به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دوران امامت امام صادق (ع)، عصر کشمکش بر سر قدرت، میان بنیامیه و بنیعباس بود. در چنین شرایطی، برخی از شیعیان میپنداشتند که اوضاع برای آغاز قیام آنها فراهم است و باید با حرکتی سریع، غاصبان خلافت را از سریر قدرت به زیر کشند و حق را به حقدار برسانند؛ اما در فضای پرشبهه آن روزگار، مؤمنان بیش از انقلاب با شمشیر به انقلاب فرهنگی نیاز داشتند.
ساختارهای فکری در جامعه اسلامی، هنوز درگیر مباحث غیردینی بود و امام (ع) وظیفه داشت در چنین فضای غبارآلودی، حق را از ناحق، برای دوستداران حقیقت، جدا و ذهن آنها را درباره اوضاعی که در آن قرار داشتند، بیدار کند.
از سوی دیگر، امام صادق (ع) حتی پس از قدرت گرفتن عباسیان، از بیان حق خاندان پیامبر (ص) برای رهبری جامعه اسلامی، در آشکار و نهان، خودداری نمیفرمود و از همنشینی با خلیفه و عمالش، دوری میکرد. منصور که این رویه را برنمیتابید، در جنایتی بزرگ، آن امام همام را به شهادت رساند. آنچه در پی میآید، فرازهایی از کتاب ارزشمند «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)» اثر استاد رسول جعفریان است که در آن، ضمن تشریح سیره مبارزاتی امام صادق (ع)، به تبیین دلایل بیمناکی عباسیان از آن حضرت میپردازد.
انقلاب فرهنگی امام صادق (ع)
سیاست نخست امام صادق (ع) یک سیاست فرهنگی و در مسیر پرورش اصحابی بود که از نظر فقهی و روایی از بنیانگذاران تشیع جعفری به شمار آمدهاند. تلاشهای سیاسی امام در برابر قدرت حاکمه در آن وضعیت، در محدوده نارضایتی از حکومت موجود، عدم مشروعیت آن و ادعای امامت و رهبری اسلام در خانواده رسول خدا (ص) بود.
از نظر امام صادق (ع) تعرض نظامی علیه حاکمیت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم- که مهمترینش کار فرهنگی بود- جز شکست و نابودی نتیجه دیگر نداشت. برای این کار، بهراهانداختن یک جریان شیعی فراگیر با اعتقاد به امامت لازم بود تا بر اساس آن، قیامی علیه حاکمیت آغاز و حصول به پیروزی از آن ممکن باشد؛ وگرنه یک اقدام ساده و شتابزده، نه تنها دوام نمیآورد، بلکه فرصتطلبان از آن بهرهبرداری میکردند؛ چنانکه در جریان حرکتی که زید بن علی و پس از آن یحیی بن زید در خراسان به آن دست زدند، بنیعباس بیشترین بهره را برده و در عمل، خود را به عنوان مصداق شعار «الرضا من آلمحمد» تبلیغ کردند و همراه با این تلاشها، آن عده از طالبیان را که بنا به نقل برخی، به طرفداری از جانشینی ابو هاشم بن محمد بن حنفیه فعال بودند، به قتل رساندند.
نتیجه کار بعدها معلوم شد؛ زیرا فقه جعفری، بنیانگذار تشیع نیرومندی شد که روز به روز اوج بیشتری گرفت؛ اما دیگر جریانهای درگیر با بنیعباس، مانند خوارج که منحصرا در خط سیاست کار میکردند، بعد از مدتی دچار محدودیت فرهنگی شده و کمکم موضع نسبتاً نیرومند خود را از دست دادند و رو به افول گذاشتند. در نتیجه بنیعباس به پیروزی سیاسی- نظامی رسید و زمام امور سرزمینهای پهناور اسلامی را به دست گرفت.
رویارویی با خلیفه جائر
دوره پایانی زندگانی امام صادق (ع) مصادف با دوران حکومت منصور دوانیقی بود. امام صادق (ع) در میان بنیهاشم به عنوان یک شخصیت معنوی منحصر به فرد شناخته میشد. او در زمان منصور، از شهرت علمی برخوردار و مورد توجه بسیاری از فقیهان و محدثان اهلسنت بود. طبیعی بود که منصور با توجه به کینه شدیدی که نسبت به علویان داشت، آن حضرت را به شدت زیر نظر بگیرد و اجازه زندگی آزادانه به او ندهد.
امام صادق (ع) نیز، همانند پدرانش، اعتقاد خود را دایر بر اینکه امامت حق منحصر به فرد او بودهاست و دیگران آن را غصب کردهاند، پنهان نمیداشت و برخورد بعضی از اصحاب او در موضوع «مفترضالطاعه» بودن آن حضرت، نشانگر اعتقاد راسخ شیعه به این امر است. با این حال، فعالیتهای امام (ع) به طور عمده در خفا انجام میگرفت و آن حضرت مکرر اصحاب خود را به کتمان و حفظ اسرار اهل بیت علیهمالسّلام دستور میداد، چنانکه روایات زیادی در این زمینه از آن حضرت نقل شده است.
امام معمولا از رفت و آمد به دربار منصور، جز در موارد خاص، سر باز میزد و به همین سبب هم، از طرف منصور مورد اعتراض قرار میگرفت؛ چنانکه روزی به آن حضرت گفت: چرا مانند دیگران به دیدار ما نمیآیی؟ امام (ع) در جواب فرمود: «لیس لنا ما نخافک من أجله و لا عندک من أمر الآخره ما نرجوک له و لا أنت فی نعمه فنهنّیک و لا تراها نقمه فنعزّیک بها، فما نصنع عندک؟»؛ ما کاری نکردهایم که به خاطر آن از تو بترسیم و از امر آخرت هم، پیش تو چیزی نیست که به آن امیدوار باشیم و این مقام تو در واقع نعمتی نیست که آن را به تو تبریک بگوییم و تو آن را مصیبتی برای خود نمیدانی که تو را دلداری بدهیم؛ پس پیش تو چه کار داریم؟ اینگونه بود که امام (ع) نارضایتی خود را نسبت به حکومت منصور ابراز میداشت، چنانکه با توصیههای سیاسی به افراد، مانند: «ایّاک و مجالسه الملوک»؛ بر تو باد که از همنشینی پادشاهان دوری کنی؛ یاران خود را نیز از همنشینی سلاطین بر حذر میداشت.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/