به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، جلوههای رحمانیت و رأفت خدای متعال را میتوان در منش و خلقوخوی پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام مشاهده کرد. اما در این میان، حضرت ثامن الحجج امام علی بن موسیالرضا علیه السلام به طور ویژه به عنوان امام رئوف شناخته میشوند. در این باره از علامه محمدحسین طباطبایی رحمهالله علیه، صاحب کتاب شریف المیزان، دلیل این امر را پرسیدند و آن عالم بزرگوار پاسخ دادند که همه اهل بیت علیهم السلام رئوف هستند اما رأفت امام رضا علیه السلام بالحس است، به این معنا که خیلی زود احساس میشود. آن امام بزرگوار با هجرت تاریخی خود به سرزمین ایران، اسرار و فواید بسیاری را برای ما به ارمغان آوردند. گسترش کمی شیعیان در جهان و ارتقای کیفی معرفت و افزایش شناخت شیعیان از مقام امامت تا آماده کردن ایرانیها به عنوان زمینهسازان ظهور در آخرالزمان، ازجمله برکات و اسرار این هجرت تاریخی است.
در گفتگویی که با حجتالاسلام و المسلمین مسعود عالی، استاد حوزه علمیه و سخنران مذهبی، انجام داده به مرور بخشهایی از ابعاد شخصیتی حضرت ثامن الحجج امام علی بن موسیالرضا علیه السلام و زوایایی از هجرت تاریخی آن امام رئوف به خاک ایران پرداخته است. آن طور که این پژوهشگر اسلامی توضیح میدهد: «طبق فرموده ائمه اطهار علیهم السلام، زمینهسازان ظهور در آخرالزمان، ایرانیها هستند. امام رضا علیه السلام با هجرت به ایران این زمینه را فراهم کردند. به خصوص که همزمان با آن حضرت و پس از ایشان، امامزادههای بسیاری هم وارد ایران شدند و در سرتاسر کشور ما پخش شدند. به این ترتیب شرایط لازم فراهم شد تا ایران به عنوان پایگاهی برای اهل بیت علیهم السلام شود و تا آخرالزمان این مسیر را ادامه دهد.»
یکی از رویدادهای مهم در دوران امام رضا علیه السلام که اتفاقاً سرمنشاء خیرات و برکات بسیاری برای ما، ایرانیها، در طول تاریخ شد ماجرای هجرت آن امام بزرگوار به خاک کشور ماست. چگونه این امکان در دوران حضرت ثامن الحجج علیه السلام مهیا شد و نه در دوران ائمه دیگر؟
در بررسی کلی ابعاد شخصیتی ائمه اطهار علیهم السلام همان گونه که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم، همه آنها معدن علم خدا بوده و خصوصیات تقوا و بزرگواری و بزرگمنشی را داشته و به بهترین و زیباترین صفات آراسته هستند.
منتها هر یک از ائمه اطهار علیهم السلام در دوران حیات خود در این دنیا، کاری را به عنوان فعل محوری و شاخصی انجام دادهاند که باید مورد توجه قرار بگیرد. به عنوان مثال فعل محوری و کار شاخص امام حسن مجتبی علیه السلام، صلح آن حضرت بود که شیعه را حفظ کرده و یارانی را برای قیام امام حسین علیه السلام تربیت و جمعآوری کردند.
همچنین فعل محوری و شاخص امام حسین علیه السلام که اسلام را بیمه کرد، عاشورای آن حضرت بود. یکی دیگر از نقاط عطف در زندگی اهل بیت علیهم السلام در دوران امام رضا علیه السلام اتفاق افتاد که در قالب هجرت آن حضرت به ایران صورت گرفت.
هجرت تاریخی امام رضا علیه السلام چه تغییر و تحولی در معرفت مردم ایران نسبت به خاندان رسالت و امامت علیهم السلام ایجاد کرد؟ درواقع میخواهیم بدانیم نشانههای تحول معرفتی شیعیان در اثر آموزههای رضوی را در چه مواردی میتوان مشاهده کرد؟
هجرت امام رضا علیه السلام به ایران، منشأ تحولی در میان شیعه شد که از لحاظ کمی و کیفی قابل بررسی است. از لحاظ کیفی، به این نتیجه میرسیم که امام رضا علیه السلام معرفت نسبت به اهل بیت علیهم السلام را در میان مردم ارتقاء دادند؛ یعنی تا قبل از امام رضا علیه السلام معرفت نسبت به امامت در میان خواص از یاران آن بزرگان بوده و عموم معرفت صحیحی از این جایگاه والا نداشتند.
اما از زمان امام رضا علیه السلام با سخنرانیهایی که آن حضرت در مسجد مرو، مناظراتی که مأمون ترتیب میداد و در جایگاههای دیگر انجام میدادند، معرفت به امامت ارتقا پیدا کرد به قدری که ظرفیت درک و شناخت شیعه به اندازهای شد که بعد از امام رضا علیه السلام توانایی درک مفاهیم والای زیارت جامعه کبیره را که امام هادی علیه السلام آموزش دادند، پیدا کرد. مشخص است که شیعه توانایی درک معارف بالای امامت را پیدا کرد.
یکی از نشانههای دیگر در معرفت شیعیان در اثر آموزههای امام رضا علیه السلام آن است که بعد از آن حضرت، خداوند امتحان درک امامت در کودکی را از شیعیان گرفت. چنانکه مشاهده میکنیم بعد از حضرت ثامن الحجج علیه السلام، امام جواد علیه السلام در هشت سالگی، امام هادی علیه السلام در حدود هشت سالگی و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پنج سالگی به امامت رسیدند.
همه این رویدادها بعد از امام رضا علیه السلام است و مشاهده میکنیم که شیعیان دچار تفرقه و انشعاب نشدند، بلکه با معرفت بالا این حقیقت را درک کردند که امام معصوم حتی اگر در کودکی به مقام امامت برسد باز هم توانایی علمی، عقلی و معنوی کسب این مقام را دارد.
از جهت کمی نیز جغرافیای تشیع را گسترش دادند، یعنی هم با هجرت به ایران، این سرزمین را به عنوان پایگاهی برای شیعه کردند و هم طبق سیره امام باقر و امام صادق علیهماالسلام شاگردان و نمایندگانی را به سرزمینهای دیگر میفرستادند. به این ترتیب شبکه وکالت در زمان امام رضا علیه السلام به اوج خود رسید.
به این ترتیب که نمایندگان و وکلای آن بزرگواران در محدوده بزرگی که از شمال آفریقا تا جزیره العرب، ایران، عراق، ماوراءالنهر و بسیاری سرزمینهای دیگر فعالیت میکردند که به عنوان مرجع باشند و مردم در امور دینی به ایشان مراجعه کنند. این ارتقاء کمی و کیفی با هجرت امام رضا علیه السلام به ایران اتفاق افتاد.
نکته دیگری که قابل بررسی است، آن است که سرزمین ایران در طول تاریخ اسلام مورد توجه ائمه اطهار علیهم السلام بوده. ازجمله در زمان امام رضا علیه السلام با هجرت آن حضرت، این توجه نمود بیشتری پیدا کرد.
برای بررسی این موضوع باید به روایت معتبری توجه داشته باشیم که طبق فرموده ائمه اطهار علیهم السلام، زمینهسازان ظهور در آخرالزمان، ایرانیها هستند. امام رضا علیه السلام با هجرت به ایران این زمینه را فراهم کردند.
به خصوص که همزمان با آن حضرت و پس از ایشان، امامزادههای بسیاری هم وارد ایران شدند و در سرتاسر کشور ما پخش شدند. به این ترتیب شرایط لازم فراهم شد تا ایران به عنوان پایگاهی برای اهل بیت علیهم السلام شود و تا آخرالزمان این مسیر را ادامه دهد.
با توجه به اینکه خصلت رأفت و علم در میان تمام ائمه اطهار علیهم السلام رواج دارد و آن بزرگان به این صفت آراسته و شناختهشده هستند، چرا امام رضا به خصوص به امام رئوف و عالم آل محمد علیهم السلام مشهور هستند؟
میدانیم که مأمون با حیله و سیاست غلط خود، امام رضا علیه السلام را مجبور به پذیرش ولایتعهدی کرد. امام رضا علیه السلام از این فرصت برای ترویج معارف شیعی به بهترین وجه بهره بردند. درواقع چون آن حضرت ولیعهد محسوب میشدند، معارف را بدون اینکه ممنوعیتی در ابراز و ترویج آن باشد، تعلیم داده و گسترش دادند.
در مورد رئوف بودن چطور؟
این پرسش را از مرحوم علامه طباطبایی رحمهالله علیه هم پرسیده بودند و ایشان پاسخ داده بودند که همه ائمه اطهار علیهم السلام رئوف هستند اما رأفت اما رضا علیه السلام بالحس است، یعنی انسان زود آن را حس میکند.
آن حضرت مظهر رأفت و رحمت خداوند است، هم رأفت رحمانیه و گستره خداوند متعال به طوری که حتی مأمون هم از آن بهرهمند شد. به طوری که او به امام رضا علیه السلام مراجعه کرد و گفت از این همسرم، فرزندی ندارم. حضرت دعا کرده و فرمودند: «به دنیا میآید.» تا یک سال بعد که فرزند مأمون به دنیا آمد و به این ترتیب امام رضا علیه السلام حتی دشمن خود را از رحمت و رأفت گستره خداوند منع نکرد.
همچنین امام رضا علیه السلام مظهر رأفت رحیمیه هستند که به شیعیان خاص که به آن حضرت توجهی داشته و با ائمه اطهار علیهم السلام اتصال بیشتری داشته باشند، رأفت و رحمت خاص شامل حال آنها میشود.
با این توضیحات، ما ایرانیها چگونه باید حق امام رضا علیه السلام مبنی بر اینکه زیر سایه رأفت و رحمت آن حضرت زندگی میکنیم را ادا کنیم؟
فرصت خوبی است برای ما و مردمی که داخل ایران زندگی میکنیم، در عین حال که به همه ائمه اطهار علیهم السلام ارادت داریم ولی چون مدیون امام رضا علیه السلام هستیم و سایه آن حضرت بالای سر ما هست، خوب است هر روز سلام و زیارت مختصری ولو از دور به جا بیاوریم. مناسب است این کار بعد از نمازها انجام شود.
به موضوع زیارت اشاره کردید. در این خصوص این پرسش مطرح است که اجر و قربی که در اثر زیارت نصیب فرد میشود تنها در زیارت حضوری به دست میآید؟ چنانکه پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودهاند «پارهای از تن من در سرزمین خراسان دفن خواهد شد؛ هیچ گناهکار و محزونی او را زیارت نمیکند مگر اینکه حزنش برطرف خواهد شد.» چنین برکت و نعمتی تنها در زیارت حضوری به دست میآید و نصیب همه افرادی میشود که وارد حرم مطهر میشوند و یا مخصوص زائران خاص آن حضرت است و در زیارت از راه دور هم کسب میشود؟
شکی نیست که زیارت نزدیک با زیارت از راه دور تفاوت دارد. چون جایی که جسم و بدن مطهر معصوم علیه السلام دفن است، عنایت ویژه وجود دارد. چنانکه این اتفاق در مورد غیر معصوم هم صدق میکند، اولین جایی که روح متوفی در عالم پایین توجه دارد، منطقهای است که جسم او در آنجا قرار دارد. چراکه روح مدتی با جسم بوده و اتحادی میان روح و جسم برقرار بوده.
به هر حال جسم شخص معصوم با طهارت و پاکی و در حال ایمان مداوم و محکم بوده، پس اولین توجهی که روح به عالم دنیا دارد، جایی است که جسم ایشان قرار دارد. لذا در روایات میخوانیم که «بر مزار پدر و مادر بروید و در آنجا دعا کنید.» درواقع حضور بر سر مزار خصوصیت و اثری دارد که در جاهای دیگر این تأثیر وجود ندارد.
در مورد ائمه اطهار علیهم السلام نیز همین گونه است. به عنوان مثال در روایات نقل شده که 124 هزار پیغمبر خدا علیهم السلام در شب جمعه به سرزمین کربلا میآیند. درواقع در جایی که جسم مطهر امام حسین علیه السلام قرار دارد، مورد عنایات خاصی است که رسولان الهی علیهم السلام آن نقطه از زمین را به عنوان محل زیارت قرار میدهند؛ بنابراین زیارت از نزدیک، برکات و عنایات خاص بسیاری دارد.
در عین حال، آنچه مهم است اصل زیارت است. به این معنا که اگر امکان زیارت حضوری را پیدا نکرد، از دور زیارت کند. چراکه طبق روایات، زیارت نوعی وفای به عهد است. هر امامی عهدی بر عهده شیعیان خود دارد و تکمیل وفای به عهد در قالب زیارت آن بزرگواران اتفاق میافتد.
پس وفای به عهد کردن در قالب زیارت به این دلیل است که انسان جهتگیری خود را گم نکند. ممکن است کسی نماز بخواند و روزه بگیرد، اما باید دانست این کار را خوارج هم که با اهل بیت علیهم السلام سر و کار نداشتند، انجام میدادند و بر آن تأکید داشتند؛ اما جهتگیری آنها، باطل و پشت به خداوند است. مهم آن است که انسان ولایت داشته و رو به خدا حرکت کند.
داشتن ولایت اهل بیت علیهم السلام و حفظ آن، باعث محفوظ ماندن جهت انسان میشود و زیارت، وفای به عهدی است که جهتگیری را تصحیح و کنترل میکند. از این جهت بسیار مهم است که انسان مقید به زیارت امامان معصوم علیهم السلام باشد.
اولویت آن است که زیارت از نزدیک اتفاق بیفتد، اما اگر امکان آن نبود، ارتباط مداوم برقرار کردن، وفای به عهد اهل بیت علیهم السلام داشتن، جهتگیری صحیح و همراه بودن با ولی خدا علیه السلام فوایدی است که ولو از دور برای انسان به دست میآید.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/