حسن عابدینی، کارشناس رسانه در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با بیان اینکه نظام سلطه در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته از ابزارهای متعددی استفاده کرده است، گفت: قدرت سخت را میتوان نخستین ابزار دانست که اتفاقهایی چون عملیات نظامی ناکام طبس، تلاش برای انجام کودتا از پایگاه شهید نوژه همدان، کمک به تروریستهای منافقین در اوایل انقلاب تا کمک به تجزیه طلبان نمونههای ابزار نام برده هستند.
او اضافه کرد: خوشبختانه در حوزه جنگ سخت، غرب به رهبری آمریکا با شکست مواجه شدند؛ الان به سبب مصونیت راهبردی جمهوری اسلامی به صورت کلی، موضوع جنگ سخت از روی میز کنار گذاشته شده است، اما در مرحله دوم گرایش به مسئله تحریم اقتصادی و محاصره اقتصادی رخ داد که این هم نشان داده با دیدگاه آمریکاییها فاصله دارد.
کارشناس رسانه و مسائل بینالملل تصریح کرد: آنها انتظار داشتند که در مدت کوتاهی نظام اقتصادی ایران فرو بپاشد و با بن بست مواجه شود؛ اما جمهوری اسلامی ایران برخلاف فشار سنگینی که در این حوزه متحمل شد، به گونهای مسیر خودش را ادامه داد و حتی در بعضی حوزهها به خودکفایی یا خود اتکایی هم رسید.
او اضافه کرد: اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان، اقتصاد بدون نفت و مبتنی بر عدالت اجتماعی، اقتصاد متکی بر توان داخلی یا درون زا و برون نگر موضوعهایی بودند که میتوانیم تا حدود زیادی به واسطه آنها، راهبرد آمریکا را شکست خورده تلقی کنیم.
بیشتر بخوانید
عابدینی استفاده از قدرت نرم را شگرد دیگر نظام سلطه برای ناامید کردن مردم دانست و توضیح داد: در این ابزار مدیریت ادراک مردم و مسئولان رخ میدهد و مهمترین ابزاری است که در دوران تبدیل آرام آرامِ جنگ سخت به جنگ نرم به کار برده میشود و از آن به عنوان جنگ افکار یاد شده است. رسانهها در این زمینه وسیلهاند و آنها بازوی دیپلماسی عمومی قدرتهای بزرگ به شمار میروند.
کارشناس رسانه و مسائل بینالملل با بیان اینکه آمریکا و غرب با راه اندازی ۲۶۴ شبکه فارسی زبان در حوزههای سیاسی، اقتصادی، مذهبی، فیلم و سریال و... گام های بلندی در مدیریت افکار برداشته است، گفت: یکی از کارکردهای اصلی این رسانهها، بهره گیری از شگردهای عملیات روانی جهت فشار، ناامید سازی و تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی از طریق رسانههاست.
او تأکید کرد: در این باره شاهد یکی از شگردهای رسانهای به نام غرقاب کردن افکار عمومی به صورت عملیات روانی هستیم که میخواهد آینده کشور را بن بست نشان دهد.
عابدینی توضیح داد: در عملیات روانی باید یک سلسله مَحمِل وجود داشته باشد تا از بستر آن، باورپذیری یک رویداد نزد افکار عمومی افزایش پیدا کند. واقعیت این است که هر ساله از بهار و تابستان، شاهد آتشسوزیهای جنگلها هستیم و این هم صرفاً مربوط به ایران نیست و در کشورهای دیگر هم رخ میدهد.
کارشناس رسانه افزود: با رخ دادن چنین اتفاقهایی، رسانهها تلاش میکنند تا نشان دهند در مدیریت کشور ناکارآمدی وجود دارد و این رخدادها از کنترل خارج شده است.
او تصریح کرد: آتشسوزی به خودیِ خود نمیتواند ناامید کننده باشد، اما وقتی رسانهها به افکار عمومی چنین القا کنند که موضوع یاد شده از کنترل خارج شده است و امکان خاموش کردن آن وجود ندارد، سبب ایجاد حس ناامیدی در افکار عمومی میشود.
عابدینی ادامه داد:برای نمونه یک فرد دچار بیماری میشود، این اتفاق در هر جای دنیا میتواند برای افراد بیفتد، اما زمانی سبب ناامیدی اطرافیان میشود که چه واقعی و چه غیر واقعی به این باور برسند «امکان بهبود این بیماری وجود ندارد».
کارشناس رسانه تأکید کرد: ممکن است خرابکاری صنعتی طی سالیان گذشته هم وجود داشته باشد؛ وزارت اطلاعات و نیروهای امنیتی شاید حدود صدها قطعه صنعتی را پیدا کردهاند که در آن خرابکاری صنعتی صورت گرفته است و حدود سه سال پیش هم قطعاتی از آن را به نمایش گذاشتند.
او افزود: ممکن است یکی از این خرابکاریها به هدفش برسد، در محلی انفجار رخ دهد یا صنعتی با مشکل مواجه شود. موضوع این است که ما باید بگوییم ممکن است ۲۰ قطعه آمده و بررسی شده است، اگر هم خرابکاری در آن اتفاق افتاده، کشف شده است و البته امکان دارد یکی از آنها هم کشف نشده باشد.
عابدینی اظهار کرد: باید روی این موضوع کار شود که چشمهای بینایی به صورت مستمر از امنیت کشور پاسداری میکنند. پیشتر شاهد بودیم که دهها اقدام تروریستی از نیروهای آمریکایی و... صورت میگرفت و کشف میشد؛ اما ممکن است یکی از از آنها کشف نشود و اقدام تروریستی صورت بگیرد.
کارشناس رسانه افزود: این مسئله چیزی از قدرت و اشراف نیروهای اطلاعاتی کم نمیکند؛ چنانکه میبینید ریگی و رئیس گروه تندر را دستگیر می کنند، روح الله زم را که زیر چتر امنیتی انگلیس، فرانسه و آمریکا بود یا ترویج کنندگان خشونت هم دستگیر و محاکمه میشوند.
او بیان کرد: نیروهای امنیتی هم پیگیر عاملان اقدامهای تروریستی هستند و آنها را به سزای اعمالشان میرسانند؛ بنابراین در این موارد باید از اشرافی که این اقدامها را کشف میکند، صحبت کرد و البته امکان دارد خرابکاران در مواردی هم اقدام پلیدشان را انجام دهند.
انتهای پیام/