به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،اقدامات بن زاید را نمیتوان یک بلندپروازی سیاسی برای یافتن جا پای محکمی در عرصه بین المللی دانست؛ زیرا نه امکانات انسانی و نه مساحت جغرافیایی و نه نفوذ سیاسی امارات در حدی است که بتواند در لیبی و یمن مداخله نظامی کند و یا آنکه بکوشد نظامهای سودان و مصر و تونس را تغییر دهد و بر بنادر و جزایر کشورهای دیگر و تنگههای راهبردی تسلط یابد و یا از طریق ائتلاف با یونان، با ترکیه وارد نزاع و درگیری شود.
از نظر تحلیلگران سیاسی، توجیه کردن دخالتهای امارات در مسائل بین المللی به این دلیل دشوار است که نقش امارات در تمام آن مسائل نقشی منفی بوده است. این کشور با طرحهای امریکایی صهیونیستی درمنطقه همراه و همسو شد تا آنجا که به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی پرداخت و به همراه عربستان سعودی جنگی خانمان سوز علیه ملت عرب یمن به راه انداخت جنگی که با گذشت ۶ سال همچنان ادامه دارد.
امارات همچنین در جنگ علیه لیبی مستقیما مشارکت داشت. دخالتهای این کشور سبب شد تا شبح تجزیه بر لیبی و یمن سایه افکند. امارات از نظامهای دیکتاتوری و از کودتاهای نظامی در برخی کشورهای عربی حمایت کرد و خزانه کشور را برای پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری باز گذاشت. در حالی که تمام جهان شاهد است که ترامپ به جز "به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر و به رسمیت شناختن حاکمیت صهیونیستها بر جولان اشغالی و کرانه باختری و انتقال سفارت امریکا به قدس و ممانعت از ورود مسلمانان به آمریکا و اقداماتش برای حذف مساله فلسطین از طریق اجرای "معامله قرن"، هیچ دستاوردی در عرصه بین المللی ندارد.
این نقش منفی امارات علیه منافع فلسطینی و عربی سبب شد تا ناظران نتوانند اقدامات این کشور در عرصه بین المللی را توجیه کنند. ماندن ترامپ در کاخ سفید، تجزیه لیبی و یمن، عادی سازی روابط با صهیونیست ها، حمایت از نظامهای دیکتاتوری و کودتاهای نظامی و یا ایجاد تنش و آشوب در عراق و سوریه و لبنان و مصر و سودان و تونس و الجزائر و عمان چه سودی برای جهان عرب و فلسطینیها دارد؟
رسانههای غربی و بویژه آمریکایی، اما تلاش کردند تا رفتارها و اقدامات بن زاید را به گونهای که بر هدف واقعی این اقدامات سرپوش بگذارند، توجیه کنند؛ آنها تاکید میکردند که بن زاید خود را ماکیاولی گمان میکند در حالی که مانند موسولینی رفتار میکند. برخی از آنها بن زاید را فرانکنشتاین کوچک میدانند و با این تشبیه به داستان فرانکنشتاین اشاره میکنند که یک موجودی با صورتی مخوف در آزمایشگاه میسازد و در آخر این موجود صاحب خود را به قتل میرساند! بدین معنا که بن زاید به رغم تمام حمایتها و کمکهایی که از امریکا دریافت میکند، اینک منافع آمریکا در منطقه را تهدید میکند!
اما واقعیت آن است که بن زاید ماکیاولی و یا موسولینی و یا فرانکنشتاین نیست، زیرا او منافع امریکاییها در منطقه را تهدید نمیکند همانطور که رسانههای آمریکایی ادعا میکنند؛ بلکه تمام آنچه که بن زاید انجام میدهد در واقع به نفع امریکا و رژیم اشغالگر است و مغایر با منافع امارات و عربهاست. اقدامات بن زاید در واقع در راستای فرمانبرداری از امریکا و رژیم اشغالگراست و بن زاید حق تمرد و سرپیچی از فرامین و دستورات امریکاییها و صهیونیستها و یا حتی بحث و جدل درباره آنها را نیز ندارد. این فرد فقط ابزاری است که دیر یا زود نابودی و ویرانی را برای امارات به بار خواهد آورد.
منبع: العالم
انتهای پیام/