امام حسین (ع) در روز عاشورا با یاران خود به ستیز با باطل رفت و در برابر ظلم ایستادگی کرد؛ ایستادگی که هنوز هم بسیاری از متفکران دین درباره آن اظهار نظر می کنند.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، واقعه عظیم کربلا مربوط به ۱۴ قرن پیش است. این واقعه عظیم آوازه آزادی و آزادمردی امام حسین (ع) را به گوش تمام مردم جهان رساند. روز عاشورا روز تجلی حق علیه باطل و فداکاری در راه اسلام است.

امام حسین (ع) برای بقای دینی به پا خاست که پیام آور آن حضرت محمد (ص) بود و همین ویژگی است که کل یوم را عاشورا و کل ارض را کربلا کرده است. پس از گذشت سال‌ها هنوز هم آسمان و زمین کربلا در روز عاشورا سرخگون است. پیام آزادی امام حسین (ع) را نه تنها شیعیان و اهل سنت بلکه تمام ادیان جهان دریافتند و هنوز هم بسیاری از عالمان و اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان درباره آن اظهار نظر می‌کنند.

علامّه سیدمحسن امین، از صاحب نظران بزرگ متأخر (۱۲۸۴ ـ ۱۳۷۱ ق)، با بررسی موقعیّت امام حسین علیه السلام به این نتیجه می‌رسد که تنها راهی که می‌توانست اسلام را از رکود و نابودی نجات دهد، اقدام به قیام و استقبال از شهادت بوده است. وی در این باره می‌نویسد: «به هر حال شهادت امام حسین علیه السلام  به عنوان وسیله‌ای برای جاودان نگه داشتن مکتب و محکوم ساختن دشمن تنها راه حلّ منطقی عاقلانه‌ای بود که با توجّه به مشکلات موجود از انجام دادن آن گریزی نبود و جز آن راه دیگری وجود نداشت. با این بیان روشن می‌شود که چگونه امام حسین علیه السلام با فدا کردن جان خود و خاندان و فرزندان عزیزش دین جد خویش رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم را پاسداری کرد و شک نیست که جز با شهادت امام حسین علیه السلام هرگز پایه‌های حکومتی بنی امیه متزلزل نمی‌شد»

استاد شهید مرتضی مطهری درباره امام حسین علیه السلام می‌نویسند: «امام حسین علیه السلام به واسطه شخصیّت عالی قدرش و به واسطه شهادت قهرمانانه اش، مالک قلب‌ها و احساسات صد‌ها میلیون انسان است. اگر رهبران مذهبی بتوانند از این مخزن عظیم در جهت شکل دادن و هم رنگ کردن و هم احساس کردن روح‌ها با روح عظیم حسینی بهره برداری صحیح کنند، جهان اصلاح خواهد شد».

استاد مطهری همچنین می‌گویند: «می گویم حادثه کربلا، نمی‌گویم قیام؛ چون بیش از قیام است. نمی‌گویم نهضت؛ چون بیش از نهضت است. حادثه کربلا راز دیگری دارد که اساساً خود این حادثه، تمام حادثه، تجسم اسلام است. در همه ابعاد و جنبه ها... همه اصول جنبه‌های اسلامی عملاً در این حادثه تجسّم پیدا کرده است. اسلام است در جریان، در عمل و در مرحله تحقّق... حسین علیه السلام شخصیّت حماسی نیست او سرور انسانیت است. به همین دلیل نظیر ندارد... شهادت او حیات تازه‌ای در عالم اسلام دمید. بعد از شهادتش رونقی در اسلام پیدا شد. او با حرکت قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد و به اجتماع اسلامی شخصیت داد».

آیت اللّه صافی گلپایگانی معتقد است: حادثه عاشورا واقعه‌ای است که دل‌های ارباب ایمان و عشاق فضیلت و حقیقت در برابر آن به خاک تعظیم افتاد و... آن‌ها را از ظلمات سرگردانی نجات داد. کاری که حسین علیه السلام کرد یک کار عادی که مانند آن را تاریخ نشان دهد نبود؛ بلکه قیامی بی سابقه و خدایی بود که جوامع عالم جبروت و ساکنان صوامع ملکوت و ملأ اعلی آن را بزرگ‌ترین تجلی کمال مقام انسانی دانستند و قهرمانان فضیلت بشری و صاحبان عقول کامله و واصلان حقایق عالیه و پیغمبران اولوالعزم و اولیای عالی قدر و شهدایِ راه صلاح و هدایت آن را نمونه ممتاز و منحصر به فرد نمایش قدرت اراده، قوّت عزم، ثباتِ ایمان، فداکاری و شجاعت شمردند.

دکتر طه حسین ادیب، نویسنده و ناقد معاصر اهل سنت، معتقد است: از آنجا که حسین (ع) از یک سو، مسئول حفظ دین و از سوی دیگر، آزاده و قهرمان است، هرگز در قبال بیعت خواهی یزید، سرتسلیم فرود نمی آورد. پس برای رسیدن به هدف خود، باید به هرکار مشروعی دست می‌زد. بنابراین، برای دوری از امر بیعت، به کوفه روی آورد و شهادت را بر بیعت با یزید که به نوعی تایید ستم‌های او بود، ترجیح داد.

قیام عاشورا از منظر اندیشمندان ادیان مختلف

استاد محمدتقی مصباح یزدی معتقد است: حادثه عاشورا، حادثه عظیمی در تاریخ اسلام بوده و نقش تعیین کننده‌ای در سعادت مسلمانان و روشن شدن راه هدایت مردم داشته است. این حادثه در نظر ما بسیار ارزشمند است؛ لذا بزرگداشت و بازسازی این حادثه و به خاطر آوردن آن موجب می‌گردد تا بتوانیم از برکات آن در جامعه امروز نیز استفاده کنیم... اگر بخواهیم راه حسین علیه السلام را ادامه دهیم، باید عملاً در همین مسیر حرکت کنیم، به آرزو‌های دنیا دل نبندیم، فریب این زرد و سرخ‌ها (طلا و نقره) را نخوریم و مرگ در راه خدا را حفظ کنیم. این درسی بود که ابی عبداللّه علیه السلام به ما داد. آن چه دوست و دشمن بر آن اتفاق دارند این است که داستان کربلا اگر در عالم انسانیت داستان منحصر به فردی نباشد، از وقایع بسیار کم نظیر است. البته ما بر اساس آنچه از ائمه اطهار دریافت داشته ایم این را داستان منحصر به فردی می‌دانیم و معتقدیم که نظیر آن در گذشته نبوده و در آینده هم نخواهد بود.

سیدبن طاووس (متوفی ۶۶۴ ه. ق) از کسانی است که به عاشورا و نهضت بی نظیر امام حسین علیه السلام از منظر عرفان نگاه کرده است. وی در این باره می‌نویسد: «عبادت خدای تعالی، با کشته شدن در راه خدا از مهم‌ترین وسایلی است که شخص را به درجات سعادت و نیک بختی می‌رساند. این گونه مرگ برای اولیای الهی وسیله‌ای جهت رسیدن به حقّ و آرمیدن در جوار او و وصال به حضرت باری است... آنها، چون بینند زندگی دنیا مانع نیل به قرب الهی است حلقه بر در‌های دیدار می‌کوبند و از این که در راه رسیدن به این رستگاری تا سرحدّ جان بازی فداکاری می‌کنند و خود را در معرض خطر شمشیر‌ها و نیزه‌ها قرار می‌دهند، لذت می‌برند مرغِ جانِ مردانِ صحنه کربلا در اوج چنین شرافتی به پرواز در آمد که برای جانبازی از یکدیگر پیشی می‌گرفتند و جان هایشان را در برابر نیزه‌ها و شمشیر‌ها به یغما می‌دادند».

قیام عاشورا از منظر اندیشمندان ادیان مختلف

مهاتما گاندی (رهبر بزرگ هندوستان): من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خوانده ام و توجّه کافی به صفحات کربلا کرده ام بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از امام حسین پیروی کند.

فرایاستارک نویسنده انگلیسی، از جمله اندیشمندانی است که پیرامون واقعه عاشورا در کتاب معروف خود "صور بغدادی" فصل کوچکی را به این مسئله اختصاص داده است.او در ابتدای این فصل می‌گوید: "شیعه در تمام عالم اسلامی، یاد حسین و مقتل او را زنده می‌کند و در دهه اول محرم به طور علنی این مطلب را دنبال می‌نماید و حزن و اندوه چنان بر آنان مستولی می‌شود که در روز آخر هیات‌های عزاداری به راه انداخته و عزاداری می‌کنند. " او همچنین در فصلی مستقل و به طور مفصل درباره "نجف اشرف" در همان کتاب می‌گوید: "و درمسافتی نه چندان طولانی از این بقعه، فرزندش حسین (ع) در طرف بادیه رسید. او اسبش را حرکت و جولان داد تا در سرزمین کربلا فرود آمد و در همان مکان خیمه زد. در حالی که دشمنانش او را احاطه کرده و راه‌های آب را بر او مسدود کرده بودند؛ و همیشه تفصیلات این وقایع واضح و آشکار تا به امروز در افکار مردم بوده است. امکان استفاده و زیارت از این شهر‌های مقدس وجود ندارد مگر با اطلاع و آگاهی از این واقعه، زیرا واقعه مصیبت بار حسین (ع) بر هر موجودی نفوذ کرده تا به حدی که به ریشه‌ها رسیده است و این واقعه از جمله قصه‌های نادری است که انسان با خواندن آن نمی‌تواند جلوی گریه خود را بگیرد. "

چارلز دیکنز (نویسنده معروف انگلیسی) می گوید: اگر منظور حسین، جنگ در راه خواسته‌های دنیایی بود، من نمی‌فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می‌کند که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد.

توماس کارلایل (دانشمند انگلیسی) می گوید: بهترین درسی که از تراژدی کربلا می‌گیریم، این است که حسین و یارانش به خدا ایمان استوار داشتند. آن‌ها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق و باطل روبرو می‌شوند، اهمیّت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیّتی که داشت، باعث شگفتی من است.

واشنگتن ایرونیگ (تاریخ نگار امریکایی) می گوید:در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگ‌های تفتیده عراق، روح حسین فنا ناپذیر است.‌ای پهلوان و‌ ای نمونه شجاعت و‌ ای شهسوار من،‌ای حسین.

عباس محمود عقّاد (نویسنده و ادیب مصری) می گوید: جنبش حسین، یکی از بی نظیرترین جنبش‌های تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوت‌های دینی یا نهضت‌های سیاسی پایدار گشته است ... دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی، دوام نیاورد و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.

توماس ماساریک کشیش و متفکر اروپایی درباره حادثه کربلا چنین می‌گوید: بسیاری از مورخین ما به کم و کیف این رسم و ازدیاد عزاداری واقف نبوده، جاهلانه سخن می‌گویند و وضع عزاداری پیروان امام حسین علیه السلام را مجنونانه می‌پندارند و ابدا بدین نکته پی‌نبرده‌اند که این مسئله در اسلام چه تحولاتی را به وجود آورده و جنبش و نهضت مذهبی که از تعزیه داری در این قوم پیدا شده در هیچ یک از اقوام و ملل دیگر عالم پیدا نشده است. با یک نظر دقیق در ترقیات دویست ساله پیروان حضرت علی علیه السلام در هندوستان که عزاداری را شعار خود نموده اند تصدیق خواهیم کرد که بزرگ‌ترین عالم اصلی مزیت را آن‌ها پیروی می‌کنند. دویست سال پیش پیروان علی و امام حسین در سرتاسر هندوستان در اقلیت بودند و همین حال را در ممالک دیگر داشتند. امروزه در ممالک مترقی و ثروتمند مسیحی اگر بخواهند چنین ماتم و عزاداری را به پا نمایند با صرف میلیون‌ها دلار باز هم به تأسیس چنین مجامع و مجالس عزاداری موفق نخواهند شد. گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر می‌سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان امام حسین علیه السلام یافت می‌شود، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب امام حسین علیه السلام مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.