به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از قدسنا، در چنین روزهایی لبنان تحت آتش سنگین نیروهای ائتلافی ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ موسوم به جنگ ۳۳ روزه قرار داشت. جنگ ۲۰۰۶ جنگی که دهها هزار خانه مسکونی لبنانی را در هم کوبید. هزاران کودک را یتیم کرد. روزها و هفتهها آب آشامیدنی در روستاهای لبنان را قطع کرد و سیاست و اقتصاد لبنان را به خاکستر نشاند.
رژیم صهیونیستی در جریان جنگ ۳۳ روزه تابستان سال ۲۰۰۶ با توسل به یک بهانه قدیمی مبنی بر ربوده شدن دو نظامی متعلق به ارتش این رژیم با تمام توان به روستاها و بخشهای جنوبی لبنان حمله برد و در ساعات ابتدایی این حمله زمینی و هوایی دهها و صدها نقطه کلیدی و حیاتی در این کشور را هدف حملات خود قرار داد. کارشناسان و تاریخ نویسان این جنگ میگویند آتش این حمله آنقدر وسیع بود که میشود حدس زد که برای آغاز آن از ماهها و بلکه سالها پیش با حضور دهها نخبه نظامی و اطلاعاتی آمریکایی و غربی برنامه ریزی شده بود.
این جنگ در نهایت با دفاع تحسین برانگیز حزب الله و گروههای مقاومت لبنانی از جمله جنبش أمل با شکست صهیونیستها به پایان رسید و ارتش اسرائیل که سالها و دههها در حال تغذیه شدن با تسلیحات غربی بود هیبت چندین ساله خود و ادعای همیشگیاش مبنی بر اینکه هیچ کشور عربی و اسلامی قادر به شکست آن نیست را به یکباره و در مقابل مردمانی بدون سلاحهای پیشرفته آمریکایی و انگلیسی از دست داد.
در این باره و به منظور بررسی بهتر عملکرد مقاومت لبنان در برابر تجاوزات ۳۳ روزه اسراییل علیه این کشور به سراغ "صلاح فحص" نماینده جنبش امل لبنان در تهران رفتیم تا نقطه نظرات او را درباره این واقعه تاریخی تلخ و البته عبرت آموز جویا شویم.
متن اظهارات صلاح فحص در گفتوگو با قدسنا:
رژیم صهیونیستی دشمن اشغالگر و استعمارگر به اشتباه و به دور از انسانیت و عدالت در سرزمین فلسطین بنیان گذاشته شد. این رژیم در سرزمینی پای گذاشت که هیچ جایگاهی برای آن در این کشور مقدس وجود ندارد. این رژیم دست ساخته غرب است تا به عنوان عنصری تفرقه برانگیز و تشنج گرا میان کشورهای اسلامی و عربی به فعالیت بپردازد. متاسفانه کشورهای متعددی در جهان در شکل گیری این رژیم غاصب نقش ایفا کردند.
رژیم صهیونیستی از بدو تاسیس با این هدف از سوی اروپاییها حمایت شد تا به عنوان یک بازیگر منطقهای و با در اختیار داشتن یک ارتش قوی و بی همتا به تفرقه افکنی و شعله ور ساختن آتش جنگهای خانمان سوز در منطقه غرب آسیا و در میان کشورهای عربی نقش ایفا کند؛ بنابراین اگر منطقه به سویی حرکت کند که روزی تمامی درگیریهای نشأت گرفته از رژیم اشغالگر به صلح و آرامش ختم شود در نتیجه موجودیت این رژیم هم زیر سوال و در معرض تهدید نابودی قرار خواهد گرفت.
پس رژیم اشغالگر برای شعله ور نگاه داشتن آتش جنگها به دنبال آن است تا درگیریها و توطئههای بی رحمانه خود را در کشورهای مختلف منطقه (از جمله لبنان و سوریه) وسعت بخشد و از این طریق گوشهای از سیاست متوهمانه دولت نیل تا فرات را محقق سازد.
قبل از اینکه مقاومت لبنان شکل بگیرد و امام موسی صدر به لبنان سفر کند، اسرائیل در لبنان هر کاری دلش میخواست انجام میداد؛ حمله میکرد؛ بازداشت میکرد؛ میکشت؛ میبُرد و هیچ کشور و هیچ دولتی هم نبود که بدون ترس در مقابلش بایستد و بگوید چرا این کار را انجام میدهید! دولت لبنان هم با این بهانه که نیروهای نظامی کشور در وضعیت مناسبی قرار ندارند هیچ اقدامی انجام نمیداد.
اسرائیلیها هم هر آنچه میتوانستند و در چنته داشتند علیه لبنانیها بکار میگرفتند و دست به کشت و کشتارهای فجیع و هولناکی میزدند.
تمامی این رویدادها ادامه داشت تا اینکه امام موسی صدر به لبنان آمدند. ایشان پس از ورودشان به بیروت به این فکر افتادند که از طرق مختلف مالی، سیاسی و .. مقاومت لبنان را بنیان گذاری کنند.
گروههای مقاومتی در آن زمان وجود داشتند که در عرصههای مبارزاتی فعالیت میکردند و دست به اقداماتی میزدند، اما تمامی اقداماتشان وابسته به دولت و مشروط به تامین هزینهها بود.
امام موسی صدر پس از فعالیتهای بسیار در عرصه سامان دهی به گروههای مقاومت درصدد آن بود تا یک ساختار و سازمان نظامی، مقاومتی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی مناسب و کارساز را برای لبنان و محور ضد صهیونیستی موجود در این کشور ایجاد کند؛ محوری که بتواند در هر حوزهای اعم از حوزههای داخلی و خارجی بر دشمن اسرائیلی فشار وارد کند.
البته تحقق وحدت ملی لبنانیها نیز یکی از مهمترین اهداف کلیدی امام موسی صدر در جهت مبارزه با استعمار صهیونیستی به شمار میرفت.
امام موسی صدر همیشه در سخنانشان اشاره میکردند که اسرائیل شر مطلق است و همگان را به مبارزه خالصانه با اشغالگران دعوت میکردند.
از دیگر اهداف و حوزههای فعالیت امام موسی صدر در محور مقاومت تلاش ایشان برای رفع محاصره و گرسنگی ملت لبنان تحت تحریمهای شدید آمریکا و اسرائیل بود. اسرائیلیها سالها سیاست گرسنگی دادن به ملتمان را در پیش گرفتند بلکه از این طریق ضعفا و مظلومان را در دو راهی و ناتوانی در انتخاب گزینه مقاومت قرار دهند.
ما با دنبال کردن خط مشی امام موسی صدر توانستیم به جهان ثابت کنیم که پرادعاترین ارتش دنیا را که دبدبه و کبکبه آن گوش فلک را کر کرده بود توسط مقاومت ضعفا و مظلومان شکست خورده و باز هم شکست خواهد خورد.
مقاومت لبنان با حضور و تفکر مقاومتی و الگو گرفته از مجاهدات و پیروزیهای پیشین و نقش مجاهدانه شهید چمران و امام موسی صدر توانست طی دورههای مختلف تاریخی چه در جنگ ۲۰۰۰ و چه در جنگ ۲۰۰۶ دشمن اسرائیلی را عقب راند.
به قول سید مقاومت، جنبش امل و حزب الله توانستند با بهره گیری از نیروهای جوان و مبارز جنوب لبنان را از چنگال صهیونیستهای تا دندان مسلح خارج کنند.
رژیم صهیونیستی از زمانی که توسط محور مقاومت شکست سنگینی را در جنوب لبنان متحمل شد (سال ۲۰۰۰) و آن هیبت پوشالی قدیمی خود را از دست داد سعی کرد تا از هر طریقی که شده به این مقاومت جانانه که از جنوب لبنان نشأت گرفته بود و ریشههایش به تهران میرسید ضربه وارد کند، محوری که ارتش رژیم پرادعای اسرائیلی را شکست داده بود.
به همین سبب اسرائیل با تمام توان خود جنگ ۳۳ روزه لبنان را در سال ۲۰۰۶ راه اندازی کرد. شما (خبرنگار) در سوالتان پرسیده اید که این جنگ بخاطر ربودن دو نظامی اسرائیلی در مزارع شبعا آغاز شد، اما من در پاسخ به این سوال میگویم که خیر، ربودن دو نظامی اسرائیلی بهانه واقعی شکل گیری این جنگ نبود بحث بزرگتر از این حرفها بود. هدف اصلی نابودسازی مقاومت لبنان بود چراکه اسرائیلیها پیش از آن اتفاق هم بارها توسط نیروهای مقاومت لبنان در تیررس قرار گرفته بودند و بارها نطامیانشان بدست لبنانیها ربوده شده بودند و آنها هم هیچ کار خاصی انجام نداده بودند.
اسرائیلیها به دنبال آن بودند تا لبنان را به روزگار قبل از شکل گیری مقاومت و جنبش امل سوق دهند روزگاری که در آن توافقنامه «طائف» امضا شد. «توافقنامه طائف یک توافق صلح بود که برای پایان دادن به جنگ داخلی لبنان بین سوریه، اسرائیل و لبنان امضاء شد. این توافقنامه در سال ۱۹۸۹ میلادی در شهر «طائف» عربستان سعودی امضاء شد.»
اما با این حال و علی رغم اعمال تمامی فشارها بر جریان مقاومت و بکارگیری برخی توانها و طرفهای خائن داخلی برای تغییر مسیر جریان داخلی لبنان به سوی حمایت از منافع اسرائیل، جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ یا همان «حرب تموز» به نفع محور مقاومت لبنان و در نهایت منطقه به اتمام رسید.
اسرائیل پس از این جنگ و مغلوب شدن در برابر حزب الله و مقاومت شروع به برنامه ریزی برای ضربه وارد کردن به جریان مقاومت در لبنان و ایران و همچنین سوریه کرد و جنگ تمام عیاری را با حمایت از گروههای تروریستی نظیر «داعش» و «جبهه النصرة» در این کشور به راه انداخت، اما به لطف خدا و پس از گذشته ۹ سال از آغاز معرکه سوریه اینجا هم نتوانستند کاری انجام دهند. در این عرصه جای دارد از نظام سوریه هم که در قلب محور مقاومت ضد صهیونیستی قرار دارد، قدردانی کنیم. این نظام به خوبی توانست علی رغم فشارهای داخلی و اکنون هم بین المللی کمر خود را راست نگاه دارد و در برابر توطئههای اسرائیلی تاب آوری خود را به خوبی نشان دهد.
در نهایت باید باز هم یادآورد شوم و تاکید کنم که اسرائیل از طریق آشوب به پا کردن در کشورهای منطقه سعی دارد تا کشورهای کوچک تری را ایجاد کرده و به آتش درگیریهای طائفهای دامن زند، امری که باعث میشود تا این رژیم در پیاده سازی دولت کامل یهودی خود، راحتتر و با فراغ بال فعالیت کند.
در حال حاضر هم مورد هجمه قرار دادن ایران در منطقه با همین اهداف فرومایه و پست انجام میگیرد، اما تاریخ ثابت کرده که ایران این فشارها را هم خنثی خواهد کرد و باز هم ارتش اسرائیل را که همچنان هم ادعا دارد شکست ناپذیر است، متحمل شکست خواهد کرد.
مطمئن باشید که اسرائیل توانایی حمله به کشورهای اطراف را ندارد چرا که کشورهای حول فلسطین اشغالی اکنون به قدرتی دست یافته اند که هرگونه درگیری با اسرائیل را به آخرین درگیری این رژیم در تاریخ خود همراه خواهند ساخت.
ما از نقش بی بدیل و بی همتای سردار شهید سلیمانی که با حضورشان در کنار مقاومت لبنان باعث شدند تا پیروزیهای ارزشمند و به یاد ماندنی برای محور مقاومت رقم بخورد با تمام وجود تشکر و قدردانی میکنیم.
فلسطین قضیه نخست و اولویت مسلمانان و اعراب بویژه مقاومت لبنان است. امام موسی صدر تاکید داشتند که اسرائیل شر مطلق منطقه است و امام خمینی (ره) هم جملهای معروف داشتند مبنی بر اینکه اسرائیل غده سرطانی منطقه است و بایستی از بین برده شود ما نیز به تک تک این جملات و یادگارهای اعضای محور مقاومت ایمان داریم.
انتهای پیام/