به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، شب گذشته مهران مدیری در برنامه «دورهمی»، میزبان شمسی فضل اللهی بازیگر، دوبلور و گوینده رادیو بود.
در ابتدا مدیری درباره همکاری خود با فضل اللهی در تئاتر و رادیو در سال ۶۹ صحبت کرد. سپس فضل اللهی درباره سن و سال خود گفت: من متولد سال ۱۳۲۰ هستم؛ الان ۷۹ سالم است و شب و روز خداوند را به خاطر این فرصت زندگی شکر میکنم.
وی درباره شروع فعالیت هنری خود گفت: من از سال ۱۳۳۷ کار تئاتر را شروع کردم. آقای جعفر والی از مادرم خواست که اجازه دهد من تئاتر بخوانم. من با خیلی از بزرگان در تئاتر آشنا شدم. بعد از چند سال، به پیشنهاد دوستان در سال ۱۳۳۹ وارد رادیو شدم. اولین بار که صدای خودم را شنیدم، نشناختم!
این بازیگر درباره ازدواج خود بیان کرد: من در سال ۱۳۴۳ ازدواج کردم؛ یک دختر و یک پسر دارم. من و همسرم دوست داشتیم یک بچه داشته باشیم؛ اما دخترم همیشه میگفت من تنها هستم و برادر میخواهم (خنده)
وی درباره دوبله خاطره انگیز خود و چگونگی پذیرش آن گفت: حضور در تیم دوبله «بامزی» پیشنهاد ناصر ممدوح بود. من آن موقع درگیر بازی در سریال «امیرکبیر» بودم و کار سختی را در پیش داشتم؛ اما با هر سختی بود، دوبله «بامزی» را پذیرفتم. خوشبختانه کارتون «بامزی» کار موفق و خاطره انگیزی شد و هنوز خیلیها مرا با دوبله این کارتون میشناسند.
فضل اللهی در پایان این گفت و گو عنوان کرد: زمانی که افراد بی انگیزه را میبینم، به آنها میگویم خدا هست و این همه استعداد به همه ما داده است؛ باید از این استعدادها استفاده کنیم.
در بخش پایانی برنامه شب گذشته، مدیری با توجه به موضوع برنامه (صرفه جویی) گفت: ما در «دورهمی» صرفه جویی کردیم و جایزه تبلت را جمع کردیم؛ راستش از ابتدا قرار بود در هر برنامه یک تبلت هدیه بدهیم، اما عملاً چهار، پنج تبلت میدادیم! معمولاً کسی که میباخت، این قدر روی صحنه میماند که مجبور میشدیم یک تبلت به او بدهیم تا برود! (خنده) جالب اینکه آن فرد تبلت را میگرفت اما نمیرفت و میگفت مادربزرگم اینجا در بین تماشاچیان نشسته و آرزو دارد از شما تبلت بگیرد! مگر میشد تبلت نداد؟! فردای آن روز در فضای مجازی مینوشتند «سنگدلی مهران مدیری و اشک پیرزن!».
انتهای پیام/
اقای مدیری ممنون که مشکلات موجود در جامعه را با زبان شیرین بیان میکنید
لطفا در رابطه با باز نشسته های فرهنگی نیز صحبت کنید .پاداش مارو که میزارن یک سال بعد میدن که هیچ ارزشی عملا دیگه نداره .نمیدونم چه پدر کشتی با ما دارن فکر کنم .انتظار داشتن به بچه هاشون فرت فرت نمره بدبم.اوًاع حقوق هم خیلی خراب .لطفا بازگو کنید
خوبی مدیری آره کتاب بده به مردم اینجوری سطح سوادشون بالا میری بهتر از سکه های که میدی. تازه اگه میشه همه ی هنر مندان رو دعوت کن از احوالشون جویا شیم.
هم تبلیغ کتاب خوانی است وهم ارزان.
علاوه بر بنده ، خیلی ها هم هستند که از اینگونه افراد به شدت متنفرند.
حال من از اینگونه افراد خیلی خیلی بدم میاد.