به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، خانه موسیقی در سال ۱۳۷۹ به ثبت رسیده است. خانهای که یک تشکل حمایتی برای هنرمندان عرصه موسیقی به حساب میآید.
روابط عمومی خانه موسیقی در توضیح این نهاد در وب سایت رسمی اش نوشته است:
«خانه موسیقی به عنوان تشکیلات صنفی، غیردولتی و غیر سیاسی کلیه هنرمندان دست اندر کار موسیقی در رشتههای مختلف است که به انگیزه حفظ، گسترش، اعتلا، اشاعه و معرفی موسیقی و موسیقی دانان ایرانی بر مبنای اصول فرهنگی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تاسیس شده است.»
اهداف خانه موسیقی:
• حفظ میراث هنری ایران در بخش موسیقی
• ارتقای کیفی و رشد ارزشهای معنوی موسیقی ایرانی مبتنی بر فرهنگ ملی
• حمایت از حقوق قانونی و معنوی موسیقی دانان در نقاط مختلف ایران در زمینههای مختلف
بیشتر بخوانید: خواننده دهه هفتادی که پدربزرگش اذانگو است/ انتقاد از سبک موسیقی برخی خوانندگان
حالا باید دید چقدر از این وظایف را خانه موسیقی انجام داده است و چقدر به اهداف خود رسیده یا به آن نزدیک شده است. با کمی جست و جو در اینترنت و بررسی فعالیتهای این نهاد به نکات جالبی دست پیدا میکنیم.
نخست اینکه خانه موسیقی فقط پای ثابت فعالیتهای اعتراضی است. چند سال پیش پس از آنکه کنسرت شهرام و حافظ ناظری در یکی از شهرستانها لغو شد، خانه موسیقی بلافاصله جلسهای برگزار کرد و نسبت به لغو کنسرتهای موسیقی اعتراض خود را مطرح کرد. دقیقا این اتفاق زمانی رخ داد که موج اعتراضات حتی در رسانههای ضد ایرانی نسبت به برگزاری کنسرتها شکل گرفته بود.
نه فقط در این اتفاق بلکه در بسیاری موارد، خانه موسیقی پای ثابت بیانیههای اعتراضی و فعالیتهای اپوزیسیونی در حوزه هنر است. کافی است عبارت اعتراض خانه موسیقی را در گوگل سرچ کنید؛ با سیلی از بیانیههای اعتراضی مواجه میشوید.
رفتن در جبهه قشر معترض و بازی در زمین پرهیجان شِکوه و شکایت، کاری است که انجام آن را مسئولان خانه موسیقی خیلی خوب بلد هستند. البته صدور بیانیههای ابراز همدردی برای درگذشت فعالان عرصه موسیقی را هم به فعالیتهای جانبی و سمبلیک خانه موسیقی اضافه کنید.
جدیدترین مدل از فعالیتهای اعتراضی خانه موسیقی اعتراض به تخریب خانه پدری پرویز مشکاتیان بود. در بخشی از این بیانیه آمده است: «متاسفانه با سوءتدبیر مدیران این خانه ارزشمند در حالی که به ثبت ملی رسیده بود در میانه چند روز تعطیل رسمی تخریب شد و یکی از مکانهای ارزشمند فرهنگی که میتوانست به یک قطب فرهنگی، هنری و گردشگری نیشابور مانند مقبره بزرگانی، چون خیام، عطار، کمال الملک و ... تبدیل شود، تخریب گردید. خانه موسیقی ایران در پایان ابراز امیدواری میکند متولیان فرهنگی شهر نیشابور در صدد جبران این خسارت به پیکره فرهنگ و هنر کشور برآیند.»
سوال اینجاست که وقتی خانه موسیقی در نقش سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ظاهر میشود و در حیطهای که ارتباطی با این تشکل ندارد، ورود میکند، آیا خود حقوق پایمال شده هنرمندان در برگزاری کنسرت و تولید آهنگ یا حتی تولید ساز را جبران میکند یا خیر؟!
چگونه است که به جای رسیدگی به مشکلات هنرمندان که برخی در فقر مطلق روزگار سپری میکنند، خانه موسیقی درباره همه موضوعات حتی سقوط هواپیمای اوکراینی اظهار نظر و ابراز همدردی میکند، اما فعالیت خاصی در حیطه وظایفش انجام نمیدهد. واقعا جای سوال دارد که چرا در اجرای قانون کسر مالیات ۱۰ درصدی از درآمد کنسرتها، خانه موسیقی هیچ فعالیت نتیجه بخشی انجام نداد.
نکته قابل توجه دیگر در این بین، حمید نوربخش مدیر خانه موسیقی است. خوانندهای که چند دوره دبیر جشنواره موسیقی بوده است. نوربخش در دورههای قبل از فعالیتش در جشنواره موسیقی، به مدیران جشنواره انتقادات تندی مطرح میکرد. اما وقتی نوربخش دبیر جشنواره فجر شد، اتفاق خاصی در این فستیوال نیفتاد. حتی اجراهای بخش پاپ جشنواره نیز مانند سالهای قبل پررنگ برگزار شد. سبکی که همیشه مورد نکوهش نوربخش بوده است.
بیشتر بخوانید: اعتراضهایی که همیشگی نیست/ فقط شکوه و شکایت از مافیای موسیقی دردی را دوا نمیکند/ آقایان مرد عمل میخواهیم!
حالا بیایید به همان اهداف و افقهای دید خانه موسیقی با مدیریت حمید نوربخش برگردیم؛ یعنی حمایت از فعالان عرصه هنر. هدفی که اینگونه عنوان شده است: «حمایت از حقوق قانونی و معنوی موسیقی دانان در نقاط مختلف ایران در زمینههای مختلف موسیقی.»
در همین رابطه با سامان احتشامی موزیسین و نوازنده مشهور پیانو گفت و گو کردیم؛ کسی که آثار فراوانی را تولید کرده و با بسیاری از خوانندگان مشهور همکاری داشته است.
احتشامی درباره خانه موسیقی به خبرنگار ما گفت: شاید باورتان نشود، اما حتی آدرس خانه موسیقی را هم بلد نیستم؛ چون هیچ وقت به آنجا نرفته ام. بیش از ۱۵ سال پیش از ما دعوت کردند که عضو این تشکل شویم. به ما گفتند ما را بیمه میکنند. من عضو خانه موسیقی شدم، اما ترجیح دادم خودم، خودم را بیمه کنم. پس از این همه سال هنوز نفهمیدم کار خانه موسیقی چیست؛ برای چه به وجود آمده و در این سالها چه میکند.
وی افزود: نمیدانم صحبت هایم را چگونه مطرح کنم که دوستان ناراحت نشوند. اما اگر مثلا روزی مشکل روحی-روانی برایم پیش بیاید، نمیدانم خانه موسیقی توانایی حمایت از من را دارد یا نه؟ اصلا نمیدانم توانایی حمایتی خانه موسیقی در چه اندازه است. مثلا میدانم دفتر موسیقی مجوز آثار هنرمندان را صادر میکند، اما نمیدانم خانه موسیقی دقیقا چه کار میکند. البته این را میدانم که خیلی از فعالان عرصه هنر از طریق این تشکل بیمه شدند. ولی من تنها حضورم در خانه موسیقی مربوط به یک دوره جشن خانه موسیقی است که برای اجرای یک قطعه با پیانو به محل برگزاری مراسم رفتم. مطمئنم بسیاری از هنرمندان به خانه موسیقی نمیروند. خانه موسیقی یعنی محل تجمع هنرمندان که بتوانند معضلات موسیقی را بشناسند و حل کنند. اگر هم جلسهای در خانه موسیقی وجود داشته خروجی از آن دیده نشده است.
احتشامی در پایان گفت: یکبار مشکلی برای کمرم به وجود آمد و برای ام. آر. آی به بیمارستان رفتم. آن زمان هزینه درمانم ۱۴۰ هزار تومان میشد و که بیمه فقط ۱۰ هزار تومان آن را تقبل میکرد. بیمه هنرمندان حمایت چندانی از هنرمندان نمیکند.
علاوه بر این مشکلات، هنوز راهکاری برای حل معضل نبود امنیت شغلی هنرمندان از سوی خانه موسیقی تدبیر نشده است.
علیرضا میرآقا موزیسین و نوازنده در این خصوص به خبرنگار ما گفت: نهادی به نام خانه موسیقی وجود دارد که ما سالی یک بار عضو آن میشویم و حق عضویت میدهیم. به عنوان یک عضو پیوسته نمیدانم در آنجا چه میگذرد؛ اگر حق و حقوق من پایمال شود و به آنجا مراجعه کنم، حق و حقوق من پس گرفته میشود یا خیر؟
وی افزود: بیمهای وجود ندارد. البته کسی که عضو خانه موسیقی باشد بیمه است، ولی کسی که امکان عضو شدن نداشته باشد، بیمه ندارد. به هرحال شغل ما بسیار نا امن است. وقتی امنیت شغلی نداریم و نمیتوانیم حداقلهای زندگی مان را تامین کنیم، پس جایگاه مناسبی هم نداریم.
حال باید منتظر ماند و دید خانه موسیقی تا چه زمان این رویه را ادامه میدهد و نسبت به وظایف خود بی توجه میماند.
انتهای پیام/