به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سریال «جراحت» و «برادرجان» را یادتان هست؟ میپرسید چرا؟ خوب بگذارید یک راست برویم سر اصل مطلب. این دو مجموعه که به ترتیب سال ۸۸ و ۹۸ روی آنتن رفتند، داستانشان پیرامون روابط و تعاملات بین برادران و خانوادههایشان میگذشت.
اتفاقی که اینبار هم قرار است در قالب دیگری در سریال «زمین گرم» شاهد آن باشیم. مجموعهای به کارگردانی و نویسندگی سعید نعمتا... و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی که از شب گذشته پخش آن در شبکه سه شروع شد. این سریال، ملودرامی گرم و خانوادگی است که البته پسزمینههای مذهبی هم در آن وجود دارد. مجموعهای ۳۰ قسمتی که به قول شفیعی آخرین سهگانه برادرانههایی است که از آن گفتیم. اما شکلگیری این ماجرای ادامهدار و تفاوتهایی که زمین گرم با برادرهای خودش دارد، بهانهای شد تا کم و کیف آن را از سازندگانش جویا شویم. در ادامه علاوه بر شفیعی با بازیگر تازه، اما کلیدی این مجموعه هم گپ زدیم. اگر شما هم کنجکاو جزئیات این داستانید، میتوانید سری به ادامه این گزارش بزنید.
از برادرانههای ادامهدار شروع کنیم، در زمین گرم هم قرار است شاهد چنین تعاملاتی باشیم؟
سریال زمین گرم در ادامه دو مجموعه قبلی است که کار کردم. آقای نعمتا... سال ۸۸ بود که جراحت را نوشت و همان موقع یک سهگانه برادرانه در ذهنش بود که روابط سه برادر را تصویر میکرد. اولین همان مجموعه بود، دومی برادرجان شد که ماه رمضان ۹۸ روی آنتن رفت و سومین اثر از آن سهگانه همین زمین گرم است که رابطه دو برادر را به تصویر میکشد.
در آن دو مورد هم در کنار روابط برادرانهای که وجود داشت، اختلافاتی ایجاد شدهبود که مسیر این دو را تغییر میداد. اینجا هم همین است و ما دو برادر را داریم که سالها پیش از هم جدا شده و در ادامه گذشتهایی که در قسمتهای سریالهای گذشته دیدیم، این رابطه دوباره جوش میخورد.
اصلا چه شد که تصمیم گرفتید این برادرانهها را به این سبک و سیاق ادامه دهید؟
ما روابط برادرها را در آن مجموعهها در قالبهای مختلفی دیدیم، فضایی که جذابیتهای خودش را داشت و بهواسطه کشمکشها و داستانهایی که در آنها وجود داشت، مورد استقبال قرار گرفت. به همین دلیل در این مجموعه هم سراغ دو برادر در قالب داستانی متفاوت رفتیم، مجموعهای که قرار بود ماه رمضان امسال پخش شود، اما به دلیل بحث کرونا و تعطیلی چند ماهه سریال نرسید و برای این روزها آماده شد.
فضای قصه چطور؟ شبیه کارهای قبلی است؟
نه، به لحاظ ساختار داستانی این مجموعه با آن دو خیلی متفاوت است. اول آن که بخش زیادی از این سریال در خارج از تهران تصویربردرای شده، دوم آن که فضایی که وجود دارد از نظر مذهبی متفاوت است، چرا که شخصیت برادر کوچک قصه یک طلبه است.
در این سریال دنبال رساندن پیام خاصی هستید یا صرفا یک قصه را میبینیم؟
ما بنا داریم در زمین گرم درباره سبک زندگی و استفاده درست از دین در زندگی صحبت کنیم، نه استفاده ابزاری. چرا که خیلیها دین را تنها بر اساس المانهایی مبنی بر بایدها و نبایدها میشناسند در حالی که واقعیت و اصل موضوع این است که سبک زندگی ما براساس آن تغییر کند. حال اگر این تغییر اتفاق نمیافتد و تغییری رخ نمیدهد اشکال از ماست نه دینی که داریم.
زمین گرم قرار است سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را ترویج و یکسری از همین مشخصاتی که در زندگیهای معمولی و روزمره ما کمرنگ شده را گوشزد کند.
اصولا تا صحبت از سبک زندگی و این موارد میشود، خیلیها فکر میکنند قرار است بازهم شعار بشنوند، شما در جریان این ماجرا چقدر به دنبال جلوگیری از بحث تکرار و شعارزدگی بودید؟
همه این حرفهای محتوایی که عرض کردم در قالب یک قصه جذاب اتفاق میافتد. ببینید آنجایی که ما از ابزاری که در اختیار داریم درست استفاده نکنیم این صحبتها ممکن است پیش بیاید، اما همیشه اینطور نیست. با این وجود و با همه صحبتهایی که مطرح شد باید بگویم شعار دادن اصلا چیز بدی نیست، شعار از شعور میآید و اگر واقعا از همین مرجع بیاید، قطعا بد نخواهد بود. اما استفاده از رسانهای که در این مسیر وجود دارد، اگر درست باشد و هدفش هم در ذیل آن قرار بگیرد، بهطور حتم حرفی هم که مطرح میشود گرفتار شعارزدگی نمیشود. سریال داستانی هم تعریفش معلوم است، اگر شما یک قصه جذاب و دارای کشمکشهای داستانی دقیق نداشتهباشید، حرف محتوایی داستانتان هم گرفتار نقدهای اینچنینی میشود. در زمین گرم ما قصه جذابی داریم که بقیه ماجرا و صحبتها را در ذیل آن بیان میکنیم و امیدوار هستیم که با استقبال هم روبهرو شود.
از همکاری با سعید نعمتا.. بگویید، خیلی وقت است که با هم یک تیم همیشگی تشکیل دادید.
نزدیک به ۱۸ سال است که کارمان را با سعیدخان نعمتا... شروع کردیم. دوست مشترکی او را برای نگارش تلهفیلمی، بیش از ۱۵ سال پیش به من معرفی کرد و در همان جلسه اول از نظر محتوایی به هم نزدیک بودیم. همین ماجرا هم باعث شد تا این همکاری ادامه پیدا کند و بیشتر از ۱۰ سریال و ۳۰ فیلم با هم کار کردیم. همین همکاری هم باعث شد برای اولین سریالش که قرار است آن را کارگردانی کند، باز هم با یکدیگر آن را انجام دهیم. چون او در سالهای پیش اغلب در مقام نویسنده فعالیت داشت و در این سریال علاوه بر آن در مقام کارگردان هم حضور دارد. اصلا میشود او را به شکلی فرزند تلویزیون دانست چرا که او با وجود حضور در همه فضاها از سینما گرفته تا نمایش خانگی و... در تلویزیون رشد کرد و همین فضا برای او موقعیت کارگردانی ایجاد کرد.
در حوزه سریال سازی خیلی از همکارانتان شاکی هستند و معتقدند این روزها کار کردن در این فضا اصلا ساده نیست، به نظر شما چرا؟
در این حوزه باید برنامهریزی دقیق و اصولی داشتهباشیم، چون نمیتوانیم نظرات شخصیمان را در حوزه محتوا و درام یعنی قصه وارد کنیم و نباید بگذاریم این اتفاق رخ دهد. زمانی که این مساله رخ دهد، ناخودآگاه در تولید هم اختلال ایجاد میشود.
در بخش مالی چطور؟ چون همه این روزها با این بخش درگیر هستند.
بله، نکته دیگر بحث مالی است که یکی از المانهای کیفیت است. یعنی از بین مواردی مثل فیلمنامه، انتخاب کارگردان، بازیگران، تیمهای فنی پشت دوربین و...، در حوزه مالی هم باید برای کیفیت هر چه بیشتر، تکلیف این بخش روشن باشد. به هر حال تلویزیون در این سالها همیشه با مشکل بودجه همراه بوده، اما در بحث تولید آن هم در مورد کارهای نمایشی، نمیشود به هر شکلی پیش رفت و مدیریت کرد چرا که کارها در حین تولید ضربه میخورد. گاهی شما مشغول ساخت ساختمانی هستید و جایی بودجه کم میآورید، بعد دست نگه میدارید تا آن پول تامین شود، اما در کار نمایشی این طور نیست، یعنی وقتی مشکل مالی در پروژه بهوجود میآید ناخودآگاه روی کار هم تاثیر میگذارد. کار فرهنگی روح دارد و با مردم حرف میزند، بههمین خاطر اگر سازندههای کار آن را با دلشان نساختهباشند، بعد هم به دل مردم نمینشیند. این دو نکته هم خیلی وقتها در گیر و دار همان مدیریت تحتالشعاع قرار میگیرد، به همین خاطر اغلب کار در این فضا چندان ساده نیست.
شما، اما جزو تهیه کنندههای فعالی هستید که با وجود همه اینها سالی چند کار دارید، چطور این ماجرا را پیش بردید؟
با صحبت، گاهی بحث، رایزنیهای بسیار و البته خون دل خوردن!
باز هم به سریال برگردیم، چرا زمین گرم؟
عنوان مجموعه به کار مرتبط است، همانطور که میدانید شخصیتهای اصلی داستان یک پدربزرگ و نوه هستند که کشاورزند واساسا در شروع داستان متوجه میشویم در کنار تلاش و کوشش اینها رمزی وجود دارد و نان حلالی که درآوردند در زندگیشان تاثیر به سزایی دارد. زمین گرم هم در طول قصه به لحاظ محتوا به کمک کار میآید.
بازیگر جدید هم در این مجموعه معرفی میشود؟
بله، خیلی. شخصیت اصلی این کار اولین مجموعهاش را بازی میکند، در کنار او هم چند نفر دیگر هم حضور دارند که در این کار معرفی میشوند. علاوه بر آنها از چهرههای دیگر و قدیمی هم در این ترکیب دعوت شدهاست.
چه خبر است؟
داستان زمین گرم همانطور که اشارههایی به آن کردیم درباره دو برادر است که سالها از هم دور و بیخبر بودند تا این که در مقطعی برادر بزرگتر که در آستانه مرگ قرار گرفته، به سراغ داداش کوچکترش میرود و با وصیتی باعث میشود زندگی او دچار چالش بزرگی شود. در جریان این تعاملات هم خرده اتفاقاتی میافتد که داستان را پیش میبرد. در اینجا کامران تفتی در نقش اصلان، برادر بزرگتر و صادق برقعی در نقش علیار، دومین برادر است.
مرجان شیرمحمدی هم با عنوان فروغ در مسیر اتفاقات سر راه علیار قصه قرار میگیرد. اصغرهمت در نقش ماجد هم به عنوان پدر فروغ حضور دارد. علیرضا خمسه در نقش یارعلی (پدربزرگ) و نادر فلاح (استوار) پدر این دو برادر است. علیرضا آرا هم نقش عاصف را بازی میکند؛ شخصیتی که جزو منفیهای قصه و یک قاچاقچی است. دنیا مدنی، مارال فرجاد، شیوا ابراهیمی، ندا عقیقی، مرتضی درویشزاده، مسعود شریف، علیرضا اولیایی و وحید فعال هم از دیگر بازیگران زمین گرم هستند.
نگاهی به برادرانههای سابق
گفتهبودیم سعید نعمت ا... کارگردانی و نویسندگی این مجموعه را به عهده دارد. او قبلتر در کسوت نویسندگی کارهای زیادی را برای تلویزیون نوشته، مواردی مثل رستگاران، جراحت، شیدایی، مادرانه، عقیق و برادرجان؛ اما این اولین بار است که او به عنوان کارگردان هم در قالب یک مجموعه تلویزیونی حضور دارد.
لحن لوتی و دیالوگهایی که رنگ و بوی خاصی دارند، پای ثابت نوشتههای نعمتا... اند، فضایی که خیلی وقتها با نقدهای مختلفی همراه میشود. این ماجرا در جراحت و برادرجان هم به وفور به چشم میخورد و احتمالا زمین گرم هم خالی از آن نخواهد بود.
جالب است بدانید در زمین گرم چهرههای آشنایی به چشمتان میخورد که قبلتر در کارهای شفیعی و همان حال و هوا حضور داشتند. کامران تفتی و مارال فرجاد نمونههایی از این انتخابند که در برادرجان هم با این گروه همراهبودند. علاوه بر آنها برخی بازیگران دیگر مجموعه مثل نادر فلاح و علیرضا آرا هم از چهرههایی اند که در سریال عقیق به تهیه کنندگی شفیعی، حضور داشتند. همه اینها نشان میدهد این تهیهکننده علاوه بر تلاش برای معرفی چهرههای تازه که تا به اینجا با موفقیت جالب توجهی هم همراهبوده، گزینههای انتخابی دارد که باعث میشود برای پیدا کردن چهرههای قدیمیتر چندان ریسک نکند.
همه خودم را برای علیار گذاشتم
صادق برقعی که البته احتمالا اسمش را تا به حال نشنیدید، از شخصیتهای اصلی قصه است که خیلی از اتفاقات حول او میچرخد. در واقع برقعی به واسطه این سریال که اولین مجموعه تلویزیونی او محسوب میشود، قرار است معرفی و به جمع بازیگرانی که میشناسیمش اضافه شود. این بازیگر از تئاتریهایی است که تجربه کار سینمایی هم دارد. او اینجا در نقش علیار، برادر کوچک این روایت برادرانه، حضور دارد.
برقعی در گپ و گفت کوتاهی که با هم داشتیم درباره داستان انتخاب شدنش برای نقش علیار گفت: «من ۱۶ سال است که تئاتر کار میکنم و در این رشته تحصیل کردم. یکی از مهمترین اجراهایم لانچر ۵ بود. در ادامه قرار شد برای این نقش با گروه برای تست برویم، اما بعد متوجه شدیم حدود ۳۰۰ نفر برای این نقش آمدند. با این حال بعد از روندی نسبتا طولانی، من انتخاب شدم.»
دشواریهای این ماجرا در کنار شیرینی بازی در یک سریال، به عنوان اولین حضور تلویزیونی هم از آن مواردی است که نمیشود از آن گذشت. اتفاقی که علیار قصه هم از آن گفت و افزود: در ماه اول، اجرای این نقش برایم سخت بود و استرس زیادی داشت، چون به هر حال از نقشهای اصلی محسوب میشود که ابتدا برای من پرفشار بود. اما بعد کمکم رخ به رخ با آن مواجه و راحتتر شدیم. با این حال باید بگویم حضور در این مجموعه برای من جزو بزرگترین اتفاقات کاریام است. جریانی که در ادامه اعتماد سعید نعمتا... شکل گرفت. روزی که میخواستم برای تست به دفتر بیایم، هیچ امیدی نداشتم، چون مدتهاست همه میدانیم در مواجهه با دفاتر سینمایی قرار است چه اتفاقی بیفتد و این ذهنیت بین همه وجود دارد که تنها تست گرفته میشود و بعد هم هیچ.»
این که شروع اولین نقش تلویزیونی این بازیگر با یک کاراکتر مثبت که طلبه است، موضوعی بود که برقعی دربارهاش گفت: «در فیلمنامه قرار بود علیار، طلبه باشد، اما در جریان کار این اتفاق کمرنگتر شده و به طور خلاصه باید بگویم او یک پسر ساده روستایی و مذهبی است که البته کلاسهای طلبگی را هم رفته، اما ملبس و طلبه نمیشود. راستش را بخواهید این نقش برای من یک نگرانی ایجاد کرد و آن هم این بود که بعد از دیده شدن کار میترسم در آینده همه چیز به شکلی پیش برود که مدام در همین فضا به من پیشنهاد داده شود. واقعیت این است برای بازیگر، نقش منفی جذابتر است و خودم هم آن را بیشتر ترجیح میدهم. با همه اینها علیار را خیلی دوست دارم و نزدیک ۹ ماه است با او زندگی کردهام تا جایی که الان فاصله بین صادق برقعی و علیار را چندان نمیتوانم تشخیص دهم. امیدوارم آنها هم این نقش و کار را دوست داشتهباشند. واقعیت این است من برای این نقش خیلی زحمت کشیدم و با جان و دل همه خودم را برای آن خرج کردم.»
در طول این مجموعه مرجان شیرمحمدی، علیرضا خمسه، نادر فلاح و کامران تفتی بیشترین تعامل را با برقعی دارند. همکاریای که برای او هم جالب است و دربارهاش میگوید: «این همکاری برای منی که هنوز در حال تجربه هستم، خیلی عجیب است و از همه این سالهایی که کار کردم، در اینجا بیشتر در حوزه تصویر یاد گرفتم. گاهی فکر میکنم حال خودم در سکانسهایی که همراه این افراد هستم، بهتر است. این شعار نیست و واقعا لحظه لحظه از بزرگترهای گروه مثل علیرضا خمسه، اصغر همت و در حال یاد گرفتن هستم.»
این که چه ویژگیای زمین گرم را از بقیه مجموعههای قبلی متمایز میکند هم سوالی بود که برقعی در پاسخ به آن گفت: «زمانی که متن را خواندم، نمیخواهم آن را با شاهکاری مقایسه کنم، اما حال آن مثل زمانی بود که کتاب «در جستوجوی زمان از دسته رفته» را میخوانید و نمیتوانید آن را ترک کنید. یعنی از یک چیز اینجا خیالم راحت است و آن هم قصه است و هر لحظه پر از اتفاقاتی است که ریتم کار را دیدنی میکند. من فکر میکنم استقبال هم از آن خوب باشد و امیدوارم این اتفاق رخ دهد.»
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/