شیخ ابواسحاق احمد بن حلاج اطعمه، معروف به بسحق اطعمه، از شاعران و نویسندگان طنز پرداز و نقیضه ساز ایران در قرن نهم هجری است.

به گزارش  خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، شیراز، شهر بزرگان و اولیای الهی و دیار شاعران و فیلسوفان، عارفان و دانشمندان نامی، سرزمین سرداران و امیران شجاع و مهد عالمان و فقیهان و برجستگانی از علوم و فنون گوناگون خاصه پزشکان و مهندسان و زادگاه هنرمندان نامی ایران زمین است.

امسال با شیوع ویروس کرونا در دنیا سبب شد قرنطینه های خانگی افزایش یابد و مسافرت ها کاهش چشمگیری داشته باشد.

از میان هزاران شخصیت برجسته علمی، فرهنگی، ادبی، هنری، سیاسی و ورزشی چهل نفر از مفاخر ارزشمند این شهر در زمینه های گوناگون به ویژه در عرصه‌های تاریخ و فرهنگ و ادب و هنر خوش درخشیده اند که در اینجا به معرفی ۳ تن از آنان می پردازیم.

مرادی کارشناس ادبیات در گفت وگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز،گفت: شیخ ابواسحاق اطعمه در نیمه دوم سده هشتم هجری قمری در شیراز متولد شد و چون به شغل پنبه‌زنی اشتغال داشت به حلاج معروف بود.

شیخ بسحق اشعار خود را در احوال انواع اغذیه و خوراکی‌ها سروده و به همین سبب او را اطعمه لقب داده‌اند.

شیخ ابواسحاق اطعمه شاعر پارسی گوی قرن نهم

 

بسحق را از مقلدان عبید زاکانی شاعر مبتکر در شیوهٔ هزل و طنزدانسته‌اند، اما بسحق را در هزل بر عبید ترجیح داده است.

مژگان ثابت قدم کارشناس ثبت میراث ناملموس میراث فرهنگی استان فارس در گفت‌وگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، نیز ادامه داد: بسحق اغلب اشعار خود را در استقبال و تضمین اشعار شعرای پیشین نظیر فردوسی، سعدی، امیرخسرو دهلوی، حافظ، سلمان ساوجی، کمال خجندی، عراقی، مولوی و عماد فقیه سروده که ذوق، ابتکار و استعداد او در شیوه معرفی غذا‌های ایرانی، شیخ را در قلمرو زبان فارسی به شهرت رسانده است.

شیخ ابواسحاق اطعمه شاعر پارسی گوی قرن نهم

کسانی، چون نظام الدین احمداطعمه، مولانا نظام الدین محمودبن امیراحمدقاری یزدی، تقی دانش ملقب به حکیم سوری، عبدالقادر خواجه سودا در سبک مقلد او بوده‌اند.

بسحق را با ژوزف دبرشو شاعر فرانسوی که اشعارش دربارهٔ خوش خوارکی است از لحاظ سبکی هم طراز دانسته‌اند.

بسحق بعضی از غزلیات شاه نعمت‌الله ولی را خوانده  و چند بار نیز او را ملاقات کرده‌است.

شاه نعمت‌الله می گوید

گوهر بحر بی‌کران مائیم گاه موجیم و گاه دریائیم

ما از آن آمدیم در عالم تا خدا را به خلق بنماییم

شیخ بسحق گفته است:

رشته لاک معرفت مائیم گه خمیریم و گاه بغراییم

ما از آن آمدیم در مطبخ که به ماهیچه قلیه بنماییم

شاه نعمت‌الله ولی به دعوت حاکم فارس، میرزا اسکندر بن عمر، به شیراز آمد و بسحق که از مریدان او بود به دیدار مراد خود شتافت.

شاه نعمت‌الله‌ ولی روی به بسحق کرد و گفت: رشته لاک معرفت شمایید؟

بسحق در پاسخ اظهار کرد: ما نمی‌توانیم از الله بگوییم، از نعمت ِالله می‌گوییم

در ملاقاتی دیگر شاه نعمت الله ولی از او سؤال می‌کند: دیگر چه گفته‌اید؟ بسحق جواب داد

حکایت عدس و سفرهٔ خلیل‌الله را از من بپرس که مداح نعمت‌الله‌ هستم

آثار شیخ بسحق اطعمه

دیوان اطعمه به نام کنزالاشتها را میرزا حبیب اصفهانی برای نخستین بار و بر اساس نسخه خطی مورخ ۹۷۰ موجود در موزه بریتانیا در استانبول به چاپ رساند که از آن  پس این مجموعه بار‌ها در شیراز چاپ و منتشر شد.

شیخ ابواسحاق اطعمه شاعر پارسی گوی قرن نهم

 

در سال ۱۹۷۱ میلادی رساله‌ تحقیقی به نام ابواسحاق و فعالیت ادبی او به وسیله منقد ادبی، عبدالغنی میرزایوف در شهر دوشنبه منتشر شد و برخی از پژوهندگان اروپایی مانند ادوارد براون و یان ریپکا در آثار خود، شرح حال او را آورده‌اند.

ذبیح‌الله صفا نیز در کتاب تاریخ ادبیات در ایران، به تفصیل از احوال و اشعارش یاد کرده و می‌نویسد.

اوصاف سخن او خالی از بیان آرزو‌های پنهانی طبقات محروم جامعه آن زمان و شاید خود شاعر نبوده و حتی در پشت پرده این اوصاف اغذیه و اطعمه گاه به بعضی از معاصران خود می‌تاخته است.

دیوان او شامل منظومه کنزالاشتها شامل ۱۰ فصل در شرح انواع خوراکی‌ها ، شربت‌ها ، میوه‌ها و حلوا‌ها بوده، و تعدادی قصیده به زبان فارسی، یک قصیده به زبان کردی و لری، ترجیع بند، منظومه مثنوی اسرار چنگال، یکصد غزل، مقطعات، رباعیات، فردیات و رسالات منثور، جنگ نامه مزعفر و بغرا (نوعی آش)، ماجرای برنج و بغرا، رساله خواب نامه و قصیده در مدح کجری (نوعی غذای هندی) است.

شیخ ابواسحاق اطعمه شاعر پارسی گوی قرن نهم

جنگ نامه مزعفر و بغرا یکی از زیباترین و ابتکاری‌ترین آثار شیخ اطعمه است که در ۲۳۴ بیت در تتبع شاهنامه فردوسی و با همان وزن در ۱۵ باب سروده است که این منظومه با شرح پیدایش برنج و همنشینی آن با گوشت و روغن و زعفران و تبدیل شدن آن به مزعفر آغاز می‌شود و سپس با معرفی بقیهٔ طعام‌ها به عنوان خدم و حشم مزعفر ادامه می‌یابد.

داستان با پیدا شدن بغرا شکل دیگری به خود می‌گیرد مزعفر از بغرا خراج می‌طلبد وبغرا سرپیچی می‌کند که این نا فرمانی منجر به جنگ می‌شود و در بخش‌های بعدی منظومه تصویر سلاح پوشیدن‌ها و صف آرایی‌ها و وساطت نان برای جلوگیری از در گرفتن جنگ و پراکنده شدن خوراکی‌ها به زیبایی  توصیف شده و سرانجام به بهره گرفتن ابواسحاق از این نعمت‌های فراوان پراکنده به پایان رسیده است.

نکته جالب توجه در این منظومه تنها در موضوع لشکرکشی یا سروده شدن منظومه به وزن شاهنامه نیست بلکه اهمیت مطلب در این بوده که ابواسحاق هر یک از طعام‌ها را در مقابل قهرمانان شاهنامه و به منزله مردان جنگی به تصویر کشیده و شخصیت آنان و طرز بیانشان را نیز با شخصیت‌ها و گفتاری‌های شاهنامه سازگار کرده که این کار بدیع است.

شیخ ابو اسحاق احمد بن حلاج اطعمه در سال ۸۴۰ هجری قمری دار فانی را وداع گفت و در تکیه چهل تنان شیراز به خاک سپرده شد.

فرصت شیرازی شاعر و سخنسرای فارسی در دوره قاجار

فرصت الدوله شیرازی شاعر، نقاش، موسیقی دان و ادیب، سخن سرا و از استادان معروف در قاجار است.

فرصت شیرازی ملقب به میرزا آقا فرزند میرزا محمد جعفر در سال ۱۲۷۱ هجری قمری (۱۲۳۳ هجری شمسی) در شهر شیراز متولد شد.

از شاعر غذاها تا غزل سرای دوران مشروطه و شاعر فارسی در دوره قاجار

پدرش میرزا جعفر از دانشمندان زمان خود بود و در شعر بهجت تخلص می‌کرد.

جدش میرزا کاظم شرفا از مستوفیان معروف دوران زندیه بود که یکبار هم با مقامات سفارت به حیدرآباد دکن رفت و در آن جا درگذشت.

میرزا جعفر پدر فرصت شیرازی علاوه بر تسلط در شعر و ادب در رشته نقاشی تبحر خاصی داشت.

پدر فرصت با دختر یکی از همکارانش به نام رجبعلی خان مذهب متخلص به تسلی، ازدواج کرد.

مرادی کارشناس ادبیات فارسی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، میرزا محمد فرصت شیرازی از ۱۲ سالگی شاگرد حکیم و عارف معروف شیخ مفید داور مفتخر شد و به اشاره همین استاد متخلص به فرصت شد.

فرصت شیرازی مهارتی خاص در صرف و نحو، منطق، حساب، هیئت، هندسه داشت.

او، بیان کرد: فرصت شیرازی از آغاز جوانی به شاعری، موسیقی و نقاشی علاقه پیدا کرد و بر اثر ذوق و استعداد سرشار خود در مدت کمی در هر ۳ هنر سرآمد روزگار خود شد.

میرزا محمد نصیر الحسینی علاوه بر علوم فقه و اصول و کلام و فلسفه و منطق به علم حدیث روی آورد.

میرزا محمد نصیر الحسینی نزد مظفر الدین شاه قاجار بسیار گرامی بود و لقب فرصت الدوله را از این پادشاه گرفت.

از شاعر غذاها تا غزل سرای دوران مشروطه و شاعر فارسی در دوره قاجار

مرادی تصریح کرد: شاهزاده سلطان السلطنه پسر مظفر الدین شاه فرصت شیرازی را به ندیمی و معلمی خودش انتخاب کرد .

فرصت الدوله مردی پاکدامن و درستکار بود و چندی ریاست اداره فرهنگ و  ریاست عدلیه شیراز را بر عهده داشت.

میرزا محمد نصیر الحسینی علاوه بر ادبیات فارسی و عربی در حساب و هندسه و هئیت و منطق نیز تسلط و توانایی داشته است.

کارشناس ادبیات فارسی ادامه داد: فرصت الدوله یا همان فرصت شیرازی در بنیان فرهنگ نوین در ایران نقش بسزایی داشته است.

فرصت شیرازی به اروپا نیز مسافرت کرد و از کسانی بوده که برای مشروطیت فعالیت زیاد کرده است.

او، افزود: فرصت الدوله نه فقط زبان انگلیسی را فرا گرفت بلکه از دانشمندی آلمانی خط میخی را هم آموخت و از نخستین  ایرانیانی بود که هنر خط میخی را می دانست.

او در سال ۱۳۳۱ هجری قمری روزنامه فارس را در شیراز منتشر کرد و علاوه بر ادبیات فارسی و عربی در حساب، هندسه، هئیت و منطق نیز تسلط و توانایی داشته است و  برای تنظیم تالیفاتش تمام فارس را نقطه به نقطه با دید بصیرت دیده و مکان‌های دیدنی خاص و آثار باستانی را به نیکوترین بیان تشریح و توصیف می‌کرد.

از شاعر غذاها تا غزل سرای دوران مشروطه و شاعر فارسی در دوره قاجار

مرادی اضافه کرد: از آثار فرصت شیرازی می‌توان به کتاب معروفش عجم اشاره کرد که موضوعات این کتاب در خصوص شناسایی وضع جغرافیایی و تاریخی شیراز، ذکر نام مشاهیر و بزرگان فارس و پنجاه نقشه و تصویر از اماکن مختلف تاریخی کشیده شده که تمامی آن به قلم مولف بوده و برای نخستین بار در سال ۱۳۵۴ هجری قمری در بمبئی به چاپ سنگی رسیده است.

کارشناس ادبیات فارسی اظهار کرد: از دیگر کتاب‌های فرصت الدوله شیرازی کتاب شطرنجیه در شرح بازی شطرنج و انتساب آن به علم اعداد، اشکال المیزان در منطق، دریای کبیر به زبان فارسی و عربی در علوم مختلف بوده، که نسخه دست نویس این کتاب در کتابخانه حافظیه شیراز است.

او،گفت: مقالات علمی و سیاسی فرصت الدو له شیرازی در دو جلد است که  جلد اول آن در سال ۱۳۱۶ هجری قمری و جلد دوم نیز در سال ۱۳۲۲ هجری قمری و منشات نثر، مثنوی معروف به بحرنامه، رساله در مورد نحو و صرف خط آریا  در سال ۱۳۲۲ هجری قمری در بمبئی به چاپ رسیده است.

از شاعر غذاها تا غزل سرای دوران مشروطه و شاعر فارسی در دوره قاجار

مردای بیان کرد: رساله در علم هیئت جدید، دیوان اشعار معروف به بستان افرصه که شامل قصیده، غزلیات، ترجیحات، مسمطات، رباعیات، مراثی، تواریخ و نشات که به سال ۱۳۲۴ هجری قمری در زمان حیات گوینده، در بمبئی و بار دیگر در سال ۱۳۳۷ هجری شمسی در تهران به تصحیح علی زرین قلم به چاپ رسید.

بحورالالحان، در رابطه شعر با موسیقی بود که در سال ۱۳۲۲ هجری قمری تالیف و در سال ۱۳۲۲ در بمبئی به چاپ رسید و چندین بار تا کنون چاپ افست شده است.

فرصت الدوله شیرازی در طول عمر خود مجرد بوده و ازدواج نکرده است. 

 او، در سفری  به عراق و بمبئی بعضی از کتب خود را به رشته تحریر درآورده است.

فرصت الدوله شیرازی در روز شنبه دهم ماه صفر سال ۱۳۳۰ هجری قمری در شیراز دار فانی را وداع گفت و در جوار آرامگاه خواجه اهل راز حافظ شیرازی به خاک سپرده شد.

شوریده شیرازی غزل سرای مشهور فارس در دوران مشروطه

محمد تقی شوریده شیرازی از غزل سرایان مشهور در دوران مشروطه است.

به گزارش خبرنگار  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، هر چند این غزل سرای دوران مشروطه رغبتی به موضوعات معاصر نشان نداده، اما به سبب توفیقی که در پیروی از شیوه شاعران مکتب شیراز به ویزه سعدی نشان داده است، در میان شاعران جریان سنتی از او یاد می‌شود.

از شاعر غذاها تا غزل سرای دوران مشروطه و شاعر فارسی در دوره قاجار

او در هفت سالگى بر اثر مرض آبله کور شد و پدرش را در نه سالگى از دست داد و سرپرستى اش را دایی اش بر عهده گرفت.

مرادی کارشناس ادبیات فارسی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، گفت: شوریده شیرازی هوش سرشارى داشت و با اینکه نابینا بود به فراگیرى علوم ادبى پرداخت و در مدت کوتاهى در شعر و شاعرى بلندآوازه شد و اشعارش بر سر زبان‌ها افتاد.

او بیان کرد: شوریده شیرازی در سال ۱۳۱۱ هجری قمری همراه با حسینعلى خان نظام السلطنه مافى از شیراز به تهران آمد و نزد میرزا على اصغر خان اتابک تقرب یافت و به ناصرالدین‌شاه و پسرش مظفرالدین‌شاه معرفى شد.

مرادی تصریح کرد: شوریده با مدح  آن دو پادشاه  مورد توجه ناصرالدین‌شاه قرار گرفت و از جانب او ملقب به مجدالشعرا و سپس فصیح الملک شد و قریه بورنجان فارس به او بخشیده شد.

کارشناس ادبیات فارسی ادامه داد: شوریده در قصیده، غزل، طنز و مطایبه دستى قوى و در سرودن اشعارى که دربر دارنده کلمات عامیانه و اصطلاحات اهالى فارس بوده مهارت فراونی داشته است.

از شاعر غذاها تا غزل سرای دوران مشروطه و شاعر فارسی در دوره قاجار

او، افزود: شوریده شیرازی در اواخر عمر خود تولیت افتخارى مقبره سعدى را پذیرفت و در تعمیر آن کوشش فراوانی کرد.

شوریده شیرازی در سال ۱۳۱۴ هجری قمری به شیراز بازگشت و در آغاز حکومت رضاخان در سال ۱۳۴۵ هجری قمری در شیراز درگذشت و در جوار قبر سعدى به خاک سپرده شد.

مردای اضافه کرد: برخى شاعران، از جمله شعاع الملک، محمدجواد کمپانى، وحید دستگردى، عباس فرات یزدى، عبرت نایینى با او هم عصر بوده و در مرگ او برایش مرثیه سروده اند.

کارشناس ادبیات فارسی اظهار کرد: آثار بر جاى مانده از او شامل دیوان شعر غزلیات (آذر) است که هر دو چاپ شده اند، (کشلف المواد)، در ماده تاریخ هاى مختلف، (نامه روشندلان)، در شرح حال نابینایان معروف است، که کلیات سعدى را به دستیارى مرحوم میرزا محمود ادیب خوشنویس  با نسخه هاى خطى و مدد از ذوق سلیم فطرى تصحیح کرد و در چاپخانه مظفرى بمبئى به چاپ رساند.

از شاعر غذاها تا غزل سرای دوران مشروطه و شاعر فارسی در دوره قاجار

او، تاکید کرد: شوریده با شعرا و نویسندگان مشهور معاصر خویش مراوده و مکاتبه و ملاقات داشته است از جمله با ملک الشعرای صبوری پدر مرحوم ملک الشعرای بهار، با مرحوم ایرج میرزا جلال‌الممالک و عده بسیاری از عارفان و شخصیت‌های علمی و ادبی چه در داخل ایران و چه در خارج ایران.

مردای گفت: شوریده یکی از شعرای زنده کننده سبک خراسانی بود که قصاید خود را در دوره قاجاریه به شیوه استادان خراسان و فارس می‌سروده و سهم  بسزایی در دوره بازگشت ادبی دارد، زیرا سبک خراسانی به مکان خاص خود که خراسان و ماوراء النهر بوده بستگی ندارد بلکه مقید به زمان است، مانند همه سبک‌های ادبی ایران.

او در شعر پیرو استادان خراسان و فارس است.

از شاعر غذاها تا غزل سرای دوران مشروطه و شاعر فارسی در دوره قاجار

شوریده در  سال ۱۳۲۳ هجری قمری با بانو عصمت الملوک فصیحی فرزند شاهزاده محب علی میرزا ازدواج کرد.

 نخستین فرزندش را که پسر بود حسین نام نهاد.

شوریده از این‌که صاحب فرزندی شده، از فرط خوشحالی غزلی سرود که چند بیت از آن را می‌بینید

هم خوابه من دوش برایم پسری زاد  

نور بصری بهر من بی بصری زاد

این کلبه ویرانه من باغچه ای گشت     

زآن باغچه سروی شد و زان سرو بری زاد

از این گریه او شب همه شب، دوش نخفتم    

پیداست زشوریده که شوریده تری زاد 

شوریده قبل از مرگش ، اشعاری برای سنگ مقبره خود سروده که با این بیت شروع می‌شود      

چون برین در، سر و کار است به رحمان رحیم 

  نه امیدم به بهشت است و نه بیمم زجحیم

فرزندان شوریده شیرازی به ترتیب اسم، حسین فصیحی، فرزند ارشد خانواده و قبر او در آرامگاه قوامی‌های حافطیه شیراز است.

حسن (احسان) فصیحی که شاعر، نویسنده و خطاط ماهر بود و قبر او در آرامگاه سعدی در شمال شرق محل دفن پدر بزرگوارش و اقدس الملوک که تنها دختر خانوادهبوده و قبرش در جنوب غربی محل دفن پدر است.

حیدر علی فصیحی یکی از صاحب منصبان عالی رتبه وزارت پست و تلفن بین الملل بود و قبر او در بهشت زهرا است.

نصرت الله فصیحی مسلط به ادبیات فرانسه، دارای طبع شعر بود و در وزارت فرهنگ اشتغال داشت.

قبر او در بهشت زهرا است.

.شوریده شیرازی در شعر به شیوه وصال و وقار نظر داشت که غیر از غزلیات و قصیده ها، گاه مطایبه‌های او، نکته‌های ظریف اجتماعی دارد.

اشعار شوریده شیرازی دارای مضامین بدیع و تازه و ترکیبات نو است.

شوریده در اشعارش اصطلاحات عامیانه را با مهارت به کار برده که می‌توان او را با اشخاص معروفی مانند رودکی و ابوالعلا معری مقایسه کرد.

انتهای پیام/ت

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار