ابواسحاق ابراهیم بن احمد، مشهور به «خَوّاص»، از بزرگان مشایخ صوفیه در قرن سوم هجری قمری است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  بار‌ها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صد‌ها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.

با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


بیشتر بخوانید:

«ابن بُطْلان» طبیب شیرین‌سخن و راوی مصایب روزگار


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.

ابواسحاق ابراهیم بن احمد بن اسماعیل، مشهور به «خَوّاص»، از بزرگان مشایخ صوفیه و از اقران جُنید بغدادی و ابوالحسن نوری در قرن سوم هجری قمری است.

اصل او از سامرا بود و در ری اقامت داشت. برخی نیز گفته‌اند که پدرش از آمل به بغداد رفته بود.

شهرت ابراهیم به «خَوّاص» از این‌رو بوده که با بافتن برگ خرما (خَخوص)، زنبیل می‌ساخته و با فروش آن امرار معاش می‌کرده است. غالباً در سفر بود، ولی سرانجام در ری اقامت گزید و در مسجد جامع همان شهر وفات یافت و در زیر حصار طَبَرَک به خاک سپرده شد. اکثر تاریخ‌نویسان وفات او را ۲۹۱ق نوشته‌اند.

نسب او را در طریقت به سِرّیِ سَقَطی رسانده‌اند. او در آغاز به اکتساب علوم ظاهری اشتغال داشت تا آنکه به سالکی مجذوب برخورد که به او گفت: «تا چند تن و جان خویش در پی تحصیل علوم ظاهری رنجه می‌داری؟ یک چند به اکتساب معارف بکوش و طریق سیر و سلوک بپوی تا به بعضی از مقامات رسی که از حیطه تصور و تقریر بیرون است» و همین سبب تحول درونی او شد و از آن پس به خوّاص شهرت یافت. ابوجعفر خُلدی و سیروانی میهن از شاگردان او بوده‌اند.

ابراهیم در مقام توکل سیر و سلوک داشت. او رزق را قسمت ازلی می‌دانسته است که رنجی بر آن نباید کشید و عمل را فقط در حیطه شریعت و احکام خداوندی جایز و لازم می‌دانست و خارج شدن از «تجرید» و همراهی اسباب و تعلقات را نشان دوگانگی و مجوسیّت می‌دانسته است. ابراهیم در توکّل چنان مقام والایی داشت که او را «رئیس المتوکلین» نیز نامیده‌اند. حکایاتی که از زندگی او نقل شده حاکی از پافشاری او در طریق توکل و تجرید است.

ابراهیم در معاملات و حقایق تصنیف‌هایی داشته و خواجه عبدالله انصاری کتاب اعتقاد او را دیده است؛ ولی امروزه از تصنیفات او چیزی در دسترس نیست و فقط معدودی اشعار عربی او با مفاهیم عارفانه از طریق آثار نخستین مؤلفین صوفیه به ما رسیده است. در میان سخنان او تأکید بر لزوم رعایت شریعت فراوان است. در نظر او هر معرفتی که همراه با شریعت نباشد کفر است.

منبع: آنا

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار