به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، داستانی که روایت میکنم، شرح حالِ من، شما و احتمالا فرزند کوچکتان در آینده نه چندان دور است؛ پدر و مادرهایمان هم تجربهاش کردند. البته پای صحبت والدین دهه ۴۰ یا ۵۰ خود که بنشینی، با افتخارتر از من و شمای دهه هفتاد یا هشتادی از دستاورد علمی آن روزهایش حرف میزنند. میگویند مدرک تحصیلی ما معتبرتر از هر مدرک دکترای امروز است. از سختی رسیدن و تکیه زدن به دانشگاه مورد علاقه خود در آن روزها میگویند؛ به طور مثال اینکه چقدر باید درسشان خوب میبود که بتوانند درمورد علاقه خود نسبت به فلان رشته حرف بزنند چه برسد به تحصیل در آن!
میگویند مثل ما دهه ۷۰ها نبودند که برای چشم درآوردن، به رشته مهندسی و پزشکی بروند، چون واقعاً اگر مهارت و علاقه کافی نداشتند، امکان ورود به دانشگاه را نداشتند پس لاجرم به سمت حرفه مورد پسند خود میرفتند تا حسابی ثمره و بار دهند.
به دوره ما که میرسد، از همان ابتدا که وارد دنیای آموزش شدیم، فهمیدیم اگر جیبت پرتر باشد، جایت محفوظتر است. اگر پدر و مادرت توانستند تو را به مدارس غیردولتی بفرستند خیالت راحت؛ برای دانشگاهت نیز کافی است دست به جیب شوند، مینشینی در صندلی دلخواهت در دانشگاه و رشته مورد علاقهات که البته پر پرستیژ و اصطلاحاً باکلاس است. فرقی هم نمیکند درسهایت را بخاطر کُندذهنی پاس نشوی! باز فدای سرت، پول فقط دوای مرگ نیست.
اگر جزو این جماعت نباشی تازه میشوی مثل چندین میلیون نفر دیگری که طبق روال و نظام همیشگی باید بعد از ۱۲ سال تحصیلی از یک مرز سرنوشتساز عبور کن، همان مرزی که برخی بیشتر از اینکه نگران ناموفق عبور کردن از آن باشند، نگران جواب پس دادن به خاله و دایی و عمو هستند. کنکور داستان، روایت، سوژه و غول گزارش من است، همان که دلهرهاش از سه سال قبل از رسیدن به آن شروع میشود و تا روز اعلام نتایج انتخاب رشتهات زندگی برایت نمیگذارد. حتی اگر درسنخوانترین موجود روی کره زمین باشی، بالاخره این آزمون پرفشار تو را به زانو درمیآورد و میگویی کاش میخواندم که حالا مجبور نباشم برای پر کردن رزومه در ادارات مختلف، مدرک تحصیلی نامربوط به شغل مورد نظرت را جلو پایشان بگذاری.
ماجرای همه ما از همین کنکور شروع شد. شاید بدشانسترین داوطلبان کنکور آنهاییاند که درست سال کنکور دچار سانحه میشوند با اینکه بسیار درسخوان بودند، اما یک سال از این ماراتون عقب میافتند. دسته دوم آنهاییاند که خیلی زیاد درس خوانند و چند ماه مانده به کنکور عزیزشان را از دست میدهند و محوظات درسی که هیچ، به مدت مدیدی انگیزهشان را از دست میدهند.
دسته دیگر داوطلبانی هستند که به شدت در طول تحصیل زبانزد بودند و خانواده هر جا که مینشست از معدل بالای فرزند خود میگفت. غافل از اینکه دانشآموز درسخوانِ بیچاره، اصلا در تست زدن مهارت ندارد و رتبه چند رقمیاش را نه تنها پیش خاندان بلکه برای شارژ کردن سیم کارت هم نمیشود استفاده کرد.
پسر ۱۹ سالهای که روز پنجشنبه، ۳۰ مرداد ۹۹ بعد از کنکور سراسری ریاضی، خودش را از پشت بام ساختمان چهارطبقه پرت کرد و جانش را از دست داد، همهجا نوشته و میگویند ظاهرا از نتیجه آزمونی که داده راضی نبود و با وجود معدل بالایش در دوران دبیرستان، دست به نفسکُشی زده اما؛ چه کسی میداند که بر او چه گذشته است؟ میگویند ساعت ۱۸ یعنی حداقل ۶ ساعت بعد از کنکور این تصیم را عملی کرده است، ولی از کجا معلوم؟ شاید نگران بازخورد اطرافیان و سرزنشها از نتایج کنکور بود! شاید میدانست اگر قبول نشود همه میگویند تو یک سال نه مهمانی رفتی و نه با ما ارتباط داشتی، این بود آن همه ادعا؟
هیچ یک نمیدانیم اصل ماجرا چه بود و در دل پسر ۱۹ ساله درس خوانمان چه میگذشت. هر چه بود، قطعا قابل قضاوت نیست چرا که تنها خودش میداند سالها چه بر او گذشته و چه چیزی انقدر به او فشار آورده که شانس زندگی و بقا را از خود بگیرد.
یک دسته دیگر آن فرزند ناخلف خانواده است که بخاطر وجنات درسخوانش، از بچگی گفتند بی برو برگشت دکتر میشوی غافل از آنکه آرزویش آشپز شدن یا عکاسی و حتی نقاشی بود. رشتههایی که برخی والدین از آنها درمورد فرزندانشان با خجالت یاد میکنند.
به تعداد همه خوانندگان این خبر، دستهبندی و دلیل وجود دارد که الا و بلا این کنکور دردسرساز نه تنها من را از بغل دستی درس خوانم، درست و حسابی تمییز نمیدهد بلکه هزاران کیلومتر مرا از هدفم دور میکند و حداقل برای چند سال مرا از وقت گذاشتن روی حرفه مورد نظرم دور میکند.
در راستای این انتقادات هر سال میشنویم که قرار است این آزمون را حذف کنند. خیلیها هم درس خواندن را شل میکنند دریغ از اینکه خبری از حذف کنکور نیست. یا شایعه است یا یک حرف بیدنباله که در مجلس یا گوشه کناری پرت شده است و کسی از روی زمین آن را بر نمیدارد.
بیشتر بخوانید
درب دانشگاههای پولی به روی همه باز است و به تعداد موهای سرتان، رشته دانشگاهی نذری میکنند. ولی سوالی مطرح است که تا کی و کجا قرار است هزاران داوطلب به تحصیل را در رشتههای گاها پرت یا حتی بدون بازار کار تزریق کنیم و فقط یک سری افراد در دریایی از این جماعت با تلاش خود به رشته و حتی شغل مورد علاقه خود دست یابند.
پوریا پژوهانفر روانشناس و مشاوره تحصیلی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به اینکه آسیبی که به دانشآموزان در این نظام آموزشی وارد میشود از خود نظام سرچشمه نمیگیرد، اظهار کرد: این پیامدها از تصمیمهایی است که از سمت مسئولان مربوط به نظام آموزشی نشأت میگیرد. حدود ۱۳ سال پیش که خود من دانشآموز بودم، رشته ریاضی بورس شده بود و چند نفری که علاقهمند به تجربی بودند باید مدرسهشان را عوض میکردند، چون ریاست مدرسه قصد داشت روی بچههای ریاضی سرمایهگذاری کند.
او ادامه داد: ده سال پیش، یک سال پشت کنکور ماندم که مهندسی برق قبول شوم، اما اینسالها شاهدیم که این رشته مانند سایر رشتهها بدون کنکور شده است. چند سال پیش هم شاهد مواردی بودیم که حتی با رتبه ۸۸ هزار وارد رشتههای خوب تجربی در دانشگاه آزاد میشدند. دلیل این همه توازن نداشتن بین رتبه ها و رشتهها سیاستگذاریهای پولی و مالیای است که در این آزمون سرنوشتساز اعمال شده است.
این روانشناس و مشاور تحصیلی بیان کرد: اگر شما به هر رشتهای پول تزریق کنید، پشت سر آن رشته صف کشیده میشود. الان با توجه به طرح تحول نظام سلامت که شرایط بهتری برای قشر درمانی بوجود آوردند و تسهیلاتی به آنها داده شده است، اغلب دانشآموزان و داوطلبان را راغب به ورود در این حوزه کرده است. استخدام و پرستیژ اجتماعی این رشته افراد بیشتری را به سمت خودش کشاند.
او افزود: در دوسال اخیر حقوق دانشجو معلمها در رشتههای فرهنگیان از پونصد هزار تومن یا کمتر، به تقریبا دومیلیون تومان افزایش پیدا کرد. این باعث شد در رشته انسانی نسبت به پارسال، ۷۰ هزار نفر داوطلب اضافه شوند. این نشاندهنده آن است که اگر در سیستمی پول تزریق شود، خود به خود عدهای جذب میشوند. توزیع عادلانه ثروت در رشتههای مختلف باعث میشود که به طور خودکار نظام آموزشی استانداردهای لازم را کسب کند.
او ادامه داد: به طور مثال، وقتی خانوادهای به هنرمند بودن فرزندش پی ببرد میتواند بدون نگرانی از کسب درآمد او در آینده و بدون دخالت در انتخاب رشتهای که واقعا آن دانشآموز داخلش توانمند است، او را حمایت کند و مدام برای پرستیژ اجتماعی از او تحصیل در رشتهای مثل پزشکی را نخواهد. یکی از انتقادات وارد به سیستم آموزشی، کنکور است که البته به خودی خود مشکل ندارد. وقتی میگوییم مشکل منظور این است که قبل از شرکت در کنکور تضمینی در پیدا کردن کار نیست. وقتی ذهن یک داوطلب و حتی خانواده او معطوف به آینده باشد که خرج و مخارج خود را چگونه تأمین کند، قطعا سو گیری به سمت یک رشته پر درآمد بیشتر میشود و بازماندگان از آنهم به تبع افزایش مییابند.
بیشتر بخوانید
پژوهانفر با بیان اینکه کشور دارد به سمتی میرود که برای پذیرش هر فردی در هر نوع شغلی، به مهارت او نگاه میکنند و این در حالی است که برخی در رشتهای که مهارت دارند تحصیل نکردند و مدرکشان چیز دیگری است،گفت: حقیقتا هیچ نظام آموزشیای کامل نیست. ولی نگاه کنید که ما در نظام فعلی، به طور مثال از یک ماهی که در شنا کردن ماهر است توقع داریم برای سنجش تواناییاش از درخت بالا رود. کسی که بسیار میتواند در مدیریت خود را بروز دهد و شکوفا شود، در رشته تجربی تحصیل میکند. رشتههای مثل تاریخ ادبیات و یا جامعه شناسی، آمار و کاربردها، فیزیک و محیط زیست که بسیار لازمهی یک جامعه هستند این روزها به رشتههایی مبدل شدند که کنکوریها از روی اجبار و نه از علاقه وارد برگه انتخاب رشته میکنند و اگر قبول شوند برای بستن دهان دیگران و گرفتن مدرک، به تحصیل در آن ادامه میدهند و سالها عمر خود را برای چیزی که نه در آن مهارت و دغدغهای دارند و نه آن را میفهمند وقت صرف میکنند.
او تاکید کرد: نظام آموزشی ما به جای اینکه بیاید خلاقیت و نوع تفکر را رشد دهد، یک قالب را رشد میدهد که ماهیت اجتماعی خوب را به همراه دارد و وقتی فردی به طور مثال با مدرک پزشکی به خاستگاری رود، ظاهرا باخیال راحتتری ایناقدام را انجام میدهد. این مشکل نظام آموزشی نیست بلکه مشکل نگاه جامعه است. اینکه با یک آزمون همه را میسنجیم منجر به این میشود، همه علایق خود را به اجبار عوض کنند و حتی اگر از خون بترسند، به رشته تجربی میروند با امید به اینکه برایشان طبیعی میشود!
او افزود: تنها راهکار تولید خلاقیت است. باید راه را باز کنند تا هر فرد با هر نوع تواناییاش، بتواند از جان مایه بگذارد و تولید درآمد کند. نه اینکه جایی باشد که متعلق به آن نیست و هر روز را با ناراحتی و برحسب عادت از خواب بیدار شود.
این روانشناس ادامه داد: آن کسی که مشکل مالی ندارد، به راحتی برای تفریح، درسخواندن، کسب تجربه و هر کاری میتواند به خارج از کشور سفر کند و در حقیقت نظام آموزشی ایران برایش فرقی ندارد، چون کنکور برایش سد نیست، اما آن دانشآموزی که تمام تلاشش را میکند تا غول کنکور را پشت سر گذارد، اگر موفق نشود دست به هر کاری میزند. چون دیگر راهی برای خود متصور نمیشود و نمیداند چگونه امرار معاش کند. کاش سیاستی به کار گرفته شود که افراد را با بررسی تیپ شخصیتی مخصوص به خود وارد عرصه کار و زندگی کنیم. چنانچه همه تیپهای شخصیتی در یک جامعه مفیدند و زمانی مفیدتر واقع میشوند که در جای درست خود قرار بگیرند.
بیشتر بخوانید
بهروز هرمزی کارشناس آموزشی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان در خصوص اخبار حذف کنکور، اظهار کرد: مدت زیادیه که مسئولین در ردههای مختلف اعلام میکنند که قصد برچیدن کنکور از دایره نظام آموزشی را دارند یا حداقل میخواهند نقش آن را در میزان پذیرش افراد در دانشگاه کمرنگ کنند. اما متاسفانه راه مناسبی را برای اینکار در نظر نگرفتند. بیش از ۲۰ سال است که تنها صحبتهایی در این زمینه شنیدهایم و شیوه، همان شیوه قدیمی مانده است.
او افزود: تنها راه رسیدن به چنین هدفی، پیوسته کردن آموزش به شکل آموزشهای مستمر در جهت چگونه ارزیابی کردن آموزش است. یکی از بهترینروشها کمارزش کردن یک امتحان به تنهایی است؛ حال آزمون نهایی باشد یا آزمون کنکور. بهترین شکل این است که اعتبار دروس را در سالهای مختلف تقسیم بندی کنیم و با برگزاری آزمونهای قابل اتکا و معتبر بتوانیم نمره شایسته هرکس را در هر مقطع تحصیلی به دانشآموزان اختصاص دهید. به طور مثال نمره امتحان خرداد در مقاطعی مثل یازدهم و دوازدهم را به طور هماهنگ در تمام دروس برگزار کنیم و در پایان ترم همین مقاطع نیز چنین اتفاقی بیافتد.
او با بیان اینکه چه دلایلی برای رد این پیشنهاد گفته میشودو با آن مخالفت میکنند، مطرح کرد: دلیلشان بار مالیای است که به وزارت آموزش و پرورش وارد میشود این در حالی است که اگر شما این بار مالی را نسبت به هزینههایی که در مدارس انجام میشود و شاید بازخورد خوبی نسبت به آن نداشته باشیم، قیاس کنید و در جهت خرج بهتر این دارایی اقدام نمایید، موضوع حل میشود.
او تاکید کرد: راه حل تقسیم اعتبار آزمون کنکور در دو سال پایانی دبیرستان به این شیوه است که به هر ترم مدرسه از مقطع یازدهم، ۲۰ درصد اعتبار دهیم. یعنی ترم اول پایه یازدهم ۲۰ درصد/ ترم دوم پایه یازدهم ۲۰ درصد/ ترم اول پایه دوازدهم ۲۰ درصد و ترم دوم پایه دوازدهم ۲۰ درصد و همچنین کل آزمون کنکور ۲۰ درصد در سرنوشت دانشآزمون تاثیر گذارد. این روش موجب میشود انگیزههای مختلف مانند لو رفتن سوالات، اقدام به خرید و فروش سوالات و یا هرگونه کار نامتعارفی در این خصوص جلویش گرفته شود.
او در خصوص چگونگی تأمین مالی این اقدام در پایان گفت: به راحتی میتوان از پتانسیل خود دانشآموزان و والدین و حتی مدرسه استفاده کرد و با کمترین هزینه این اقدامات را به ثمر رساند. عدالت آموزشی با این روش از چیزی که در حال حاضر وجود دارد، کیلومترها فاصله دارد و به تحققش نزدیکتر است.
بیشتربخوانید
به نظر شما نظام آموزشی ما به خصوص در مبحث پرحاشیه کنکور، چقدر جای تامل و تغییر دارد؟ تجربه و پیشنهاد شما خود را در قسمت نظرات این گزارش درج کنید.
انتهای پیام/
خیلی دلم میخواد بمیرم و راحت بشم.
چرا این مملکت این بلا رو سر جوان و نوجوانهاش میاره؟
مگه ما آینده کشور نیستیم؟
چرا باید از الان افسرده باشیم؟
درست سال کنکور به شدت افسرده شدم، ربطی به کنکور هم نداشت. نتیجش به راحتی شد ۶ سال پس رفت کامل...
رشتهای که علاقه نداشتم توی دانشگاه غیر انتفاعی قبول شدم مشورت هم کردم و گفتن ثبت نام کن و کنارش دوباره کنکور بده. سر کار رفتم که شهریه بدم هم از دانشگاه دور شدم هم از کنکور...
بعد از لیسانس، ارشد روزانه شهر خودم رشته مورد علاقم قبول شدم اما چون هیچ بنیه علمی نداشتم نتونستم بخونم و انصراف دادم و دو ماه دیگه برای دو سال باید برم سربازی...
حق من این نبود
نه خودمو میبخشم نه کسانی که توی این سرنوشتم دست داشتن
کاملا ناامید و افسردهام
اگرثبت نام نکنی چند سال بعد پشیمان می شوی
اگر بخواهی به گذشته فکر کنی افسرده می شوی
به گذشته فکر نکن وفقط به اینده فکر کن وبرای رسیدن به هدفت تلاش کن
میدونم عملیش نمیکنند به این زودسا ولی بازم
اونطوری که سوالا بدتر لو میره
بهتر نیست مدارس همون سال های پنجم تا دوازدهم آزمون های تیپ شخصیتی و مهارت آموزی و مهارت سنجی بذارند
توی 4سال آخر مدرسه با بررسی نمره و دیدگاه دانش آموز قشنگ مشخص میشه دانش آموز استعداد و علاقه به چه شغلی و هنری داره
سال 1400ارشد روانشناسی شرکت میکنم
خواب می بینم ارشد قبول نشدم واقعا کنکور باعث استرس است
والله اگه کنکور تجربی درست بشه به قدر کافی قبولی در این کنکور داشته باشیم کلی از مشکلات مملکت حل میشه.
همون کسایی که موسسات آموزشی کنکور رو اداره میکنن با پولشون تمام مسئولین رو میخرن تا کنکور پا برجا باشه.
کمت کسی به فکر اعتبار دادن به رشته ی مورد علاقه ی خود در دانشگاه های ایران پیدا می شود چون مرغ همسایه غازه!!@
#حذف_کنکور_سراسری
تقصیر خودشه خودکشی کرده، خب مگه مجبوره که رتبشو بگه، اصلا خراب کرده باشه، به چه کسی ربط داره؟؟؟ مگه دایی و عمو خرجیشو میدادن؟ به اونا چه ربطی داره
ذهنمون رو باز کنیم
دانشگاه آزاد پزشکی میخاد برای امتحان علوم پایه بچه های ما رو مریض کنند.
هیچ کس نیست به ما کمک کنه.
من سال دیگ کنکور میدم و خيلي تلاش میکنم ولی چیزی که باعث شده اين کامنت را بزارم اینکه چرا فرزندان آقازاده ها باید سهمیه داشته باشن؟ لطفا اين سهمیه هارا بردارین بخدا حق ما اینجوری پایمال میشه
من سال دیگ کنکور میدم و خيلي تلاش میکنم ولی چیزی که باعث شده اين کامنت را بزارم اینکه چرا فرزندان آقازاده ها باید سهمیه داشته باشن؟ لطفا اين سهمیه هارا بردارین بخدا حق ما اینجوری پایمال میشه
الان میخواهند از دانشجویان پزشکی امتحان علوم پایه بگیرند که دانشجوها مجبورند سوار هواپیما شدند و در معرض کرونا قرار بگیرند.
اگر بچه هایمان دچار مشکلی شوتد، نمی بخشبمشان
تبعیض و بی عدالتی در ازمون کنکور نیست اتفاقا اگر درست انجام شود عین عدالت است
لاوی پزشکان و وزارت بهداشت باید از بین برود و ظرفیت پذیرش زیاد شود.
فرزندانمان در بحث کنکور قربانی وسوسه های تجاری بعضی از افراد شده اند.ای کاش تصمیم گیرندگان اصلی تغییر نظام آموزشی از اساتید دانشگاهی و متخصصین واقعی انتخاب شوند.
متاسفانه درامدها درکشور ما متناسب نیست .در کشوری مثل انگلستان درامد پزشک ها مثل یک کارمند معمولی است .واینقدر پزشکی با درامد نجومی که تو کشور ماجذابیت دارد انجا امال وارزو نیست.
کنکور الان اصلا مهم نیست همه جا پره دانشکاهه زمان ما بود رقابت سخت بود نه الان که با پول میتونی دکتر بشی
تعجب می کنم، شما پول نداری تویوتا کمری بخری! خوب خودتو چرا از سمند که پولت برسه محروم می کنی؟چرا خودتو داغون کنی؟ توقع خودتو کم کن! به فرمابش حضرت امیر ع ؛ بالاترین ثروت ، قناعت است!خواهی دید که تو هم از خوشبخت های روزگار خواهی بود انشاالله.
کنکور الان اصلا مهم نیست همه جا پره دانشکاهه زمان ما بود رقابت سخت بود نه الان که با پول میتونی دکتر بشی
این خودکشی ها به خاطر راحت طلبی و ضعف روحی جوانان جدید هست
واقعا درست میگید.
آیا وقتش نرسیده سیاست های آموزشی رو تغییر بدید؟ بذارید کسانی که واقعا عاشق علم هستن، خودشون و بدون هیچگونی فشاری بیان در راه علم.
جامعه به آشپز و عکاس و خیاط و غیره هم نیاز داره.
چرا تعادل جامعه رو به هم می زنید؟
حاصل کار فارغ التحصیل شدن دانشجویان لیسانس تا دکترا هست که خلاقیت ایده ابتکار برای تولید محصول و محتوا را ندارند
قلم چی هم چون فهمید که داره در حق طبقه محروم جفا میکنه اومد بعد از سیر شدن کانون رو وقف کرد تا از تحصیل باز نمانند
وقتتون به خیر
مطلبتون در مورد کنکور ومطلومیت بچه های این نسل واقعا" درست است. من مادر یکی از این فرزتدان کشورم هستم ،خداراشکر میکنم که بازخورد خودم وهمسرم با دخترم درست بود واورا به خاطر نظام غلط آموزشی سرزنش نکردیم.البته ایشان بهرحال دررشته دیگری مشغول به تحصیل شدند .
خواهش میکنم همین مطالب را به مراجع مربوطه بفرستید،باشد که برای دیگر عزیزان سرزمینمان مفید واقع شود.
راه حلهای زیادی میتوان پیدا کرد که اینهمه استرس وفشار به بچه ها وخانواده هایشان وارد نشود بخصوص درکشوری که اینهمه بی برنامگی در سبستم آنوزشی اش وجوددارد.ازاول انقلاب تا الان هر سری خروجیهای دبیرستانها با یک نطام مجزا درس خوانده اند
راننده کامیون و استاد دانشگاه در آمریکا درآمد یکسان دارند
از این جامعه توقع اجرای عدالت نبوده و دیگه هم نیست.حتی حرف زدن در موردش وقت تلف کردنه
وقتی اینگونه بحث ها صورت میگیرد میان وزرای علوم و آموزش و پرورش پاس کاری صورت میگیرد و هر کدام دیگری را گناهکار میداند چرا که خطری از جانب دانش آموزان احساس نمیکنند غافل از این با این گندکاری ها کشور را حداقل ۲۰سال عقب انداخته اند
راهکار اصلی خانه تکانی اساسی در بعضی وزارتخانه ها و برخی آقایان به اصطلاح مسوول هست.
والسلام
پسرم در آزمون استخدامی سالانه شرکت میانگین درصدش بالای۹۲ در صد را زد برای آموزش وپرورش استان مرکزی با وجود اینکه من معلم ابتدائیم وپسرم با دارا بودن هوش فوق العاده دارای تمام آیتم های مصاحبه از جمله تالیف کتاب علوم مختلف کامپیوتری داشتن مقام کشوری تسلط بر زبان های انگلیسی وعربی تسلط کامل بر علوم قرآنی وتفسیر و...ولی هرگز پذیرفته نشد.
سوال من همیشه اینه پس چه کسی بر چه مبنایی انتخاب شد. اللهم عجل لولیک الفرج
سهمیه دار ها عامل اصلی این بی عدالتی اند
اگر کنکور حذف می شد خیلی عالی می شد
و به جای هزینه های کنکور به کیفیت و نظارت بیشتر اساتید دانشگاه بها داده بشود .
تا کسی از روی رقابت وارد دانشگاه نشود
و بعد هم بنالند که با این مدرک بیکار هستیم
ای کاش به جای مدرک گرایی به تولید و اشتغال بها دهیم
تا کسانی که واقعا در زمینه تحصیلات علاقه و نبوغ دارند تحصیلات با کیفیت ادامه دهند
الان طبق متنی که گذاشتید همه انتظار دارند که فلان رتبه را فرزندشان بیاورد و فلان رشته و شهر قبول شود.
کاری به استعداد و علاقه فرزند ندارند.
فرهنگ ما باید تغییر کند تا قولهای مانند گاج و ... هم روی روان جوانان و خانواده ها و سیستم آموزشی جولان ندهند . برای کسب درآمد خودشان
چرا از سربازی که دو سال عمر را تلف میکند حرفی نمیزنید؟
چرا از بیکاری در تمامی رشته های دانشگاهی حرفی نمیزنید؟
اگر دانشگاه و رشته های آن خوب نیست چرا اینهمه صندلی درست کردید؟
..