به گزارش حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، عباسعلی کریمی رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران، روز گذشته پس از بهبودی از بیماری کووید ۱۹ در دفتر خود حضور یافت و نشستی را با مدیران حاضر در ستاد دانشگاه برگزار کرد.
کریمی پس از دیدار با مدیران خود از نزدیک در جریان امور قرار گرفت و در گفتگویی با پارساپور مدیر روابط عمومی دانشگاه، با خانواده دانشگاه سخن گفت.
از بیماری کرونا و شرایط دانشگاه بگویید؟
ابتدا شکرگزار لطف و کرم پروردگار هستم. لطف پروردگار و دعای دوستان کمک کرد از آلودگی به ویروس کرونا که حدود ۱۶ روز قبل به ان دچار شدم نجات پیدا کنم. علائم شروع بیماری بد و آزاردهنده است. علائمی که من داشتم بیشتر سوزش چشم و سردرد و سستی و ضعف شدید عضلات بود بهگونهای که شب اول احساس بسیار بدی داشتم. به سرعت تست کووید ۱۹ انجام شد که مثبت بود و مجبور شدم در بیمارستان بستری شوم. همزمان با من همسرم نیز همین علائم را پیدا کرد؛ درنتیجه چند روزی در بیمارستان بستری شدیم.
باتوجه به اینکه وضعیتمان بهگونهای بود که باید قرنطینه و در اتاق ایزوله به سر میبردیم از بیمارستان مرخص و به خانه رفتیم. درمانهای لازم را تحت نظر اقای دکتر صالحی متخصص عفونی بیمارستان امام خمینی ادامه دادیم. تا دیروز سیر بیماری افت و خیز داشت گاهی شبها تب ۳۸ و ۳۸.۵، سردرد شدید و سرفه و لرز داشتم.
در آزمایشهایی که انجام شد مشکلاتی در فرمول خونی، لکوپنی و لنفوپنی پیدا کردم و در سی تیاسکن یکی دو لکه در قسمتهای تحتانی دو ریه پیدا کردم، اما خوشبختانه با درمان مناسبی که انجام شد و رعایتهای شدیدی که کردیم و استراحتی که به توصیه همکاران داشتیم خوشبختانه تا امروز توانستیم سرپاشویم و علائم کمکم برطرف شد. امروز هم آزمایشهای پایانی رو انجام دادم خوشبختانه فرمول خونیام بهتر و تست هم انجام شده که خوشبختانه منفی بود و براین اساس میتوانم در محل کار حضور پیدا کنم. البته درحال حاضر با ماسک امدم و احتیاطهای لازم را رعایت کردم که برای همکاران خطری ایجاد نشود.
این بیماری فرصتی خوبی برایم بوجود آورد تا طی این ۲ هفته نگاه بیشتری به درون خود داشته باشم. در این مدت از دور دانشگاه و دوستانی که در این شرایط سخت دانشگاه را هدایت میکردند و در بیمارستانها مشغول ارائه خدمت بودند نظاره میکردم. این روزها نکات مثبتی برایم داشت و دارد از این نظر که ما نیروهای مخلصی در سطوح مختلف دانشگاه چه در حوزه ریاست و معاونتهای مختلف دانشگاه و چه در روسای بیمارستانها و دانشکدهها داریم که هرکدام به صورت مستقل و با هماهنگی با یکدیگر کارها را پیش میبرند. اکثر بیمارستانهای جنرال ما این روزها با بیشترین هماهنگی، ازخودگذشتگی و ایثار و با ظرفیت کامل در اختیار بیماران کرونایی هستند. من از دور شاهد این حجم از ایثار بودم و واقعا غبطه میخوردم. این روزها به خودم میبالیدم که چنین همکارانی دارم و واقعا برایم درس آموز بود که هرکدام از همکاران چه در حوزه معاونتها و چه در بیمارستانها با تشخیص خود و یا با هفکری هیئتعلمی، پرستاران و پرسنل بیمارستانها ابتکار عملهای زیبایی داشتند. شش بیمارستان جنرال دانشگاه شامل بیمارستانهای امام خمینی، شریعتی، سینا، امیراعلم، ضیائیان و بهارلو هرکدام با امکانات کامل خود در اختیار بیماران قرار گرفتند. در همین حال دو رئیس بیمارستان مرکز طبی کودکان و بهارلو همچنین دو معاون دانشگاه دکتر بیگلر و دکتر دلاوری به این ویروس دچار شدند، ولی حتی یک لحظه کار آنان زمین نماند و به محض اینکه یک نفر از دور خارج میشد یک یا دو نفر دیگر از همکاران با تلاش مضاعف سعی میکردند تا هیچ کمبودی در این زمینه ایجاد نشود این ظرفیتهای بزرگ افتخاری برای دانشگاه است.
از همان شب اول اطلاع از ورود کرونا به کشور، این دوران را به دوران جنگ در سال ۵۹ تشبیه کردم و از همکاران خواستم با هماهنگی، آمادگی برای مقابله با این بیماری را پیدا کنند که خوشبختانه خوب هم پاسخ دادند.
شب پیش که با دکتر جان بابایی معاون درمان وزارت بهداشت تلفنی صحبت میکردم؛ گفتند پس از بازدید از بیمارستانهای دانشگاه با دیدن روحیه خوب و اخلاق گشاده پرسنل بخشها در خدمت رسانی به بیماران گریه کردم و لذت بردم و به خودم بالیدم. وصف رشادتهای همکاران برایم بزرگترین افتخار بود. کرونا آمد و کشورمان را گرفتار کرد؛ مطمئنا دوره آن تمام میشود، ولی درسهای ارزشمندی از این ویروس کوچک میتوان گرفت و خداوند درسهای بزرگی به انسانهای بزرگ و کوچک خود خواهد داد. من به عنوان یک انسان کوچک درسهای بزرگی از این ویروس بسیار کوچک در زندگی شخصی و کاری و مدیریتی ام گرفتم.
از اتفاقاتی که برای کشور و دنیا افتاده و مواجهه افراد با این بیماری نکات آموزندهای به دست میآید. امیدوارم دوستانی که اهل قلم و اهل تفکر عمیق هستند اینها را ثبت کنند و برای آیندگاه به ودیعه بگذارند تا درسهای بزرگی در طول زمان از آن بگیریم.
جادارد از همه همکاران و دوستان و سروران عزیزی که به شکلهای مختلف عدهای نذر کردند، عدهای دعا کردند، عدهای تلفن زدند و عدهای زنگ نزدند که اذیت نشوم و از دور و نزدیک و با واسطه و بی واسطه جویای احوالم بودند تشکر کنم.
در این حوادث انسان اطرافیان خود را بهتر میشناسد و میبیند که جامعه مان چقدر زنده و با روح و با عزت است و ما چه نعمتهایی درکنارمان داریم که در زمان سلامت و در زمان کم فکری و بی فکری در مورد آنان تامل نمیکنیم. این فرصت برای من بوجود آمد که بیشتر فکر کنم و سعی کنم بیدارتر شوم.
بیش از یک ماه است که درگیر کرونا هستیم آینده را در مورد این بیماری و مهار آن چطور پیش بینی میکنید؟
باتوجه به این که این ویروس جدیدی است دانشمندان دنیا درمورد آن کمتر میدانند و بسیاری از اطلاعاتی که در دست است طی سه ماه اخیر توسط مطالعات محققان بدست آمده است. مهمترین مسئله این است که چگونه این بیماری در کشورهای مختلف با فرهنگها و نوع مدیریتهای مختلف مهار شود. متاسفانه در کشورمان اختلاف نظر بسیار است. روز اول احساسم بر این بود که برای کنترل این اپیدمی و پاندمی با این وسعت جهانی باید در سطوح بالای کشور تصمیم گیری و برنامه ریزی شود و کشور با قدرت کامل با این مسئله مواجه شود و این از توان وزارت بهداشت به تنهایی خارج است. خوشبختانه ۲-۳ هفته طول کشید تا کشور به این نتیجه برسد و امروز کشور با همه قوای خود به میدان آمده است.
در مورد شیوع بیماری نیز همکاران اپیدمیولوژیست معقتدند باتوجه به اینکه درصدی از مردم به توصیهها گوش نکردند و در ایام عید به مسافرت رفتند ما یک پیک دیگری پیش رو داریم و بایستی امادگی خودمان را برای آن دوره حفظ کنیم. به نظر میرسد احتمالا تا اواسط اردیبهشت درگیر این بیماری هستیم مگر اینکه تا آن موقع با تغییر فصل و رفع مسافرت و اعمال محدودیتهای بیشتر شرایط کنترل شود. به هرحال به نظر میرسد بایستی تحقیق بیشتری انجام شود تا بتوان در مورد آینده پیش بینی کرد.
بیشترین دغدغه و امیدواری شما دراین روزها چیست؟
بیشترین امیدم به همدلی و همراهی است که دردانشگاه وجود دارد و من را یاد دوران جنگ میاندازد. وقتی میبینم پرستاران و پزشکان و پرسنل اداری و خدماتی در بیمارستانها با وجود تمام کمبودها و باوجود اینکه ما نتوانستیم و نمیتوانیم گاهی امکان حفاظتی آنان را به طور کامل فراهم کنیم در دل مبارزه با اپیدمی و کنترل این بیماری تلاش میکنند اشک شوق به چشمم میآید. پرسنل بیمارستانها در روزهای اول گاهی بدون وسایل ابتدایی به بیماران خدمت رسانی میکردند که همه اینها جای امیدواری دارد. البته وظیفه ما و مسئولان بالادستی بود و هست که از روز اول امکانات مورد نیاز پرسنل را فراهم کنیم و برای مقابله با این بیماری امادگی پیدا کنیم. هرچند که این کمبودها در همه جای دنیا خودش را نشان میدهد. در مجموع بیشترین امید من به همراهی و همدلی و کمک پرسنل است.
اما بیشترین نگرانی ام از این است که اگر این اپیدمی ادامه پیدا کند و مانند عملیاتهای جبهه به صورت مزمن دربیاید برای پرسنل، پزشکان و کادر درمان و سلامت خسته کننده شود و افراد را از رده خارج کند. با خارج شدن هر نفر از سیستم روحیه افراد ممکن است آسیب ببیند بنابراین این خطری است که ما را تهدید میکند و ما بایستی در حفظ و حراست از نیروها و استراحت دادن به آنان و جایگزین کردن روشها و تشویقهای مختلف از نظر مادی و معنوی زمینه تقویت روحی و جسمی آنان را فراهم و از خسته شدن آنان جلوگیری کنیم.
اتفاق دیگری که در این اپیدمی شاهد آن بودیم و شاید از وجوه خوب آن بود اینکه همیشه در کشور میگفتیم امنیت بالاترین نیاز کشور است و برترین نیاز هر جامعهای امنیت است، ولی امروز میبینیم که سلامت در جامعه کمتر از امنیت نیست و همان انرژی و سرمایهای که برای حفظ مرزها و امنیت کشور و شهرها هزینه میکنیم به همان مقدار بایستی هزینه کنیم که سلامت جامعه تضمین شود. در واقع سلامت بدون امنیت و امنیت بدون سلامت معنایی ندارد. امروز جامعه پزشکی و جامعه سلامت کشور بخصوص دانشگاهها و بیمارستانهای دولتی سراسر کشور با خدمات خود، جایگاه واقعی و ارزش واقعی خود را به جامعه نشان دادند و به رخ جامعه کشیدند. اگر در طول سال در گوشه و کنار کشور چند اتفاق منفی دیده میشد و رسانهها آن را انقدر بزرگ میکردند که حجم کار جامعه سلامت تحت شعاع قرار گیرد و همه آن تلاشها ندیده گرفته شود؛ این اتفاق ثابت کرد که جامعه سلامت در دل خطر و با کمترین امکانات تلاش میکند. کشور امروز با چشم خود این رشادتها را میبییند و همه اقشار و طبقههای جامعه حضور ارکان نظام سلامت و نیاز جامعه به این قشر را به خوبی درک میکنند و این یکی از اتفاقات خوبی است که در این حادثه افتاد.
نظر شما در مورد این بحران و مقایسه آن با بحرانهای قبل چیست؟
مردم ما متکثر و با افکار مختلفی هستند. باید بپذیریم که سرمایه اجتماعی ما امروز تاحدودی آسیب دیده است. خوب بود مردم از همان روزهای اول به توصیههایی که از سوی مسئولان مطرح میشد گوش میکردند. من در میان بحران هستم و نمیخواهم نقدی کنم. این بحرانی است که در همه کشورها وجود دارد. در کشور ما نیز بالاترین مقامات کشور رسما پای کار آمده و چندین بار در روز مسائل این حادثه را پیگیری میکنند. اگر از روز اول در همچنین سطحی ستاد قدرتمندی تشکیل میشد و مردم لحظه به لحظه حرفهای آن ستاد را گوش میکردند و کمک میکردند؛ این اپیدمی به این سرعت و در زمان کوتاه اتفاق نمیافتد. این اپیدمی به هرحال در همه جای دنیا اتفاق میافتد، ولی ما بایستی زمان را بخریم تا بتوانیم با امکانات بیمارستانها و ظرفیتهایی که داریم پاسخگوی آسیبهای ناشی از آن باشیم.
متاسفانه درصدی از مردم به توصیهها توجه نکردند و نه فقط به خودشان بلکه به سایر افراد نیز آسیب زدند. باوجود همه این مشکلات، خوشبختانه توجه مردم به توصیه مسئولان بیشتر شده است و اگر همچنان این نافرمانی ادامه داشته باشد نظام باید به روشهای اجباری متوسل شود و اگر مردم اطاعت نکردند شاید مجبور شوند از نیروهای نظامی و انتظامی کمک بیشتری بگیرند. مانند همه کشورهای دنیا و مانند اروپا و دموکراتترین کشورهای دنیا که میبینیم وقتی یک نفر در خیابان ایستاده از او میپرسند که برای چه بیرون آمده است؟ ما این مشکلات را در جامعه داشتیم شاید به این دلیل که روزهای اول مردم صداهای متفاوتی از مسئولان میشنیدند و این پیامهای متعدد باعث کمرنگ شدن اعتمادشان شد. با این حال اکنون زمان نقد نیست انشاءالله در فرصتی که از این بحران خارج شدیم حتما نقد خود را مطرح میکنم. دریک جامعه هشتاد میلیونی و جامعه قرآنی که معتقدند مرگ یک انسان، مرگ بشریت است و حیات یک نفر یعنی حیات بشریت ما به عنوان مسئول بایستی از دست دادن جان یک نفر هم برایمان مهم باشد؛ بنابراین مدیریت بحران و مدیریت سطوح بالاتر در این شرایط بسیار ضروری است.
انتهای پیام/