به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، قبل از این که برای گفتگو با محمد اسماعیل کوثری، یکی از سرداران دفاع مقدس آماده شویم، خودمان را برای یک برخورد کاملا رسمی و به اصطلاح دیپلماتیک آماده کرده بودیم، اما بر خلاف تصوراتمان و آنچه انتظارش را داشتیم، سردار در طول این مصاحبه روحیه بشٌاش خود را به ما نشان داد.
گفتگو روندی را در پیش گرفت که فکرش را هم نمیکردیم. شاید بتوان گفت مشاور فرمانده کل سپاه یکی از فوتبالیترین رجال سیاسی – نظامی جمهوری اسلامی ایران است.
*احتمالا خیلیها نمیدانند که سردار محمد اسماعیل کوثری، یک فوتبالیست حرفهای بوده، خودتان در این مورد و شروع علاقه تان به فوتبال برایمان بگویید.
- باید بگویم که از کودکی، یعنی چهار، پنج سالگی به فوتبال علاقهمند شدم و بعدها از زمینهای خاکی شروع کردم. در رده جوانان، عضو تیم افسر که وابسته به تیم تاج (استقلال) بود، شدم که اتفاقا نایب قهرمان تهران شدیم. با سعید مراغه چیان همبازی بودم و مربی مان هم مرحوم آقا مصطفی شرکاء بودند. مسافت زیادی را طی میکردم تا برای تمرین به زمین نگهبان که در منطقه نازی آباد بود، بروم. بعد از این که تیممان دوم تهران شد، به تیم جوانان استقلال رفتم که بازیکنان خوبی مثل اصغر حاجیلو، حسین ضرابی، نعلچگرو... در آن بازی میکردند، تیم خیلی قدری بود. آن زمان سرمربی تیم ملی جوانان، آلن راجرز بود که متاسفانه به تیم ملی دعوتم نکرد. بعد از آن در رشته تربیت بدنی دانشگاه تهران قبول شدم که به خاطر فعالیتهای انقلابی که داشتم اخراجم کردند. راستش به خاطر شرایط موجود نمیخواستم به سربازی بروم، ولی به ناچار وبعد از گذراندن شش ماه دوره آموزشی از طرف سپاه ترویج به خراسان اعزام شدم و...
* چه سالی بود؟
- سال ۵۵ بود که به یکی از روستاهای صالح آباد و جنت آباد که مرز بین ایران و افغانستان بود اعزام شدم. صبحها که از خواب بیدار میشدم، نماز میخواندم و تنهایی حدود ۱۰، ۱۵ کیلومتر میدویدم که بدنم را آماده نگه دارم.
*پس، همین آمادگی باعث شد به ابومسلم بروید؟
- دقیقا، چون دوست داشتم برای ابومسلم در لیگ تخت جمشید بازی کنم. ابومسلم تیم گردن کلفتی داشت. یادم هست اولین باری که برای تمرین رفتم، دیدم به جز دو یا سه بازیکن، بقیه تیم از بازیکنان غیر بومی تشکیل شده اند. خدا را شکر، منت سر من گذاشتند و من را از لب مرز به مشهد بردند تا برای ابومسلم بازی کنم.
*بازیکن ثابت بودید؟
- بله. سال ۵۵ از دسته دوم، تیم را به لیگ دسته اول رساندیم و در سالهای ۵۶ و ۵۷ در لیگ تخت جمشید بازی کردیم. من بودم، مسیح نیا بود، برادر قلیچ خانی، احمدرضا بود، عسکرخانی بود که یک زمانی گلر تیم ملی شد، گیل عرب بود، مهندس قوچانی نژاد که بعد از انقلاب در جهاد سازندگی مشغول به کار شد، عباس موسیوند، ادیبی، تشرفی و خیلیهای دیگر...
راستی اکبر میثاقیان هم بود که ما از زمان دبیرستان با هم بودیم و در زمین شماره ۳ خیابان ۱۷ شهریور با هم تمرین میکردیم.
*چند بازی برای ابومسلم در لیگ تخت جمشید انجام دادید؟
- سال ۵۶ را به صورت کامل، ولی لیگ سال ۵۷ هم ۹ بازی انجام دادیم که به علت پیروزی انقلاب، لیگ نیمه تمام ماند. در آرشیو مجلات آن زمان مثل همین کیهان ورزشی، کلی عکس از ما چاپ شده که همه شان موجود است. اگر دسترسی دارید حتما چند تا عکس از آن موقعها برای ما بگیرید.
حتما سردار. عکس میگیریم و برایتان ارسال خواهیم کرد.
- ممنونم، عرض میکردم؛ من سالهای ۵۶ و ۵۷ در خلال بازیها و تمرینات با بسیاری از جوانان انقلابی ارتباط داشتم، اتفاقا نقشه ترور «شیخان» را هم کشیده بودیم. این قدر آدمهای فاسدی بودند که حد نداشت و...
*همان شیخان باشگاه تاج؟
- خیر. او ارتشی بود، ولی این یکی رئیس ساواک و عضو هیات مدیره ابومسلم بود. خلاصه ما همه پولهایی را که آن زمان از فوتبال در میآوردیم که اتفاقا پول کمی هم نبود هزینه انقلاب میکردیم و...
* مگر آن زمان هم پولهای فوتبال چشمگیر بود؟
- بله، از اولش فوتبال پول داشت، ما قرارداد آنچنانی نداشتیم، اما بابت بردهایمان در ماه حدود ۱۲ هزار تومان میگرفتیم که پول خیلی خوبی بود.
*چه پستی بازی میکردید؟
- بسته به صلاحدید مربی، در دفاع وسط یا دفاع چپ بازی میکردم.
بیشتر بخوانید
میگویند خیلی هم خوب بازی میکردید و شاید اگر ادامه میدادید میتوانستید به تیم ملی هم برسید؟
-بله، به تیم ملی هم دعوت شدم، اما نرفتم، وقتی امام فرمودند اولویت با جنگ است ما هم دیگر فوتبال را رها کردیم.
*بعد از انقلاب دیگر بازی نکردید؟
- ماههای اول سال ۵۸ و بعد از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمدم، ولی سال ۶۰ که از جبهه برگشتم از من خواستند که به سپاه کرج بروم، همان فرصتی شد تا در تیم پتروشیمی در دسته یک تهران دوباره بازی کنم. احمد طوسی مربی تیممان بود که تازه از اروپا برگشته و مربی بسیار بادانش و مسلطی بود که بعدها مربی تیم ملی هم شد. اتفاقا به بچهها هم پیغام داده بود که بگویید فلانی بیاید تا برای تیم ملی بازی کند که من گفتم آن مقطعی هم که برای پتروشیمی بازی میکردم، میخواستم آمادگی جسمانی ام را حفظ کنم وگرنه اولویت با جنگ است، فلذا همین باعث شد که تا آخر در جبهه بمانم.
*از بازیکنان آن زمان، چه کسانی با شما به جبهه رفتند؟
- محمد پنجعلی که با هم در ابومسلم همبازی بودیم، سال ۶۵ به دو کوهه آمد. خیلی از ورزشکاران دیگر که کشتی گیر یا باستانی کار بودند نیز به ما ملحق شدند و در کنار رزمندهها بودند، من هم آن زمان فرمانده لشکر ۲۷ بودم.
*در تصاویری که توسط عکاسان جنگ ثبت شده میبینیم که خیلی از رزمندهها پشت جبهه مشغول ورزش کردن (فوتبال، والیبال و...) هستند. شما چیزی از آن صحنهها به خاطر دارید؟
- اگر فرصتی میشد خود من هم بازی میکردم به خاطر این که وقتی با رزمندهها همراه میشدیم اثرات خوبی برای کل مجموعه داشت. مثلا یک نمونه اش در مرداد ۶۶ بود که ما میخواستیم عملیات «نصر ۷» را در ارتفاعات «دوپازا» انجام دهیم، من رفتم به گردانها سربزنم تا ببینم آمادگی شان چطور است. ساعت ۸ شب بودکه به گردان عمار، لشکر ۲۷ رسیدم. دیدم فرمانده گردان یعنی «سردار یزدی» که الان فرمانده سپاه محمد رسول الله است، به اتفاق رزمندهها در یک رقابت خیلی سفت و سخت مشغول فوتبال بازی کردن هستند (می خندد). یزدی را صدا کردم و گفتم: «مرد حسابی شما دو ساعت دیگه (ساعت ۱۰) باید به دل دشمن بزنی، وایسادی فوتبال بازی میکنی؟» گفت: «خیالت راحت باشه. ما کارمون رو به بهترین شکل انجام میدیم و...»
خدا را شکر همین طور هم شد و جزو عملیاتی بود که توانستیم با کمترین تلفات پیروز شویم، میخواهم بگویم ورزش بر روی روحیه رزمندهها خیلی تاثیر داشت. یادم هست در دو کوهه هم خود رزمندهها یک جایی شبیه «زورخانه» درست کرده بودند، مرشد داشتند، «میل» آورده بودند و...
منصور ارضی، حسین سازور و سماواتی هم که الان مداحی میکنند، آن موقع میخواندند و بچهها هم به اصطلاح «میل» میگرفتند یا چرخ میزدند.
*از چهرههای معروف جبههها چه کسانی بیشتر اهل ورزش بودند؟
- (فکر میکند) سردار احمد غلامپور، یا سردار شهید علی هاشمی که جنوبی بودند، به قول معروف فوتبال توی خونشان بود و حتی در باشگاههای خوزستان هم سابقه بازی داشتند. سردار محمد باقری هم که حالا به عنوان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح فعالیت میکند، خیلی فوتبالی است.
*شما با شهید سلیمانی همسن و سال بودید و در جبههها حضور داشتید. ظاهرا ایشان هم علاقه خاصی به ورزش داشتند.
- بله، ایشان هم یک موقعهایی بازی میکرد، ولی شاید این اواخر کمتر فرصت میکرد. ببینید، بچههایی که فرمانده لشکر شده بودند، با رزمندهها فاصله سنی آنچنانی نداشتند و همین باعث میشد که با هم خیلی نزدیک باشند. «حاج قاسم» هم در رابطه با همسو بودن با بچهها و ورزش کردن با آنها همیشه همراه بود.
*خودتان هنوز هم بازی میکنید؟
- ورزش نیاز ضروری یک انسان است. تا دو سه ماه پیش که شرایط قلبی ام اجازه میداد بازی میکردم، اما الان به خاطر عمل قلب باز که انجام داده ام نمیتوانم زیاد فعالیت کنم، ولی الحمدلله شرایطم بد نیست.
*شرایط فعلی ورزش و فوتبال را چطور میبینید؟
- متاسفانه باید بگویم که یک آشفتگی در فدراسیون فوتبال وجود دارد، ثبات وجود ندارد. در این یکی، دوسال اخیر اوضاع بدتر هم شده است. وقتی فدراسیون با سرپرست اداره میشود و هنوز رئیسی برای آن اتخاب نشده است، تبعات منفی برای فوتبال ملی و باشگاهی مان خواهد داشت. باید از نظر مدیریتی خیلی محکمتر و با برنامهتر عمل کنند. از دوره هشتم و نهم که خود من در مجلس شورای اسلامی حضور داشتم بحث خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس مطرح شد، الان دوره یازدهم است و هنوز این اتفاق نیفتاده است و همه چیز در حد حرف است. خب، اگر میخواهید واگذار کنید، خیلی محکم بایستید و کار را انجام دهید، اگر هم نمیخواهید با این دو تیم که طرفداران میلیونی دارند، بازی نکنید. در تصمیم مدیریتی، مذبذب بودن اصلا قابل قبول نیست.
*سردار، چرا ورزش از سوی مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی، جدی گرفته نمیشود و به قول معروف «واخورده»های عالم سیاست که دیگر از همه جا رانده شده اند، میآیند و در ورزش سمت میگیرند؟
- فکر نمیکنم این طور باشد، میخواهم بگویم که یکی از اصلیترین کسانی که همیشه دوست دارند ما در ورزش پیشرفت کنیم، مقام معظم رهبری هستند منتهی ما در بحث مدیریت مشکل داریم. ممکن است یک نفر مدیر باشد، اما ورزشی نباشد، حالا اگر ورزشی هم باشد نورعلی نور میشود. مهم، مدیر بودن اسست. قبلا که سازمان تربیت بدنی بود، رئیس جمهور میآمد و یکی از معاونانش را به ریاست سازمان تربیت بدنی منصوب میکرد. اما الان شرایط تفاوت کرده و رئیس جمهور و مجلس باید حساسیت نشان بدهند. باید بدانیم ورزش از اهمیت زیادی برخوردار است و...
*شما بهتر از ما به کارکردهای ورزش آگاه هستید و میدانید در یک مسابقه بین المللی وقتی پرچم ایران، بالاتر ازپرچم قدرتهای جهانی قرارمی گیرد، چه حس غرور و افتخاری را در مردم برمی انگیزد. منتهی شرایط فعلی کمی نا امید کننده است، روزی نیست که ما در محاکم بین المللی ورزش، پروندهای نداشته باشیم و...
- (حرفمان را قطع میکند) همه اینها که میگویید به خاطر مدیریت است. نظارت خود مسئولین هم باید محکم باشد تا هر مدیری بداند که باید کارش را درست انجام دهد وگرنه با او برخورد میشود. خدا را شکر، قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی عزم جدی را شروع کرده اند و ان شاء الله همه این مشکلات به زودی برطرف خواهد شد.
*از بین سیاسیون کدام یک بیشتر اهل ورزش هستند؟ یادم هست یک زمانی به همراه پزشکیان، مطهری و... تیم نمایندگان مجلس را تشکیل داده بودید.
-بله، خود من به همراه آقایانی که گفتید همیشه بازی میکردم. منتهی فهم فوتبال با بازی کردن متفاوت است. خیلیها علاقهمند هستند که بیایند بازی کنند، ولی فهم فوتبال را هرکسی ندارد و آنهایی از این خصیصه برخوردارند که نه یک روز دو روز، بلکه سالهای سال در زمینهای خاکی، تمرین کرده و زحمت کشیده اند. ممکن است یک نفر به تنهایی خوب فوتبال بازی کند، ولی در قالب یک تیم حرفی برای گفتن نداشته باشد و به اصطلاح تاکتیک پذیر نباشد.
* (باخنده) پس ظاهرا فوتبال بازی کردن سیاسیون را قبول ندارید.
- بالاخره نسبت به کسی که اصلا فوتبال بازی نمیکند جلوتر هستند و...
*آخر احمدی نژاد هم خیلی خودش را فوتبالی نشان میداد. فوتبال بازی کردن ایشان را هم قبول ندارید؟
- (قهقهه میزند) چرا. یک موقع میبینید کسانی قبل از انقلاب به عنوان تماشاچی میآمدند امجدیه، ولی خب، پایشان هم به توپ نخورده بود. اینها علاقه داشتند، ولی این کاره نبودند. کسانی باید درباره فوتبال نظر بدهند که خاک خورده باشند نه این که فقط تئوری یک چیزی را یاد گرفته باشند.
*مسابقات فوتبال لیگ را هم دنبال میکنید؟
- بله.
*حتما استقلالی هم هستید؟
- (می خندد) ببینید، نباید تعصب بیش از حد به خرج داد، هرچند که یک بازیکن باید نسبت به تیمش متعصب باشد و به قول معروف کم نگذارد، اما بعضیها زیاده روی میکنند. حالا که از شرایط فوتبال حرفهای دور هستیم بیشتر باید به تیم ملی بپردازیم و از فوتبال خوب حمایت کنیم. مخصوصا الان که فوتبال یک هنر شده است.
*فوتبالهای خارجی را هم میبینید؟
- بله، طرفدار رئال مادرید هستم. از زمانی که زین الدین زیدان به رئال مادرید آمده، چه در مقطع اول و چه حالا، میشود گفت که بسیار موفق بوده و تحول ایجاد کرده. مثل یک رهبر ارکستر که یک گروه موسیقی را به خوبی هدایت میکند.
*بازیکن مورد علاقه تان کیست؟
- رونالدو و مسی حقیقتا استثنایی هستند و با این که مدتی است به اصطلاح پا به سن گذاشته اند باز میبینیم که هنوز میدرخشند. جوانان ما باید الگوبرداری هایشان از رونالدو و مسی به عمل تبدیل شود، نه این که بخواهند فقط در حد حرف پیروی کنند. باید روی پای خودشان بایستند و جایگاهشان را حتی از آنها هم بالاتر ببرند.
*فوتبالیستهای داخلی را هم میپسندید؟
- متاسفانه فراز و نشیب در فوتبالیستهای ما زیاد است، یکدفعه به جایی میرسند و خودشان را گم میکنند. اما امثال رونالدو و مسی را که اسم بردم با این که این قدر مشهور هستند میبینید که همیشه در زمین مسابقه، بهترین عملکرد را دارند و نسبت به سایرین بیشتر زحمت میکشند تا برای تیم هایشان موثر باشند.
*ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
- من هم تشکر میکنم، موفق باشید.
منبع: کیهان ورزشی
انتهای پیام/