به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روزبه‌روز اسناد و شواهد بیش‌تری درباره واقعیت‌های پشت پرده ویروس کرونا افشا می‌شود. این شواهد نشان می‌دهند کرونا یک «ویروس آمریکایی» و چه‌بسا سلاح بیولوژیک آمریکاست که به طور خاص برای هدف قرار دادن انسان‌ها با حداکثر نرخ شیوع و مرگ‌باری طراحی شده است. علاوه بر ابعاد بهداشتی و درمانی، آن‌چه در مورد ایران به طور خاص قابل‌توجه است، بی‌اهمیتی اصول اولیه حقوق بشر و انسان‌دوستی برای مدعیان شماره یک این ارزش‌های بین‌المللی یعنی کشور‌های اروپایی و دولت آمریکاست. در رأس این دولت‌ها، دولت ترامپ است که نه تنها حاضر نیست تحریم‌های یک‌جانبه و غیرقانونیش علیه ایران را در دوران شیوع کرونا لغو کند، بلکه تا جایی که بتواند از رسیدن کمک‌های بین‌المللی به ایران نیز جلوگیری می‌کند.

در همین‌باره با «ای. مایکل جونز [۱]» نویسنده شناخته‌شده آمریکایی، کارشناس مسائل فرهنگی و جنگ روانی، و سردبیر مجله «جنگ‌های فرهنگی [۲]» گفتگو کرده است. نکته جالب‌توجه درباره دکتر جونز که پیش از این برای حضور در کنفرانس «افق نو» به ایران هم سفر کرده، تصویری از رهبر ایران است که روی میز کار وی گذاشته شده است. وقتی خبرنگار مشرق درباره این تصویر از آقای جونز می‌پرسد، وی آن را یک «سوغاتی از ایران» توصیف می‌کند. آن‌چه در ادامه می‌خوانید متن مصاحبه مشرق با این کارشناس آمریکایی است.

شما در یکی از مقالات خود، به نکات جالبی درباره ویروس کرونا اشاره کرده‌اید [۳]. لطفاً توضیح بدهید که به نظر شما واقعیت پشت پرده این ویروس چیست؟

اگرچه رسانه‌های جریان اصلی می‌گویند بیماری [کووید-۱۹]در اثر شیوع ویروس کرونا به یک‌باره ظاهر شده است، اما اکنون واقعیت ماجرا دارد واضح‌تر می‌شود و به نظر می‌آید که این بیماری یک سلاح بیولوژیک است [۴]. اندکی پیش از انتشار اخبار شیوع بیماری، [«چارلز لیبر»]رئیس دپارتمان شیمی دانشگاه هاروارد همراه با یکی از دانشجویان این دانشگاه [«زائوسونگ جِنگ»]به اتهام همکاری با دولت چین دستگیر شدند [۵]. این دانشجو یک ستوان ارتش چین بوده که تلاش کرده مواد بیولوژیک را در جوراب‌هایش از طریق فرودگاه «لوگان» [در مرز منطقه شرقی بوستون و شهر وینتروپ در ایالت ماساچوست]به خارج از آمریکا قاچاق کند. هر دوی این افراد هم با یک آزمایشگاه تحقیقات بیولوژیک در ووهان ارتباط داشته‌اند.

آمریکا روابط طولانی‌مدتی با ووهان داشته و بسیاری از تحقیقات خود در مورد مهندسی ژنتیک ویروس‌ها [۶]را با همکاری دانشمندان چینی در این شهر انجام داده است. بنابراین، همه این شواهد به علاوه اسناد مربوط به [فعالیت‌های بیولوژیک آمریکا در]کارولینای شمالی [۷]و همچنین «وینیپگ [۸]» [مرکز استان «مانیتوبا»‌ی کانادا]نشان می‌دهند که ویروس کرونا یک سلاح بیولوژیک بوده است [۹].

اکنون سؤال این است: آیا این سلاح به طور تصادفی نشت پیدا کرده، یا تعمداً به عنوان یک سلاح جنگی به کار گرفته شده است؟ دولت چین می‌گوید شیوع این ویروس یک اقدام جنگی بوده است. دولت ایران هم همین عقیده را دارد. با این وجود، این مسئله که دانشجوی هاروارد به دنبال قاچاق مواد بیولوژیک در جوراب خود بوده، من را متقاعد می‌کند که شیوع ویروس ممکن است اتفاقی بوده باشد. این مسئله با گذشت زمان مشخص خواهد شد، اما در حال حاضر نظر من این است که هنوز هیچ نشانه متقنی برای اثبات هیچ‌یک از این دو نظریه نداریم.

یکی از مسائل قابل‌توجه در این‌باره این است که با توجه به ارزیابی دولت چین از جنگ بیولوژیک بودن شیوع کرونا، آیا پکن اکنون به دنبال تلافی خواهد بود؟ و مسئله دیگر مربوط به وضعیت موجود در آمریکاست. من در ایالت ایندیانا در منطقه «غرب میانه» زندگی می‌کنم. این‌جا وضعیت نسبتاً عادی است؛ بیمارستان‌ها شلوغ نیستند؛ و مردم [تند و تند]کشته نمی‌شوند. اما اوضاع در شهر نیویورک کاملاً متفاوت است؛ و چینی‌ها هم اگر بخواهند دست به یک حمله بیولوژیک انتقام‌جویانه بزنند، مطمئناً به شهر نیویورک حمله خواهند کرد. پکن چنین حمله‌ای را صرفاً یک پاتک در جنگی خواهد دید که از دید آن‌ها با حمله آمریکا به چین آغاز شده است.

نکته دیگری هم وجود دارد که باید به آن اشاره کرد [۱۰]: الیگارش‌ها سال ۲۰۱۹ کنترل روایت [و افکار عمومی]را در فضای اینترنت از دست دادند. تمام رسانه‌های جریان اصلی اکنون در موضع [انفعال و]تدافعی فرو رفته‌اند و تمام گزارش‌های آن‌ها در واکنش به اتفاقاتی است که پیشاپیش در اینترنت رخ داده‌اند؛ بنابراین ویروس کرونا ممکن است تلاش الیگارش‌ها برای پس گرفتن کنترل روایت باشد. همین که من و شما الآن داریم در مورد ویروس کرونا صحبت می‌کنیم یعنی آن‌ها تا حد زیادی موفق شده‌اند. با توجه به همین موفقیت، اوضاع حال حاضر جهان نشان‌دهنده برنامه‌ای است که الیگارش‌ها برای بقیه جهان، از جمله شهروندان خود آمریکا، چیده‌اند؛ برنامه‌ای که اصولاً «حکومت نظامی پزشکی» است.

بهترین نمونه اجرای این برنامه در فرانسه بود. «[امانوئل]مکرون» [رئیس‌جمهور فرانسه]گرفتار «ویروس جلیقه‌زرد‌ها [۱۱]» بود [که هر هفته به خیابان‌ها می‌ریختند و اعتراض می‌کردند]، اما اکنون هیچ‌کس در خیابان‌های این کشور حضور ندارد. این اعتراضات به محض اعلام منع پزشکی رفت‌وآمد به پایان رسیدند. حالا فرانسوی‌ها قبل از بیرون رفتن از خانه، باید برگه مجوز دریافت کنند [۱۲].

آن‌چه شاهد هستیم می‌تواند بر اساس یک الگوی دیگر مدنظر الیگارش‌ها هم باشد. نمونه‌ای از این الگو در اتفاقاتی بود که سال ۲۰۰۲ در رام‌الله رخ داد: اسرائیلی‌ها به رام‌الله حمله کردند؛ ارتش، شهر را اشغال کرد؛ شبکه‌های تلویزیونی فلسطینی را تسخیر کردند؛ و سپس اقدام به پخش فیلم‌های مستهجن از شبکه‌های تلویزیونی کردند [۱۳].

این اتفاق ثابت می‌کند که فیلم‌های مستهجن یکی از سلاح‌های الیگارش‌ها هستند [۱۴]. آن‌چه امروز دارد اتفاق می‌افتد شباهت غیرقابل‌انکاری با وقایع سال ۲۰۰۲ دارد. [همزمان با اعلام قرنطینه]، یکی از پایگاه‌های اینترنتی فیلم‌های مستهجن، خدمات پولی خود را به صورت رایگان در اختیار کاربران ایتالیایی قرار داد [تا به ماندن در خانه تشویق بشوند]؛ بنابراین ببینید این «دنیای شگفت‌انگیز جدید [۱۵]» [و جهان ضدآرمان‌شهری]چگونه است: مردم نمی‌توانند به کلیسا بروند؛ مراسم‌های مذهبی تعطیل شده‌اند؛ و در عوض می‌توانید در خانه بنشینید و فیلم‌های مستهجن را به صورت رایگان تماشا کنید. این آینده‌ای است که الیگارش‌ها برای ما تصور می‌کنند و اکنون به نظر می‌رسد قدرت آن را پیدا کرده‌اند که این آینده را بر ما تحمیل کنند.

این نکته واقعاً جالب‌توجه است، چراکه شیوع ویروس در ایران هم از قم شروع شد که، در کنار مشهد، یکی از دو شهر مقدس ایران به شمار می‌رود. در این‌جا هم مراسم‌های مذهبی تعطیل و مکان‌های مقدس بسته شده‌اند. همان‌طور که شما هم گفتید، متغیر‌های سیاسی و مذهبی زیادی در نتیجه شیوع این ویروس متحول شده‌اند، به ویژه در جامعه مذهبی و سنتی‌ای مانند ایران.

اما یک نکته دیگر هم که درباره ایران باید به آن اشاره کرد، تحریم‌های آمریکا و تأثیر آن‌ها بر مبارزه ایران با این بیماری همه‌گیر است. در مورد تحریم‌ها معمولاً به مسئله لوازم و تجهیزات پزشکی اشاره می‌شود که به دلیل تحریم‌ها به ایران نمی‌رسند؛ و دلیل این کار هم قابل‌درک است: اشاره به جنبه‌های ضدبشری تحریم‌ها. با این حال، استدلال دیگری هم می‌توان آورد و آن این‌که در بحران‌های بین‌المللی، هر کشوری حق دارد از تمام توان خود استفاده کند، در حالی که تحریم‌ها با آسیب رساندن به اقتصاد ایران، این کشور را از این حق خود محروم کرده‌اند. به علاوه، تحریم‌ها بیش از آن‌که به دولت ایران صدمه بزنند، به مردم عادی این کشور آسیب می‌رسانند.

اول از همه [این را بگویم]: آمریکا اخیراً پیشنهاد ارائه کمک‌های پزشکی به ایران را داده است و ایرانی‌ها دارند بررسی می‌کنند که «آیا این کمک‌ها را بپذیریم؟» پاسخ این سؤال «نه» است. این پیشنهاد یک اقدام کاملاً ریاکارانه برای منحرف کردن توجهات از مشکل واقعی است. مشکل واقعی، تحریم‌ها هستند که جنگ علیه ایران و علیه مردم ایران هستند. اگر آمریکا [راست می‌گوید و]درباره کمک به ایران در مبارزه با ویروس کرونا جدی است، باید تحریم‌ها را لغو کند؛ به همین سادگی. اما این کار را نخواهند کرد، زیرا این [تحریم‌ها به منزله]جنگ است و آن‌ها همچنان دارند [با مردم ایران]می‌جنگند.

آقای «[استیو]منوچین» [وزیر خزانه‌داری آمریکا که]نویسنده تحریم‌هاست [خودش یهودی است [۱۶]]و همه تحریم‌ها را هم یهودی‌های وزارت خزانه‌داری وضع می‌کنند [۱۷][جزئیات بیش‌تر]. آن‌چه در خود آمریکا دارد رخ می‌دهد هم مشابه همین [تلاش برای فریب مردم]است. منوچین اکنون به سراغ مردم آمریکا آمده و می‌گوید: «ما از شما حمایت می‌کنیم. به شما ۱۰۰۰ دلار کمک می‌کنیم.» در حالی که همه این حرف‌ها برای منحرف کردن ذهن‌ها از این واقعیت است که الیگارش‌ها خودشان دارند تریلیون‌ها دلار به جیب می‌زنند. اصلی‌ترین نوع «تحریم»‌های دولت آمریکا علیه شهروندان این کشور، بدهی است؛ و یکی از مرسوم‌ترین اشکال این بدهی‌ها، وام‌های دانشجویی هستند.

در حال حاضر در آمریکا یک گروه از جوان‌های ۲۰ ساله را داریم که هر کدام ۵۰، ۰۰۰ دلار بدهی دارند، بدون آن‌که شغلی داشته باشند؛ و اکنون دولت دارد به آن‌ها می‌گوید ما به شما ۱۰۰۰ دلار می‌دهیم؛ یا ۲۰۰۰ دلار؛ یا ۳۰۰۰ دلار. این مبالغ ارزشی ندارند، چراکه در مقابل آن ۵۰،۰۰۰ دلار مانند یک قطره در دریا هستند. بنابراین، اگر دولت آمریکا [در ادعای خیرخواهی برای جهان]جدی است، اولاً باید همه تحریم‌ها علیه ایران را لغو کند، و دوماً باید بدهی‌های مردم خودش را ببخشد. نمی‌توان این بدهی‌ها را تا ابد ادامه داد؛ فرمول‌های ساده تصاعد هندسی درباره این وام‌ها [و سود مرکب آن‌ها]نشان می‌دهد که تداوم این روند غیرممکن است. به همین دلیل است که کتاب مقدس، عهد عتیق، می‌گوید هر ۵۰ سال باید بدهی را بخشید، زیرا در غیر این صورت، اقتصاد خفه می‌شود؛ و در آمریکا هم همین اتفاق افتاده است.

همان‌طور که شما هم گفتید، آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که نه تنها از ورود داروها، لوازم پزشکی و کمک‌های بشردوستانه به ایران جلوگیری نمی‌کنند، بلکه دست یاری هم به سوی ایران دراز کرده‌اند. این در حالی است که حاضر نیستند تحریم‌ها را لغو کنند و می‌دانیم که حتی در شرایط عادی اقتصادی هم کمپانی‌های خارجی از ترس تحریم‌ها حاضر نیستند با ایران همکاری کنند و احتمال این همکاری در بحران اقتصادی کنونی و افزایش ریسک قطعاً بسیار کم‌تر است.

این مسئله دقیقاً مشابه همان مثالی است که من درباره بدهی‌های دانشجویی و ۱۰۰۰ دلار کمک دولتی در آمریکا زدم. واشینگتن به ایران هم می‌گوید: «ما به شما ماسک و سایر اقلام پزشکی را می‌دهیم، اما تحریم‌ها را برنمی‌داریم.» این حرف کاملاً منافقانه است، زیرا پول اندکی که [در قالب کمک‌های بشردوستانه]می‌خواهند به ایران بدهند، ذره‌ای از میلیارد‌ها دلاری است که از ایران دریغ می‌کنند.

نکته دیگری که اهمیت دارد این است که دست [قدرت]خداوند را در این مسئله ببینیم، زیرا الیگارش‌ها هرگز حاضر نمی‌شوند خودشان از قدرت کناره‌گیری کنند. در مقاطعی مانند این، در طول تاریخ، خداوند است که باید برای ساقط کردن این افراد از قدرت مداخله کند؛ بنابراین به اعتقاد من باید به این مسئله از دیدگاه خداشناسی نیز نگاه کنیم، نه این‌که فقط رنج‌هایی را ببینیم که در کوتاه‌مدت داریم تجربه می‌کنیم. در طول تاریخ بشر هیچ دوره‌ای نبوده است که خداوند ناظر بر بشریت نباشد؛ و دوره کنونی هم از این قاعده مستثنی نیست. باید بحران کنونی را به عنوان آغازِ پایان حاکمیت الیگارش‌ها و «انشاءالله» پایان امپراتوری آمریکا ببینیم.

منبع: مشرق

انتهای پیام/