به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،وقتی فیلم جن گیر (The Exorcist) در سال ۱۹۷۳ منتشر شد، ژانر وحشت را در مسیری تازه کانالیزه کرد و اکنون بعد از نزدیک به ۶ دهه هنوز هم یکی از پرتنش ترین، پرتعلیقترین و ترسناکترین فیلمهای ژانر وحشت به شمار میآید. فیلم جن گیر داستان ترسناک جن گیری یک دختر ۱۲ ساله به نام ریگان مک نیل (لیندا بلر) را روایت میکند. وقتی ریگان شروع به تجربه وحشتهای شبانه میکند مادرش (الن برستین) به پزشک مراجعه میکند.
اما وقتی پزشکان از درمان دختر او عاجز میمانند، به سراغ پدر کاراس (جیسون میلر) میرود که یک کشیش محلی است و اعتقاد دارد دختر وی توسط شیطان تسخیر شده است. با کمک پدر مرین (مکس فون سیدو)، این دو کشیش فرآیند جن گیری را روی این دختر انجام داده و به قیمت جان خودشان، جان او را نجات میدهند. همانند هر فیلم دیگر، فیلم جن گیر نیز دارای ترفندهای جالب، داستانهای پشت دوربین و اشارات جالبی است که کمتر کسی از آنها باخبر است.
بیشتر بخوانید
فیلم جن گیر بر اساس رمانی به همین نام نوشته ویلیام پیتر بلتی ساخته شده که کتاب خود را بر اساس اتفاقاتی واقعی که در حوالی واشنگتن و میزوری رخ داده بود به نگارش درآورده است. گفته میشود که در ژانویه ۱۹۴۹، یک پسربچه ۱۴ ساله اهل مریلند شروع به تجربه وحشتهای شبانه ترسناکی کرد که در طی آنها قدرت فوق العادهای مییافته، ساختار بدنش به شدت تغییر کرده و طوری صحبت میکرد که انگار توسط شیطان تسخیر شده است. خانواده وی سعی کردند پسرشان را نجات داده و در این راه به پزشکان و روانشناسان مراجعه کرده و حتی یک عملیات جن گیری ناموفق نیز انجام دادند. یک شب، روی پشت این پسربچه دو کلمه که به شکل جای شلاق بودند پدیدار شدند: «بروید» و «سنت لوییس». خانواده او را به سنت لوییس در میزوری بردند جایی که با دو کشیش یسوعی به نام پدر والتر هالوران و پدر ویلیام اس بودرن روبرو شدند و این دو به مدت سه ماه مشغول انجام جن گیری روی این پسربجه بودند. بلتی که در آن دوران در جورج تاون درس میخواند از این حادثه برای نوشتن کتاب خود الهام گرفت.
از همان ابتدا، ویلیام بلتی میخواست که ویلیام فریدکین فیلم جن گیر را بسازد. اما قبل از اینکه فریدکین سکان ساخت این فیلم را بدست گیرد، کمپانی برادران وارنر سناریو را برای استنلی کوبریک فرستاد. فریدکین در سال ۲۰۱۳ در مصاحبهای ادعا کرد که کوبریک این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت: «من تنها میخواهم کارم را خودم از ابتدا انجام بدهم». همچنین گفته میشود که آرتور پن و مایک نیکلاس نیز پیشنهاد ساخت این فیلم را دریافت کرده، اما آنها نیز شانس ساخت جن گیر را رد کردند. گفته میشود که بر سر انتخاب فریدکین برای ساخت فیلم دعوای سختی بین بلتی و استودیو برادران وارنر وجود داشته است. بدنبال موفقیت فیلم The French Connection ساخته فریدکین در سال ۱۹۷۱، کمپانی برادران وارنر بالاخره با پیشنهاد بلتی برای سپردن ساخت فیلم جن گیر به ویلیام فریدکین موافقت کردند.
ویلیام فریدکین در سال ۲۰۱۵ درمصاحبهای اعلام کرد که قرار بوده برخی از ستارگان طراز اول آن سالهای هالیوود نقش پدر کاراس را بازی کنند، اما وی در نهایت تصمیم گرفت این نقش را با جیسون میلر بسپارد. میلر بازیگر کمتر شناخته شدهای بود، اما نوشتن نمایشنامه برنده جایزه پولیتزر The Championship Season را نوشته بود که فریدکین در جریان فرآیند انتخاب بازیگران و در سفری که به نیویورک داشت آن را دیده بود. فریدکین در این باره چنین گفته است: «ستارگان بزرگی بودند که میخواستند این نقش را بازی کنند. جک نیکلسون، پل نیومن و بسیاری دیگر؛ و من این حس را داشتم که نباید از یک ستاره استفاده کنم. نمیخواستم کسی در این جایگاه را در ردای یک کشیش قرار دهم». ظاهراً مسئولان استودیو وارنر میخواستند مارلون براندو نقش پدر مرین را بازی کند، اما فریدکین در این مورد نیز تصمیم گرفت از یک بازیگر کمتر شناخته شده استفاده کند و بدین ترتیب از تبدیل شدن جن گیر به «فیلم براندو» جلوگیری نماید. جالب اینکه نقش مادر ریگان به آدری هپبورن و جین فوندا نیز پیشنهاد شده بود که هر کدام از آنها به دلایلی آن را نپذیرفتند.
پیدا کردن بازیگر مناسب برای بازی در نقش ریگان مک نیل ۱۲ ساله برای کارگردان بسیار دشوار بود، زیرا بازیگران نوجوان زیادی نبودند که از نظر او بتوانند چنین نقش دشوار و پرتنشی را بازی کنند. فریدکین در سال ۲۰۱۳ تصریح کرد که او سعی کرد از دختران ۱۵ و ۱۶ ساله برای این نقش استفاده کند، اما در نهایت موفق به این کار نشد، زیرا احساس میکرد که «تجربه ساخت چنین فیلمی به آن دختران نوجوان آسیب وارد میکرد». اما وقتی که کارگردان دیگر از پیدا کردن بازیگر مورد نظرش مایوس شده بود، مادر لیندا بلر بدون وقت قبلی دخترش را برای تست نزد فریدکین آورد و او این دختر را از هر نظر برای نقش ریگان مناسب دید. مادر لیندا بلر تمام وقت در سر صحنه حاضر بود تا حواسش به دخترش باشد و معلمان خصوصی نیز استخدام شدند تا بلر از درس هایش عقب نماند.
در جریان یک مصاحبه با موسسه فیلم آمریکا، مکس فون سیدو به شوخی در مورد نقش خود در جن گیر گفته است: «قرار بود بیشتر از سن واقعی ام سن داشته باشم. مجبور بودن آنقدر گریم داشته باشم که وقتی با صورتم واکنش نشان میدادم اصلاً مشخص نبود». همچنین گفته میشود فون سیدو که بازیگر بسیار مودب و جنتلمنی بود در روز اول فیملبرداری از الفاظ رکیکی که شخصیت ریگان به زبان میآورد حیرت زده و ناراحت شده بود و چنان تحت تاثیر قرار گرفته بود که فراموش کرد سر صحنه فیلمبرداری است.
برای نشان دادن قدرت شیطان و تلاش او برای در کنترل داشتن جسم ریگان، فریدکین چنان فضای داخل اتاق خواب را سرد کرده بود که بتواند بخار خارج شده از دهان بازیگران را به شکلی واقعی به تصویر بکشد. در دهه ۱۹۷۰، جلوههای ویژهای که بتواند ابری از رطوبت را به نمایش بگذارد وجود نداشت. به همین دلیل فریدکین به روشهای سنتی پناه برد. در واقع فریدکین چنان فضای درون اتاق را سرد کرد که از درجه انجماد نیز پایینتر رفت. در تصاویر پشت صحنه دیده میشود که بازیگران و عوامل تولید برای گرم ماندن لباسهای بسیار ضخیم پوشیده اند در حالی که لیندا بلر تنها کسی است که باید لباس خواب به تن داشته و به شدت از سرما میلرزید.
مرسدس مک کمبریج که صدای شیطان فرو رفته در جسم ریگان را بر عهده داشت برای رسیدن به صدای مناسب به یک رژیم غذایی خاص دست زد که شامل خوردن تخم مرغ خام، نوشیدن ویسکی و سیگار کشیدن بی وقفه بود. مک کمبریج در مستندی که در مورد فیلم جن گیر ساخته شده در این باره چنین گفته است: «شما از همه چیز استفاده میکنید، تحلیل میکنید و استفاده میکنید؛ و من از تمام آن چیزها استفاده کردم تا صدای شیطان را تولید کنم». وی همچنین روی صندلی نشسته و با تکههای پارچه بریده شده از ملافه گردن، دست ها، مچها و پاهای او بسته شده بودند تا بتواند رفتارها و تکانهای لیندا بلر در رختخواب را تقلید کرده و با توجه به آنها صدای مناسب را تولید کند. فریدکین گفته بود که مک کمبریج برای این نقش به نوشیدن مشروبات الکلی روی آورد و از گلوی خود به صورت همزمان چند صدا را تولید میکرد.
بر اساس روایت سازندگان فیلم جن گیر، در تمرین برای سکانس مشهور استفراغ کردن لیندا بلر روی پدر میلر، استفراغ روی سینه میلر مینشیند. اما در اولین برداشت، استفراغ ریگان روی صورت میلر فرود میآید و تنفر میلر از این اتفاق باعث میشود که سکانس مذکور بسیار طبیعی و واقعی جلوه کند. نکته جالب دیگر اینکه یکی از سکانسهای بسیار ترسناک فیلم که سکانس حرکت عنکبوتی ریگان روی راه پله هاست به دلیل پیدا بودن یکی از عوامل ساخت فیلم، پیش از اکران حذف شده بود، اما در سال ۲۰۰۰ بار دیگر به نسخه نهایی افزوده شد.
اگر چه شخصیتهای فیلم جن گیر از شیطان داستان تنها با عنوان «اهریمن» یاد میکنند، اما نام واقعی این شیطان «پازوزو» است. اهریمن پازوزو در افسانههای سیریانی و بابلی وجود دارد که اهریمن باد است. اسم این اهریمن در کتاب و فیلمهای جن گیر بعدی که بعد از جن گیر فریدکین منتشر شدند وجود دارد. اگر به فیلم با دقت بیشتری نگاه کنید این نام به خوبی ریشه تاریخی خود را نشان میدهد. در ابتدای فیلم، پدر مرین در جریان حفاریهای باستانی در شمال عراق طلسم پازوزو را کشف میکند. در ادامه و در جریان سفرهایش، وی مجسمه بزرگتر این طلسم را میبیند. بدین ترتیب میتوان بین این طلسم کوچک و شیطان واقعی که ریگان را تسخیر میکند ارتباط برقرار کرد.
بدنبال آتش گرفتن خانه مک نیلها که در آن تمام خانه به غیر از اتاق خواب ریگان تسخیر شده دچار سانه شده و تاخیر ۶ هفتهای در فیملبرداریها را در پی داشت، توماس مک کینگ، کشیش یسوعی، که در آن دوران استاد الهیات در دانشگاه جورج تاون بود برای بیرون راندن ابلیس از صحنه فیلم فراخوانده شد. علاوه بر این گفته میشود که دستکم ۹ مرگ در ارتباط با فیلم رخ داد؛ از مرگ پدربزرگ لیندا بلر گرفته تا بورگ دنینگز (بازیگر نقش جک مگ گوران) که یک هفته پس از انتشار جن گیر درگذشت.
یکی از نمادینترین و ماندگارترین سکانسهای فیلم جن گیر که در نهایت روی پوستر فیلم نیز قرار گرفت، آنجایی است که پدر مرین در حالی که زیر نور چراغ خیابانی میدرخشد، سرش را بالا گرفته و به خانه مک نیلها نگاه میکند. این سکانس بر اساس یک سری نقاشی از رنه ماگریت نقاش سوررئالیست بلژیکی خلق شده است.
سینماروها که تا قبل از اکران فیلم جن گیر چیزی به این شکل ترسناک ندیده بودند هنگام تماشای فیلم دچار وحشت بی سابقهای شدند. به همین دلیل سینماها کیسههای استفراغ در اختیار سینماروها قرار دادند، زیرا بسیاری از سکانسهای فیلم، به ویژه سکانس چرخیدن سر ریگان، حال آنها را بد میکرد. برخی گزارشها نشان میدهد که هنگام اکران جن گیر در سینماها، برخی از سینماروها غش کردند. در یکی از این موارد، یکی از سینماروها در هنگام تماشای فیلم غش کرده و از صندلی پایین افتاد که شکستن استخوان فکش را در پی داشت. وی بعدها به این خاطر از کمپانی برادران وارنر شکایت کرد و در نهایت در خارج از دادگاه توافقی بین دو طرف ایجاد شد.
به مدت ۶ ماه پس از اکران فیلم جن گیر، کمپانی برادران وارن برای محافظت از لیندا بلر چند بادیگارد استخدام کرده بود، زیرا وی پیامهای تهدیدآمیز زیادی از افراطیون مذهبی دریافت کرده بود، زیرا بر این باور بودند که بازی او در واقع ستایشی از شیطان است. بلر بعدها اعلام کرد که بودن در کانون توجه منفی و مثبت این فیلم برایش چالش برانگیز بوده، به خصوص از آنجایی که وی در هنگام ساخت فیلم تنها ۱۵ سال داشت. به نظر او جن گیر بسیار بحث برانگیز بود و از آن جایی که وی در مرکز داستان قرار داشت، بسیاری او را نقش اصلی در تصویرسازی بحث برانگیز از شیطان در فیلم میدیدند.
فیلم جن گیر با قرار گرفتن در میان نامزدهای بهترین فیلم اسکار در سال ۱۹۷۴ تاریخ ساز شد. از ۱۰ نامزدی اسکاری که فیلم ویلیام فریدکین دریافت کرد، تنها در دو بخش بهترین نویسندگی و بهترین صداگذاری برنده شد. جن گیر همچنین نامزد هفت جایزه گلدن گلوب شد که در چهار بخش- بهترین بازیگر زن نقش مکمل، بهترین سناریو، بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی- این جایزه را بدست آورد و در مراسم بفتا نیز در بخش بهترین موسیقی متن نامزد دریافت جایزه شد.
در اوج فیلم جن گیر و در جریان جن گیری، پدر کاراس گلوی ریگان را فشرده و ابلیسن را از بدن او بیرون کشیده و به بدن خود منتقل میکند. در ادامه او از پنجره بیرون افتاده و پس از افتادن از راه پله بلندی، جان میبازد. این راه پله بسیار بلند و شیب دار که در واشنگتن دی سی و در نزدیکی دانشگاه جورج تاون قرار دارد در سال ۲۰۱۵ پلاک مخصوص یک مکان توریستی را دریافت کرد. فریدکین گفته است که این پلاک برای او از دو جایزه اسکاری که برای The French Connection گرفت برایش ارزشمندتر است. وی در این باره چنین گفته است: «آنها اکنون این راه پلهها را که در یک منطقه تاریخی در یک شهر تاریخی قرار دارد، راه پلههای جن گیر مینامند. نام من روی آن پلاک است؛ و همچنین اسم بلتی. برای من این افتخار بسیار بزرگتر است، زیرا جایزه آکادمی میآید و میرود. به هر حال اهمیت آن با گذشت زمان رو به نقصان بوده است. اما آن پلاک مربوط به راه پلهها برای مدتهای طولانی آنجا خواهد ماند».
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/