به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از قدسنا، دو هفته گذشته با اتفاقات تلخ برای رژیم صهیونیستی و دستاوردهایی برای محور مقاومت همراه بود. آمریکاییها در کمتر از ۱۰ روز دو شکست سیاسی سنگین را از سوی ایرانیها دریافت کردند. شکستهایی که هر کدام به نوبه خود بیش از پیش چهره منزوی شده آمریکا در صحنه بین الملل را برای مخالفان روند روبه افول آمریکا آشکار کرد. یکی از این شکستها تمدید تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی بود که به شدت به ضرر اسرائیل تمام شد و دیگری هم شکست کاخ سفید در فعال کردن مکانیزم ماشه بود که آن هم باز دودش در چشمان صهیونیستها رفت.
علاوه بر این موارد اتفاقات دیگری در منطقه رخ داد که نقاب دفاع از حقوق بشر و حمایت از همنوعان را از چهره برخی کشورهای مدعی این حوزه برداشت. امارات با عادی سازی رسمی روابط با رژیم اشغالگر اسرائیلی که سالها در عرصه کودک کشی و رقم زدن جنایتهای بیشمار نظیر «صبرا و شتیلا»، «کفر قاسم» و «دیر یاسین» علیه فلسطینیها و حتی لبنانیها فعالانه عمل کرده است و فرصت زندگی راحت و به دور از ترس را از کودکان تحت محاصره غزه گرفته است، نشان داد که تا چه حد نه به اسلام و ارزشهای آن بلکه حتی به روحیه قوم گرایی و حمایت از اعراب هم پایبند نیست.
در همین باره خبرنگار قدسنا مصاحبهای اختصاصی را با علیان الهندی، کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی در رام الله انجام داده است.
متن مصاحبه بدین شرح است:
با بالاگرفتن تنشهای داخلی میان سران رژیم صهیونیستی این رژیم (براساس گزارش منابع خبری عبری) به سرعت به سوی برگزاری انتخابات چهارم پیش میرود. به نظر شما وجود چنین اختلافات عمیقی میان سران اشغالگر در برههای که با چندین چالش خطرناک امنیتی، اقتصادی و بهداشتی رژیم صهیونیستی و سران آن را تهدید میکند، چه معنایی میتواند داشته باشد؟ و آینده اسرائیل را چگونه رقم خواهد زد؟
بایستی اشاره کنیم طی ۱۰ سال گذشته حیات سیاسی رژیم صهیونیستی تنها به یک شخص و آن هم به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم ختم میشود. این شخص در خلال ۱۰ سال گذشته با انجام اقدامات متعدد غیرقانونی پروندههای فساد جنجال برانگیزی را علیه خود انباشته کرده است. پروندههایی از جنس خیانت در امانت، رشوه خواری و فساد.
با پیگیری پروندههای فساد نتانیاهو توسط مخالفانش و باز شدن پای او به دادگاه این شخص سعی دارد تا از تمامی فرصتها و راهکارهای سیاسی و حقوقی برای فرار از دادگاه و در نهایت فرار از رفتن به پشت میلههای زندان سوء استفاده کند.
اکنون نتانیاهو به دنبال این است تا با استفاده از ظرفیت پست نخست وزیری خود (همزمان با شکست ائتلافش با بنی گانتس، وزیر جنگ) پای اسرائیل را به انتخابات چهارم بکشاند و همچنین شهرکنشینان را نسبت به ضرورت ابقای او در سمت نخست وزیری اقناع کند.
اما از سوی دیگر تهدید اعضای کنست و تلاش اعضای اپوزیسیون اسرائیل مبنی بر ارائه پیش نویس قانونی به کنست مبنی بر لزوم بازداشت مسئولان عالی رتبه رژیم اشغالگر (حتی نخست وزیر) درصورت ارتکاب فساد و رشوه خواری و خیانت در امانت امری است که باعث شده تا احتمال برگزاری انتخابات چهارم بسیار ضعیف شود. وجود ناکامیهای مختلف برای بنیامین نتانیاهو در عرصه کنترل اوضاع اقتصادی اراضی اشغالی امکان پیروزی این احتمال وجود دارد.
علاه براین مشکلات داخلی، نتانیاهو و رژیمش با مشکلات خارجی از قبیل حزب الله در شمال و غزه در جنوب هم روبه رو هستند این موضوعات وضع را بدتر کرده است. در نهایت من معتقد هستم که برگزاری انتخابات همچنان به خاطر پیگیری لایحه قانونی ضد نتانیاهو به تعویق میافتد.
طی سالهای گذشته شاهد روابط وسیع تجاری میان ابوظبی و تهران بوده ایم. اینکه ایران برای امارات یک شریک تجاری بسیار بزرگ بوده به همگان اثبات شده است، اما چرا به یکباره حکام امارات تصمیم گرفتند به این رابطه پشت پا بزنند و به سوی عادی سازی روابط با رژیمی همچون رژیم صهیونیستی گام بردارند؟
نخست اینکه امارات یک کشوری است که کاملا از حمایت آمریکاییها و رژیم صهیونیستی در منطقه برخوردار است. روابط امارات با ایران در دو بعد سیاسی و اقتصادی خلاصه میشود، ابعادی که کاملا با یکدیگر تعارض دارند و وجود هر کدام بستگی به تحت الشعاع قرار گرفتن دیگری دارد. یعنی اگر خط دهی سیاسی در امارات به گونهای باشد که ایران اکنون دشمن است روابط اقتصادی کاملا تغییر میکند.
روابط امارات و اسرائیل روابط جدیدی نیست و امری نیست که در یک هفته و یک ماه و یک سال خلاصه شود. ارتباط مخفیانه ابوظبی و تل اویو بالغ بر ۲۰ سال است که پشت پرده پیگیری میشود.
این ارتباط میان صهیونیستها و حکام امارات نه به نفع مردم امارات است نه ملتهای مسلمان و نه فلسطینی ها. عادی سازی روابط امارات با اسرائیل یک هدیه مجانی بود که از طرف آل نهیان به صهیونیستها اعطا شد و در ازای آن تنها خشنودی و لبخند رضایت کاخ سفید دریافت شد. آل نهیان در ابتدا از حساب فلسطینیها و در وهله دوم هم از حساب تمامی ملتهای عرب برای کسب رضایت دونالد ترامپ مایه گذاشت.
از بعد نگاه صهیونیستها و آمریکاییها میتوان اینگونه به این قضیه اندیشید که امارات در نتیجه سیاست فشار حداکثری اسرائیل در حال تبدیل شدن به یک پایگاه نظامی مستحکم برای ارتش متجاوز آمریکاست.
این فشارها و ایجاد پایگاه نظامی برای اسرائیل میتواند در هدف نهایی این رژیم در راستای ضربه وارد کردن به جمهوری اسلامی ایران و توقف روند روبه جلوی مقاومت در منطقه خلاصه شود.
طی روزهای گذشته از سوی مقامات امارات تلاشهایی برای خرید سلاحها و جنگ افزارهای پیشرفته مانند خرید جنگندهای اف-۳۵ از آمریکا و همچنین سلاح لیزری از رژیم صهیونیستی صورت گرفت. هدف این گامهای ابوظبی چه میتواند باشد؟
خرید سلاح از رژیم صهیونیستی و آمریکا توسط ابوظبی چند بعد دارد: نخست اینکه آنان در نتیجه فشارها و اختلاف اندازیهای آمریکا در حال خرید این تسلیحات هستند تا شعله جنگهای عرب کشی در یمن را روشن نگه دارند. دوم اینکه از این تسلیحات علیه ملتهای اسلامی بویژه ایران استفاده کنند و سوم هم اینکه با بالابردن توان نظامیشان در عرصه فلسطین حرف داشته باشند (البته تنها برای نمایش نه در راستای عملی کردن توان نظامی در حمایت از ملت فلسطین).
ارزیابی شما از شکست دوگانه ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت ضد جمهوری اسلامی ایران چیست؟
این گامهای شکست آمیز آمریکاییها در شورای امنیت نشان میدهد که دیگر کشورهای اروپایی مانند قبل از سیاستهای خباثت آمیز واشنگتن در منطقه که خطوط و موازین آن را یهودیانی مانند جارد کوشنر و دیوید فریدمن، سفیر آمریکا در اراضی اشغالی ترسیم میکند، پیروی نمیکنند.
معتقدم که شکستهای اخیر آمریکا در شورای امنیت و عرصه جهانی گویای این نکته است که واشنگتن از سپردن سیاست خارجی خود به یهودیان مورد حمایت رژیم صهیونیستی نه تنها نتیجه مثبت نگرفته بلکه متضرر هم شده است.
انتهای پیام/