به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ،۹۸ سال شانس برای شبکه نمایش خانگی بود. البته این به معنای رشد کیفی این شبکه نیست، بلکه این شانس را باید از منظر رشد کمی تولید محصولات در این بستر و البته فراهمتر شدن شرایط عرضه بیشتر محصولات این شبکه و دسترسی راحتتر مخاطبان به تولیدات این شبکه دانست؛ شبکهای که هر چند هنوز فاصله بسیاری با مخاطبان میلیونی سریالهای تلویزیونی دارد، اما در این مدت حسابی فربه شده و حالا ترکیبی از فیلمسازان نامدار و جوان نامشان را به عنوان تولیدکنندگان محصول برای این بستر جدید به ثبت رساندهاند. حالا هم که ماجراهای «کرونا» باعث شده اقبال و توجه مخاطبان به شکل اجباری هم که شده به تولیدات این حوزه بیش از پیش شود.
* معادله حل نشده سود در شبکه نمایش خانگی
سال ۹۸ هم تمام شد و بسیاری از مخاطبان نفهمیدند معادلات سود و زیان شبکه نمایش خانگی و تولیدات آن چگونه با دادههای منطقی به جواب میرسد! مسأله سود و زیان سریالهای شبکه نمایش خانگی موضوع و سوالی نبود که فقط محدود به سال جاری باشد، بلکه از ابتدای راهاندازی این شبکه و عرضه محصولاتی پر زرق و برق با حضور انبوهی از بازیگران سرشناس، یکی از سوالات مخاطبان و رسانهها درباره چگونگی بازگشت سرمایههای صرف شده برای این آثار بود. از آنجا که مسأله قاچاق محصولات نمایشی چه به شکل فیزیکی و چه از طریق سایتها و کانالهای تلگرامی همچنان به شکلی گسترده به چشم میخورد، با هیچ منطقی نمیتوان مسأله فروش این آثار را با میزان هزینههای صرف شده برای تولید آنها جفت و جور کرد!
در شرایطی که ذائقه مخاطب ایرانی به تماشای رایگان سریال خو کرده و همواره امکان تماشای سریالهای رایگان صداوسیما و دانلود غیرقانونی سریالهای باکیفیت خارجی برای عموم مخاطبان فراهم است و البته قدرت اقتصادی بسیاری از مردم نیز به خرید هفتگی چندین سریال عرضه شده در این شبکه نمیرسد، بدیهی است که استفاده غیرمجاز از این محصولات بیشتر شود. این البته یک سر این ماجراست، چرا که سر دیگر آن به دستمزدهای بالای بازیگران سرشناس حاضر در این آثار میرسد که گاهی خبرهایی از دستمزدهای چند میلیاردی تنها به یک یا چند بازیگر شنیده میشود. در این معادله چندمجهولی که از هر روشی دست به حل آن بزنیم، چیزی جز ضرر سرمایهگذاران حاصل نمیشود، بزرگترین مسأله دلیل حضور این افراد در این حوزه است. سوالی که البته ماجرای پرونده فساد اقتصادی چند نفر از سرمایهگذاران این سریالها، ابعاد تازهای از آن را برای مخاطبان روشن کرد.
* سریال سریالهای ناتمام!
احتمالا آن دسته از مخاطبانی که چند سال پیش پس از ناقص ماندن سریالهای پر سروصدایی همچون «قهوه تلخ» و «ابله» تصور میکردند دیگر دوره ناتمام ماندن سریالهای نمایش خانگی قرار است با حرفهایتر شدن سازندگان این مجموعهها تمام شود، اصلا تصور نمیکردند این اتفاق در سال ۹۸ و در دوره بلوغ شبکه نمایش خانگی (حداقل از منظر روان شدن چرخه تولید و عرضه آن) باز هم تکرار شود.
اما سریال سریالهای ناتمام شبکه نمایش خانگی گویا فعلا قرار نیست به قسمت آخر خود برسد و امسال نیز عرضه ناقص مجموعه «رقص روی شیشه» نشانی بر این مسأله بود؛ مجموعهای با انبوهی از بازیگران سرشناس که به یک باره در قسمتهای ابتدایی به واسطه مشکلات مالی میان عوامل تولید مجموعه به شکایت و جنجال کشیده شد و در نهایت نیز به بدترین شکل ممکن ناتمام و ناقص ماند؛ آنچنان که بسیاری آن را توهین به شعور و البته هزینههای مادی و معنوی مخاطبان شبکه نمایش خانگی دانستند.
البته که وضعیت برخی سریالهای کامل پخش شده در این شبکه نیز امسال بهتر از «رقص روی شیشه» نبود؛ آنچنان که ماجرای جدایی لیلا حاتمی از سریال «نهنگ آبی» آن هم به واسطه کیفیت پایین سریال و رسانهای شدن این موضوع هم بازتاب بسیاری در رسانهها پیدا کرد.
* پیوند خوردن نمایش خانگی با اختلاسهای میلیاردی
هر چند ماجرای گره خوردن نام سرمایهگذاران سریال نمایش خانگی «شهرزاد» با پرونده فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان از چند سال پیش آغاز شده بود، اما اعلام حکم زندان «سیدهادی رضوی» یکی از سرمایهگذاران این سریال و پیچیدهتر شدن پرونده «سیدمحمد امامی» دیگر سرمایهگذار این مجموعه اتفاقی بود که امسال به وقوع پیوست و حرف و حدیثهای بسیاری را برای شبکه نمایش خانگی و ورود سرمایهگذاران گمنام به این شبکه ایجاد کرد.
اعلام حکم ۲۰ سال حبس برای رضوی یکی از سرمایهگذاران «شهرزاد» به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و «احسان دلاویز» از سرمایهگذاران سریال نمایش خانگی «شاهگوش» به ۱۰ سال حبس به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی، اتفاقی بود که شوک عجیب و غریبی به این شبکه وارد کرد و همه شایعاتی را که در چند سال گذشته در ارتباط با ورود پولهای مشکوک به شبکه نمایش خانگی مطرح شده بود در پیش چشم مخاطبان بیش از همیشه به واقعیت نزدیک کرد. البته پرونده سیدمحمد امامی، تهیهکننده سریال «شهرزاد» همچنان به نتیجه نهایی نرسیده و مشخص نیست سرنوشت آن در سال آینده به کجا خواهد رسید.
* مثلث عشقی از نوع متأهلی!
«ابتذال» مفهومی بود که تقریبا بعد از مدتی به کرات برای آثار عرضه شده در شبکه نمایش خانگی مورد استفاده قرار گرفت! در کنار ضعف کیفی و فنی این آثار، جدیترین نقد به محصولات این شبکه بحث ابتذال و مفاهیم غیرخانوادگی نمایش داده شده در این شبکه بود؛ ماجرایی که امسال نیز ادامه داشت و اتفاقا خود ما هم در سال ۹۸ چندین بار در گزارشهای مختلف در همین صفحه به این موضوع پرداختیم که برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی چگونه به شکل مستقیم و غیرمستقیم قبح بعضی مسائل را در جامعه ایرانی از بین میبرند؛ تولیداتی که قرار بود با نمایش خیانت، روابط خارج از عرف، مصرف موادمخدر و اتفاقاتی از این دست برای ما مخاطبان آموزنده باشند، ولی در نهایت به واسطه عدم «نظارت» نهادهای فرهنگی مسؤول در این حوزه، تبدیل به یک کلاس بدآموزی تمام عیار برای خانوادههای ایرانی شدند!
امسال سال عجیبی در زمینه نمایش برخی سوژههای هنجارشکن در شبکه نمایش خانگی بود؛ سالی که بالاخره نمایش مجموعه پرحاشیه «ممنوعه» در آن به اتمام رسید و «رقص روی شیشه» روایتی از یک مثل عشقی عجیب را برای مخاطبانش بیان کرد. مثلثهای عشقی شبکه نمایش خانگی حالا با متاهلها پیش میروند! از «ممنوعه» که قصه عشق «برکه» مجرد به «سامی» همسر «ترانه» بود تا «رقص روی شیشه» که ماجرای تلاش همهجانبه «ادریس» برای رسیدن به «رعنا» همسر «یغما» را نمایش میداد؛ قصههایی از جنس سریالهای شبکههای ماهوارهای که امسال معنا و مفهوم جدیدی به ابتذال در شبکه نمایش خانگی دادند!
* لاکچرینمایی، پدیده تازه شبکه نمایش خانگی
«لاکچری نمایی» هم یکی از پدیدههای تازهای بود که امسال به شکل گستردهای وارد شبکه نمایش خانگی شد. هر چند از همان ابتدا سریالهای شبکه نمایش خانگی با نمایش زندگیهای مرفه تقریبا نشان داده بودند قرار است بیشتر روایتگر قصههایی از طبقه متوسط به بالای جامعه باشند، اما امسال آش آنقدر شور شد که صدای همه را در آورد. اتفاقا خود ما نیز امسال در مطلبی در همین صفحه از این نوشتیم که شبکه نمایش خانگی چگونه با نمایش سبک زندگی لاکچری تبدیل به شبکه نمایش حسرتهای خانگی شده است.
امسال قصه سریالهایی همچون «مانکن»، «دل»، «رقص روی شیشه»، «هیولا»، «سالهای دور از خانه» و... همه در فضایی روایت میشد که یک سر قصه به طبقه مرفه میرسید. فضایی «سوپر لاکچری» که هیچ شباهتی با زندگی ما مردم عادی ندارد؛ خانههایی ویلایی با متراژهایی بالا، ماشینهایی خارجی و گرانقیمت و تفریحاتی که احتمالا هزینه برخی از آنها معادل چند ماه پسانداز یک کارمند یا کاسب معمولی میشود. این فرآیند «لاکچرینمایی» در شرایط در پیش چشم مخاطبان رو به افزایش این شبکه رقم میخورد که اتفاقا مخاطب اغلب تولیدات شبکههای نمایش خانگی و تولیدات عرضه شده در VODها طبقه متوسط شهری هستند؛ طبقهای که گویا قرار است در کنار هزینهای که باید از وقت و پول خود برای تماشای این آثار صرف کنند، باید خود را برای حسرتهای ذهنی تحمیل شده به واسطه تماشای مجموعههای عرضه شده در این شبکه نیز آماده کنند.
حکایت نمایش افراطی این زندگیهای «سوپر لاکچری» در محصولات شبکه نمایش خانگی در سال ۹۸ و بلایی که به واسطه آنها بر سر ذهن و روان مخاطبان آمد، حکایت به کار بردن خشونت برای فهماندن مفهوم آن به مخاطب بود! مخاطبانمان را با نمایش انبوهی از خانههای ویلایی قصر مانند و ماشینهای گرانقیمت خارجی در فشار آرزوی رسیدن به چنین سطحی از زندگی له کنیم تا به مخاطبانمان نشان دهیم که همه چیز در زندگی پول نیست و ممکن است شما با داشتن این ثروت هم خوشبخت نباشید!
* تکرار آزمودن آزموده!
«آزموده را آزمودن، خطاست»؛ یکی از معروفترین ضربالمثلهای مورد استفاده میان ما ایرانیهاست؛ ضربالمثلی که البته گویا برخی چهرههای سرشناس سینما و تلویزیون ایران هنگام تصمیم برای ورود به عرصه تولید برای شبکه نمایش خانگی توجه چندانی به آن ندارند و نتیجه این بیتوجهی هم ورود همراه با شکست آنها به بازار پیچیده شبکه نمایش خانگی است.
شاید اگر سیروس مقدم هم از تجربه فریدن جیرانی در شبکه نمایش خانگی درس میگرفت، بیخیال تولید و عرضه سریال «خواب زده» برای این شبکه میشد. در حالی که «نهنگ آبی» فریدون جیرانی با انبوهی از بازیگران سرشناس سینما و تلویزیون تبدیل به یکی از پروژههای شکست خورده شبکه نمایش خانگی در سال جاری شده بود، سیروس مقدم با یک قصه عجیب به شبکه نمایش خانگی آمد. قصهای با حال و هوای سریال تلویزیونی «کُما» که اتفاقا خود سیروس مقدم آن را ساخته بود، اما با ظاهری تاریکتر و مالیخولیایی که حداقل در این چند قسمتی که در سال ۹۸ پخش شده، هنوز نتوانسته موفقیت چندانی در جذب مخاطبان داشته باشد و بعید است در ادامه نیز به موفقیت چندانی برسد.
***
چشمانداز نمایش خانگی در سال ۹۹
شروع با رقابت «آقازاده» و «قورباغه»
تجربههای سال ۹۸ در عرصه شبکه نمایش خانگی در شرایطی رقم خورده که حالا روزهای شنبه، دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه تبدیل به روزهای ثابت پخش سریالهای این شبکه از طریق سامانههای VOD شده است تا در عمل مخاطبان این شبکه تقریبا هر روز هفته یک سریال جدید برای تماشا داشته باشند؛ مسیری که با ساخت سریالهای تازه برای پخش در سال ۹۹ نیز ادامه خواهد داشت. علاوه بر «کرگدن»، «همگناه»، «خوابزده» و «دل» که پخش آنها در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت، ورود سریالهای احتمالا مهمی مثل «قورباغه» و «آقازاده» قطعا مسیر فعالیت این شبکه را در سال آینده پویا نگه خواهد داشت. این را باید به ماجرای ورود چهرههای نامداری همچون مسعود کیمیایی به عرصه ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی اضافه کرد، چرا که او میخواهد «جسدهای شیشهای» را که یکی از رمانهای معروف خودش است تبدیل به سریالی برای پخش در شبکه نمایش خانگی کند و احتمالا آن نیز یکی از محصولات سال آینده این حوزه خواهد بود. هر چند از حالا برای قضاوت کردن درباره سرنوشت و مسیر شبکه نمایش خانگی در سال آینده زود است، اما آنچه به عنوان یکی از اصلیترین خواستههای مخاطبان این حوزه مشخص است، مسأله نظارت بر کیفیت و محتوای این محصولات است؛ خواستهای که پس از چند سال تجربه، دیگر بهانهای برای بیتوجهی به آن وجود ندارد.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/
فیلم هالیوودی ببینید شرف داره خیلیم خوبه
به جای اینکه این همه شبکه درست تا همش برنامه تکراری پخش کنه، تعداد شبکه ها رو کمتر کنن ولی برنامه خوب درست کنند
بارها شده که دیدم دو تا شبکه همزمان یک برنامه پخش میکنند
هدف از شبکه های شما، سلامت، امید، پویا و تماشا دقیقا چیه ؟ کجای دنیا یک شبکه درست میکنند که برنامه تکراری بقیه شبکه های رو پخش کنه
من خودم خیلی دوست داشتم که فیلم های ایرانی نگاه کنم ولی با دیدن بعضی از این فیلم و سریال های جدید و حتی با دیدن پوستر های آن ها احساس می کنم که از فیلم های خارجی هم بد تر هستند، مملو از بد آموزی و بی حجابی. لطفا نظارت داشته باشید.