به گزارش حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی طی یادداشتی با بیان اینکه تا کنون شاهد ۴ دهه برجسته در توانمند سازی نظام اسلامی از مسیر هدایتهای رهبری و حکمت ورزی برای صیانت از عظمت اسلام، مسلمانان و ملت شریف ایران و توانمند سازی کشور در خلق ارزشهای بزرگ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و البته قدرت نظامی و شکل گیری قوت و قدرت ایران اسلامی بوده ایم پیشنهاد کرد که شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه آتی نسبت به تصویب و نامگذاری روز ۱۴ خرداد به عنوان "روز ملی حکمت، رهبری و توانائی" در تقویم رسمی کشور اقدام کند.
متن کامل این یادداشت در ذیل آمده است:
بسمه تعالی
نظامهای سلطه گرا و استعمارگر از ظرفیتهای نظام تجدد برای توسعه سلطه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در قالب سبک زندگی مدرن، نظام شهرسازی و معماری پر جاذبه، نظامهای فکری و آموزشی خاص، حتی تغییر در نظام زبانی و فکری جوامع، حس خود شرمندگی، از خود گریزی، سنت ستیزی و اثبات خود از طریق عضویت در نظام فکری و فرهنگی مدرن، جوامع اسلامی و جهان غیر غرب را در مسیر مدرن شدن و البته غربی شدن قرار دادند و طی دو قرن حتی مبارزات ملتها با نظامهای سلطه را در ساختارهای خاص تعریف کردند تا دوام و قوام آن شکننده و ناپایدار باشد.
آنها به گونهای پیچیده کشورهای اسلامی را در مسیر از خودگریزی و دیگری پرستی سوق دادند و در یک فرآیند مکانیکی از دافعههای مبدا و جاذبههای مقصد استفاده کردند تا "جوامع رویایی غرب" را به عنوان آرزوی اجتماعی و جوامع دیگر را به عنوان "جوامع خراب و آزار دهنده" باز نمایی کنند. مشخصه جوامع رویایی، حکمرانی خوب، نظام عادلانه حمایت از افراد کم درآمد، تامین کننده حقوق فردی و اجتماعی، روابط آزاد اجتماعی و تامین کننده همه لذتهای ذهنی و جنسی که پوسته ظاهری این جوامع را تشکیل میداد، ولی در لایههای پنهان جوامع سرمایه داری با فاصله اجتماعی بزرگ، به هم ریختگی وضعیت خانواده و هرج و مرج روابط جنسی، تجاری شدن بدن و شان انسانی، فراوانی قمار و اعتیاد، تبعیض اجتماعی نهادینه سفید پوستان نسبت به رنگین پوستان وجود داشت.
مشخصه جوامع خراب و آزار دهنده، حکومتهای ضعیف و خودکامه و وابسته، فقر فراگیر، خراب بودن منظر شهری، عدم توسعه یافتگی راهها و نظامهای حمل و نقل، ضعیف بودن خدمات بهداشت و درمان، نظامهای آموزشی ضعیف، هرج و مرج اجتماعی، فقدان نهادهای خدماتی قدرتمند و کم بهره بودن از آزادی اجتماعی و از هم مهمتر ضعیف بودن نهادهای حقوقی و به انحراف کشاندن تعالیم دینی در شکل دین مناسبتی و دین بدون برنامه و مداخله اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و از همه مهمتر فساد و بی عدالتی نهادینه بود.
در مقایسه بین به ظاهر جامعه رویایی غرب و جامعه خراب و آزار دهنده، روحیه اعتماد به نفس فردی و اجتماعی و ملی و منطقهای دچار تخریب اساسی شد. ادبیات، سینما، موسیقی و همه ظرفیتهای بازنمائی رسانهای نیز این تمایز را برجسته کرد و به نوعی حس "ما نمیتوانیم" و "آنها میتوانند" را در میان جوامع اسلامی و بسیاری از جوامع غیر غربی تقویت کرد.
از سوی دیگر تمایل به رفتن به سمت جامعه برتر (جامعه رویایی غرب) و گریز از جامعه خراب و آزار دهنده، مسیرهای مدرن شدن و غربی شدن به عنوان توسعه یافتگی و مسیرهای دین گرایی و سنت گرایی به عنوان عقب افتادگی و بازگشت به قهقرا به نمایش گذاشته شد. بدیهی و روشن است که منظور از این بیان و این نگاه، رد کردن همه پدیدههای مدرن که البته محصول تلاش فاخر و تمدنی اندیشمندان است، نیست، بلکه آن وجهی از تجدد و جامعه مدرن مذموم است که منشاء دوری از خدا و یا تقویت کننده فساد و عقب افتادگی معنوی میشود. در واقع تجدد در نگاه جامعه و الهی پیشرفت قابل فهم و قابل بهره برداری است، ولی به عنوان یک منبع برای سلطه فرهنگی و توسعه سکولاریسم امری خطرناک و مسئله آفرینی است و رشد را تبدیل به یک پدیده ناهمگون و کاریکاتوری میکند.
در چنین شرایطی، نهضت امام خمینی (ره) با نگاه تحقیر آمیز به نظامهای سرمایه داری و سلطه گر غرب و با استفاده دقیق از خلاء توجه به زندگی کامل و کمال در زندگی و با تکیه بر قدرت ارزش آفرین اسلام، معنای "ما میتوانیم از یک زندگی پاک (حیات طیبه) برخوردار شویم" ظهور پیدا کرد. امام خمینی (ره) به عنوان روند ساز جدید تاریخ بشر وارد میدان شد و در دوره حاکمیت کمونیست و نظامهای لائیک سرمایه داری که به نوعی دوره پایان دین و دین گرایی را رقم زده بودند، اسلام ناب محمدی به عنوان منبع اصلی تحول نگرشی، تغییر در رژیمهای تحمیلی و تغییرات نظام ارتباطی با دنیای غرب را به وجود آورد.
سه دهه رهبری حکیمانه و به تعبیر امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف تلاشهای "متفکر و دانشمند" حضرت آیه الله خامنهای با تاکید بر سه رویکرد اساسی ۱) استقلال گرایی، ۲) تمدن آفرینی نوین اسلامی، ۳) رسوا سازی جهان غرب و در راس آنها آمریکا و نظام صهیونیزم بین الملل، "ما میتوانیم" را به منصه ظهور گذاشت. امروز در صحنه نظامی، سیاسی، اقتصادی و از همه مهمتر نخبگانی و دانشی، جمهوری اسلامی ایران، به مرحله بازدارندگی رسیده است و در عرصه فرهنگی به صورت نسبی "قدرت فرهنگ اسلامی – ایرانی" و "قدرت فرهنگ مقاومت اسلامی" شکل گرفته است و به طور حتم برتری در حوزه اقتصادی موجب نهادینه شدن "قدرت بزرگ اسلامی ایرانی و قدرت بزرگ مقاومت اسلامی" خواهد شد.
طی این مسیر با نگاه حکیمانه، منسجم، هدفمند، راهبردی، تحول گرا امام خامنهای که از خصوصیات بارز ایشان، نگرش الهی، شجاعت و حماسه آفرینی معطوف به عقلانیت الهی و برخوردار از نگاه عمیق به آینده جهان است که زمینههای چرخش تاریخ و شکل گیری روندهای جدید مبتنی بر نگاه تمدنی اسلامی را فراهم آورد. نگاه دور نگر ایشان در گام دوم انقلاب و محورهای راهبردی هفت گانه که بهره گیری از آنها موجب دست یافتن به جایگاه قدرت اول جهانی ایران اسلامی در چهار دهه آینده خواهد شد، را فراهم آورد.
اینجانب به عنوان یک محقق و علاقهمند به علم و دانش، بر این باور هستم که حریت و آزداگی، در جدا شدن از نظام اسلامی و نظام ارزشمند حکمرانی فاخر تمدنی و اسلامی نیست، که متاسفانه این روزها به عنوان یک ارزش فکری و اجتماعی ترویج میشود. حریت و شجاعت، نگاه تحولی و ظرفیت ساز برای استقرار نظام اسلامی و در محور کانونی آن توجه به تقویت پیوند بین مردم و رهبری حکیم و فاخر جمهوری اسلامی ایران و تقویت انسجام و سرمایه اجتماعی است. ما میتوانیم را باید طراحی کرد و با خدا باوری و خود باوری، رسیدن به آن را محقق کرد.
باید توجه داشت که "سکولاریسم خاموش" که در نظام فرهنگی و سیاسی غرب، پنهان شده است و در بعد دیگر لائیتیسه کردن جامعه به معنای جدا کردن دین از نگرش ارزشی و عملی جامعه، توسعه کفرگوئی و کفرگرائی، ترویج نسبیت گرائی مطلق که خود گرفتار یک تناقض درونی است، سرایت دادن تکثر فرهنگی اجتماعی به مشروعیت بخشی به تکثرگرایی دینی، منجر به ضعیف کردن جامعه و پیوند جامعه با اسلام و رهبری شده است که نیازمند فهم عمیق و دقیق روشهای مرموز و جبران خلاءهای ایجاد شده هستیم.
یکی از القائات نظامهای ظالمانه طاغوتی جهان که تجربه به انحراف کشاندن انقلابهای جهان را در کارنامه دستگاههای امنیتی و فکری خود دارند، ایجاد شکاف بین مردم و رهبری و کاهش احساس عضویت، اعتماد و امید ملی است و از آنطرف قدرت و قوت ملتها و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران برخواسته از ارتباط عمیق و فراگیر مردم، جامعه فکری و روشنفکران با رهبری حکیم و الهی است که لازم است بر آن تاکید و فضای شکرانه این نعمت را فراهم آورد.
زیبنده است که ۱۴ خرداد را به عنوان "روز ملی حکمت، رهبری و توانائی" نام گذاری کنیم و در این روز مهم تاریخی که پیوستگی ارزشهای انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرده است، توانمند ها، حکمت و ظرفیتهای روندسازی و تحولهای بزرگ این دوران، برجسته شود. تا کنون شاهد ۴ دهه برجسته در توانمند سازی نظام اسلامی از مسیر هدایتهای رهبری و حکمت ورزی برای صیانت از عظمت اسلام، مسلمانان و ملت شریف ایران و توانمند سازی کشور در خلق ارزشهای بزرگ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و البته قدرت نظامی و شکل گیری قوت و قدرت ایران اسلامی بوده ایم. این روز یادآور توانمندیهای مقاومت اسلامی در ایران و جهان و توانائیهای رهبری و امت رهبری است.
انتخاب این روز ملی، محملی است برای مرور توانائیهای حکمت آموز، یادآوری شکوه و عظمت رهبری و ملت شریف ایران و تجدید عهد امت و امام و نا امید کردن دشمنان انقلاب که طی این چهل و یک سال همواره در ایجاد گسست فرهنگی، ایجاد فاصله بین رهبری جانباز و دلسوخته، فداکار و وفادار با ملت شریف ایران و خصوصا به شهدا، و جانبازان و ایثار گرانی که از جان و مال و آبرو و فرصت زندگی گذشتند تا حریت و آزادی، استقلال و عظمت ملت شریف ایران تامین شود. امیدوارم شورای عالی انقلاب فرهنگی که اهمیت این امر را به خوبی میشناسد، در جلسه آتی و طی مسیر شورای فرهنگ عمومی نسبت به تصویب و تثبیت این روز مهم ملی و البته اثر گذار جهانی، اقدام کنند.
به لطف خدا، با تدبیر رهبری، از خود گذشتگی شهدا و صدیقین، جهاد گسترده و فراگیر دانشمندان ایرانی و همه ملت شریف ایران در نقطه اوج گرفتن قرار گرفته ایم و نیازمند گام دوم تحول و اقتدار هستیم تا امانت را به دست صاحب الامر بسپاریم و ذیل پرچم اقتدار جهانی امام زمان، فضای آرامش و صلح برای همه مردم جهان فراهم شود.
انتهای پیام/