کتاب صوتی «غوغای غزل: از سنایی تا سایه» دربردارنده ۴۰۰ غزل زیبا و دلنشین از شاعران ایرانی است.

۴۰۰ غزل زیبا در کتاب صوتی «غوغای غزل: از سنایی تا سایه»به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،

کتاب صوتی «غوغای غزل: از سنایی تا سایه» نوشته سید محمد تولیت و روایت احسان چریکی، دربردارنده ۴۰۰ غزل زیبا و دلنشین از ۱۰ غزل‌سرای برجسته ایرانی است که از سوی انتشارات کتاب نیستان راهی بازار شده است.

در کتاب صوتی غوغای غزل، از هر شاعر توانمند ایرانی به تساوی ۴۰ غزل برگزیده شده است. این غزل‌سرایان درخشان به ترتیب سنایی، عطّار، مولانا، سعدی، عراقی، حافظ، فروغی، شهریار، عماد و سایه هستند. تعداد ابیات هر غزل بین ۵ تا ۱۰ بیت و مجموع ابیات کل غزل­‌ها ۳۰۰۰ بیت است. به علاوه چینش شاعران طبق تقدم تاریخی، چینش غزل­‌ها برای هر شاعر به صورت جداگانه طبق ترتیب الفبایی آن‌هاست.

از نظر سید محمد تولیت، این اثر مجموعه‌­ای از عاشقانه‌­هایی لطیف و شیرین است که به سرآمدان غزل فارسی تعلق دارد و برای دل‌هایی است که به دنبال وقت خوش و حال خوش هستند.

در مقدمه این اثر شنیدنی آمده است:

«در هر گزیده­‌ای به ناچار ذوق و سلیقه گزینش کننده دخیل است و این کتاب هم از این قاعده مستثنا نیست؛ امّا چیزی که نگارنده در انتخاب غزل­‌ها متّکی به آن بود، چیزی نبوده است مگر مصلحت وقت. تمام همّت بر آن گماشته شد تا غزل‌ها و بیت­‌هایی گزینش شود که پیش و بیش از هر چیز وقت شما را خوش کند. به همین منظور چندی از غزل‌­های شاخص هر شاعر چه از لحاظ محتوا چه از لحاظ فرم که بیانگر سبک شخصی اوست در این گزیده دیده نمی‌­شود. فی‌المثل در باب حافظ غزلِ «در سرای مغان رفته بود و آب­زده…» که از غزل­‌های خاص خواجه است در این گزیده نیست و غزلِ «نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید…» که در اوج ملاحت است، برگزیده شده است.

عشق و معنای آن زمینه اصلی غزل است. اینکه چرا از این ۱۰ غزل‌سرا شعر‌هایی انتخاب شده است، نیز به عشق برمی‌­گردد. آشکار است که هر یک از این شاعران در طول حیات خود زلال­‌ترین شاعرانگی و صدق عاطفی را داشته­‌اند. این مطلب در تمام شعرهایشان خصوصاً در این اثر به خوبی نمایان است. در مورد شهریار، عماد و سایه که معاصر هستند حالات و مقامات‌شان نیز بیانگر این عشق و صدق است. شاعری که شاعرانه و قبل از آن صادقانه زندگی نمی‌­کند و مهرورزی و یکرنگی در لحظه­‌های حیاتش جریان ندارد، از یاد رفتنی است و این را تاریخ همیشه گواه بوده است.»

این مجموعه از بیت­‌هایی تشکیل شده که زبانی فصیح و بلاغتی جویباری دارند. منظور از بلاغت جویباری، بلاغتی است که از پیچیدگی‌­های صور خیال به دور است و شما را افسرده نمی­‌کند.

در یکی از غزل‌های این مجموعه می‌شنویم:

پلکی بزن که راز مرا برملا کنی / با یک اشاره شرح دو صد ماجرا کنی
پلکی بزن ترنّم چشمت شنیدنی‌ست / زخمه بزن به هر مژه تا خون به پا کنی
پیوسته زل مزن که من از دست می‌روم / باید به یک نگاه فقط اکتفا کنی
من عاشق توام! چه بگویم؟ خودت بگو / باید تو با من این همه، چون و چرا کنی؟
دستم به دامنت به دلم پشت پا مزن /  بگذر از اینکه غائله‌ای دست و پا کنی

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.