به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تفکر مادیگری گرچه درطول تاریخ بشریت به شکلهای مختلف یافت میشود اما پیدایش این مکتب نوعاً در جهان غرب بوده که در قرون هفده و هجده، مکتبی به نام ماتریالیسم شکل گرفت که البته دلائل متعددی برای بروز و ترویج آن مطرح شده و از نقش کلیسا و نارسائی مفاهیم فلسفی غرب تا راحت طلبی و تکلیفگریزی را شامل میشود که در این مقال نمیگنجد... و اما اصل ماجرا چه بود؟
گنجینهای که حدود یک دهه پیش در کوههای راکی آمریکای شمالی مخفی شده بود، پیدا شد.
فردی به نام «فارست فن» ۱۰ سال پیش گنجی مملو از آثار و جواهرات هنری و تجسمی ارزشمند باستانی از جنس طلا در رشته کوههای راکی پنهان میکند و بعد با انتشار سرنخهایی در اینترنت از مردم میخواهد تا آن را برای خود بیابند و باعث میشود هزاران نفر برای یافتنش سر به کوه و بیابان بگذارند که در این میان چهار نفر نیز جان خود را ازدست میدهند.
صندوقچه برنزی مملو از آثاری که علاوه بر ویژگیهای تجسمی و هنری، شامل طلا و جواهراتی به ارزش بیش از یک میلیون دلار بودند در کوههای راکی کشف شد.
«فارست فِن» ۸۹ ساله روز یکشنبه در مصاحبه با «سانتافه نیو مکزیکن» گفت: مردی که نخواست نامش فاش و منتشر شود چند روز پیش محل اختفای گنجینهای از آثار هنری عتیقه را که من ۱۰ سال پیش در رشته کوه راکی پنهان کردم یافته و عکسی که از گنجینه گرفته، ادعای اولیه او را کاملا تایید می کند.
فارست فن سرنخهایی را به همراه یک شعر ۲۴ سطری با عنوان «هیجان تعقیب» که در سال ۲۰۱۰ در زندگینامهاش منتشر شده بود را برای یافتن گنج به صورت آنلاین منتشر کرد.
او در مورد پنهان کردن و یافتن این گنج گفت: این صندوقچه در بخشی از کوههای راکی با پوشش گیاهی و جنگلی متراکم بود، جایی که من بیش از ۱۰ سال پیش آن را پنهان کردم و جالب اینکه به خاطر بافت یخ و برف رونده این سرزمین انتظار میرفت مقداری جابجا شده باشد ولی دقیقا در همان نقطه بود.
فارست فن گفت که این مرد هنوز مکان دقیق گنج را آشکار و منتشر نکرده است. من این شخص را که گنج را پیدا کرده نمیشناسم اما شعری که در کتابم بود، او را به این نقطه ارزشمند راهنمایی کرد.
فارست فن سرنخهایی را به همراه یک شعر ۲۴ سطری با عنوان «هیجان تعقیب» که در سال ۲۰۱۰ در زندگینامهاش منتشر شده بود را برای یافتن گنج به صورت آنلاین منتشر کرد.
نقشه حدود منطقه اختفای صندوقچه سکههای طلا و جواهرات که با سرنخها و شعری ۲۴ بیتی میتوانست جوینده را به محل اختفا رهنمون شود.
صدها هزار نفر از دورترین نقاط گوشه و کنار بخش غربی ایالات متحده برای یافتن صندوقچه برنزی که میدانستند مملو از سکههای طلا، جواهرات و دیگر اشیاء ارزشمند است، به تکاپو و جستجو شتافتند. در این راه بسیاری کار و اشتغال خود را رها کردند و بسیاری نیز تمام پسانداز خود را خرج و هزینه یافتن این گنج کردند. دست کم در این میان ۴ نفر جان خود را در راه رسیدن به گنج از دست دادند.
یکی از جان باختگان جوینده گنج مذکور
فن که خود در سانتافه زندگی میکند گفت که صندوقچه گنجش را برای بیش از یک دهه مدام از صدها سکه نادر طلا و قطعات و اشیاء هنری از جنس طلا پر کرده بود. از طلاهایی با چهره حیوانات پیش از کشف کریستوف کلمب، آیینههای ماقبل تاریخ طلاکاری شده، رخهای حکاکی شده چین باستان از جنس سنگ یشم و جواهرات عتیقه و یاقوت سرخ و زمرد سبز، ازجمله محتویات این گنجینه هستند.
یکی از جان باختگان جوینده گنج مذکور
در این راه بسیاری کار و اشتغال خود را رها کردند و بسیاری نیز تمام پسانداز خود را خرج و هزینه یافتن این گنج کردند. دست کم در این میان ۴ نفر جان خود را در راه رسیدن به گنج از دست دادند.
«فارست فن» گفته که هدفش از این گنج این بوده که مردم را به طبیعت و حیات وحش بکشاند و به آنها فرصتی بدهد تا از یکی از قدیمیترین روشهای سفر برای رسیدن به ثروت و گنج تهییج شوند.
یکی از جان باختگان جوینده گنج مذکور
فن گفت که وزن صندوقچه برنزی خالی ۹ کیلوگرم و وزن طلا و جواهر محتوای آن ۱۰ کیلوگرم بوده است. او که صاحب این صاحب گنج و ایده یافتنش بوده طی دو سفر آن را در مکان مورد نظر مخفی کرده بود.
یکی از جان باختگان جوینده گنج مذکور
فن در پاسخ به این سوال که الان چه احساسی دارید که یک نفر بالاخره توانست گنج شما را پیدا کند؟ گفت: نمیدانم، نیمی از احساسم شادی از یافتن گنج است و نیمی دیگر غم به پایان رسیدن این تب و تاب و تعقیب و جستجو.
او در وبسایت خود گفت: به هزاران نفری که در این کاوش و جستجو شرکت کردند تبریک میگویم و امیدوارم که همچنان مجذوب وعده دیگر اکتشافات شوند.
در این موضوع تنها چیزی که متاسفانه بهای چندانی به آن داده نشده مرگ چهار نفر از جویندگان این گنج است. امروزه رویای آمریکایی یا همان «American dream» که بر مبنای تفکر امپریالیستی و ملغمهای از تفکر ماتریالیستی بنا نهاده شده، آرمانهای انسانی را به فرودستترین مراتب سوق داده است. اینجا انسان «به ما هُوَ انسان» معنایی ندارد. مادامیکه بحث پنهان و آشکار شدن گنجی مادی به میان میآید در نهایت باز همان گنج اهمیت مییابد و بیشتر سطور را به خود اختصاص میدهد و تفکر آمریکایی میگوید همان یک سطر برای چهار نفر که جان خود را از دست دادهاند کفایت میکند. اینجا «نابرده رنج نهتنها گنج میسّر نمیشود» بلکه از جان خود برای هدفی کاملا مادی میگذرد. گنجی که اگر ماندنی بود، به ما نمیرسید.
منبع: فارس
انتهای پیام/