به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سالهاست این مصرع ورد زبان ایرانیهاست که: «ما شیعیان کشور موسیبن جعفریم» الحق که چه بجا و زیبا سروده شاعرش! رابطه ایرانیان و خانواده امام موسیبن جعفر (ع) سابقهای دیرینه دارد. همین که تنها امام مدفون در خاک ایران، فرزند امام هفتم است، خود سندی است بر نگاه و توجه خاص این خانواده به اهل ایران.
از امام رضا (ع) که بگذریم، حضرت فاطمه معصومه (س) دختر موسی بن جعفر (ع) نیز در قم چشم و چراغ ایرانیهاست، اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. در شیراز قطب دیگر معنویت ایرانیان حضور پررنگی دارد که ضلع سوم این مثلث سراسر نور و رحمت را تکمیل میکند و آن مرقد زیبای شاهچراغ است.
وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میتوان برای این رابطه خاص دلایل و قرائنی پیدا کرد که شنیدن نکات نغز و دور از نظر آن خالی از لطف نیست. برای تحقق این امر لازم است زندگانی امامان شیعه را به دقت بررسی کنیم تا گوشههایی که در آنها رد پای ایرانیان را میتوان پیدا کرد به تماشا بنشینیم. در این گزارش تلاش کردهایم این زوایا را کشف کنیم.
سیره امام کاظم (ع)
امام موسی بن جعفر (ع) به باب الحوائج یعنی «در حاجتها» مشهور است و اخلاق حضرت طوری بود که هر کس به دیدار ایشان میرفت و مشکلی داشت، دست خالی برنمیگشت. حضرت در محل سکونت خود و حتی در خفقان حکومتهای ظالم هم به در راه ماندگان و گرفتاران کمک میکردند و شیعیان از بیانات و توصیههای ایشان بهرهمند میشدند و اگر فقیری به دیدار ایشان میرفت دیگر تا پایان عمر فقر سراغ او نمیآمد.
حضرت از بیکاری به شدت ناراحت میشدند و اینگونه نبود که به افراد بیکار کمک کنند بلکه افراد دارای گرفتاریهای خاص که تنها حل گرفتاری آنان در دوران مظلومیت شیعیان از عهده امام برمیآمد سراغ ایشان میرفتند. ایشان زندانهای متعدد و شکنجههای بسیاری را متحمل شدند و به شهادت رسیدند و در دورانی که دشمنان اسلام و مشرکان به دنبال نابودی اسلام و حتی نابودی شیعیان و اهل بیت (ع) بودند، یکی از اقدامات و برکات عمر امام موسی بن جعفر (ع) افزایش تعداد فرزندان ایشان بود.
یکی از افتخارات بزرگ و معنوی ایرانیان بهره مندی از فیوضات وجود فرزندان امام موسی کاظم (ع)، بقاع متبرکه نوادگان امام کاظم (ع) به ویژه فرزندان بلافصل ایشان از جمله حضرت احمدبن موسی (ع)، سیدمحمد عابد، سیدعلاءالدین حسین (ع) در شیراز و حضرت معصومه (س) در قم هستند و گل سرسبد فرزندان ایشان در ایران حضرت رضا (ع) به شمار میرود.
فلسفه مهاجرت فرزندان امام به ایران امام رضا (ع)
حرکت خاندان حضرت موسی بن جعفر (ع) در راستای بیداری اسلامی بود که با هجرت فرزندان ایشان آغاز شد، اینان، چون چراغ هدایتی در هر موقعیتی که قرار میگرفتند همچون خورشیدی فروزان مشعلی برای حرکتها و بیداریهای اسلامی میشدند. در دوران حضرت رضا (ع)، نهضتهای اسلامی به مرکزیت مدینه که امام رضا (ع) در آنجا حضور داشتند، شروع شده بود و تعداد آنها بالغ بر ۶۰ نهضت ذکر شده است، لذا مامون از این مساله احساس خطر کرد و امام (ع) را به مرو فراخواند، اما علت اینکه از میان مرو و بغداد، مرو را برگزید این بود که میخواست کنترل بیشتری بر حرکتهای سیاسی، علمی و اجتماعی این امام همام داشته باشد.
امام رضا (ع) از این حرکت سیاسی عباسیان، یک هجرت آسمانی و تحول عظیم اسلامی ساخت، ایشان ابتدا در مدینه با خداحافظی از مرقد پیامبر (ص) نشان دادند این مهاجرت اجباری بوده و آخرین دیدار است، لذا در این مسیر از هر فرصتی بهترین بهرههای سیاسی و اجتماعی را بردند. امام رضا (ع) طی دوسالی که در مرو حضور داشت، حرکت بزرگی انجام داد به طوریکه این حرکت مکمل جریان کربلا بود و مکتب تشیع با آن جهانی شد، البته در این زمینه حضرت معصومه (س) نیز نقش فراوانی داشت.
حضرت معصومه (س)
حضرت معصومه (س) با تشریف فرمایی به قم، آنرا به پایگاه اخلاق و اجتهاد و ارائه فرهنگ اهلبیت (ع) و کوه استوار دفاع از مکتب رسول خدا تبدیل کرد و اگر امروز قم این چنین میدرخشد یک امر اتفاقی نیست، بلکه اساس حوزههای علمیه، همین حرکتی است که حضرت معصومه (س) پایهگذار آن بوده است.
در تاریخ آمده است قم از زمانی که اشعریون به این شهر آمدند به مرکز تشیع تبدیل شد و این شهر در میان شیعیان به خاک فرج معروف شده بود، چون شیعیانی که به این شهر میرسیدند از اذیت و آزار عباسیان و حاکمان جور به دور بودند و گویا به فرج و آسایش میرسیدند.
اشعریون در سال ۹۴ هجری وارد قم شده و در سه روستای کمیزان، جمکران و ابرستجان ماندگار شدند و به تدریج اکثر اشعریون کوفه و نجف نیز به این شهر مهاجرت کرده و این شهر کمکم مرکز علم و اجتهاد شیعیان شد.
تاریخ ورود حضرت معصومه (س) به قم به سال ۲۰۱ هجری قمری بر میگردد. در این زمان قم شهری بزرگ و با جمعیتی شیعه بود، ولی حضرت فقط به دلیل اینکه مردم اینجا شیعه بودند به این شهر نیامدند، چون شهر آوه نیز مردمی شیعه داشت و در مسیر حرکت حضرت، نزدیکتر از قم بود.
قم نه تنها شهری شیعی بود، بلکه مرکز علمی و اجتهادی تشیع محسوب میشد و حضرت معصومه (س) به این مساله توجه خاصی داشت.
امامزادگان
اساسا ورود علویان و سادات به ایران در چند دوره صورت گرفته است:
زمان حجاج بن یوسف ثقفی که برای فرار از ظلم او به ایران پناه آوردند.
زمان ولایتعهدی امام رضا (ع) که فرزندان امام کاظم (ع) بیشتر در این دوره به خاطر منزلت و منصب امام از سوی مأمون به ایران آمدند.
زمان خروج و قیام علویان علیه عباسیان و شکست آنها و پناه آوردن به شرق.
گروه چهارم جمعی انبوه از ساداتی هستند که، چون علویان زیدی مذهب در طبرستان (مازندران و گیلان) سلسله حکومتی برای خود تشکیل دادند به ایشان پیوستند که اسفندیار در تاریخ طبرستان آورده که در این وقت (اواسط سال ۲۵۳) به عدد اوراق اشجار سادات علویه و بنیهاشم از حجاز و اطراف شام و عراق به خدمت حسن بن زید رسیدند.
پس از ولایتعهدی امامرضا (ع) نیز اینگونه بود که بسیاری از منسوبان و برادران حضرت به ایران مهاجرت کردند، به همین دلیل امامزادههای منسوب به امامکاظم (ع) در ایران به ویژه در شهرهای شمالی، خراسان و مرکز ایران مانند شهرری و... فراوان است، در قائمشهر مازندران بیش از ۲۱ امامزاده و بابل ۱۱ امامزاده وجود دارد، البته همه این سادات از فرزندان بلاواسطه امام کاظم (ع) نیستند، بلکه بسیاری از نوادگان حضرت هستند، فرزندان فرزندان و نوهها و نتیجه که ادامه نسل آنها تا امروز رسیده است، به ویژه اینکه داشتن چندین زن برای سادات و دیگر مردم دراین دوره یک فرهنگ معمول و رایج بود، لذا بر فرض اینکه امام کاظم (ع) ۱۵ فرزند داشته باشد و از این تعداد ۱۰ نفر به ایران مهاجرت و هر یک لااقل ۱۰ فرزند داشته باشد، در چندین سال آمار قابل توجهی برای آنان میتوان برآورد کرد.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/