به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یزد، آرمین آب حیات فوتبالیست ۲۸ ساله از دروازه بانان بنام فوتبال یزده که سابقه بازی در لیگ دسته دو و دسته سه فوتبال کشور در تیمهای مشهور یزدی و غیر یزدی رو داره.
این دروازه بان کم و بیش دارای حاشیه در یک بعد از ظهر بهاری مهمان تحریریه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان یزد بود و در فضایی صمیمی به سوالات ما پاسخ گفت.
آرمین آب حیات فوتبال رو از چه سنی و بازی در کدام تیم شروع کرد؟
آغاز زندگی فوتبالی من از سن ۹ سالگی به صورت آماتور در مدارس فوتبال استان و به طور جدیتر از سن ۱۳ سالگی در تیم نونهال الرسول یزد بوده است.
از همان ابتدای شروع زندگی فوتبالی ام با توجه به اینکه ژن دروازه بانی در خانواده ما بود، این علاقه در من به وجود اومد و با تشویق ها و راهنمایی های پدر دروازه بانم بنده هم پا در این میدان گذاشتم.
آغاز دوره حرفهای زندگی فوتبالی من از سن ۱۶ سالگی با بازی در تیم مس سرچشمه که لیگ دسته دو کشور بود شروع شد.
زمانی که شهید قندی پایه های خود را تشکیل داد اقدام به خریداری سهمیه تیم نونهال الرسول یزد کرد که بنده هم آن زمان در تیم نونهال الرسول که تیم بسیار خوبی بود، بازی می کردم. این گونه شد که بعد از واگذار شدن تیم من هم به شهید قندی اومدم و تا رده سنی جوانان در این تیم حضور داشتم.
بعد از اینکه تیم شهید قندی منحل شد و تیم های پایه از هم پاشیده شد، به کمک دوست عزیزم آقای فرشید آدابی که مدیر برنامه بودند تونستم در تست گیری تیم آرمین تهران شرکت کنم که در همان زمان با آقای یعقوب وطنی آشنا شدم که بنده رو به تیم مس سرچشمه دعوت کردند و من هم به این تیم پیوستم.
قبل از اروند در تربیت نوین بودم که حاشیه های فراوانی داشت، این تیم اون سال دوتا مربی عوض کرد و با وجود اینکه حقوقی به ما نمیدادند ماندیم و بازی کردیم، عملکرد من در پنج بازی خوب بود به طوری که یک پیشنهاد خوب از طرف شهرداری همدان داشتم که متأسفانه رضایت نامه ی بنده که مدیر عامل تیم باید می دادند، میسر نشد و نتونستم به اون تیم برم. در ادامه سال بعد از تربیت نوین به استقلال جنوب تهران که لیگ دو بود رفتم که در این تیم سه بازی آخر ، سرمربی ما عوض و آقای علوی سکاندار تیم شدند.
سال بعد آقای علوی که سرمربی استقلال جنوب تهران بود سرمربی تیم اروند خرمشهر شد و چون از سبک گلری من خوشش اومده بود بنده رو به تیم دعوت کرد و من هم به این تیم پیوستم.
بعد از اروند خرمشهر، از چند تیم بهم پیشنهاد شد. از جمله آرمان گهر و پرسپولیس گناوه، و من از میان این تیم ها آرمان گهر رو انتخاب کردم و تا روز آخر نقل و انتقالات در سیرجان بودم که به یک باره روز آخر نظر سرمربی عوض شد و آن سال من بدون تیم ماندم. بعد از اون به یزد اومدم و تمریناتم رو از سر گرفتم تا اینکه کادر فنی تیم یزد لوله با من تماس گرفتند و بنده رو دعوت کردند و منم به خاطر دانشگاه و کارم که یزد بود، این پیشنهاد رو پذیرفتم و خدا رو شکر تونستیم به همت همه ی دوستان تیم را به مرحله صعود برسونیم.
مهم ترین اتفاق در یزد لوله فارغ از حواشی که برایم رخ داد، صعود تیم به مرحله دوم لیگ دسته سه کشور که باعث خوشحالی مردم استان و شناخته تر شدن فوتبال یزد در کشور بود.
در همین حد بگم که در بازی با استقلال شوش، من زمانی که متوجه شدم در ترکیب اصلی نیستم، رفتم پیش آقای امیری اعتراض کردم. قبول دارم که با لحن بلند و تند اعتراض کردم ولی قصد توهین و ضرب و شتم نداشتم. ولی ایشان با برداشتن جسمی، قصد پرتاپ کردن به سمت من را داشتند. دو دفعه آقای امیری به سمت من آمدند ولی ایشان با تجربه ای که دارند می تونستند مشکل را حل کنند نه اینکه اینگونه برخورد کنند. من در این بازی صرفا از خودم دفاع کردم.
بعد این اتفاق من وسایلم را برداشتم و به یزد اومدم که متاسفانه باخت تیم رو گردن من انداختند، در صورتی که آن دو گل را نیمه دوم خوردند و من هنوز که هنوز است از اتفاقات و حاشیه هایی که در این بازی رخ داد، ناراحت هستم.
با توجه به اینکه چند سالی یزد حضور فعال فوتبالی نداشت و امسال خدا رو شکر تونست سهمیه لیگ دو و سه بگیره جای تشکر و قدردانی داره ولی انتظاری که من نه به عنوان بازیکن بلکه به عنوان یک تماشاگر دارم
اینه که تیم هر شهری اصولا از بازیکن های همون شهر انتخاب بشه، حالا لیگ دو که از بازیکن های غیر بومی استفاده کرده و خدا رو شکر نتیجه هم داره می گیره ولی درخواستی که دارم لیگ دسته سه رو مثل دوره اول که یزدی ها بودند و نتیجه گرفتند، از بازیکن های یزدی استفاده کنند و این لیگ برای بازیکن های یزدی باشه.
امسال حواشی برای من به وجود اومد و یک طرفه قضاوت شدم، ان شاالله به این حواشی پایان خواهم داد. انتظار بیشتری که از رسانه ها دارم اینه که به این حواشی دامن نزنند و به اصل ماجرا بپردازند نه اینکه یک طرفه قضاوت کنند.
به هر حال با این قضاوت های ناعادلانه زندگی اجتماعی من تحت تاثیر قرار گرفت به طوری که پایان نامه دانشگاه من هم موضوعش عوض شد، حرفی که دارم اینه که قبل از اینکه قضاوتی بکنیم اصل ماجرا رو بدونیم.
در آخر هم از زحمات پدر و مادرم که در این سال ها راهنما و پشتیبان من بودند تشکر می کنم و ان شاالله سال جدید، موضوع کرونا حل بشه و همه همشهریان در صحت و سلامت باشند.
گفت و گو از سید مجتبی موسوی و سید امیر حسینی
انتهای پیام/و