کارشناسان در گفتگو با ما، از دلایل گرایش عمده به طنز‌های مبتنی بر لهجه در فضای مجازی می‌گویند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، طناز‌های شهرستانی اینستاگرام با مخاطبان چندصدهزارنفری، موجی از توجه به گویش‌های مختلف در ایران را راه انداخته‌اند

بچه‌های شهرستان دارند همه فضا را از آن خود می‌کنند. مدت‌هاست دوگانه تهرانی/ شهرستانی، کیفیتِ تقابلی سابق را ندارد و دیگر کمترند کسانی که به خاطر شهرستانی‌بودن احساس بد یا به خاطر تهرانی‌بودن احساس فی‌نفسه خوبی داشته باشند.


بیشتربخوانید


هر روز بیش از دیروز، این مرزِ واقعی، اما کاهلانه را کمرنگ‌تر کرده‌ایم و در این ماجرا آن‌ها خودشان دست به کار بوده‌اند... بچه‌های شهرستان را می‌گوییم. اینجا نمی‌خواهیم به همه افتخاراتی که آن‌ها در عرصه‌های مختلف علم و ورزش و... کسب کرده‌اند بپردازیم، بلکه در عرصه‌ای نوظهور که آن‌ها یکسره میدان را در اختیار گرفته‌اند، خواهیم پرداخت. آن‌ها مدتی است با پرداخت‌های طنزآلود به گویش و لهجه خودشان، کلی مخاطب جمع کرده‌اند. اینستاگرام حالا پر است از استندآپ‌کمدین‌ها و واینر‌هایی که هر یک با لهجه خودشان طنز می‌نویسند و بازی می‌کنند و توانسته‌اند بدون تمسخر اقوام، گستره مخاطبانشان را از شهرستان خود فراتر ببرند و در سپهری ملی مخاطب جذب کنند. آن‌ها همه جا هستند؛ قم، شیراز، اصفهان، مشهد، رشت، کرمانشاه و.... ما به صفحات پرمخاطب برخی از آن‌ها در اینستاگرام سر زده‌ایم و علاوه بر این از دو کارشناس، یکی کارشناس شبکه‌های اجتماعی و دیگری زبان‌شناس پرسیده‌ایم که دلایل موفقیت آن‌ها چیست؟

کرمانشاه
نام: کرموبله
نوع فعالیت: صداگذاری روی ویدئو
تعداد دنبال‌کننده: ۷۱۱ هزار
اخیرا آن‌ها را با حضور در برنامه عصر جدید شبکه سه بیشتر شناخته‌ایم.
کارشان صداگذاری روی ویدئو با لهجه کرمانشاهی است.
ویدئو‌های پربازدید بیشتر به کارشان می‌آید و اخیرا بر تصاویری از حیوانات هم متمرکز شده‌اند.

گیلان
نام: حامد گیلک
نوع فعالیت: صداگذاری بر ویدئو
تعداد دنبال‌کننده: ۳۲۴ هزار
با دونالد ترامپ و اعضای خانواده و کابینه‌اش شناخته می‌شود؛ چرا که کارش، بیشتر بر ویدئو‌هایی از آن‌ها متمرکز است.
هر ویدئویی که به اصطلاح وایرال می‌شود، از نظر او دور نمی‌ماند. گاهی هم می‌رود سراغ تاریخ سینما و سیاست و ویدئو‌هایی از آنجا‌ها بیرون می‌کشد و رویشان گیلکی حرف می‌زند.

قم
نام: زینب موسوی
(امپراتور کوزکو)
نوع فعالیت: استندآپ‌کمدی
تعداد دنبال‌کننده: ۵۴۷ هزار
سال‌هاست در کار استندآپ‌کمدی است با این حال حضور او در مسابقه خنداننده برتر برنامه «خندوانه» بود که باعث شد بیشتر دیده شود.

جنس طنازی او طوری بود که در برنامه‌ای رسمی چندان خنده‌ای نمی‌گرفت، اما در اینستاگرام، مخاطبان ثابتی دارد.
موسوی البته با سایر هنرمندان این حوزه در استفاده او از برخی واژه‌ها و شوخی‌هاست که گاهی با معانی و کاربرد‌های دوگانه، تفسیری لزوما مودبانه ندارد.
امپراتور کوزکو همیشه ویژگی خنداندن بدون استفاده از عبارات و شوخی‌های پاکیزه و خانوادگی را ندارد.

خراسان
نام: جواد خواجوی
نوع فعالیت: صداگذاری بر ویدئو
تعداد دنبال‌کننده: ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر
شاید پرمخاطب‌ترین طناز اینستاگرام باشد بین کسانی که بر لهجه‌ها تکیه دارند.
کارش صداگذاری است بر ویدئوها. بیشتر بر ویدئو‌هایی بامزه از حیوانات کار می‌کند.

جیرفت
نام: مهرداد دلیری
نوع فعالیت: استند‌آپ‌کمدی
تعداد دنبال‌کننده: ۴۲ هزار
با این‌که تعداد دنبال‌کننده‌هایش خیلی کمتر از نمونه‌های دیگری است که در این گزارش آورده‌ایم، اما خب این را در نظر بگیرید که او فقط چند ماهی است صفحه‌اش را در اینستاگرام راه‌انداخته و در همین مدت کم توانسته توجه‌ها را با بهره گرفتن از لهجه شیرین جیرفتی به خودش جلب کند.
دلیری طنزپردازی است که بیشتر منتقد رفتار‌های مرسوم کاربران در شبکه‌های اجتماعی محسوب می‌شود و از همین راه و تأکید بر تناقض‌های رفتاری خنده می‌گیرد.

شیراز
نام: ساره رشیدی
نوع فعالیت: استندآپ‌کمدی
تعداد دنبال‌کننده: ۳۸۳ هزار
مانند زینب موسوی او هم یکی از شرکت‌کننده‌ها در مسابقه خنداننده شوی برنامه «خندوانه» بود و او هم نتوانست در این مسابقه بدرخشد.
تفاوت آنها، اما در این است که رشیدی نتوانست مثل موسوی پس از شرکت در این برنامه موفقیت کسب کند.
بر لهجه شیرازی تمرکز دارد و روی موج خبر‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی داغ می‌شوند، سوار است. به‌تازگی برخی فعالیت‌های تبلیغاتی او در فضای مجازی با انتقاد مواجه شده است.

آن‌ها مجرم هستند!
از لحن و از زبان بدنشان می‌شود متوجه شد که می‌خواهند تمسخر کنند یا فقط شوخ‌طبع‌اند. برخی لهجه‌ها فی‌نفسه شیرین است؛ مثلا اصفهانی و کرمانی. در استفاده از دیگر لهجه‌ها نیز این تناقض و فاصله بین فارسی و فارسیِ بالهجه است که خنده می‌سازد، اما باید توجه داشت که این فرق دارد با وقتی که به اسم طنز، گویشی را به سخره می‌گیریم و استفاده می‌کنیم.

گاه طوری رفتار می‌کنند انگار با لهجه حرف‌زدن عیب است و انگار به مرکزنشینی‌شان افتخار می‌کنند. خب می‌دانیم که در فضای مجازی ملزم به رعایت موازین نیستیم و از این روست که در این فضا، تمسخر قومیت‌ها اوج گرفته است. اغلب استندآپ‌کمدین‌ها در این فضا لهجه‌ها را زیر سوال می‌برند و منظورشان شوخ‌طبعی نیست. این در حالی است که ما طبق موازین اجتماعی، حتی طبق قوانین جهانی حقوق بشر، حق نداریم شغل، فیزیک، لباس و موقعیت کسی را مسخره کنیم. ماجرا آنجا دردناک‌تر می‌شود که ما به لهجه می‌پردازیم و در خلال آن خصوصیاتی را به صاحبان آن لهجه نسبت می‌دهیم. ایرانی‌ها را به خاطر حضورذهن زیاد، شوخ‌طبعی ذاتی و تاریخ غنیِ خنده، دیر می‌شود خنداند و شاید به همین دلیل است که عبوس به نظر می‌رسیم، اما قرار نیست این خنداندن از هر طریقی اتفاق بیفتد.
ما با بهره‌گیری جهت‌دار از لهجه‌ها برای خنداندن مردم، خواسته و ناخواسته به اختلاف بین اقوام دامن می‌زنیم. طنز و طنازی را به استفاده صرف از لهجه‌ها تنزل داده‌ایم. از نظر من کسی که با به تمسخر گرفتن یک ویژگی محلی درصدد خنداندن است، مجرم محسوب می‌شود.

تفاوت در تولیدکننده‌هاست
به اعتقاد من جدی‌ترین دلیلی که سبب می‌شود مردم، شوخی با لهجه‌ها را در رسانه ملی برنتابند، اما در فضای مجازی مورد استقبال قرار دهند، تفاوت در تولیدکننده محتواست. مخاطب در فضای مجازی با محصولی مواجه است که آن را یک نفر از خود مردم تولید کرده‌است و به همین دلیل با آن ارتباط برقرار می‌کند و از آن لذت می‌برد؛ اما در تلویزیون این احساس پدید می‌آید که شخص دیگری دارد با ما شوخی و حتی ما را مسخره می‌کند؛ بنابراین تولیدکننده اثر است که در اینجا موضوعیت پیدا می‌کند و این عکس‌العمل‌ها نیز از طرف مردم اجتناب‌ناپذیر است.

مسأله دیگر این است، من فکر می‌کنم زمانی که در شبکه‌های استانی برنامه‌ای با لهجه همان استان تولید و پخش می‌شود این‌قدر واکنش منفی از طرف مردم وجود ندارد؛ اما زمانی که همان برنامه از شبکه‌های رسمی و ملی پخش می‌شود به مراتب جبهه‌گیری‌ها بیشتر می‌شود. برای مثال اگر سریالی در شبکه استانی یزد پخش شود که در آن کارگردان با لهجه یزدی شوخی کند، یزدی‌ها واکنش منفی کمتری دارند نسبت به این‌که در شبکه یک سیما سریال طنزی با لهجه یزدی پخش شود. این اتفاق شاید به این دلیل باشد که آن بازیگر معروفی که در شبکه رسمی با لهجه صحبت می‌کند، اصالت آن منطقه را ندارد و زمانی که با لهجه‌ای شوخی می‌کند این شوخی از طرف او قابل پذیرش نیست.

در این زمینه به یاد سریال شمعدونی افتادم که وقتی شخصیت اصلی آن «آقا رشید» در آن با لهجه اصفهانی شوخی می‌کرد، مردم اصفهان نه‌تن‌ها برخورد بدی نداشتند بلکه بسیار هم از این سریال در اصفهان استقبال کردند. اما بعید می‌دانم کسی بتواند در رسانه ملی چنین شوخی‌هایی را با اصفهانی‌ها و لهجه‌شان بکند. در فضای مجازی نیز برای مثال می‌بینیم با لهجه محلی با ملکه الیزابت شوخی می‌شود. این به هیچ وجه نمی‌تواند عکس‌العملی منفی داشته باشد؛ چرا که در آن با هیچ قومیتی شوخی یا به آن جسارت نشده‌است.

منبع: روزنامه جام جم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.