به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بیرجند ، خوسف یکی از شهرهای خراسان جنوبی و از مناطق کویری و محروم به حساب میآید. روستاهای زیادی در گوشه و کنار این دیار کویری وجود دارند که چشم انتظار دست یاری دیگرانند. محرومیت شاید یک کلمه باشد، اما یک دنیا حرف را پشت هفت حرفش نهفته دارد؛ کلمهای پر از تلخی، غفلت، مظلومیت و حرف های بر دل مانده زندگی است.
تصورش هم سخت است که دختران و پسرانی را ببینی که با لباس های محلی و با هزاران امید در روستایی بدون امکانات زندگی می کنند تا شاید کسی آستین همت را بالا بزند و غبار محرومیت را از چهره مردمان نجیب چنین مناطقی بزداید.در طی مسیر هر از گاهی باخودم فکر میکنم شاید مسئولین نمیدانند شاید هم گذرشان به این مناطق نیفتاده است. نمیدانم فقط این را با چشم خود دیدم که محرومیت اصلا چهره زیبایی ندارد.
درمیان تمام این نا امیدی ها و محرومیت ها هستند آنان که به قول و عهدشان وفا کرده اند، کسانی که اهل محبت و برکتند. کاروانی به نام نذر آب؛ کاروانی با کوله باری ازخدمات پزشکی، درمانی و فرهنگی که حس انسان دوستی درونشان را با واقعیت پیوند می دهند.
برای تماشای محبت این کاروان راهی یکی از روستاهای محروم شهرستان خوسف شدیم روستای سرچاه عماری؛ مسیر زیادی را طی کردیم تا به این روستای کویری که از دور دست محرومیت از ظاهرش میبارید رسیدیم. از دور مردم روستا که اکثر آنها پا به سن گذاشته بودند و جلو در مدرسه روستا صف کشیده بودند را می دیدم هنوز یک روز از ورود این کاروان به روستای سرچاه عماری نگذشته است، اما موج عظیم لبخند های مردمی بوی خوش بهار مهربانی را در کوچه کوچه این روستا پراکنده است.
از همان اول به سراغ پیرمردی با محاسن سفید رفتم که از ابتدای ورود با نگاه مهربانش ما را خوش آمد میکرد.
پیرمرد با صدایی لرزان گفت: درد مفاصل امانش را بریده است. سال هاست که از پا درد رنج میبرد، ولی به دلیل مشکلات مالی و نبود پزشک در روستا نتوانستم به دکتر بروم. وقتی به او گفتیم که پزشک متخصص همراه کاروان است برق در چشمانش پیدا شد و زیر لب دعایشان می کرد.
زن مسنی که باچادر گل گلی و دختر بچه زیبایی به بغل به حرفهای من و پیرمرد گوش میکرد وسط حرف هایمان پرید و گفت:من خودم را برای درمان فرزندم از روستای همجوار به این کاروان رسانده ام.
او که خود را معصومه معرفی کرد؛ گفت: دختر بچه اش مشکل لکنت زبان دارد و از چند روز پیش که شنیده ام در کاروان دکتر گفتار درمانی هم آمده از خوشحالی مژه بر هم نگذاشتم. کاش هرساله این کارون استمرار داشته باشد تا مرهمی بر درد هایمان باشد.
معصومه میگوید: حضور این افراد در روستای سر چاه عماری مایه خیری برای روستاییان است.
عقربه های ساعت از نیمه ظهر عبور کرده، اما داوطلبان هلال احمر بدون هیچ خستگی به کارشان ادامه میدهند؛ چرا که خوب میدانند خدمت به مردم به خصوص محرومان زمان ومکان نمی شناسد.
بیشتر بخوانید
به سراغ یکی از این دواطلبان جوان که سخت مشغول راهنمایی بیماران به اتاقهای پزشکان است رفتم. او گفت:چرخش عمر چنان زود میگذرد که تا چشم میگشایی نقطه پایانی است و انسان ناگریز از بازگشت؛ و چه زیباست در این لحظه وقتی به خاطرات ایام جوانی مینگرم توفیق خدمتی که در این ایام به مردم مناطق محروم داشته ام از ذهنم عبور کند.
موسوی اظهار کرد:امدادگر هستم و در اندیشه خدمت به خلق از جمعیت هلال احمر شهرستان خوسف برای سومین بار با این کاروان راهی شده ام تا بتوانم به سهم خودم شادی بر لب این مردم بیاورم.
داوطلب جوان هلال احمر با اشاره به استقبال خوب مردم از این کاروان افزود: یک داوطلب واقعی هیچ وقت از کمک به دیگران دست بر نمی دارد.
بارها و بارها پزشکان و پیرا پزشکان داوطلبی را دیده یا شنیده ایم که در کاروان های سلامت لبخند یک بیمار نیازمند را به هزاران اسکناس رنگا رنگ ترجیح داده و از فضای آرام و به دور از دغدغه مطب فاصله گرفته و به بوی کاه گل و لباس های ساده یک روستایی دل بسته اند.
تصمیم گرفتم پای صحبت یکی از پزشکان بنشینم عیاض کارشناس ارشد اورژانس از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: برای اولین بار است که به خراسان جنوبی میآیم و در کاروان های قبل، ۲ بار در سیستان و بلوچستان خدمت کرده ام.
عیاض بیان کرد: درد من امروز این کودک بیماری است که به دلیل محرومیت نتوانسته معالجه شود. امام حسین (ع) اگر بود امروز از پیروانش چه میخواست؟ نام مسلمان برای ما مسئولیت میآورد و نمیشود بی تفاوت بود. امروز زمان آزمایش عاشقی است ما مسئولیم در مقابل کودکها و آدم ها.
این پزشک با بغضی در گلو ادامه داد: مردم روستاهای این منطقه از نظر امکانات بهداشتی و درمانی و تامین دارو به شدت در مضیقه هستند. حرفه من پزشکی است و این پتانسیل را برای خدمت رسانی دارد.
او کمک کردن را آنقدر دل انگیز میداند که سرشاری آن برای یک پزشک همیشگی است. وقتی به درد یک بیمار توجه کنی و او را نجات میدهی انگار پرواز میکنی، گویی روی ابرها راه میروی و سبکبال میشوی.
این پزشک داوطلب بیان میکند:حتی اگر کسی دچار جراحت یا شکستگی باشد و آن را پانسمان کنم واقعا لذت میبرم، احساس پاکی میکنم و این حس با هیچ حسی برایم قابل مقایسه نیست.
رضایی مدیرعامل جمعیت هلال احمر خراسان جنوبی در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: ۲ هزار و ۲۰۰ نفر از خدمات دومین کاروان نذر آب در شهرستان خوسف بهره مند شده اند.
او افزود: این کاروان متشکل از ۱۵ پزشک، پیراپزشک، دندانپزشک و نیروهای داوطلب اصفهان است که در خوسف به ارائه خدمت پرداخته اند.
رضایی بیان کرد: توزیع ۵۵۰ بسته بهداشتی، ۱۰۰ ثوب البسه و لباس فرم مدارس از دیگر خدمات این کاروان در مناطق محروم خوسف بوده است.
مدیرعامل جمعیت هلال احمر خراسان جنوبی از ویزیت ۷۰۶ بیمار و توزیع داروی رایگان توسط این تیم خبر داد و افزود: همچنین ۲۰۰ جفت کفش طبی و ۲۰۰ جفت کفش معمولی بین نیازمندان توزیع شده است.
او در ادامه گفت: توزیع ۲ هزار عدد بروشور کمک آموزشی، دیدار با خانواده شهدا، اهدای ۴ تخته فرش، کمک هزینه جهیزیه به نیازمندان و ذبح یک راس گوسفند برای محرومان از دیگر خدمات کاروان نذر آب در ۳۵ روستای خوسف بوده است.
درد و دلها بسیار بود، ناگفته ها فراوان، کمبود ها انبوه، ولی قناعت مردم بسیار زیاد. پای درد و دل شان که بنشینی رنج سالهای خستگی را از واژه واژههای حرفهای شان حس میکنی. حضور کاروان های نذر آب در خراسان جنوبی و مناطق محرومی که درد کمک خواستن برای حل مشکلات ساده شان جوری تو را به فکر فرو میبرد که آدمی در هم صحبتی با آنها رنج خودش را فراموش میکند می تواند گره گشای گوشه ای از مشکلاتشان باشد.
گزارش از سمیرا گنجی
انتهای پیام/ ی
و گزارش نویس این متن زیبا