بود در یک قسمت بازی کند، اما بعد از بازخوردهای خوبی که گرفتیم نقشش را بیشتر کردیم. البته از فاصله بین فصل یک تا دو تعدادی از بازیگران نیز تغییر کردند.
** در «جُنگ ۷۷» چطور؟
-تعداد زیادی از بازیگران را مدیری معرفی کرد که با او همکاریهای مشترکی از قبل داشتند و افرادی مثل سروش صحت برای اولین بار بود که در یک سریال بازی میکرد و بعد از آن بیشتر در نویسندگی و کارگردانی دیده شد و کارگردان خوبی است.
** چه اتفاقی میافتد که یک کاراکتر تا این اندازه ماندگار میشود؟
-بالاخره حس مردم و بازیگرها هم در این موضوع دخیل است. اگر ارتباط بین بازیگر و مخاطب برقرار شود دیگر نصف راه را رفتیم.
** طنزهای آیتمی با حضور مهران مدیری و شما در تلویزیون پایه گذاری شد و بعد از چند سال به طور کل کنار گذاشته شد؟ چرا این اتفاق افتاد؟
-آن زمان دسترسیهای مردم به فضای مجازی و ماهواره و اینترنت محدود بود و فقط میتوانستند تلویزیون تماشا کنند. اما الان همه وسایل ارتباط جمعی در دست مخاطبان ما است و نمیتوانیم جلویشان را هم بگیریم. آن زمان این گوشیهای همراه نبود و مردم بهترین برنامه تلویزیونی شان را به راحتی انتخاب میکردند و به جرات میتوانم بگویم در آن زمان ما بهترین بودیم.
اما الان با این شرایط کرونا درس خواندن بچهها هم متکی به شبکه شاد شده است و باید از طریق این اپلیکیشن درس بخواند. آن زمان اینطور نبود که مردم بخواهند درگیر این گوشیها باشند و پیگیر اخبار و اطلاعات! و وقتشان را تلف کنند. به همان نسبت نیز توقع مردم هم از ما بالا رفته است و اگر مردم کوچکترین گافی از شما ببینند متوجه میشوند.
به این خاطر که این فضا کاملا رقابتی است و اگر آدم بخواهد خودش را نشان دهد باید حتما کار خوب انجام دهد و اگر این کار را نکنی دیده نمیشوی. آن زمان آیتم بود، اما الان با ایده و فکر جدید و ... کار طنز را جلو میبرند. کما اینکه در این سالهای اخیر بارها دیدیم برخیها که در کارشان هم موفق بودند، در ساخت آثار طنز شکست خوردند.
** با توجه به اینکه در گذشته سریالهای طنز بسیاری ساخته میشد و یکی از پایه گذاران آن نیز شما بودید، چرا دیگر این روزها سریالهای کمدی به آن کیفیت ساخته نمیشود که ماندگار شود؟
-شاید به خاطر سلیقههای مردم است که عوض شده است و به خاطر سطح فرهنگ، اطلاعات و دانایی آنها است. کارهای طنز ایده نو میخواهد و ما هم در هر کاری که انجام دادیم مدام دنبال ایده نو و جدید هستیم و با اینکه ماتمام تلاشمان را میکنیم، اما توقع مردم از ما بالا رفته است و با این شرایط باز هم در جهت رضایت مردم کار میکنیم و سعی میکنیم سطح توقعاتشان را برآورده کنیم.
** موضوع مهمی که در سریالهای کمدی قدیمی تلویزیون به شدت مورد توجه بود، ایده پردازی و نگارش داستانهای آنها بود. شما به عنوان تهیه کننده چقدر در این بخش دخیل بودید؟
-هر فردی در جایگاه خودش میتواند تصمیم گیرنده باشد، اما نویسندههایی که ما داشتیم خداروشکر نویسندههای خوبی بودند. نویسندهای مثل سروش صحت یا پیمان قاسم خانی خودشان ایده پردازی میکنند و با مدیری رشد کردند و بالا آمدند. یا رضا عطاران که زیر آسمان شهر را نوشت و آنقدر دقیق مینوشت که اگر زمان هر قسمت ۴۲ دقیقه بود، متنی که مینوشت بین ۴۲ تا ۴۵ دقیقه در تصویر در میآمد و این را میخواهم بگویم که کارش بسیار دقیق و منظم بود. البته همین الان هم سازندگان خوبی داریم، اما خب کارشان نسبت به زمان قبل سختتر شده است. در نهایت اینکه کارگردان باید نظر اصلی را روی متن بدهد و اگر او موافقت کند از نظر ما که تهیه کننده هستیم، تولید شدنی است.
** از دهه ۷۰ تا الان که اواخر دهه ۹۰ هستیم، چقدر شرایط برای کار کردن راحتتر شده است و چقدر به مشکلات تان افزوده شده است؟
-در تولید کار طنز محدودیت زیاد است. در صورتیکه اگر بخواهید سریال درام یا جدی بسازید میتوانید هر بازیگری را انتخاب کنید، اما اگر بخواهید سریال طنز بسازید خواهید دید که در بخش انتخاب بازیگران دچار چه محدودیتهایی میشوید. چون طنز خیلی سخت است و کمی این طرف و آن طرف شود به لودگی میرسد و مخاطب آن را پس میزند.
به همین خاطر، چون ماهیت ساختن کار طنز سخت است، روز به روز هم بر این سختی افزوده میشود. یعنی به نظرم بهتر است که بازیگران خوب طنز ما بیایند و کلاسهایی برگزار کرده و بازیگری طنز را به نسلهای بعدی آموزش دهند. برای مثال حمید لولایی، اکبر عبدی، مهران غفوریان و ... یکی هستند و دیگر تکرار نمیشوند.
** و اتفاق تلخی که در پایان این سریال افتاد، فوت آقای ژیان بود.
-بله و واقعا همه ما را اندوهگین کرد. آن زمان در شمال بودیم و داشتیم کار میکردیم که این اتفاق برایش افتاد.
** شما در همین سالهای اخیر تهیه کنندگی برنامه «دستپخت» را هم داشتید.
-بله، دست پخت در سال ۹۴و ۹۵ برای من بود و کار سنگینی بود و هزینههای زیادی کردیم، اما شرکتهایی که با ما کار میکردند به تعهدات شان عمل نکردند و همین باعث شد تا من دیگر در ادامه همراه گروه نباشم.
** شما مدیر تیم والیبال هنرمندان هم هستید؟
-بله و به واسطه تیم والیبال به شهرهای مختلفی میرویم و عوایدی ک از فروش بلیطهای این بازیها جمع میشود را به مراکز خیریه و بهزیستی و ... اهدا میکنیم. به بچهها همیشه گفتم اگر یک نفر از این بچههای بهزیستی و محک و ... با کاری که میکنیم خوشحال شوند، ما دستمزدمان را گرفتیم.
** بازتابش را در زندگی شخصی تان هم دیدید؟
-بله بارها در کار به عبارتی به مو رسیده، اما پاره نشده است و این از بازتابهای کارهای خیز و انسان دوستانه است.
** از بین کارهایی که در این سالها ساختید کدام یک از آنها را بیشتر دوست دارید؟
-از زمانی که مدیر تولید بودم تا الان که تهیه کننده هستیم، به این خاطر که به همه کارهایم عقیده دارم همه شان را دوست دارم، اما «جُنگ ۷۷» و «زیر آسمان شهر» تافته جدا بافته بودند.
** جمله پایانی.
-چند تشکر ویژه دارم از آقایان صافی، پورمحمدی، محمد طالبی کاشانی و مهران مدیری.
منبع: فارس
انتهای پیام/