فکر کنم از وقت خوابت گذشته! ماشین کجا بود؟ بخواب عزیزم. پیش پیش پیش
رضا
۲۲:۲۶ ۲۳ مهر ۱۳۹۹
من یکبار رفته بودم کوه برای کوهپیمایی یک دفعه سر و کله سگهای یک گله گوسفند که چوپانش خوابیده بود نمیدونم از کجا پیدا شدن یک لحظه جلوم حداقل ۵ یا ۶ تا سگ گنده سبز شدن بهم حمله کردن دیدم اگه فرار کنم هیچ شانسی ندارم گفتم لااقل شانسم امتحان میکنم شروع کردم به سرعت پرتاب سنگ های لبه تیز مثل رگبار سنگ میزدم درست به کله سگها میزدم دو تاشون خونی مالی شدن دو مترهم فاصله نداشتم شانس آوردم دو سه نفر از پشت سرم رسیدن سگها عقب نشستن اونروز کم مونده بود لت پارم بکنن اگه دیدی راه فرار نداری چاره فقط پرتاپ پست سرهم سنگ هست