به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «ببریدش، نمیخواهم ببینمش!» این جملهای بود که مادر نیک ووییچیچ بعد از غافلگیری ناامیدکنندهای که در اتاق زایمان با آن مواجه شده بود، با فریاد به زبان آورد. تجربهی ویرانگری برایش بود؛ او ۹ ماه تمام فرزندش را با خاطری آسوده در رحمش حمل کرده بود و حالا یکباره با نوزادی با نقص فیزیکی مواجه شده بود.
او نیک را از همان زمانی که درون رحمش رشد میکرد دوست داشت، حتی قبل از اینکه چشمش به او افتد. متأسفانه او در کشاکش احساسات ناخوشایندی قرار گرفته بود، نگرانی، دلواپسی و ترس از آنچه که در زندگی انتظار فرزندش را میکشید.
نیک یکی از ۷ نفری است که تا به حال مبتلا به سندرم تترا آملیا شناخته شده اند؛ اختلالی نادر که مشخصهی آن فقدان دستها و پاها است.
انگشتان پاهای نیک ابتدا به هم چسبیده بودند، اما با یک عمل جراحی آنها را از هم جدا کردند تا او بتواند از آنها مثل انگشتان دست، برای انجام کارهایی مثل ورق زدن صفحات یا گرفتن لیوان استفاده کند. خوشبختانه او حالا میتواند بدون کمک دیگران، از انگشتان کوچک پاهایش برای استفاده از ویلچر برقی، کامپیوتر، تلفن همراه و انجام دیگر امور روزمره اش استفاده کند.
حتی بدون دست و پا هم او هنوز مصمم است بهترین زندگی را برای خود بسازد. خوشبختانه پدر و مادرش هم او را به شیوهای درست و درخور بزرگ کردند که همین به او کمک کرد در مقابل مشکلات بایستد. او حرفهای پدرش را هرگز فراموش نکرد که به او گفته بود: «تو یک هدیه هستی فقط بسته بندی متفاوتی داری.»
نیک در وبسایت Wealthy Gorilla یکی از ۱۰ سخنران انگیزشی برتر دنیا معرفی شده است.
در این مطلب نگاهی اجمالی به زندگی نیک ووییچیچ، این مرد قدرتمند خواهیم داشت، از مشکلات گذشته تا موفقیتها و زندگی عاشقانهی اش.
مشکلات
نیکلاس ووییچیچ در سال ۱۹۸۲ در شهر ملبورن استرالیا متولد شد. او به بیماری فوکوملیا دچار و بدون هیچ دست و پایی متولد شده بود. علت بیماری او نه ژنتیکی بود، نه مصرف داروی تالیدومید. سونوگرافی هم چیزی را نشان نداده بود. در واقع هیچ توضیح علمیای برای بیماری او وجود نداشت.
نیک اولین کودک معلولی بود که در مدارس عادی استرالیا درس میخواند. او دائماً مورد زورگویی و آزار و اذیت قرار میگرفت. به او میخندیدند، نادیده اش میگرفتند و به بازیها راهش نمیدادند. هر روزی که میگذشت ترسهای نیک بیشتر میشد.
نیک وقتی به دبیرستان رفت در آنجا به نمایندهی مدرسه اش تبدیل و عضو یک انجمن دانش آموزی هم شد که فعالیتهای بشردوستانه انجام میداد و برای امور خیریه و کمپینهای محلی مرتبط با مقولهی معلولیت کمک مالی جمع آوری میکرد.
نیک در سن ۶ سالگی استفاده از اندامهای مصنوعی را امتحان کرده بود، اما آنها بیشتر برایش مشکل ساز بودند تا کمک کننده، چون حرکاتش را محدود میکردند. از قرار معلوم او یاد گرفته بود که چطور بدون آنها بعضی کارها را انجام دهد به همین خاطر آن اندامهای مصنوعی فقط حکم بار اضافه برایش داشتند.
متأسفانه او در سن ۸ سالگی درگیر افسردگی شدید شده بود. او احساس میکرد که تا آخر عمرش همیشه سربار خواهد بود و هیچ کسی حاضر نخواهد شد با او ازدواج کند. این افکار باعث شده بود او دید واقع بینانهای به زندگی نداشته باشد و تنها آرزویش این بود که دست و پا داشته باشد.
در ۱۰ سالگی خانه برای نیک تبدیل به پناهگاهی در برابر توفانهای بیرون شده بود؛ او در بیرون خانه دائماً از سوی دیگران طرد میشد و توان رویارویی با این مسأله را نداشت. نیک تلاش کرد خودش را وان حمام خانه غرق کند، اما عشقی که به پدر و مادرش داشت مانع از تمام کردن کار شد.
نیک ووییچیچ در نهایت از دانشگاه گریفیت استرالیا با مدرک کارشناسی در رشتهی بازرگانی فارغ التحصیل شد.
نقطهی عطف
مادر نیک متوجه رنجی که پسرش میکشید بود به همین دلیل یک روز تصمیم گرفت مقالهی یک روزنامه که دربارهی مردی با معلولیت شدیدی بسیار بیشتر از نیک بود را به او نشان دهد.
از آن زمان نیک قدرشناس زندگی اش شد. او گفته بعد از آنکه توانست با خداوند ارتباط بگیرد بالاخره به آرامش رسید.
گرچه او نتوانست بعضی کارها را به سادگی انجام دهند، اما معتقد است مهم نیست که چه در اختیار داری، بلکه چیزی که اهمیت دارد آن است که با داشته هایت چه میکنی.
به همین خاطر او دائماً با خود میگفت که از شکست خوردن و تلاش دوباره نمیترسد. چه کسی باور میکرد نیک حالا بتواند دندان هایش را مسواک بزند و موهایش را بشوید، آن هم بدون استفاده از اندام مصنوعی؟
نیک ووییچیچ حالا دقیقهای ۴۳ کلمه مینویسد، میتواند توپ تنیس را پرت کند، درامز میزند، صورتش را اصلاح میکند، لیوان به دست میگیرد و تماسهای تلفنی را جواب میدهد.
تفریحات و سرگرمیها
شنا، گلف، اسنوبرد، موج سواری و ماهیگیری، کارهایی هستند که نیک ووییچیچ دوست دارد اوقات فراغتش را با آنها پر کند. نیک به خصوص علاقهی زیادی به امتحان کردن چیزهای جدید دارد.
زندگی عاشقانه
نیک ووییچیچ علیرغم شرایط فیزیکی اش، در سال ۲۰۱۲ در سن ۳۰ سالگی با عشق زندگی اش ازدواج کرد.
وقتی از کانائه میپرسیدند چرا تصمیم گرفت با مردی ازدواج کند که دست و پا ندارد، او میگفت تجربهی رابطه با مردانی را داشته که هیچ نقص فیزیکیای نداشتند، اما هیچ نکتهی ارزشمندی در آنها وجود نداشت. ولی او در نیک خوش قلبی، عشق، مهربانی، سخاوت، دلی بزرگ و شوخی طبعی را دید.
نیک ووییچیچ با همسر ژاپنی – آمریکایی اش در آمریکا آشنا و در همان نگاه اول به او علاقمند شد.
علیرغم بحرانی که نیک در آن زمان در زندگی به دلیل شکست در کار و مورد سرقت قرار گرفتن مواجه شده بود، کانائه او را رها نکرد.
گرچه نیک دچار ترس و افسردگی شده بود، اما کانائه بیشتر از همیشه در کنار او ماند. او به کار پرستاری مشغول شد تا زمانی که نیک بتواند دوباره روی پای خودش بایستد از نیک و خودش حمایت کند. دوران نامزدی آنها ۹ ماه به طول انجامید و در نهایت آنها با یکدیگرازدواج کردند.
این زوج حالا ۲ پسر و ۲ دختر دوقلو دارند.
دستاوردها
در سال ۱۹۹۰، شجاعت نیک ووییچیچ همه را شگفت زده کرد و او با جایزهی شهروند جوان استرالیا مورد تحسین و تمجید قرار گرفت.
در سال ۲۰۰۵، او نامزد دریافت جایزهی سالیانهی جوان استرالیایی شد.
نیک پایه گذار یک نهاد غیر انتفاعی به نام «زندگی بدون دست و پا» (Life Without Limbs) است که در شهر لس آنجلس آمریکا واقع شده. هدف این نهاد امیدبخشی به افراد معلول و جوانانی است که سعی دارند زندگی خود را بسازند. نیک معتقد است زندگی کردن در یک خانهی نابسامان بدون عشق، بدتر از نداشتن دست و پا است.
نیک ووییچیچ یک شرکت هم در حوزهی فعالیتهای انگیزشی به نام Attitude is Altitude تأسیس کرده. او و تیمش سخنرانیهای انگیزشی برگزار و محصولاتی در اینباره تولید میکنند.
نیک کار سخنرانی را از سن ۱۷ سالگی شروع کرد و بعد از آن به مدت ۵ سال در کشورهای مختلف دنیا به سخنرانی پرداخت. این امر به لطف خانوادههای مهربانی در کشورهای دیگر محقق میشد که او را به کشور خود دعوت میکردند و به آرزوهایش میرساندند.
نیک چند جایزهی سینمایی هم دارد. او در یک فیلم کوتاه به نام The Butterfly Circus نقش آفرینی کرد و جایزهی بهترین بازیگر مرد را به خاطر بازی اش در این فیلم در سال ۲۰۱۰ دریافت کرد.
او یک دی وی دی هم با عنوان «سرگذشت یک مرد مصمم معتقد» (Biography of a Determined Man of Faith) منتشر کرد.
در سال ۲۰۱۱ نیک ووییچیچ در همایش سالانهی مجمع جهانی اقتصاد در سوئیس سخنرانی پرشوری داشت.
نیک به ۵۸ کشور دنیا سفر کرده و با سران دنیا، بچههای یتیم و افراد محروم دیدار داشته.
نیک ووییچیچ بیشتر از ۱۰ کتاب هم دارد که به زبانهای زیادی ترجمه شده اند.
او در سال ۲۰۱۱ یک موزیک ویدئو به نام Something More هم منتشر کرد.
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/