ابوعبدالله شمس‌الدین محمد بن علی بن طولون دمشقی حنفی، محدث، فقیه، ادیب و مورخ قرون نهم و دهم هجری قمری است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بار‌ها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صد‌ها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.

ابوعبدالله شمس‌الدین محمد بن علی بن طولون دمشقی حنفی، محدث، فقیه، ادیب و مورخ قرون نهم و دهم هجری قمری است.

وی حدود ۸۸۰ق/۱۴۷۵م در صالحیه در نزدیکی دمشق به دنیا آمد. پدرش از ترکان طولونی مصر بود. ابن طولون مادر رومی‌تبارش را در کودکی بر اثر بیماری طاعون از دست داد و پدرش، شیخ ابوالحسن علاءالدین علی و عمویش قاضی جمال‌الدین یوسف، مفتی دارالعدل دمشق و برادر ناتنی‌اش خواجه برهان‌الدین بن قندیل، تربیت او را برعهده گرفتند.

ابن طولون خواندن و نوشتن را در مکتبی در نزدیکی منزل پدری فرا گرفت و در هفت سالگی حافظ قرآن شد. آن‌گاه می‌بایست طبق معمول اهل سنت از عهده امتحانی برمی‌آمد که عبارت بود از امامت نماز‌های تراویج در شب‌های ماه رمضان و قرائت تمام قرآن در رکعت‌های آن. ابن طولون به رغم مرگ پدربزرگ و برادرش قبل از این مراسم، از آن آزمایش سربلند بیرون آمد و چند تن از علمای بزرگ مذاهب اهل سنت و رجال و اعیان شهر به او اقتدا کردند. پدرش مایل بود که او به کاری مشغول شود، اما ابن طولون به سفارش عمویش، فقط به کسب علم و دانش پرداخت و تا آخر عمر از مطالعه و پژوهش و تألیف و عبادت و ذکر و مراقبه دست نکشید.


بیشتربخوانید


ابن طولون از هفت تا ۱۴ سالگی به حفظ کردن کتبی با موضوع فقه، نحو، تجوید و علم لغت پرداخت و از استادانش اجازه‌ای گرفت که عبارت بود از گواهی کتبی استاد بر نسخه‌ای از کتاب مورد نظر. یکی از آن‌ها به نام شیخ تقی‌الدین بن قاضی عجلون، پیشوای شافعیان، به او کنیه «ابوالفضل» داد و ابن طولون آن را بسیار پسندید و در سرآغاز شرح حال خود به جای کنیه اصلی‌اش ابوعبدالله، از آن استفاده کرد.

او تحصیلاتش را با از بر کردن کتبی در علوم بلاغت، منطق، حدیث و قرائات ده‌گانه و عرضه آن‌ها به استادانش ادامه داد؛ از جمله کسانی که برای او اجازت (گواهی) صادر کردند می‌توان به ابن عبدالهادی جمال‌الدین یوسف مبرَّد و شیخ محیی‌الدین اَربَدی مُفری اشاره کرد.

ابن طولون بر آن بود که نباید عمر را به جز در راه قرآن و حدیث صرف کرد؛ به همین علت، ضمن تکمیل مهارت‌های قرائت، به علم حدیث پرداخت که در آن زمان از رونق و رواج افتاده بود و تصمیم گرفت کار علمی‌اش را فقط به احادیث اختصاص دهد. از آن زمان به بعد با جدیت به جمع‌آوری حدیث پرداخت.

بسیاری از محدثان بزرگ و صاحبان اسناد در شهر صالحیه و به قول ابن طولون در «معدن الحدیث» حضور داشتند. او از این فرصت بهره جست و احادیثی را از ۵۰۰ محدث شنید و اسناد بسیار با ارزشی از ابن حجر، از طریق هشت تن از راویان او، به دست آورد. مدت ۱۰ سال در ملازمت و همراهی ابن زُرَیق، محدث بزرگ صالحیه بود و حدود ۷۰۰ جزء‌حدیث، علاوه بر کتب ستّه، المُوَطَّأ مالک بن اَنس، مُسنَد احمد بن حنبل، مُسنَد ابی حنیفه و مُسنَد شافعی را نزد او خواند.

ابن طولون برای گذران زندگی چند سمت اداری و غیراداری داشت که با کار‌های علمی‌اش نیز همسو بود. در اواخر عمر به او پیشنهاد شد که عهده‌دار منصب افتای مذهب حنفی شود. این شغل چند سمت علمی و اداری دیگر را نیز شامل می‌شد، اما ابن طولون به علت بیماری و ضعف نتوانست آن را بپذیرد.

ابن طولون به توصیه استادش نعیمی، شخصاً شرح حال خود را در کتابی با عنوان الفُلک المحشون فی احوال محمد بن طولون نوشت. وی در این کتاب زمان و مکان تولد، تحصیلات، سمت‌های علمی و اداری، فهرست تألیفات خود و مطالبی از این دست را به تفصیل ذکر کرده است و، چون نوشتن شرح حالِ خود در میان علمای اسلام مرسوم نبود، وی در ابتدای کتابش به بیان علل این کار پرداخته، از علمای اسلام خواسته تا خود را به دیگران معرفی کنند.

ابن طولون به زادگاهش شهر صالحیه بسیار علاقه داشت و تقریباً تمام عمرش را در آنجا گذراند. فقط یک بار برای شرکت در مراسم حج به مکه رفت. در این سفر، با محدث بزرگ مکه، بدرالدین حسن بن فهد هاشمی مکی، دیدار کرد و از او اجازه خواست تا احادیثی را که از عمویش، تقی‌الدین ابن حجر، ابوالفتح مراغی و محدثان هم‌تراز آن‌ها شنیده نقل کند. وی آنچه در این سفر مشاهده کرد را در سفرنامه‌ای به نام البرق السامی فی تعداد منازل الحج الشامی و نیز در کتاب التیجان المزخرفة فی معالم مکة المشرفة آورده است.

صالحیه دو بار با حمله عثمانیان مواجه شد؛ اول بار سلطان سلیم عثمانی در ۹۲۲ق/۱۵۱۶م به آنجا یورش برد و سپاهیان به خانه‌ها هجوم بردند و مردم را آواره و به محدثان و قاریان و صوفیان اهانت کردند. بار دوم لشکر عثمانی در ۹۲۷ق/۱۵۲۱م برای فتح دمشق بازگشتند و موجب خسارات فراوانی در صالحیه شدند. در این حادثه که ابن طولون آن را «فتنه غزالیه» نامیده است، بسیاری از کتاب‌ها و نوشته‌های وی از میان رفت.

ابن طولون استادان بسیاری داشت و تقریباً در محضر بیشتر علمای دمشق و صالحیه درس خواند. وی در شرح حالش ۳۵ تن از آنان را نام برده است، اما به سه نفر از آن‌ها توجه خاص داشته و از آن‌ها بسیار قدردانی کرده است. این سه نفر عبارت‌اند از: ابن عبدالهادی، نعیمی، ابن زریق. از استادان دیگرش می‌توان از ابوالفتح مزّی، عزالدین بن الحمراء (شیخ حنفیان) و تقی‌الدین بن قاضی عجلون (شیخ شافعیان) نام برد.

او از محضر استادان غیرشامی هم بهره برد و با بعضی از بزرگان مصر و حجاز نیز مکاتبه داشت و از آن‌ها اجازه روایت حدیث گرفت که از میان آن‌ها فقط نام جلال‌الدین سیوطی را در زندگی‌نامه‌اش ذکر کرده است.

ابن طولون شاگردان بسیاری هم تربیت کرد که برخی از مشهورترین آن‌ها عبارت‌اند از: شیخ اسماعیل نابلسی (مفتی شافعیان)، شیخ زین‌الدین بن سلطان (مفتی حنفیان)، شیخ شهاب‌الدین الوفائی (مفتی حنبلیان) و شیخ زین‌الدین بن علی بن احمد تحاریری (عالم شیعه).

ابن طولون در ۱۲ جمادی‌الاول ۹۵۳/۱۱ ژوئیه ۱۵۴۶ چشم از جهان فروبست. او را در کنار مزار عمویش، در آرامگاه خانوادگی، در دامنه کوه قاسیون در نزدیکی کهف جبرائیل به خاک سپردند، اما امروز اثری از قبر او باقی نیست.

آثار ابن طولون از نظر تعداد در تاریخ اسلام کم‌نظیر و شگفت‌انگیز است. وی در زندگی‌نامه خود از ۷۲۸ اثر، از جزوه‌های چند برگی گرفته تا کتاب‌های چند جلدی نام برده است. به سبب دانش گسترده ابن طولون، کتاب‌های وی موضوعات فراوان و متنوعی دارند. او در زمینه‌های گوناگونی کتاب نوشته است که در ذیل به ذکر چند نمونه از آن‌ها اکتفا می‌شود:

۱. تفسیر و علوم قرآنی: شرح الواضحة فی تجوید الفاتحة، و نیز الطاری علی زَلَّة القاری؛

۲. حدیث: ابن طولون ۱۰ سال تلاش کرد تا مجموعه کاملی از احدایث را گردآوری کند و در این زمینه ۴۷ اثر بر جای گذاشته است. عالی‌ترین اسنادی که در اختیار داشته مربوط به احادیثی است که با حدود ۱۲ واسطه از پیامبر اکرم (ص) نقل شده‌اند. او اهمیت بسیاری برای حدیث قائل بود و در آخر بعضی از کتاب‌هایش احادیث نبوی را با توجه به موضوع، با ذکر منبع آن، آورده است.

۳. رجال: ابن طولون علاوه بر روایت احادیث، به راویان و رجال حدیث نیز توجه داشته است و تعدادی از آثارش درباره علم رجال و درایة‌الحدیث است که می‌توان به الناج الثمین فی اسماء المدلّسین و نیز التِبیان المُحّرر فی من له اسمان و کُنیتان فَاَکثر اشاره کرد.

۴. فقه: وی علم فقه را نزد عمویش و دیگر فق‌های بزرگ آموخت. استادش علامه شمس‌الدین بن رمضان، در ۱۹ سالگی ابن طولون به او اجازه تدریس فقه داد و برهان‌الدین عون در ۹۱۱ق به او اجازه داد فتوا بدهد. در میان آثار فقهی او می‌توان به اتحاف النُبِهاء بنحو الفقهاء و تقویة الراغب فی صلاة الرغائب اشاره کرد.

۵. نحو و طب: وی در زمان تحصیل، کتب بسیاری را در موضوع صرف و نحو و پزشکی نزد استادانش مطالعه کرد و در این زمینه‌ها تألیفاتی نیز دارد که می‌توان از شرح کتاب مغنی اللبیبِ ابن هشام در نحو و الاشراق لاحکام التریاق و شرح منظومة ابن سینا الکبری فی الطب در پزشکی نام برد.

۶. تصوف: ابن طولون به تصوف به منزله علم می‌نگریست و از استادانی مانند ابوالفتح اسکندری و ابوعراقیه صوفی و ابن عبدالهادی درس گرفت. کتاب‌های دفع الباس فی ترک مصاحبة الناس و نیز الجواهر المُضیّة فی طب السادة الصوفیّه از تألیفات او در زمینه تصوف است. تصوف در زندگی و اخلاق او تأثیر فراوانی داشته است. از کودکی، به تأثیر از اخلاق و افکار پدرش، با تصوف آشنایی داشت و در مجالس ذکر شرکت می‌کرد. مدت بسیاری از زندگی‌اش را در مدارس و خانقاه‌ها گذراند؛ چنان که از ۲۱ تا ۲۸ سالگی در خانقاه یونسیه اقامت داشت و عهده‌دار امامت و ریاست خانقاه‌های بسیاری بود. علاوه بر این‌ها تا آخر عمر ازدواج نکرد.

۷. ادبیات، فرهنگ عامه و شعر: ابن طولون در ادبیات و فرهنگ عامه نیز تألیفاتی دارد. مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از الالمام بامثال العوام، الدُرر الفاخرة فی الامثال السائرة. وی در دو اثر دیگر خود تهیه و تولید انواع پارچه‌ها را توضیح داده که در میان آثار ادیبان عرب کم‌نظیر است. برخی از آثار ادبی او در سوریه چاپ شده است.

ابن طولون شعر هم می‌گفت، اما در این زمینه توانایی چندانی نداشت. او دو دیوان شعر داشته که یکی را خودش هنگامی که بیمار شد و گمان می‌کرد خواهد مُرد، از میان برد و از دیگری هم اطلاعی در دست نیست. فقط یک قصیده ازاو باقی مانده که نسخه‌ای از آن در برلین نگه‌داری می‌شود.

۸. تاریخ و جغرافیا و تراجم: در ۱۰۰ سال اخیر، به ویژه در اروپا، آثار ابن طولون در جایگاه مورخی مشهورمطالعه شده است. علت این امر علاقه خاورشناسان به تاریخ دورهت ممالیک است و ابن طولون نیز آثار فراوانی در این باره دارد. وی ۶۰ اثر تاریخی نوشت که متأسفانه از بسیاری از آن‌ها نسخه‌ای در دست نیست. از این کتب می‌توان به القلائد الجوهریة درباره تاریخ صالحیه، و مفاکهة الخلّان فی حوادث الزمان اشاره کرد. وی در نگارش این آثار از روش استادانش ابن عبدالهادی و محیی‌الدین عبدالقادر نعیمی پیروی کرده است. در میان نوشته‌های تاریخی ابن طولون، سه اثر مربوط به خاندان طولونیان مصر و امیر احمد بن طولون است که نظر کسانی را تأیید می‌کند که ابن طولون را از خاندان امرای طولونی مصر می‌دانند.

او همچنین آثاری در شرح حال استادان و علمای هم‌عصر خود و طلاب برجسته‌ای نوشته است که به نظر او آینده درخشانی داشته‌اند. او حتی درباره سازمان‌های اداری کشور و مشاغل و مناصب لشکری و کشوری با عنوان نقد دالطالب لزَغْل المناصب تألیف کرده و در آن مشاغل ادارات و تشکیلات زمان خود را به اعتبار اهمیت، فهرست و هر یک را تعریف کردهت و وظایف آن‌ها را شرح داده است.

ابن طولون در انتخاب منابع، ثبت نام‌ها و نشان‌ها و نکات تاریخی و جغرافیایی بسیار دقیق بود و اصطلاحات فرهنگ عامه و نیز تعبیرات عوام را در مسائل تاریخی و جغرافیایی، بدون تغییر، در گزارش‌های خود آورده خاست. تاکنون، حدود ۱۷ اثر از ابن طولون در شهر‌های گوناگون از جمله دمشق، قاهره و بیروت به چاپ رسیده است.

منبع: آنا

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.