به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، سید علی دوامی در ۲۱ رمضان سال ۱۳۴۶ اهل شهرستان ساری در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود.
به گفته خانواده سید علی، او دوران انقلاب در تظاهرات شرکت میکرد و عشق او هر لحظه به خدا و امام بیشتر میشد تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد و از آنجایی که سید علی عشق جبهه را در سر داشت، درس را فراموش کرد و روانه جبههها شد، آنجا سید علی را که بعدا جانشین فرماندهی گردان مسلم ابن عقیل از لشکر ۲۵ کربلا شد شیر مازندران میگفتند، دلاوری که بدون هیچ واهمه برای شناسایی در عمق خاک عراق نفوذ می کرد و سالم بر میگشت.
در حوالی خانه شهید دوامی سراغ مادرش را گرفتم، همانی که روزی حاضر شد تنها پسرش به جبهه برود.
این چندمین دیدار من با خانم فاطمه نیکدوز مادر شهید دوامی در منزلش بود، خانه ای که یک طبقه از آن را به نام سید علی حسینیه ساختند تا همه وسایل به جا مانده از این سردار شهید را در این حسینیه جای دهند جلوی چشم مادرش که همیشه او را سرحال و خوش صحبت دیده بودم و این بار جور دیگری بود، توان حرکت و صحبت کردن نداشت.
عکس سید علی را به او نشان دادم و با افتخار به عکس نگاه کرد و اشک در چشمانش حلقه زد، همیشه میگفت بعد از شهادت سید علی نماز شکر به جا آورده بود و نمیخواست با ناراحتی اش دل دشمن شاد شود.
بیشتر بخوانید
خواهر شهید سید علی دوامی میگوید: سید علی در ۲۱ رمضان سال ۱۳۴۶ و زمانی که مادرم ۲۱ ساله بود به دنیا آمد و شب شهادت مولایش در ۲۱ رمضان ۱۳۶۷ ، زمانی که خودش ۲۱ ساله بود در شلمچه به شهادت رسید ، نامش " علی" نیز شاید حلقه دیگری از همین نشانه ها به حساب بیاید تا او را سردار راز ۲۱ بنامند تا بدانیم تولد رمضانی، وقتی با زندگی ایمانی توام شود، با شهادت رمضانی هم پیوند می خورد.
او افزود: مادرم میگفت یکبار در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) ساری یادوارهای برگزار شد، سید علی هم حضور داشت ، اما برای خوردن ناهار نیامد. از او پرسیدند روزه ای؟ گفت به دلایلی یک شب نتوانستم نماز شب بخوانم، ۱۰ روز خودم را تنبیه کرده ام که روزه بگیرم، او برای یک شب نماز شب نخواندن ۱۰ روز را روزه گرفت.
خواهر شهید دوامی گفت:مادرم همیشه تعریف میکرد، علی در مدت ۶ سالی که در جبهه بود، اگرچه بارها مجروح شده و تیر و ترکش خورده بود اما پا پس نکشید و به حد ۶۰ سال بزرگتر و جاافتادهتر شده بود.
خواهر دیگر شهید سید علی دوامی میگوید: صدام برای سر سید علی جایزه تعیین کرده بود و گفته بود هر کس مرده یا زنده سید علی را بگیرد جایزه دارد.
اوافزود: سید علی همیشه میگفت کسی نمیتواند من را شهید کند مگر با کالیبر ۶۰ و در آخر هم کالیبر ۶۰ به قلبش خورد.
آقای نیکدوز دایی شهید سید علی دوامی و برادر شهید محمود نیکدوز میگوید: سید علی با اینکه می دانست احتمال اسارت یا شهادت در واحد اطلاعات و عملیات بسیار زیاد است داوطلبانه به این واحد پیوست و اتفاقاتی را رقم زد که برخی ها به افسانه شبیه هستند مانند اینکه یک بار روی باتلاق پر از گل دراز کشید و برای اینکه حرکت رزمندگان در گل و لای کند نشود گفت از روی بدن من عبور کنید.
گوشهای از وصیت نامه شهید سید علی دوامی
بسم الله الرحمن الرحیم
درود و سلام برامام حسین که چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما آموخت
بارالها من نمیخواهم که دربستر بمیرم میروم تاهمچو مردان خدا دردل سنگر بمیرم
و میدانم که به شهادت میرسم، میخواهم اگر لیاقتش را داشتم، بدنم مانند فاطمه زهرا (س) مفقودالجسد بشود.
شهادت دریست گران بها که پیامبران وارث آن و خدا خون بهای آن است
اکنون که در سیاهی شب، تنها با خدای خود هستم، این وصیت را روی کاغذ میآورم، شاید با این وصیت عدهای را به حقانیت در این راه، آگاهی دهم.
انسان تنها درمقابل مرگ تسلیم است و هیچ کاری ازاو برنمی آید، پس چه بهتر که این مرگ در راه عشق خود باشد؛ و شهید چه زیباست این نام، و چه گوش نواز، یعنی کسی که شهادت میدهد با خویش، به درستی راهی که رفته است؛ و مادرجان، خوشحال باش از اینکه فرزندت را در راه اسلام از دست داده ای، چون دیگر آن دنیا، فاطمه زهرا (س) از تو گلهای ندارد.
دروادی عشق عاقلان مجنونند درمسلخ عشق عاشقان درخونند.
چون وصف کنم که عاشقان چونند ازدایره عقل همه بیرونند
مامان جان، این که در زیر نوشتم، معنی را نمینویسم، چون عربی است و میخواهم خودتان معنی آن را پیدا کنید، و وقتی معنی آن را پیدا کردید، منظورم را میفهمید، نگران من هم نباشید.
من طلبنی وجدنی *و من جدنی عرفنی*و من عرفنی احبنی* و من احبنی عشقنی* و من عشقنی عشقته* و من عشقته قتلته* و من قتلته فعلی دیته* و من علی دیته فانا دیته.
سید علی دوامی، جانشین فرمانده گردان مسلم ابن عقیل
گزارش از سیده حکیمه موسوی ازنی
انتهای پیام/ م