بازیگر رادیو و تلویزیون که کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در محله‌هایی سپری کرده که ساختاری به‌هم وابسته داشتند می‌گوید: شرایط و ساختار جامعه تغییر کرده، اما این تغییر نباید روی مردم و روابط آن‌ها تاثیر منفی بگذارد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دهخدا، همسایه را چنین معنی کرده است: دو تن یا دو خانواده که کنار هم خانه دارند یا در دو قسمت یک خانه زندگی می‌کنند. شاعرانی مانند، نظامی، خاقانی، سعدی، انوری و فردوسی هم اشعاری درباره همسایه دارند مثلا خاقانی در جایی گفته: «همسایه شنید آه من، گفت / خاقانی را مگر تب آمد؟» سعدی درباره همسایه گفته: «تا ندانی که کیست همسایه / به عمارت تلف مکن مایه»

ایرانی‌ها مثل‌های زیادی درباره همسایه دارند: همسایه نزدیک به از برادر دور، یا همسایه را بپرس خانه را بخر و... همه این‌ها نشان می‌دهد برای ما ایرانی‌ها همسایه چقدر اهمیت دارد و رفتار و گفتار او بر زندگی ما سایه می‌اندازد. این اهمیت ریشه در سبک زندگی ما دارد. تا چند دهه قبل، خانواده‌های ایرانی در محله تعریف می‌شدند به دلیل رفت و آمد‌های زیادی که بین خانواده‌های یک محله وجود داشت.

کوچه، امتدادی بود که خانه‌ها و اهالی خانه‌ها را به‌هم وصل می‌کرد. کوچه هم به نوعی بخشی از خانواده بود. بخش زیادی از مراودات بین آدم‌ها در کوچه برگزار می‌شد. کوچه محلی بود برای بازی بچه‌ها و دورهم جمع شدن آدم‌بزرگ‌ها. کوچه امن بود، چون همه یکدیگر را می‌شناختند و همین باعث شده بود در خانه‌ها معمولا باز باشد از صبح خیلی زود تا دیر‌وقت.


بیشتر بخوانید: 


جامعه سنتی ما، اما به مرور تغییر کرد. از جامعه سنتی و بسته به سمت مدرنیته حرکت کرد و می‌کند. بافت قدیمی محله‌ها تغییر کرد، خانه‌های حیاط‌دار بزرگ به آپارتمان و مجتمع مسکونی تغییر هویت دادند و کوچه‌های باریک به خیابان و خیابان‌ها به بزرگراه تبدیل شدند و در این میان مفهوم همسایه تغییر کرد؛ تغییری که همچنان ادامه دارد.

حالا دیگر همسایه‌ها کمتر یکدیگر را می‌شناسند، حتی اگر در یک کوچه عمودی به‌نام آپارتمان زندگی کنند. برخی از این سبک زندگی راضی هستند و بعضی که در خانواده‌های سنتی‌تر یا در شهر‌های کوچک‌تر زندگی می‌کنند از این حجم غریبگی رنج می‌برند و تمایلی ندارند به آن تن بدهند، شاید به این دلیل که همسایه برای آن‌ها مفهوم حامی و حمایت‌کننده دارد و در نبود آن هم از نظر عاطفی و هم روانی اذیت می‌شوند.

احترام، اصل اول همسایه‌داری

علیرضا جاوید‌نیا، بازیگر رادیو و تلویزیون، کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در محله‌هایی سپری کرده که ساختاری به‌هم وابسته داشتند و با مفهوم سنتی همسایه آشناست. او می‌گوید: شرایط و ساختار جامعه تغییر کرده، اما این تغییر نباید روی مردم و روابط آن‌ها تاثیر منفی بگذارد. قدیم‌تر‌ها همسایه‌ها دلسوز هم بودند و حرمت یکدیگر را حفظ می‌کردند. این رابطه نزدیک به معنای سرک‌کشیدن در زندگی یکدیگر نبود.

این که با هم رفت و آمد کنند تا مثلا بدانند جاوید‌نیا چقدر حقوق می‌گیرد، دخل و خرجش چگونه است و... حرمت نگه داشتن اصل اول همسایه‌داری است. ارتباط بین همسایه‌ها فقط در قرض دادن و گرفتن پیاز و سیب‌زمینی نیست! کمک کردن ایرادی ندارد، اما مهم‌تر از این مراودات، حفظ شأن یکدیگر و همدل و همدرد یکدیگر بودن است.

الان در یک ساختمان مثلا ۲۰ واحدی هیچ‌کدام از همسایه‌ها با هم هیچ ارتباطی ندارند. حتی اگر بدانند همسایه کناری‌شان مشکل و مسأله‌ای دارد، به آن توجه نمی‌کنند. برخی اوقات از خودم می‌پرسم چرا چنین شد و چه باعث شد ما به اینجا برسیم.

به جاویدنیا می‌گویم با گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و دنیای مجازی، مسأله‌ای مطرح شده به‌نام حریم شخصی و احترام به این حریم. شاید رفت و آمد بین همسایه‌ها کم شده برای حفظ حریم شخصی.‌

می‌گوید: این حریم شخصی هم به نظرم خودش چالش‌های زیادی به وجود آورده. من در فضای مجازی زیاد فعال نیستم، اما دیده‌ام کسانی را که دم از حفظ حریم شخصی می‌زنند که خودشان اصلا به حریم دیگران احترام نمی‌گذارند و مدام در حال سرک کشیدن در زندگی دیگران هستند. ما یک راه‌حل عملی برای این موضوع داریم؛ آنچه برای خود روا نمی‌داری برای دیگران هم روا مدار. قرار نیست وقتی به دیگران نزدیک می‌شویم برای کمک، همدلی و بقیه موارد، به خود اجازه دهیم به همه ظاهر و پنهان زندگی‌شان ورود کرده و از آن سردربیاوریم.

این مهارتی است که باید بیاموزیم. دنیا تغییر کرده و سبک زندگی‌ها مثل قدیم نیست. هر آدمی به خلوت خود نیاز دارد تا در آن خلوت، آرامش و آسایش داشته باشد. این که با یک سلام و علیک و احوالپرسی، طرف به خودش اجازه بدهد از جزئیات زندگی دیگران باخبر شود، روشی اشتباه در ارتباط برقرار کردن با دیگران است.

یادم نمی‌آید در کودکی یا نوجوانی‌ام که در محله‌های قدیمی و پررفت و آمد زندگی می‌کردم مثلا همسایه ما از پدر و مادرم پرسیده باشند چقدر درآمد دارند و با آن چگونه امورات زندگی را می‌گذرانند.

آنچه یادم هست این که همه به هم کمک می‌کردند در بزرگ‌ترین و کوچک‌ترین کارها. همدل بودند و همراه. این را هم اضافه کنم، ما نباید همه زندگی خصوصی و شخصی خودمان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذاریم و بعد از حفظ حریم شخصی دم بزنیم. وقتی خودمان این حریم را حفظ نمی‌کنیم چطور توقع داریم دیگران آن را حفظ کنند.

ادب مرد به ز دولت اوست

به نظرم قبل از این که درباره همسایه‌داری و رفت و آمد‌ها و مراقبت‌ها از یکدیگر صحبت کنیم باید روی موضوع احترام به هم متمرکز شویم. بچه که بودیم اولین چیزی که به ما یاد دادند، احترام به دیگران بود. سلام به بزرگ‌تر و همسایه یکی از شروط اصلی تربیت ما بود.

الان، اما اوضاع جور دیگری شده. بچه همسایه را توی آسانسور یا پارکینگ می‌بینی، سلام نمی‌دهد. انگار نه انگار که تو نه تنها همسایه‌ای، بلکه بزرگ‌تر هم هستی! حتی مورد داشته‌ایم مثلا نوجوان یا جوانی با پدرش بوده، من با پدرش سلام و احوالپرسی کرده‌ام، اما فرزندی که همراه او بوده حتی یک سلام هم نداده.

می‌گویند باید پدر و مادر بچه را تربیت کنند، بله این درست است، اما والدین این رفتار‌ها را بلدند که انجام می‌دهند، اما آن بچه این بی‌ادبی را از کی یاد گرفته، خدا داند. الان دیگر نمی‌توانیم بگوییم فقط والدین در تربیت بچه‌ها موثرند. دنیا بزرگ شده و جامعه تغییر کرده و عوامل زیادی در تربیت و رفتار بچه‌ها موثر است.

بچه‌ها می‌بینند و یاد می‌گیرند از والدین، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی. به نظرم باید صبورانه از این دوره گذار عبور کنیم و اخلاق و انسانیت را از دست ندهیم که اگر بدهیم دیگر هیچ جایگزینی برای آن نداریم. کرونا که چند ماه است شرایط زیستی ما را تغییر داده، بهترین وقت است انسانیت و ادب را تمرین کنیم و به‌یاد بیاوریم ما در این دنیا هستیم که به‌هم کمک کنیم. حواسمان به سالمندانی که در همسایگی ما زندگی می‌کنند، باشد. خرید‌هایشان را انجام بدهیم و احوالپرس‌شان باشیم.

این دوره، بهترین زمان است که همسایه‌داری را هم یاد بگیریم. بدون این که امنیت روانی و عاطفی یکدیگر را مخدوش کنیم، به‌هم کمک کنیم. همسایگی و مراوده این نیست که مثلا همسایه‌ای که در کوچه یا ساختمان من زندگی می‌کند تا مرا می‌بیند جویای زندگی همکارم شود، بپرسد جاویدنیا راست است که فلانی از همسرش جدا شده و راست است فلان بازیگر این‌قدر دستمزد می‌گیرد. این‌ها سرک کشیدن در زندگی دیگران است نه همسایگی. بهتر است سرمان به زندگی خودمان باشد، در عین حال هوای یکدیگر را داشته باشیم در خوشی و غم.

منبع: جام جم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.