ناصر پروانی شاعر، در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص شعرهایی که در واقع شعر نیستند و خوانندگان آن را می خوانند، گفت: واقعیت این است که این روزها مرزهای ادبی و هنری افسار گسیخته پیش می رود و هنر واقعی گم شده. ذائقه مردم را به گونهای تغییر دادیم که نمیتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند. مبادی هنری و مصادر هنری ما تاریخ دارد و خواسته و ناخواسته به سمتی رفتیم که حتی نمیتوان نام ترانه را روی برخی آثار گذاشت. متونی را که میبینیم که روی آن نام ترانه میگذارند که حتی به فارسی سلیس و روان نوشته نشدند.
او افزود: برخی آثار بدون اینکه متوازن باشند و اصول اولیه شعر را داشته باشند، خوانده میشوند. نام ترانه را نمیتوان روی این آثار گذاشت. اگر بخواهم این آثار را شبیه سازی کنم، باید بگویم شبیه فیلمهای گیشه پسند هستند. تنها برای فروش و جذب مخاطب ساخته میشوند و ماندگاری ندارند. قویترین اثر در بین این آثار از نظر تعداد یک ماه یا دو ماه دانلود میشوند و مردم آن را در ماشین هایشان گوش میدهند. پس از مدتی این آثار به دست فراموشی سپرده میشوند. درحالی که ۵۰ سال است ترانههای ماندگار ما شنیده میشوند و کاور جدیدی از آنها تولید میشود، چون ذهن و ضمیر پاک مردم اینها را مطالبه میکند.
این شاعر با اشاره به اینکه اساتید شعر ترانههایی را که خوانده میشود شعر نمیدانند، بیان کرد: تولید موسیقیهایی که اسم ترانه شان را نمیتوان ترانه دانست، زنگ خطر است. این آثار تغییر ذائقهای را در مردم به خصوص نوجوانها به وجود میآورند. اگر این مسئله ادامه پیدا کند شاهدیم شعرهای قوی کنار گذاشته میشود و نسل نوجوان ما از آنها خوراک ادبی میگیرد. هم اکنون سطح توقع جامعه را از آثار و هنر ادبی فاصله میدهیم.
پروانی ادامه داد: مارکتهای موسیقی یک خواننده را برای شش ماه چهره سازی میکنند و به وسیله آن کنسرتهایی را برگزار و درآمد زایی میکنند. مثل یک لامپ تایخ مصرف دار هستند که دوره شان تمام میشود و تنها چیزی که از آنها باقی میماند و آن اثر مخربی است که روی هنر و ادبیات باقی میگذارند. ما داریم چنین خوراکی را به مخاطب تزریق میکنیم. کسانی مانند همایون شجریان، حجت اشرف زاده، محسن چاووشی و شهرام ناظری هستند که شعر بسیار فاخر ما را با شیوههای جدید تبلیغ میکنند. این افراد مخاطبان خود را دارند و ذهنهای جستجوگر سراغ شعرهای فاخری که این افراد تبلیغ کردند میروند.
او تصریح کرد: این مارکتهای موسیقی هستند که برای خواننده تعیین میکنند سراغ خواندن آثاری بروند که نمیتوان نام شعر یا ترانه روی آن گذاشت یا سراغ شعر فاخر بروند. چون این عزیزان دغدغه هنر و ادبیات فاخر را ندارند. دغدغه ماندگاری زبان فارسی را هم ندارند. وقتی به یک دوره کوتاه مدت نگاه میکنیم میبینیم در ۵ سال ۵۰ خواننده داشتیم که تنها شش ماه شنیده و پررنگ شدند.
انتهای پیام/