فایل صوتی تلاوت سوره صافات با صدای محمد صدیق منشاوی را اینجا دریافت کنید.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره «صافات» سی و هفتمین سوره قرآن است و در جزء بیست و سوم آن قرار دارد.

این سوره درباره توحید، تهدید مشرکان و بشارت مؤمنان سخن می‌گوید و داستان ذبح اسماعیل و بخشی از تاریخ زندگی پیامبران الهی مانند حضرت نوح (ع)، ابراهیم (ع)، اسحاق (ع)، موسی (ع)، هارون (ع)، الیاس (ع)، لوط (ع) و یونس (ع) در آن آمده است.

از آیات مشهور این سوره آیه «سَلَامٌ عَلَی إِلْ یاسِینَ» است که به صورت «آلْ یاسِینَ» نیز خوانده شده و گفته شده منظور از آل‌یاسین، اهل بیت پیامبرند.

امام صادق (ع) درباره فضیلت خواندن سوره صافات می‌فرماید: اگر کسی هر جمعه سوره صافات را بخواند، از هر آفتی در امان خواهد بود و در دنیا بلا‌ها از او دفع می‌شود و روزی او در دنیا به بیشترین حد ممکن خواهد رسید و شیطان هیچ آسیبی به مال و فرزندان و بدنش نخواهد رساند و اگر در شب یا روزی که این سوره را خوانده بمیرد، شهید مبعوث خواهد شد و خداوند او را همراه شهدا به بالاترین درجه بهشت وارد خواهد کرد.

فایل صوتی تلاوت سوره صافات با صدای محمد صدیق منشاوی

متن سوره صافات همراه با ترجمه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا ﴿١﴾

سوگند به صف بستگان که صفى با شکوه بسته‌اند (۱)

فَالزَّاجِرَ‌اتِ زَجْرً‌ا ﴿٢﴾

و به زجرکنندگان که به سختى زجر مى‌کنند (۲)

فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرً‌ا ﴿٣﴾

و به تلاوت‌کنندگان آیات الهى! (۳)

إِنَّ إِلَـٰهَکُمْ لَوَاحِدٌ ﴿٤﴾

که قطعا معبود شما یگانه است! (۴)

رَّ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْ‌ضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ رَ‌بُّ الْمَشَارِ‌قِ ﴿٥﴾

پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن دو است و پروردگار خاورها! (۵)

إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ﴿٦﴾

ما آسمان این دنیا را به زیور اختران آراستیم! (۶)

وَ حِفْظًا مِّن کُلِّ شَیْطَانٍ مَّارِ‌دٍ ﴿٧﴾

و آن را از هر شیطان سرکشى نگاه داشتیم! (۷)

لَّا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَ یُقْذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾

به طورى که نمى‌توانند به انبوه فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سوى پرتاب مى‌شوند (۸)

دُحُورً‌ا ۖ وَ لَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾

با شدت به دور رانده مى‌شوند و برایشان عذابى دایم است (۹)

إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾

مگر کسى که از سخن بالاییان یکباره استراق سمع کند که شهابى شکافنده از پى او مى‌تازد! (۱۰)

فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا ۚ إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ ﴿١١﴾

پس،  از کافران بپرس: آیا ایشان از نظر آفرینش سخت‌ترند یا کسانى که در آسمانها خلق کردیم؟ ما آنان را از گِلى چسبنده پدید آوردیم (۱۱)

بَلْ عَجِبْتَ وَ یَسْخَرُ‌ونَ ﴿١٢﴾

بلکه عجب مى‌دارى و آنها ریشخند مى‌کنند! (۱۲)

وَ إِذَا ذُکِّرُ‌وا لَا یَذْکُرُ‌ونَ ﴿١٣﴾

و چون پند داده شوند عبرت نمى‌گیرند (۱۳)

وَ إِذَا رَ‌أَوْا آیَةً یَسْتَسْخِرُ‌ونَ ﴿١٤﴾

و چون آیتى ببینند به ریشخند مى‌پردازند! (۱۴)

وَ قَالُوا إِنْ هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ ﴿١٥﴾

و مى‌گویند: این جز سحرى آشکار نیست (۱۵)

أَإِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَ‌ابًا وَ عِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿١٦﴾

آیا چون مردیم و خاک و استخوانهاى خُرد گردیدیم آیا راستى برانگیخته مى‌شویم؟ (۱۶)

أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿١٧﴾

و همین طور پدران اوّلیه ما؟! (۱۷)

قُلْ نَعَمْ وَ أَنتُمْ دَاخِرُ‌ونَ ﴿١٨﴾

بگو: آرى! در حالى که شما خوارید! (۱۸)

فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَ‌ةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ یَنظُرُ‌ونَ ﴿١٩﴾

و آن تنها یک فریاد است و بس! و بناگاه آنان به تماشا خیزند! (۱۹)

وَ قَالُوا یَا وَیْلَنَا هَـٰذَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿٢٠﴾

و مى‌گویند: اى واى بر ما! این است روز جزا! (۲۰)

هَـٰذَا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنتُم بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿٢١﴾

این است همان روز داورى که آن را تکذیب مى‌کردید! (۲۱)

احْشُرُ‌وا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ أَزْوَاجَهُمْ وَ مَا کَانُوا یَعْبُدُونَ ﴿٢٢﴾

کسانى را که ستم کرده‌اند با همردیفانشان و آنچه غیر از خدا مى‌پرستیده‌اند (۲۲)

مِن دُونِ اللَّـهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطِ الْجَحِیمِ ﴿٢٣﴾

گرد آورید و به سوى راه جهنم رهبرى‌شان کنید! (۲۳)

وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ ﴿٢٤﴾

و بازداشتشان نمایید که آن‌ها مسؤولند! (۲۴)

مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾

شما را چه شده است که همدیگر را یارى نمى‌کنید؟! (۲۵)

بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿٢٦﴾

نه!بلکه امروز آنان از در تسلیم درآمدگانند! (۲۶)

وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿٢٧﴾

و بعضى روى به بعضى دیگر مى‌آورند و از یکدیگر مى‌پرسند! (۲۷)

قَالُوا إِنَّکُمْ کُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ ﴿٢٨﴾

و مى‌گویند: شما ظاهرا از در راستى با ما درمى‌آمدید و خود را حق به جانب مى‌نمودید! (۲۸)

قَالُوا بَل لَّمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿٢٩﴾

متهمان مى‌گویند: نه! بلکه با ایمان نبودید (۲۹)

وَ مَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ ۖ بَلْ کُنتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ ﴿٣٠﴾

و ما را بر شما هیچ تسلطى نبود بلکه خودتان سرکش بودید (۳۰)

فَحَقَّ عَلَیْنَا قَوْلُ رَ‌بِّنَا ۖ إِنَّا لَذَائِقُونَ ﴿٣١﴾

پس فرمان پروردگارمان بر ما سزاوار آمد ما واقعا باید عذاب را بچشیم! (۳۱)

فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ ﴿٣٢﴾

و شما را گمراه کردیم زیرا خودمان گمراه بودیم! (۳۲)

فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِ‌کُونَ ﴿٣٣﴾

پس در حقیقت آنان در آن روز در عذاب شریک یکدیگرند! (۳۳)

إِنَّا کَذَٰلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِ‌مِینَ ﴿٣٤﴾

آرى ما با مجرمان چنین رفتار مى‌کنیم! (۳۴)

إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا اللَّـهُ یَسْتَکْبِرُ‌ونَ ﴿٣٥﴾

چرا که آنان بودند که وقتى به ایشان گفته مى‌شد: خدایى جز خداى یگانه نیست تکبر مى‌ورزیدند! (۳۵)

وَ یَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِ‌کُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ﴿٣٦﴾

و مى‌گفتند:آیا ما براى شاعرى دیوانه دست از خدایانمان برداریم؟! (۳۶)

بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْ‌سَلِینَ ﴿٣٧﴾

ولى نه! او حقیقت را آورده و فرستادگان را تصدیق کرده است (۳۷)

إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ ﴿٣٨﴾

در واقع شما عذاب پر درد را خواهید چشید! (۳۸)

وَ مَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٣٩﴾

و جز آنچه مى‌کردید جزا نمى‌یابید! (۳۹)

إِلَّا عِبَادَ اللَّـهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿٤٠﴾

مگر بندگان پاکدل خدا! (۴۰)

أُولَـٰئِکَ لَهُمْ رِ‌زْقٌ مَّعْلُومٌ ﴿٤١﴾

آنان روزى معین خواهند داشت (۴۱)

فَوَاکِهُ ۖ وَ هُم مُّکْرَ‌مُونَ ﴿٤٢﴾

انواع میوه‌ها! و آنان مورد احترام خواهند بود (۴۲)

فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿٤٣﴾

در باغهاى پر نعمت! (۴۳)

عَلَىٰ سُرُ‌رٍ مُّتَقَابِلِینَ ﴿٤٤﴾

بر سریر‌ها در برابر همدیگر مى‌نشینند (۴۴)

یُطَافُ عَلَیْهِم بِکَأْسٍ مِّن مَّعِینٍ ﴿٤٥﴾

با جامى از باده ناب پیرامونشان به گردش درمى‌آیند (۴۵)

بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِّلشَّارِ‌بِینَ ﴿٤٦﴾

باده‌اى سخت سپید که نوشندگان را لذتى خاص مى‌دهد (۴۶)

لَا فِیهَا غَوْلٌ وَ لَا هُمْ عَنْهَا یُنزَفُونَ ﴿٤٧﴾

نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستى و فرسودگى مى‌افتند! (۴۷)

وَ عِندَهُمْ قَاصِرَ‌اتُ الطَّرْ‌فِ عِینٌ ﴿٤٨﴾

و نزدشان دلبرانى فروهشته‌نگاه و فراخ‌دیده باشند! (۴۸)

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَّکْنُونٌ ﴿٤٩﴾

از شدت سپیدى گویى تخم شتر مرغ زیر پرند! (۴۹)

فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿٥٠﴾

پس برخى‌شان به برخى روى نموده و از همدیگر پرس‌وجو مى‌کنند (۵۰)

قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِ‌ینٌ ﴿٥١﴾

گوینده‌اى از آنان مى‌گوید: راستى من در دنیا همنشینى داشتم (۵۱)

یَقُولُ أَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ ﴿٥٢﴾

که به من مى‌گفت: «آیا واقعا تو از باوردارندگانى؟ (۵۲)

أَإِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَ‌ابًا وَ عِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ ﴿٥٣﴾

آیا وقتى مردیم و خاک و مشتى استخوان شدیم آیا واقعا جزا مى‌یابیم؟ (۵۳)

قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ ﴿٥٤﴾

مومن مى‌پرسد: آیا شما اطلاع دارید کجاست؟ (۵۴)

فَاطَّلَعَ فَرَ‌آهُ فِی سَوَاءِ الْجَحِیمِ ﴿٥٥﴾

پس اطلاع حاصل مى‌کند و او را در میان آتش مى‌بیند! (۵۵)

قَالَ تَاللَّـهِ إِن کِدتَّ لَتُرْ‌دِینِ ﴿٥٦﴾

و مى‌گوید: به خدا سوگند چیزى نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازى (۵۶)

وَ لَوْلَا نِعْمَةُ رَ‌بِّی لَکُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِ‌ینَ ﴿٥٧﴾

و اگر رحمت پروردگارم نبود هرآینه من نیز از احضارشدگان بودم (۵۷)

أَفَمَا نَحْنُ بِمَیِّتِینَ ﴿٥٨﴾

و از روى شوق مى‌گوید:آیا دیگر روى مرگ نمى‌بینیم (۵۸)

إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَىٰ وَ مَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿٥٩﴾

جز همان مرگ نخستین خود؟ و ما هرگز عذاب نخواهیم شد؟! (۵۹)

إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿٦٠﴾

راستى که این همان کامیابى بزرگ است! (۶۰)

لِمِثْلِ هَـٰذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿٦١﴾

براى چنین پاداشى باید کوشندگان بکوشند (۶۱)

أَذَٰلِکَ خَیْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَ‌ةُ الزَّقُّومِ ﴿٦٢﴾

آیا از نظر پذیرایى این بهتر است یا درخت زقوم؟! (۶۲)

إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِینَ ﴿٦٣﴾

در حقیقت ما آن را براى ستمگران مایه آزمایش و عذابى گردانیدیم (۶۳)

إِنَّهَا شَجَرَ‌ةٌ تَخْرُ‌جُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ ﴿٦٤﴾

آن، درختى است که از قعر آتش سوزان مى‌روید (۶۴)

طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُ‌ءُوسُ الشَّیَاطِینِ ﴿٦٥﴾

میوه‌اش گویى چون کله‌هاى شیاطین است (۶۵)

فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿٦٦﴾

پس دوزخیان حتما از آن مى‌خورند و شکم‌ها را از آن پر مى‌کنند (۶۶)

ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْبًا مِّنْ حَمِیمٍ ﴿٦٧﴾

سپس ایشان را بر سر آن آمیغى از آب جوشان است (۶۷)

ثُمَّ إِنَّ مَرْ‌جِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِیمِ ﴿٦٨﴾

آنگاه بازگشتشان بى‌گمان به سوى دوزخ است (۶۸)

إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّینَ ﴿٦٩﴾

آن‌ها پدران خود را گمراه یافتند (۶۹)

فَهُمْ عَلَىٰ آثَارِ‌هِمْ یُهْرَ‌عُونَ ﴿٧٠﴾

پس ایشان به دنبال آن‌ها مى‌شتابند! (۷۰)

وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ ﴿٧١﴾

و قطعا پیش از آن‌ها بیشتر پیشینیان به گمراهى افتادند (۷۱)

وَ لَقَدْ أَرْ‌سَلْنَا فِیهِم مُّنذِرِ‌ینَ ﴿٧٢﴾

و حال آنکه مسلما در میانشان هشداردهندگانى فرستادیم (۷۲)

فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِ‌ینَ ﴿٧٣﴾

پس ببین فرجام هشدارداده‌شدگان چگونه بود! (۷۳)

إِلَّا عِبَادَ اللَّـهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿٧٤﴾

به استثناى بندگان پاکدل خدا! (۷۴)

وَ لَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ ﴿٧٥﴾

و نوح ما را ندا داد و چه نیک اجابت‌کننده بودیم! (۷۵)

وَ نَجَّیْنَاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْ‌بِ الْعَظِیمِ ﴿٧٦﴾

و او و کسانش را از اندوه بزرگ رهانیدیم (۷۶)

وَ جَعَلْنَا ذُرِّ‌یَّتَهُ هُمُ الْبَاقِینَ ﴿٧٧﴾

و تنها نسل او را باقى گذاشتیم (۷۷)

وَ تَرَ‌کْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِ‌ینَ ﴿٧٨﴾

و در میان آیندگان آوازه نیک او را بر جاى گذاشتیم (۷۸)

سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ ﴿٧٩﴾

درود بر نوح در میان جهانیان! (۷۹)

إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿٨٠﴾

ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى‌دهیم (۸۰)

إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿٨١﴾

به راستى او از بندگان مؤمن ما بود (۸۱)

ثُمَّ أَغْرَ‌قْنَا الْآخَرِ‌ینَ ﴿٨٢﴾

سپس دیگران را غرق کردیم (۸۲)

وَ إِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَ‌اهِیمَ ﴿٨٣﴾

و بى‌گمان ابراهیم از پیروان اوست (۸۳)

إِذْ جَاءَ رَ‌بَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿٨٤﴾

آنگاه که با دلى پاک به پیشگاه پروردگارش آمد (۸۴)

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ﴿٨٥﴾

چون به پدر خوانده و قوم خود گفت: چه مى‌پرستید؟ (۸۵)

أَئِفْکًا آلِهَةً دُونَ اللَّـهِ تُرِ‌یدُونَ ﴿٨٦﴾

آیا غیر از آنها  به دروغ خدایانى دیگرمى‌خواهید؟! (۸۶)

فَمَا ظَنُّکُم بِرَ‌بِّ الْعَالَمِینَ ﴿٨٧﴾

پس گمانتان به پروردگار جهان‌ها چیست؟ (۸۷)

فَنَظَرَ نَظْرَ‌ةً فِی النُّجُومِ ﴿٨٨﴾

پس نظرى به ستارگان افکند (۸۸)

فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ﴿٨٩﴾

و گفت: من کسالت دارم! (۸۹)

فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِ‌ینَ ﴿٩٠﴾

پس پشت‌کنان از او روى برتافتند! (۹۰)

فَرَ‌اغَ إِلَىٰ آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿٩١﴾

تا نهانى به سوى خدایانشان رفت و به ریشخند گفت: آیا غذا نمى‌خورید؟ (۹۱)

مَا لَکُمْ لَا تَنطِقُونَ ﴿٩٢﴾

شما را چه شده که سخن نمى‌گویید؟! (۹۲)

فَرَ‌اغَ عَلَیْهِمْ ضَرْ‌بًا بِالْیَمِینِ ﴿٩٣﴾

پس با دست راست بر سر آن‌ها زدن گرفت! (۹۳)

فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ ﴿٩٤﴾

تا دوان دوان سوى او روى‌آور شدند (۹۴)

قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿٩٥﴾

ابراهیم گفت: آیا آنچه را مى‌تراشید، مى‌پرستید؟ (۹۵)

وَ اللَّـهُ خَلَقَکُمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ ﴿٩٦﴾

با اینکه خدا شما و آنچه را که برمى‌سازید آفریده است! (۹۶)

قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ ﴿٩٧﴾

گفتند: برایش کوره خانه‌اى بسازید و در آتشش بیندازید (۹۷)

فَأَرَ‌ادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ ﴿٩٨﴾

پس خواستند به از نیرنگى زنند؛ و لى ما آنان را پست گردانیدیم (۹۸)

وَ قَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَ‌بِّی سَیَهْدِینِ ﴿٩٩﴾

و ابراهیم گفت: من به سوى پروردگارم رهسپارم  زودا که مرا راه نماید! (۹۹)

رَ‌بِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿١٠٠﴾

اى پروردگار من! مرا فرزندى از شایستگان بخش (۱۰۰)

فَبَشَّرْ‌نَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ﴿١٠١﴾

پس او را به پسرى بردبار مژده دادیم (۱۰۱)

فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَ‌ىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَ‌ىٰ ۚ قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ ۖ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللَّـهُ مِنَ الصَّابِرِ‌ینَ ﴿١٠٢﴾

و وقتى با او به جایگاه «سعى» رسید، گفت: اى پسرک من! من در خواب چنین مى‌بینم که تو را سَرْ مى‌بُرم پس ببین چه به نظرت مى‌آید؟ گفت: اى پدر من! آنچه را مامورى بکن! ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهى یافت (۱۰۲)

فَلَمَّا أَسْلَمَا وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿١٠٣﴾

پس وقتى هر دو تن دردادند و همدیگر را بدرود گفتندو پسر را به پیشانى بر خاک افکند (۱۰۳)

وَ نَادَیْنَاهُ أَن یَا إِبْرَ‌اهِیمُ ﴿١٠٤﴾

او را ندا دادیم که اى ابراهیم! (۱۰۴)

قَدْ صَدَّقْتَ الرُّ‌ؤْیَا ۚ إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿١٠٥﴾

رویاى خود را حقیقت بخشیدى! ما نیکوکاران را چنین پاداش مى‌دهیم! (۱۰۵)

إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ﴿١٠٦﴾

راستى که این همان آزمایش آشکار بود! (۱۰۶)

وَ فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ﴿١٠٧﴾

و او را در ازاى قربانى بزرگى باز رهانیدیم (۱۰۷)

وَ تَرَ‌کْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِ‌ینَ ﴿١٠٨﴾

و در میان آیندگان براى او آوازه نیک به جاى گذاشتیم (۱۰۸)

سَلَامٌ عَلَىٰ إِبْرَ‌اهِیمَ ﴿١٠٩﴾

درود بر ابراهیم! (۱۰۹)

کَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿١١٠﴾

نیکوکاران را چنین پاداش مى‌دهیم (۱۱۰)

إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿١١١﴾

در حقیقت، او از بندگان با ایمان ما بود (۱۱۱)

وَبَ شَّرْ‌نَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیًّا مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿١١٢﴾

و او را به اسحاق که پیامبرى از جمله شایستگان است مژده دادیم (۱۱۲)

وَ بَارَ‌کْنَا عَلَیْهِ وَ عَلَىٰ إِسْحَاقَ ۚ وَ مِن ذُرِّ‌یَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِینٌ ﴿١١٣﴾

و به او و به اسحاق برکت دادیم و از نسل آن دو برخى نیکوکار و برخى آشکارا به خود ستمکار بودند (۱۱۳)

وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَارُ‌ونَ ﴿١١٤﴾

و در حقیقت بر موسى و هارون منت نهادیم (۱۱۴)

وَ نَجَّیْنَاهُمَا وَ قَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْ‌بِ الْعَظِیمِ ﴿١١٥﴾

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ رهانیدیم (۱۱۵)

وَ نَصَرْ‌نَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿١١٦﴾

و آنان را یارى دادیم تا ایشان غالب آمدند (۱۱۶)

وَ آتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ ﴿١١٧﴾

و آن دو را کتاب روشن دادیم (۱۱۷)

وَ هَدَیْنَاهُمَا الصِّرَ‌اطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١١٨﴾

و هر دو را به راه راست هدایت کردیم (۱۱۸)

وَ تَرَ‌کْنَا عَلَیْهِمَا فِی الْآخِرِ‌ینَ ﴿١١٩﴾

و براى آن دو در میان آیندگان نام نیک به جاى گذاشتیم (۱۱۹)

سَلَامٌ عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَارُ‌ونَ ﴿١٢٠﴾

 درود بر موسى و هارون! (۱۲۰)

إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿١٢١﴾

ما نیکوکاران را چنین پاداش مى‌دهیم (۱۲۱)

إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿١٢٢﴾

زیرا آن دو از بندگان با ایمان ما بودند (۱۲۲)

وَ إِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنَ الْمُرْ‌سَلِینَ ﴿١٢٣﴾

و به راستى الیاس از فرستادگان ما بود (۱۲۳)

إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٢٤﴾

چون به قوم خود گفت: آیا پروا نمى‌دارید؟ (۱۲۴)

أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَ تَذَرُ‌ونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ ﴿١٢٥﴾

آیا بعل را مى‌پرستید و بهترین آفرینندگان را وامى‌گذارید؟! (۱۲۵)

اللَّـهَ رَ‌بَّکُمْ وَ رَ‌بَّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿١٢٦﴾

یعنى:خدا را که پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست؟! (۱۲۶)

فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُ‌ونَ ﴿١٢٧﴾

پس او را دروغگو شمردند و قطعا آن‌ها در آتش احضار خواهند شد (۱۲۷)

إِلَّا عِبَادَ اللَّـهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿١٢٨﴾

مگر بندگان پاکدین خدا (۱۲۸)

وَ تَرَ‌کْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِ‌ینَ ﴿١٢٩﴾

و براى او در میان آیندگان آوازه نیک به جاى گذاشتیم (۱۲۹)

سَلَامٌ عَلَىٰ إِلْ یَاسِینَ ﴿١٣٠﴾

درود بر پیروان الیاس! (۱۳۰)

إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿١٣١﴾

ما نیکوکاران را این گونه پاداش مى‌دهیم (۱۳۱)

إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿١٣٢﴾

زیرا او از بندگان با ایمان ما بود (۱۳۲)

وَ إِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْ‌سَلِینَ ﴿١٣٣﴾

و در حقیقت لوط از زمره فرستادگان بود (۱۳۳)

إِذْ نَجَّیْنَاهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿١٣٤﴾

آنگاه که او و همه کسانش را رهانیدیم (۱۳۴)

إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِ‌ینَ ﴿١٣٥﴾

جز پیرزنى که در میان باقى‌ماندگان و خاکسترشدگان بود (۱۳۵)

ثُمَّ دَمَّرْ‌نَا الْآخَرِ‌ینَ ﴿١٣٦﴾

سپس دیگران را هلاک کردیم (۱۳۶)

وَ إِنَّکُمْ لَتَمُرُّ‌ونَ عَلَیْهِم مُّصْبِحِینَ ﴿١٣٧﴾

و در حقیقت شما بر آنان صبحگاهان (۱۳۷)

وَ بِاللَّیْلِ ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿١٣٨﴾

و شامگاهان مى‌گذرید! آیا به فکر فرو نمى‌روید؟! (۱۳۸)

وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْ‌سَلِینَ ﴿١٣٩﴾

و در حقیقت یونس از زمره فرستادگان بود (۱۳۹)

إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿١٤٠﴾

آنگاه که به سوى کشتى پر بگریخت! (۱۴۰)

فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ ﴿١٤١﴾

پس سرنشینان با هم قرعه انداختند و یونس از باختگان شد (۱۴۱)

فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمٌ ﴿١٤٢﴾

او را به دریا افکندند و عنبرماهى او را بلعید در حالى که او نکوهشگر خویش بود! (۱۴۲)

فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ﴿١٤٣﴾

و اگر او از زمره تسبیح‌کنندگان نبود (۱۴۳)

لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿١٤٤﴾

قطعا تا روزى که برانگیخته مى‌شوند در شکم آن ماهى مى‌ماند! (۱۴۴)

فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَ‌اءِ وَ هُوَ سَقِیمٌ ﴿١٤٥﴾

پس او را در حالى که ناخوش بود به زمین خشکى افکندیم! (۱۴۵)

وَ أَنبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَ‌ةً مِّن یَقْطِینٍ ﴿١٤٦﴾

و بر بالاى سر او درختى از نوع کدوبن رویانیدیم (۱۴۶)

وَ أَرْ‌سَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ ﴿١٤٧﴾

و او را به سوى یکصدهزار نفر از ساکنان نینوا یا بیشتر روانه کردیم (۱۴۷)

فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِینٍ ﴿١٤٨﴾

پس ایمان آوردند و تا چندى برخوردارشان کردیم (۱۴۸)

فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَ‌بِّکَ الْبَنَاتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ ﴿١٤٩﴾

پس از مشرکان جویا شو: آیا پروردگارت را دختران و آنان را پسران است؟! (۱۴۹)

أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِکَةَ إِنَاثًا وَ هُمْ شَاهِدُونَ ﴿١٥٠﴾

یا فرشتگان را مادینه آفریدیم و آنان شاهد بودند؟ (۱۵۰)

أَلَا إِنَّهُم مِّنْ إِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ ﴿١٥١﴾

هش‌دار که اینان از دروغ پردازى خود قطعا خواهند گفت (۱۵۱)

وَلَدَ اللَّـهُ وَ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿١٥٢﴾

خدا فرزند آورده! در حالى که آن‌ها قطعا دروغگویانند! (۱۵۲)

أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِینَ ﴿١٥٣﴾

آیا خدا دختران را بر پسران برگزیده است؟ (۱۵۳)

مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿١٥٤﴾

شما را چه شده؟ چگونه داورى مى‌کنید؟ (۱۵۴)

أَفَلَا تَذَکَّرُ‌ونَ ﴿١٥٥﴾

آیا سر پند گرفتن ندارید؟! (۱۵۵)

أَمْ لَکُمْ سُلْطَانٌ مُّبِینٌ ﴿١٥٦﴾

یا دلیلى آشکار در دست دارید؟ (۱۵۶)

فَأْتُوا بِکِتَابِکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿١٥٧﴾

پس اگر راست مى‌گویید کتابتان را بیاورید (۱۵۷)

وَ جَعَلُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا ۚ وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُ‌ونَ ﴿١٥٨﴾

و میان خدا و جن‌ها پیوندى انگاشتند و حال آنکه جنیان نیک دانسته‌اند که  براى حساب پس‌دادن خودشان احضار خواهند شد (۱۵۸)

سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿١٥٩﴾

خدا منزه است از آنچه در وصف مى‌آورند (۱۵۹)

إِلَّا عِبَادَ اللَّـهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿١٦٠﴾

به استثناى بندگان پاکدل خدا (۱۶۰)

فَإِنَّکُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ ﴿١٦١﴾

در حقیقت شما و آنچه که شما آن را مى‌پرستید (۱۶۱)

مَا أَنتُمْ عَلَیْهِ بِفَاتِنِینَ ﴿١٦٢﴾

بر ضد او گمراه‌گر نیستید (۱۶۲)

إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِیمِ ﴿١٦٣﴾

مگر کسى را که به دوزخ رفتنى است! (۱۶۳)

وَ مَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ ﴿١٦٤﴾

و هیچ یک از ما فرشتگان نیست مگر اینکه براى او مقام و مرتبه‌اى معین است (۱۶۴)

وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿١٦٥﴾

و در حقیقت ماییم که براى انجام فرمان خدا صف بسته‌ایم (۱۶۵)

وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿١٦٦﴾

و ماییم که خود تسبیح‌گویانیم (۱۶۶)

وَ إِن کَانُوا لَیَقُولُونَ ﴿١٦٧﴾

و مشرکان به تکید مى‌گفتند (۱۶۷)

لَوْ أَنَّ عِندَنَا ذِکْرً‌ا مِّنَ الْأَوَّلِینَ ﴿١٦٨﴾

اگر پند نامه‌اى از پیشینیان نزد ما بود (۱۶۸)

لَکُنَّا عِبَادَ اللَّـهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿١٦٩﴾

قطعا از بندگان خالص خدا مى‌شدیم! (۱۶۹)

فَکَفَرُ‌وا بِهِ ۖ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿١٧٠﴾

ولى وقتى قرآن آم به آن کافر شدند و زودا که بدانند! (۱۷۰)

وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْ‌سَلِینَ ﴿١٧١﴾

و قطعاًفرمان ما در باره بندگان فرستاده ما از پیش چنین رفته است (۱۷۱)

إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُ‌ونَ ﴿١٧٢﴾

که آنان بر دشمنان خودشان حتما پیروز خواهند شد (۱۷۲)

وَ إِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿١٧٣﴾

و سپاه ما هر آینه غالب‌آیندگانند (۱۷۳)

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّىٰ حِینٍ ﴿١٧٤﴾

پس تا مدتى معین از آنان روى برتاب (۱۷۴)

وَ أَبْصِرْ‌هُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُ‌ونَ ﴿١٧٥﴾

و آنان را بنگر که خواهند دید (۱۷۵)

أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿١٧٦﴾

آیا عذاب ما را شتابزده خواستارند؟ (۱۷۶)

فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاءَ صَبَاحُ الْمُنذَرِ‌ینَ ﴿١٧٧﴾

پس هشدارداده‌شدگان را آنگاه که عذاب به خانه آنان فرود آید چه بد صبحگاهى است! (۱۷۷)

وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّىٰ حِینٍ ﴿١٧٨﴾

و از ایشان تا مدتى معین روى برتاب (۱۷۸)

وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ یُبْصِرُ‌ونَ ﴿١٧٩﴾

و بنگر که خواهند دید! (۱۷۹)

سُبْحَانَ رَ‌بِّکَ رَ‌بِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿١٨٠﴾

منزه است پروردگار تو، پروردگار شکوهمند، از آنچه وصف مى‌کنند (۱۸۰)

وَ سَلَامٌ عَلَى الْمُرْ‌سَلِینَ ﴿١٨١﴾

و درود بر فرستادگان! (۱۸۱)

وَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَ‌بِّ الْعَالَمِینَ ﴿١٨٢﴾

و ستایش ویژه خدا، پروردگار جهانهاست (۱۸۲)

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.