به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، تجربه ثابت کرده همیشه آدمهایی که دور هم مینشینند و فکر میکنند می توانند تصمیم های بهتری بگیرند، برای مثال آدمهایی که هم فکر هستند و یک نقطه مشترک دارند قطعا می توانند به هدفهای بزرگتری اندیشیده و آنها را زودتر محقق کند؛ مانند آدمهایی که یک خط فکری دارند و عضو یک جناح هستند؛ برای مثال آدم هایی که عضو یک حزب هستند.
آدمهایی که عضو یک حزب مشترک هستند همان افرادی هستند که تقریبا ویژگیهای بالا را دارند و از همین رو شاید بد نباشد که نگاهی به اهمیت این موضوع انداخته و نقش آنها را در جامعه امروزی بررسی کنیم.
علی صباغیان کارشناس مسائل سیاسی در تعریف حزب گفته است حزب سیاسی گروهی سازمان یافته است که هدف اصلی آن کسب قدرت سیاسی و مناصب حکومتی برای رهبران و اعضای خود می باشد و معمولاً احزاب سیاسی (Political Party ) که به دلیل نسبتاً نو بودن آن در بین نهادهای سیاسی از سوی دانشمندان سیاسی به عنوان گل سرسبد این نهادها تلقی شده برای متمایز کردن خود از سایر احزاب دارای یک ایدئولوژی (مجموعه ای از ارزش ها و اصول سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) هستند.
رهبران و اعضای احزاب سیاسی با التزام به ایدئولوژی حزب ضمن آن که خود را از سایر احزاب متمایز می کنند، روش اداره جامعه توسط حزب خود را نیز به شهروندان نشان می دهند و به مردم می گویند که چنانچه در انتخابات به اعضای آنها رأی دهند، شیوه اداره امور نیز آن طوری که در اصول سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایدئولوژی این احزاب ترسیم شده، خواهد بود.
محمدجواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در این باره گفته که وقتی در کشور تنوع احزاب وجود داشته باشد انواع تفکر سیاسی در بین مردم شکل می گیرد و منجر به یک رقابت سالم در انتخابات خواهد شد که مهم ترین خروجی آن تربیت کادر سیاسی در بین اقشار مختلف خواهد بود.
حسین کنعانی مقدم دبیر کل حزب سبز هم در تعریف مسئولیت احزاب در کشورمان گفته است: همانطور که امام خمینی (ره) بارها در وصیت نامه شان آوردند و مقام معظم رهبری هم بارها بر آن تاکید کردند، یکی از پایههای مردم سالاری دینی حضور و مشارکت سیاسی مردم در تمام امور کشور است و برای اینکه بتوانیم ساز و کار مناسبی را برای مشارکت سیاسی مردم ایجاد کنیم نهادهای غیر دولتی مانند احزاب در جامعه شکل میگیرند.
او ادامه داد: یک بخش از مسئولیت احزاب موضوع مشارکت در انتخابات است که تمام ساختار نظام مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی با رای مردم شکل میگیرد و این مسئله بسیار مهمی است. اما مسئله بعدی این است که اقشار مختلف خواسته های مختلفی دارند و میتوانند این خواستهها را در احزاب تبدیل به برنامه کنند و اگر خودشان در قدرت قرار بگیرند میتوانند به طور مستقیم آنها را اجرا کنند و اگر هم خودشان در قدرت قرار نگیرند میتوانند با ارائه برنامه به دولت ها و فشار به دولت ها این برنامه ها را اجرایی کنند، به هر حال یکی از برنامه های مهمی که احزاب دارند این هستند که پل ارتباطی مطالبات مردم و حامی آنها هستند.
حال که کارشناسان تا حدودی مسئولیت احزاب را در جامعه روشن کردند شاید از خود بپرسیم که احزاب در ایران چقدر سابقه دارند؟
حسین کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره تاریخ احزاب در ایران گفته است: تجربه تحزب در ایران تازه است و تقریبا میتوان گفت که بعد از انقلاب با توجه به روح قانون اساسی شکل گرفت، اما به نظرم کمی نارس به دنیا آمد. البته قبل از انقلاب هم ما احزابی داشتیم که عمدا ذیل حکومت سلطنتی شکل میگرفتند یا وابسته به قدرت های بیرونی مثل حزب توده یا از جریانهایی بودند که گرایش های ملی و مذهبی داشتند که عمدتا هم پایگاه های چندانی در داخل کشور نداشتند و بخشی هم زیر زمینی فعالیت میکردند.
او ادامه داد: بعد از انقلاب هم چند نوع حزب مثل حزب جمهوری اسلامی شکل گرفت که گستره ملی داشت، اما داشتیم شبیه به یک کشور تک حزبی میشدیم؛ از همین رو نیز امام خمینی با این موضوع مخالفت کردند و بعد هم احزابی شکل گرفتند که بیشتر شکل دولت ساخته بودند، یعنی دولت هایی که به میدان می آمدند تفکرات و اندیشه های سیاسی خود را در یک حزب خلاصه و آن حزب را تربیت کردند تا بتوانند حکومت کنند؛ یک سری احزاب هم در مقاطع مختلف شکل گرفتند که در مقاطع مختلف توانستند تغییراتی انجام دهند، اما به لحاظ اینکه مردم نگاهشان به تحزب نگاه مثبتی نبود آنها هم بعد از مدتی چراغشان خاموش شد و نتوانستند اقدام مثبتی انجام دهند.
اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه اسلامی هم با اشاره به تشکیل حزب جمهوریت به عنوان اولین حزب پس از انقلاب اسلامی گفت: این حزب در ۲۹ بهمن ۵۷ اعلام موجودیت کرد. ترکیب اعضای شورای مرکزی حزب یک ترکیب منسجم حزبی نبود، بلکه یک ترکیب مصلحتی انقلاب بود. بنا بود تا افرادی که به امام خمینی (ره) اظهار ارادت میکنند و در دوران طاغوت نتوانستند با هم ارتباط بگیرند در حزب جمهوری اسلامی جمع شوند و تحت مدیریت موسسین حزب فعالیت کنند. موسسین حزب جمهوری اسلامی عبارت بودند از مرحوم هاشمی رفسنجانی، رهبر معظم انقلاب اسلامی، شهید بهشتی، شهید باهنر و مرحوم موسوی اردبیلی.
کنعانی مقدم تجربه احزاب در ایران را به نوزاد نارسی تشبیه کرده و در نگاه سایر کارشناسان هم گلههایی درباره نگاه به احزاب در ایران مطرح شده و به دلایل مختلفی این موضوع را مطرح کرده و معتقدند که در ایران آنگونه که باید و شاید به احزاب توجه نمیشود.
برای مثال سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در این باره گفته است: بعد از تعطیلی حزب جمهوری اسلامی دیگر حزب قدرتمندی شکل نگرفت؛ البته دو جریان اصلی کشور در مقاطع مختلف از جمله انتخابات در قالب تشکلها و ائتلافها با هم رقابت داشته و لیستهایی ارائه میدهند، اما به معنای واقعی کلمه در این مدت حزبی نداشته ایم که نیروهای شایسته را جذب و با کار آموزشی کادر سازی کند و در انتخابات از آنها حمایت همه جانبه کند و نیز پشتوانه فکری برای نمایندگانش در مجلس و دولت باشد.
دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی بیان کرد: یکی از دلایل ضعف احزاب ، روحیه تکروی در افراد و عدم پای بندی به خرد جمعی و کار گروهی است، لذا در هر جمعی پس از مدتی انشعاب صورت میگیرد و اشکال دیگر این است که هر حزب نیازمند کادر ثابت و نیروهای تمام وقت دارد، که در ایران افراد تشکل، حاضر به وقت گذاری نیستند. نکته دیگر این است که حمایت جدی از سوی دولتها تاکنون وجود نداشته و صرفا از احزاب که خود ساختهاند حمایت کردهاند!
حسینی در پایان افزود: در ۴ دهه گذشته روال بر این بوده که چند ماه مانده به انتخابات، ائتلافها به صورت مقطعی شکل میگیرد و بعد از انتخابات با هر نتیجهای، احزاب و ائتلافها به خواب عمیق زمستانی فرو میروند، در حالی که وقتی یک حزب سیاسی در انتخابات پیروز میشود، باید مواضع و اقدامات اعضای خود را رصد کند و پیگیر مطالبات جدی مردم باشد و نظرات مفید کارشناسی در اختیار آنها قرار داده و در صورت لزوم به آنها تذکر دهد و خطاها را اصلاح و تصحیح کند و اگر در انتخابات با شکست مواجه میشود پس از آسیب شناسی باید بیش از گذشته تلاش کند تا در رقابت بعدی جبران کند نه اینکه دچار انفعال و رخوت شود.
محمد زارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات هم فرد دیگری بود که در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، گفته است که متاسفانه در کشور ما حزب گریزی بسیار است و نهاد حزب گرا در کشور ما وجود ندارد؛ از سویی دیگر هم ما تا الان احزابی نداشتیم که خارج از نهادهای حاکمیتی عمل کند و این مشکلاتی است که احزاب با آن دست و پنجه نرم میکنند؛ علاوه بر این در کشورما احزاب هیچ منبع مالی ندارند و به همین سبب برخی از احزاب به برخی مسائل روی آورده که کارایی حزبی خود را از دست داده اند و به دولتها یا اشخاص وابسته میشوند.
فعال اصلاح طلب علت روی گردانی از احزاب در کشور را اینگونه تشریح کرد: در کشور ما به این سبب حزب گریزی وجود دارد که ردههای بالای نظام یا افراد مختلف به کارکرد حزبی اعتقاد ندارند و این مسئله مشکل ساز است؛ زیرا معتقدم مسئولان باید به این باور برسند که حزب یکی از پایههای دموکراسی و بنیان گذار دموکراسی در هر کشوری است و پایههای روشن فکری، عدالت محوری و مطالبه گری بر این اساس استوار است که متاسفانه در کشور ما به هیچ نحوی قابل اجرا نیست و احزاب هم اکثرا ضعیف شده اند و قدرت مانور در این زمینه را ندارند.
او در پایان خاطر نشان کرد: البته برخی از احزاب هم حزبهای موسمی هستند، یعنی با دولتها میآیند و با دولتها می روند؛ اینها احزابی هستند که به آنها احزاب دولت ساخته میگویند و حضور اینها باعث میشود که حزبهای دیگر سرکوب شوند و نظام هم کارکرد حزبی خود را از دست بدهد.
وهاب عزیزی دبیرکل جهادگران ایران اسلامی در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، هم علت این امر را مشکل فرهنگی دانست و گفت: اعتماد عمومی به کارکرد احزاب در فرهنگ عمومی و حتی فرهنگ سیاسی کشورمان شکل نگرفته است؛ لذا احزاب بر روی کاغذ و آیین نامهها هستند و بیشتر نقش تشریفاتی دارند تا عملیاتی. نه رجال سیاسی احزاب را جدی میگیرند و نه مردم انتظار جدی از احزاب دارند.
دبیرکل جهادگران ایران اسلامی افزود: البته مردم انتظاری از احزاب ندارند، چون احزاب هیچ وقت پاسخگو نبوده اند. معدود کسانی هم که با کمک احزاب به قدرت میرسند برای تداوم حیات سیاسی در اولین اقدام خود منکر وابستگی حزبی میشوند. حتی جایگاه فرهنگی احزاب چنان متزلزل هست که گاهی اعلام استقلال و عدم وابستگی به احزاب تبدیل به ژِست سیاسی شده و در صدر شعارهای انتخاباتی قرار میگیرد. دولتها هم برای خالی نبودن عریضه، چند شعار حمایت از احزاب میدهند تا جای خالی سبد رای خود را با آرای پراکنده احزاب پر کنند.
اما حزب گرایی؛ موضوعی که تا اینجا درباره آن توضیحاتی ارائه شد شاید امری باشد که مانند دو لبه چاقو عمل کرده و ابعاد مثبت و منفی بسیاری دارد؛ امری که کارشناسان در تشریح آن گفته اند حزب گرایی به مشارکت سیاسی مردم کمک میکند و مردم را وارد یک ساختاری میکند که برنامه ریزی و یک پل ارتباطی بین مردم و حاکمیت باشد و اگر این پلها محکم بوده و حضور و مشارکت سیاسی مردم معنا دار باشد نظام را تقویت میکند، اما اگر احزاب دولت ساخته باشند و بیشتر برای تقسیم قدرت فعالیت کنند تا خدمت به مردم، قاعدتا آفت بزرگی است.
و این داستان کوتاهی بود از موضوع حزب و حزب گرایی و اهمیت پرداخت به آن که شاید در جامعه امروز ما کمی مغفول مانده باشد و شاید مسئولیت احزاب بسیار مهمتر از تولد هر یک از آنها باشد؛ تولد هایی که باید به بلوغ برسند تا شاهد به ثمر نشستن آنها باشیم.
فاطمه تورانلو
انتهای پیام/