به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، «شب صحبت» به تهیه کنندگی ابوالفضل صفری با موضوع تحلیل و نقد سریال «پایتخت» با اجرای محمود گبرلو و با حضور کیوان امجدیان و پژمان کریمی منتقد و سیروس مقدم کارگردان و مهدی فرجی مشاور این سریال و مدیر سابق شبکه یک سیما برگزار شد.
در بخشی از برنامه سیروس مقدم درباره توجه این سریال به ارکان خانواده گفت: باید برگردیم به عقب تر. «پایتخت ۱» بر اساس محور خانواده شکل گرفت. خانوادهای که مهاجرت میکرد و خانهای را تحویل میگرفت. آنها مجبور میشوند ایام تعطیلات را پشت کامیون زندگی کنند. کیان خانواده در فصلهای ۳ و ۴ و ۵ هم بود. به فصل ۶ میرسیم. با صحبتهایی که با محسن تنابنده و خشایار مرحوم داشتیم بر این اساس بود که در فصلهای پیشین همه جور استایل قصه گویی را در تجربه کرده ایم.
وی ادامه داد: از مهاجرت و جا به جایی، از قهرمان پروری و گنبد و گل دسته؛ بنابراین تصمیم گرفتیم در فصل ۶ اساس و بنیان را بر التهابات درونی خانواده بگذاریم. همه بر اساس حادثه شکل میگرفت. گنبد و گلدسته، نامههایی که باید به رئیس جمهور میرسید، سقوط بالن یک خانواده، تصادف ماشین و در فصل ششم خانوادگیترین پایتخت را داریم. از التهابات بیرونی قصه را خلاص کردیم و به درونیها پرداختیم. همراه با خانوادهای که در طول این ۱۰ سال ربات نیست، همراه با تحولات جامعه رشد کرده و متحول شده است.
در ادامه می توانید فیلم صحبت های این کارگردان را مشاهده کنید.
وی تصریح کرد: نمیخواهیم ارزشهای خشایار را نادیده بگیریم. او کمکهای خیلی خوبی کرده است. تفاوت در این است که خشایار بعد از ۱۰ سال در کنار تیم مسلط به لحن، جغرافیا و روابط این خانواده بود. خشایار الوند کاملا مدیوم تلویزیون را میشناخت و میدانست وقتی دو سکانس پر دیالوگ مینویسند و مثلا کات به لوکیشن داخلی دارد حتما باید فضاسازی کند. خود به خود این در فصل ۶ طول کشید و شاهد این نقیصه هستیم. اما همچنان مسئول اصلی و صاحب ایده محسن تنابنده است.
در بخشی از برنامه مقدم درباره ادامه «پایتخت ۶» توضیح داد: همانطور که دیدید در قسمت ۱۵ بهتاش به دلیل شرایطی که در فوتبال پیدا میکند مورد تقاضای تیمهای حرفهای قرار میگیرد و در داخل ایران و خارج دعوت میشود؛ بنابراین به تهران میآید و طبیعی است قصه وارد فضاهای ورزشی و تجمع و هیاهو و تماشاچی میشود و به دنبالش قصههای خانوادگی ادامه دارد. به دنبال ارسطو هستند. نقی، هما و خانواده به تهران میآیند. با توجه به شرایط کرونایی نتوانستیم این بخشها را فیلمبرداری کنیم. لیگ تعطیل شد. تجمعات تعطیل شد و قرنطینه اجباری شد. مطمئن باشید اولین روزی که شرایط عادی برقرار شود تیم پایتخت هم عهد شده اند که فصل پایانی را بگیرند. دو قسمت ۸۰ صفحهای مانده است که در پخش ۴ قسمت میشود.
مقدم توضیح داد: اجازه بدهید موافق نباشم. این شکل از روایت زمانی شکل میگیرد که خرده داستانها جذابیت دارند. در این شکل از روایت کافی است شما هر سکانسی که خواستید را جا به جا کنید. اگر توانستید سکانسی از فیلمنامه پایتخت را جا به جا کنید یک جایزه دارید. اینقدر قصهها در هم تنیده و اینقدر چسبسشان درست است که نمیشود.
امجدیان گفت: اتفاقا سختتر است. کافی است یکی از این پازلها را جا به جا کنید دیگر قصه درنمی آید. شما یک قصه قدری پررنگ به اضافه خرده روایتها میبینید. یک تک قصه ندارید. مجموعه همه اینها باعث میشود که بهم زدن پازل سخت شود.
کریمی تاکید کرد: وقتی میتوانید خرده داستانها را حذف کنید و شخصیت پردازی را جا به جا کنید. میتوانید نسبت به خط داستانی تردید کنید. وقتی شغل هما سعادت را چیز دیگری قرار میدادید چه اتفاقی میافتاد؟ ارسطو در موقعیت دیگری بود چه اتفاقی میافتاد؟
فرجی پاسخ داد: اگر ارسطو به سمت مواد نرود اصلا قصه چیز دیگری میشود.
مقدم هم صحبتهای او را تکمیل کرد و گفت: میدانید چرا گویندگی را برای هما در نظر گرفتیم. چون احسان علیخانی او را از طریق شغلش پیدا میکند و به واسطه روابط فامیلی که با بهبود دارد آنها را به ماه عسل دعوت میکند. ما کاشت را داشتیم.
به نظرم به این موضوع مثل تمام موضوعاتی که در کار کمدی مطرح میشود باید نگاه کرد. زاویه و دریچهای که باز میکنیم باید شوخی و گرفتن لبخند باشد. اگر دریچه تراژدی را مطرح میکنیم مسئله عوض میشود. اگر از دریچه طنازی و شوخی و طنز نگاه کنیم. در فصل ۱ از کاراکتر جیمز باند استفاده کرده ایم. این به این معنی نیست که تیم سازنده طرفدار جیمز باند است. در فصل ۲ خواننده دیگری است. این به این معنی نیست که تیم طرفدار آن فرد است. در تمام صحنههای تمرین نقی از موضوعاتی استفاده کردیم، اما اینطور نیست که طرفدار سیلوراستالونه هستیم. در فصل ۴ تم کولیها یا جیپسیها را استفاده کردیم. در فصل ۵ موسیقی ترک از ابراهیم تاتلیس را پخش کردیم. این به این معنی نیست که طرفدار آن خواننده هستیم. شوخی همانطورکه با سیاست و اخلاق شوخی میکند با موسیقی هم شوخی میکند.
فرجی بیان کرد: برخی گفتند شما میخواستید راجع به قیصر حرف بزنید. سازمان با پخش این سکانس موافق نبود. اما واقعیت قصه اینطور بود که آنها یک سکانس شادی را گرفته بودند تا کار تلخ تمام نشود. سکانسی که بردن بهبود در آمبولانس بود، پایانی تلخ به حساب میآمد. برخی گفتند به قیصر ادای دین شده است. من میگویم سینمای ما هر افتخاری دارد بعد از انقلاب است. سینمای قبل از انقلاب ارزش هنری ندارد. فیلمهای مبتذل را فیلم فارسی میدانیم؛ بنابراین فکر کنیم که یک سطح یا جایگاه هنری است. یک شوخی است. یک موتوری که چراغش روشن است. حتی سازمان با پخش این مخالف بود، اما چون میخواستند سریال تلخ تمام نشود پخش شد.
کریمی در این خصوص تاکید کرد: یکی از برنامههای شبکه سه سیما «خنده بازار» بود که با فیلمهای قبل از انقلاب شوخی میکرد. کسی اعتراض نکرد، چون به درستی صورت گرفته بود. هیچ کس نمیخواهد نیت خوانی کند. وقتی به سوی اثر شناخته شده میرویم که بار مفهومی خود را از طریق نشانگانش منتقل میکنیم.
کارگردان سریال پایتخت تاکید کرد: این سکانس اتفاق غیر قانونی نیست. زن و شوهری را نشان میدهد که قانونی ازدواج کرده اند. زن و شوهری که با موتور رفته اند. کیف خانم بینشان قرار داده شده است. نه کار غیر عرفی میکنند که بگوییم کار غیرعرفی کرده اند. مثلا دست هم را لمس کنند.
مقدم در ادامه ضمن بیان اینکه نقدهایی که میخوانم انگار برایم عجیب است، افزود: خیلی خیلی نظرات به ضد انقلاب و کسانی که زمان ساخت ما را تهدید علنی کردند نزدیک است. دوستانی که اینطرف میدانند تیم ما مردم را دلسوزانه پای سریال مینشاند. اینها را چطوری میتوانیم تحمل کنیم. این حالم را خراب کرده است. ما خدمت میکنیم یا خیانت میکنیم.
مشاور سریال و مدیر اسبق شبکه یک سیما افزود: واقعیت قصه این است که در سریالی که در نوروز ساخته شد و کمدی ساخته شد سکانسی داریم به زمان قبل از انقلاب میپردازد. گفته میشود اینجا شکنجه گاه قبل از انقلاب بوده است. در همین سریال قهرمان قصه خود را به ادای دین مکلف میداند. در همین سریال به موضوع جشن نفس پرداخته میشود. داوطلبان برای اهدای عضو افزایش چشمگیری پیدا کرده است. حیف است لکهای روی چنین سریالی بیاندازیم.
کریمی بیان کرد: تکلیف رسانههای معاند مشخص است و حرفهایشان برای ما و نه هیچکس معیار نیست. اینها همانهایی هستند که وقتی سریال را کار میکردید علیه شما بودند. فکر نکنید انتقادهای داخلی هم از روی غرض ورزی است.
مقدم افزود: من کنجکاو ادیبات و جملات مشترک بین برخیها و این شبکههای معاند هستم. هر اثر هنری زاییده ذهن انسانها است. نویسندها و بازیگران همه تا زمانی است که زنده هستند اشراف دارند و اشرافشان تا لحظهای است که دیده و شنیده اند. ما آدمهای کاملی نیستیم. ممکن است وقتی نوشتیم و ساختیم و بازی کردیم چیزی وجود داشته که نمیدانستیم و به سهو از دست داده ایم. قطعا عیب و نقص دارد، چون ما آدمهای کاملی نیستیم که اثر بدون نقص بسازیم.
خیلی عالی بود که در این سریال بی حرمتی به بزرگتران و ... نشون داده شد چون این سریال با مردم صادق هست و اتفاقات واقعی روزگار ما رو نشون میده بنظر من همه کسانی که از این موارد انتقاد کردن خودشون رو در اون موقعیت دیده بودن وگرنه اینطور جبهه گیرانه انتقاد نمیکردن
به جای انتقاد کردن از سازندگان این سریال به خودمون بیایم و احترام بزرگترها رو نگه داریم
دقیقا هدف این سریال تلنگری به همه ما بود
سپاس و قدردانی میکنم از همه دست اندکاران این سریال
در خیلی از قسمت ها سریال بد آموزی داشت، من نمی گذاشتم بچه ها این فیلم رو ببین، با اون بی احترامی به پدر و مادر
افتضاح بود.
حقایق جامعه هست صحیح؛ اما به چه فیمت؟!
بهتاش مقابل چشمان پدر و مادرش سوار ۲۰۶ دوست دخترش میشود؟!
مادر پدرش را به اسم صدا میکند؟! بالای سر رحمتی که اندازه داییش سن و سال دارد و به هرحال بزرگتر است پول میریزد؟! سارا و نیکا که در فصلهای پیشین بی اجازه پدر آب نمیخوردند کاری به بزرگی اوکی کردن ماهواره را سرخود انجام میدهند؟! بهروزی که در بغل داییش بزرگ شده باید اینقدر بی ادب و قدرنشناس باشد؟! فارغ از بی ادبی ها حتی سریال سوتی های فجیعی داشته! زیبایی و طنزش به جای خودش! ولی به چه قیمتی؟!
در یک سکانس بهتاش و ارسطو میگویند « این چیه شبیه لباس سربارای هخامنشیه تن کردی؟! چرا به پیشینه خودمون توهین میکنید؟!
واقعاً چند تا موضوع تو یک فیلم چپوندین؟؟
من همه پایتخت ها رو از ۱ تا ۶ دیدم!
۱ تا ۵ یک سمت؛ ۶ یک سمت!
بنظرم که خنداندن ملت به هر وسیلهای و مثلا به بهانه بیان درد مردم اصلا توجیه پذیر نیست!
منشخصا از این همه تبلیغ کاشت ناخن با لاکرایگان! در سکانسهای آخر بردن بهبود، بسیار متعجب و ناراحت شدم! از صدا و سیمای جمهوری اسلامی! بعید بود!!!
تمام اقشار جامعه رو پای تلویزیون کشید.
از برنامه های مزخرفی مثل دوپینگ و خنده بازار خیلی بهتر بود.
اگر تمام منتقدان کشور هم جمع شوند حتی یک سریال مثل پایتخت نمیتونن بسازند.
فقط یاد گرفتن حرف بزنن و شعار بدن.
روحیه مردم در این شرایط کرونا،خیلی خسته و افسرده بود و این سریال نیاز بود و هست.
به نظر بنده محسن تنابنده و سیروس مقدم کاری کمتر از پرستاران و پزشکان انجام ندادند.
چون از لحاظ روحی بیماران و کادر پزشکی را در بیمارستانهای درگیر کرونا شارژ میکردند.
رابعاً کی میگه این سریال محتوا نداره مسئله ی اهدای عضو و ظاهر سازی عده ای ظاهر ساز برای کسب پست و مقام و گلایه به وضع اقتصادی و نادیده نگرفتن قشر جوان و ... کم محتوایی نیستند و از مسائل روزِ .
بهتاش نماد یک جوان شمالی است که متاسفانه خیلی بی غیرت نشون داده شده وگه کدوم جوانی دوسال مادرشو با یکی میبینه وحرفی نمیزنه؟
ازدواج مجدد مادر بهتاش میتونست یک امر عرفی و شرعی باشه ولی اینکه بهبود دوباره برگرده قضیه رو ناموسی کرد...
برگشت بهبود هیچ باری به بار طنز فیلم اضافه نکرد هیچ ...کلی هم آسیب داشت.
عوامل زحمت کش پایتخت، خسته نباشید
و نیست که بگم عید امسال به امید پایتخت ۶ زنده بودم تو اون همه استرس کرونا دستمزدتون نوش جونتون
با تشکر از آقای مقدم و آقای تنبانده ودیگر دوستان
این فصل از پایتخت انگار با یه جور کینه درست شده بود
انتقاد بسیار خوبه و به طور طنز زیبا تر هم میشه اما در این فصل دیگه یه از حد گذشته بود و انگار داشت خط فکری یه عده رو دنبال میکرد و از هدف اصلی (لذت مردم) دور شده بود
یک نقد دیگه که دارم راجب شوخی با حج و خونه خدا بود بنظرم بهتره به جای شوخی با مسائلی که از جانب خداست و باید بهش احترام گذاشته بشه مطالب خیلی زیبا تری و خنده دار تری از بازگشت بهبود میشد خلق کرد و توی قسمت قبلی یک صحنه های معنوی و لحظه هایی برای پشت هم بودن از جون مایه میذاشتن خیلی زیبا بود و در عین خنده حس همبستگی به ادم میدا
پایتخت6
افتضاح بود تماشا نمیکردین.
موضوع دیگه اون سکانس آخره که اصلا وجودش نیازی نبود هر چی فکر میکنم چیزی جز شیطنت نویسندگان و کارگردان نبوده، هیچ نیازی به اون سکانس نبود
امیدوارم در قسمتهای بعدی این مشکلات کم بشه
که ما خوشمون نمیاد وقتی میبینی یه فرد کم سن وسال پیش بزرگتر میره دست یا شونه هاشو می بوسه ولی اینجا دایی رو کتک میزنن مسخره میکنن یا پسر خاله مادر و میزنن یا به بقیه به انواع مختلف کم احترامی میکنه.میشه گفت .فقط فقط بهر نحوی تماشاگر باید بخنده@خداقوت آقایان کارگردان
در پایتخت 6 ما شاهد خیانتهای گسترده پسرخاله با پسرخاله ، رحمت با فهیمه ، فرزندان با پدر ، هما با همسر و بی بندو باری و بی غیرتی خانواده ها نسبت به فرزندان و بی احترامی فرزندان با بزرگترها و سیاه نمایی زندگی در مشکلات بودیم،
در پایتختهای گذشته ضمن طنز بودن سبک زندگی یک خانواده اسلامی ایرانی و غیرت مردان ایران و شجاعت و صبر بر مشکلات و دلخوشی در عین سختی ها شاهد بودیم ولی اکنون؟!!!
حالا همه گیر دادن به پایتختی که 6 ساله هر سال بهتر از سال قبلش بوده. حالا همه شدن منتقد. اگه راست میگن یه قسمت فقط یه قسمت مثل پایتخت بسازن
فیلم است!!!!!!
همین طرز فکر شماهاست که مهران مدیری وعطاران وآقاخانی روازتلویزیون گرفته!!!
بس کنین توروخدا!!!!فیلم به این خوبی روزیرسوال نبرید خواهشا!!!!!
جامعه ماچیزی که نداره متاسفانه شادی ونشاط که همین روهم ازمون گرفتن
یه کم منصفانه تر
امیدوارم که این سریال در آینده به گونه ای نشود که انتقادها از اون درست از آب درآید چون این سریال به خاطر شئونات و سبک ایرانی بودنش محبوب ٨٠ درصد ایرانی هاست (نه به خاطر سبک غربی بودن و یا رعایت نکردن شئونات اسلامی وانسانی)
اون هنجار شکن تر بود ، کل سریال بازیگرا الکی قر میدادن و میرقصیدن انگار واجب شده تو همه سریالا این صحنه ها باشه! که چی! وقتی هیچ کمکی به داستان نمیکنه