فایل صوتی تلاوت سوره هود با صدای محمود طبلاوی را اینجا دریافت کنید.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره هود یازدهمین سوره جزء یازدهم و دوازدهم و از سوره‌های مکی قرآن کریم است.

قصص انبیاء، مبارزه با فساد و انحراف، حرکت در راه مستقیم حق، اثبات حقانیت وحی و قرآن، اعجاز و تحدی قرآن، مسئله علم خدا و ابتلا و آزمایش انسان در مسیر تکامل و انتخاب احسن از مضامین اصلی و مطالب مهم این سوره است.

چهار آیه ابتدایی سوره هود را دربرداردنده همه معارف قرآنی دانسته‌اند که در طول سوره به صورت مفصّل به آن‌ها پرداخته شده است. سوره هود در قالب انذار و تبشیر به ذکر سنت جاری خدا در مورد بندگان و بیان داستان اقوام گذشته مانند قوم نوح، هود، صالح و ... و سرگذشت آن‌ها به دلیل سر باز زدن از قبول دعوت الهی می‌پردازد.

پیامبر اسلام (ص) درباره فضیلت سوره هود می‌فرماید: هرکس این سوره را قرائت کند ده برابر تعداد کسانی که به حضرت نوح ایمان آورده‌اند یا تکذیبش کرده‌اند و نیز به تعداد موافقان و مخالفان حضرت هود، حضرت صالح، حضرت شعیب، حضرت لوط، حضرت ابراهیم و حضرت موسی به او پاداش داده خواهد شد و چنین کسی در قیامت سعادتمند خواهد بود.

امام باقر (ع) نیز در این باره فرمودند: هر کس این سوره را در هر جمعه قرائت کند در قیامت در زمره پیامبران مبعوث خواهد شد و گناهانش به او شناسانده نخواهد شد.

افزایش نیروی بدنی و برآورده شدن حاجات از خواص این سوره است.

فایل صوتی تلاوت سوره هود با صدای محمود طبلاوی

متن سوره هود همراه با ترجمه

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربانِ
الر ۚ کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ ﴿١﴾

الف، لام، راء. کتابى است که آیات آن استحکام یافته، سپس از جانب حکیمى آگاه، به روشنى بیان شده است (۱)

أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّـهَ ۚ إِنَّنِی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ ﴿٢﴾

که جز خدا را نپرستید. به راستى من از جانب او براى شما هشداردهنده و بشارتگرم، (۲)

وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَیُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ ﴿٣﴾

و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید، [تا اینکه]شما را با بهره‌مندى نیکویى تا زمانى معیّن بهره‌مند سازد، و به هر شایسته نعمتى از کَرَم خود عطا کند، و اگر رویگردان شوید من از عذاب روزى بزرگ بر شما بیمناکم. (۳)

إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُکُمْ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٤﴾

بازگشت شما به سوى خداست، و او بر هر چیزى تواناست. (۴)

أَلَا إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیَسْتَخْفُوا مِنْهُ ۚ أَلَا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیَابَهُمْ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿٥﴾

آگاه باشید که آنان دل مى‌گردانند [و مى‌کوشند]تا [راز خود را]از او نهفته دارند. آگاه باشید آنگاه که آنان جامه‌هایشان را بر سر مى‌کشند [خدا]آنچه را نهفته و آنچه را آشکار مى‌دارند، مى‌داند، زیرا او به اسرار سینه‌ها داناست. (۵)

وَمَا مِن دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ﴿٦﴾

و هیچ جنبنده‌اى در زمین نیست مگر [اینکه]روزیش بر عهده خداست، و [او]قرارگاه و محل مُردنش را مى‌داند. همه [اینها]در کتابى روشن [ثبت]است. (۶)

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِن قُلْتَ إِنَّکُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ ﴿٧﴾

و اوست کسى که آسمان‌ها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود، تا شما را بیازماید که کدام‌یک نیکوکارترید! و اگر بگویى: «شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد» قطعاً کسانى که کافر شده‌اند خواهند گفت: «این [ادّعا]جز سحرى آشکار نیست.» (۷)

وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَىٰ أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ ۗ أَلَا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿٨﴾

و اگر عذاب را تا چندگاهى از آنان به تأخیر افکنیم، حتماً خواهند گفت: «چه چیز آن را باز مى‌دارد؟» آگاه باش، روزى که [عذاب]به آنان برسد از ایشان بازگشتنى نیست، و آنچه را که مسخره مى‌کردند آنان را فرو خواهد گرفت. (۸)

وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ ﴿٩﴾

و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از وى سلب کنیم، قطعاً نومید و ناسپاس خواهد بود. (۹)

وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی ۚ إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ﴿١٠﴾

و اگر پس از محنتى که به او رسیده نعمتى به او بچشانیم حتماً خواهد گفت: «گرفتاری‌ها از من دور شد!» بى‌گمان، او شادمان و فخرفروش است. (۱۰)

إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَـٰئِکَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ ﴿١١﴾

مگر کسانى که شکیبایى ورزیده و کارهاى شایسته کرده‌اند [که]براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود. (۱۱)

فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَن یَقُولُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ کَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَکٌ ۚ إِنَّمَا أَنتَ نَذِیرٌ ۚ وَاللَّـهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿١٢﴾

و مبادا تو برخى از آنچه را که به سویت وحى مى‌شود ترک گویى و سینه‌ات بدان تنگ گردد که مى‌گویند: «چرا گنجى بر او فرو فرستاده نشده یا فرشته‌اى با او نیامده است؟» تو فقط هشداردهنده‌اى، و خدا بر هر چیزى نگهبان است. (۱۲)

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿١٣﴾

یا مى‌گویند: «این [قرآن]را به دروغ ساخته است.» بگو: «اگر راست مى‌گویید، ده سوره برساخته‌شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که را مى‌توانید فرا خوانید.» (۱۳)

فَإِلَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنزِلَ بِعِلْمِ اللَّـهِ وَأَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿١٤﴾

پس اگر شما را اجابت نکردند، بدانید که آنچه نازل شده است به علم خداست، و اینکه معبودى جز او نیست. پس آیا شما گردن مى‌نهید؟ (۱۴)

مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ ﴿١٥﴾

کسانى که زندگى دنیا و زیور آن را بخواهند [جزاى]کارهایشان را در آنجا به طور کامل به آنان مى‌دهیم، و به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد. (۱۵)

أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ ۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِیهَا وَبَاطِلٌ مَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١٦﴾

اینان کسانى هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود، و آنچه در آنجا کرده‌اند به هدر رفته، و آنچه انجام مى‌داده‌اند باطل گردیده است. (۱۶)

أَفَمَن کَانَ عَلَىٰ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَـٰئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَن یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِّنْهُ ۚ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿١٧﴾

آیا کسى که از جانب پروردگارش بر حجتى روشن است و شاهدى از [خویشان]او، پیرو آن است، و پیش از وى [نیز]کتاب موسى راهبر و مایه رحمت بوده است [دروغ مى‌بافد]؟ آنان [که در جستجوى حقیقت‌اند]به آن مى‌گروند، و هر کس از گروه‌هاى [مخالف]به آن کفر ورزد آتش وعده‌گاه اوست. پس در آن تردید مکن که آن حقّ است [و]از جانب پروردگارت [آمده است]ولى بیشتر مردم باور نمى‌کنند. (۱۷)

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ کَذِبًا ۚ أُولَـٰئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الْأَشْهَادُ هَـٰؤُلَاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ ۚ أَلَا لَعْنَةُ اللَّـهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ﴿١٨﴾

و چه کسى ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ بندد؟ آنان بر پروردگارشان دروغ عرضه مى‌شوند، و گواهان خواهند گفت: «اینان بودند که بر پروردگارشان دروغ بستند. هان! لعنت خدا بر ستمگران باد.» (۱۸)

الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ ﴿١٩﴾

همانان که [مردم را]از راه خدا باز مى‌دارند و آن را کج مى‌شمارند و خود، آخرت را باور ندارند. (۱۹)

أُولَـٰئِکَ لَمْ یَکُونُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ۘ یُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ ۚ مَا کَانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ وَمَا کَانُوا یُبْصِرُونَ ﴿٢٠﴾

آنان در زمین درمانده‌کنندگان [خدا]نیستند، و جز خدا دوستانى براى آنان نیست. عذاب براى آنان دو چندان مى‌شود. آنان توان شنیدن [حق را]نداشتند و [حق را]نمى‌دیدند. (۲۰)

أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿٢١﴾

اینانند که به خویشتن زیان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست داده‌اند. (۲۱)

لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ﴿٢٢﴾

شک نیست که آنان در آخرت زیانکارترند. (۲۲)

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢٣﴾

بى‌گمان کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و [با فروتنى]به سوى پروردگارشان آرام یافتند، آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود. (۲۳)

مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ کَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ ۚ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿٢٤﴾

مَثَلِ این دو گروه، چون نابینا و کر [در مقایسه]با بینا و شنواست. آیا در مَثَل یکسانند؟ پس آیا پند نمى‌گیرید؟ (۲۴)

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿٢٥﴾

و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم. [گفت:]من براى شما هشداردهنده‌اى آشکارم، (۲۵)

أَن لَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّـهَ ۖ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ ﴿٢٦﴾

که جز خدا را نپرستید، زیرا من از عذاب روزى سهمگین بر شما بیمناکم. (۲۶)

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاکَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاکَ اتَّبَعَکَ إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ وَمَا نَرَىٰ لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کَاذِبِینَ ﴿٢٧﴾

پس، سران قومش که کافر بودند، گفتند: «ما تو را جز بشرى مثل خود نمى‌بینیم، و جز [جماعتى از]فرومایگانِ ما، آن هم نسنجیده، نمى‌بینیم کسى تو را پیروى کرده باشد، و شما را بر ما امتیازى نیست، بلکه شما را دروغگو مى‌دانیم.» (۲۷)

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَآتَانِی رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَنُلْزِمُکُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا کَارِهُونَ ﴿٢٨﴾

گفت: اى قوم من، به من بگویید، اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم، و مرا از نزد خود رحمتى بخشیده باشد که بر شما پوشیده است، آیا ما [باید]شما را در حالى که بدان اکراه دارید، به آن وادار کنیم؟ (۲۸)

وَیَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالًا ۖ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۚ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا ۚ إِنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَـٰکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ ﴿٢٩﴾

و اى قوم من، بر این [رسالت]مالى از شما درخواست نمى‌کنم. مُزد من جز بر عهده خدا نیست؛ و کسانى را که ایمان آورده‌اند طرد نمى‌کنم. قطعاً آنان پروردگارشان را دیدار خواهند کرد، ولى شما را قومى مى‌بینم که نادانى مى‌کنید. (۲۹)

وَیَا قَوْمِ مَن یَنصُرُنِی مِنَ اللَّـهِ إِن طَرَدتُّهُمْ ۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿٣٠﴾

و اى قوم من! اگر آنان را برانم، چه کسى مرا در برابر خدا یارى خواهد کرد؟ آیا عبرت نمى‌گیرید؟ (۳۰)

وَلَا أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَائِنُ اللَّـهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَن یُؤْتِیَهُمُ اللَّـهُ خَیْرًا ۖ اللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنفُسِهِمْ ۖ إِنِّی إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِینَ ﴿٣١﴾

«و به شما نمى‌گویم که گنجینه‌هاى خدا پیش من است، و غیب نمى‌دانم، و نمى‌گویم که من فرشته‌ام، و در باره کسانى که دیدگان شما به خوارى در آنان مى‌نگرد، نمى‌گویم خدا هرگز خیرشان نمى‌دهد. خدا به آنچه در دل آنان است آگاه‌تر است. [اگر جز این بگویم]من در آن صورت از ستمکاران خواهم بود.» (۳۱)

قَالُوا یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿٣٢﴾

گفتند: «اى نوح، واقعاً با ما جدال کردى و بسیار [هم]جدال کردى. پس اگر از راستگویانى آنچه را [از عذاب خدا]به ما وعده مى‌دهى براى ما بیاور.» (۳۲)

قَالَ إِنَّمَا یَأْتِیکُم بِهِ اللَّـهُ إِن شَاءَ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ ﴿٣٣﴾

گفت: «تن‌ها خداست که اگر بخواهد، آن را براى شما مى‌آورد و شما عاجز کننده [او]نخواهید بود.» (۳۳)

وَلَا یَنفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَکُمْ إِن کَانَ اللَّـهُ یُرِیدُ أَن یُغْوِیَکُمْ ۚ هُوَ رَبُّکُمْ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٣٤﴾

و اگر بخواهم شما را اندرز دهم، در صورتى که خدا بخواهد شما را بیراه گذارد، اندرز من شما را سودى نمى‌بخشد. او پروردگار شماست و به سوى او باز گردانیده مى‌شوید. (۳۴)

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَعَلَیَّ إِجْرَامِی وَأَنَا بَرِیءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ ﴿٣٥﴾

یا [در باره قرآن]مى‌گویند: «آن را بربافته است.» بگو: «اگر آن را به دروغ سر هم کرده‌ام، گناه من بر عهده خود من است، و [لى]من از جُرمى که به من نسبت مى‌دهید برکنارم.» (۳۵)

وَأُوحِیَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَن یُؤْمِنَ مِن قَوْمِکَ إِلَّا مَن قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾

و به نوح وحى شد که: «از قوم تو، جز کسانى که [تاکنون]ایمان آورده‌اند هرگز [کسى]ایمان نخواهد آورد. پس، از آنچه مى‌کردند غمگین مباش.» (۳۶)

وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٣٧﴾

و زیر نظر ما و [به]وحى ما کِشتى را بساز، و در باره کسانى که ستم کرده‌اند با من سخن مگوى، چرا که آنان غرق شدنى‌اند. (۳۷)

وَیَصْنَعُ الْفُلْکَ وَکُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ ۚ قَالَ إِن تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنکُمْ کَمَا تَسْخَرُونَ ﴿٣٨﴾

و [نوح]کشتى را مى‌ساخت، و هر بار که اشرافى از قومش بر او مى‌گذشتند، او را مسخره مى‌کردند. مى‌گفت: «اگر ما را مسخره مى‌کنید، ما [نیز]شما را همان گونه که مسخره مى‌کنید، مسخره خواهیم کرد. (۳۸)

فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُّقِیمٌ ﴿٣٩﴾

به زودى خواهید دانست چه کسى را عذابى خوارکننده درمى‌رسد و بر او عذابى پایدار فرود مى‌آید؟ (۳۹)

حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ ۚ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ ﴿٤٠﴾

تا آنگاه که فرمان ما دررسید و تنور فوران کرد، فرمودیم: «در آن [کشتى]از هر حیوانى یک جفت، با کسانت -مگر کسى که قبلا در باره او سخن رفته است- و کسانى که ایمان آورده‌اند، حمل کن.» و با او جز [عدّه]اندکى ایمان نیاورده بودند! (۴۰)

وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّـهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿٤١﴾

و [نوح]گفت: «در آن سوار شوید. به نام خداست روان‌شدنش و لنگرانداختنش، بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است.» (۴۱)

وَهِیَ تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَکَانَ فِی مَعْزِلٍ یَا بُنَیَّ ارْکَب مَّعَنَا وَلَا تَکُن مَّعَ الْکَافِرِینَ ﴿٤٢﴾

و آن [کِشتى]ایشان را در میان موجى کوه‌آسا مى‌بُرد، و نوح پسرش را که در کنارى بود بانگ درداد: «اى پسرک من، با ما سوار شو و با کافران مباش.» (۴۲)

قَالَ سَآوِی إِلَىٰ جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمَاءِ ۚ قَالَ لَا عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّـهِ إِلَّا مَن رَّحِمَ ۚ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ ﴿٤٣﴾

گفت: «به زودى به کوهى پناه مى‌جویم که مرا از آب در امان نگاه مى‌دارد.» گفت: «امروز در برابر فرمان خدا هیچ نگاهدارنده‌اى نیست، مگر کسى که [خدا بر او]رحم کند.» و موج میان آن دو حایل شد و [پسر]از غرق‌شدگان گردید. (۴۳)

وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِیَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ ۖ وَقِیلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿٤٤﴾

و گفته شد: «اى زمین، آب خود را فرو بر، و اى آسمان، [از باران]خوددارى کن؛ و آب فرو کاست و فرمان گزارده شده و [کشتى]بر جودى قرار گرفت.» و گفته شد: «مرگ بر قوم ستمکار.» (۴۴)

وَنَادَىٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَإِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ ﴿٤٥﴾

و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت: «پروردگارا، پسرم از کسان من است، و قطعاً وعده تو راست است و تو بهترین داورانى.» (۴۵) فرمود: «اى نوح، او در حقیقت از کسان تو نیست، او [داراى]کردارى ناشایسته است. پس چیزى را که بدان علم ندارى از من مخواه. من به تو اندرز مى‌دهم که مبادا از نادانان باشى.» (۴۶)

قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّی أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿٤٦﴾

گفت: «پروردگارا، من به تو پناه مى‌برم که از تو چیزى بخواهم که بدان علم ندارم، و اگر مرا نیامرزى و به من رحم نکنى از زیانکاران باشم.» (۴۷)

قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَکُن مِّنَ الْخَاسِرِینَ ﴿٤٧﴾

گفته شد: «اى نوح، با درودى از ما و برکتهایى بر تو و بر گروههایى که با تواند، فرود آى؛ و گروههایى هستند که به زودى برخوردارشان مى‌کنیم، سپس از جانب ما عذابى دردناک به آنان مى‌رسد.» (۴۸)

قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِّنَّا وَبَرَکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿٤٨﴾

این از خبرهاى غیب است که آن را به تو وحى مى‌کنیم. پیش از این نه تو آن را مى‌دانستى و نه قوم تو. پس شکیبا باش که فرجام [نیک]از آنِ تقواپیشگان است. (۴۹)

تِلْکَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ ۖ مَا کُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلَا قَوْمُکَ مِن قَبْلِ هَـٰذَا ۖ فَاصْبِرْ ۖ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿٤٩﴾

و به سوى [قوم]عاد، برادرشان هود را [فرستادیم. هود]گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستید. جز او هیچ معبودى براى شما نیست. شما فقط دروغ پردازید.» (۵۰)

وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ ۖ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ ﴿٥٠﴾

 

یَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٥١﴾

اى قوم من، براى این [رسالت]پاداشى از شما درخواست نمى‌کنم. پاداش من جز بر عهده کسى که مرا آفریده است، نیست. پس آیا نمى‌اندیشید؟ (۵۱)

وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ ﴿٥٢﴾

و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید [تا]از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نیرویى بر نیروى شما بیفزاید، و تبهکارانه روى بر مگردانید (۵۲)

قَالُوا یَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَیِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِکِی آلِهَتِنَا عَن قَوْلِکَ وَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿٥٣﴾

گفتند: «اى هود، براى ما دلیل روشنى نیاوردى، و ما براى سخن تو دست از خدایان خود برنمى‌داریم و تو را باور نداریم.» (۵۳)

إِن نَّقُولُ إِلَّا اعْتَرَاکَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ ۗ قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّـهَ وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ ﴿٥٤﴾

چیزى جز این نمى‌گوییم که بعضى از خدایان ما به تو آسیبى رسانده‌اند.» گفت: «من خدا را گواه مى‌گیرم، و شاهد باشید که من از آنچه جز او شریک وى مى‌گیرید بیزارم. (۵۴)

مِن دُونِهِ ۖ فَکِیدُونِی جَمِیعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ﴿٥٥﴾

پس، همه شما در کار من نیرنگ کنید و مرا مهلت مدهید. (۵۵)

إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّـهِ رَبِّی وَرَبِّکُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿٥٦﴾

در حقیقت، من بر خدا، پروردگار خودم و پروردگار شما توکّل کردم. هیچ جنبنده‌اى نیست مگر اینکه او مهار هستى‌اش را در دست دارد. به راستى پروردگار من بر راه راست است. (۵۶)

فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ ۚ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَیْئًا ۚ إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ ﴿٥٧﴾

پس اگر روى بگردانید، به یقین، آنچه را که به منظور آن به سوى شما فرستاده شده بودم به شما رسانیدم، و پروردگارم قومى جز شما را جانشین [شما]خواهد کرد؛ و به او هیچ زیانى نمى‌رسانید. در حقیقت، پروردگارم بر هر چیزى نگاهبان است. (۵۷)

وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا هُودًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّیْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ ﴿٥٨﴾

و چون فرمان ما دررسید، هود و کسانى را که با او گرویده بودند، به رحمتى از جانب خود نجات بخشیدیم و آنان را از عذابى سخت رهانیدیم. (۵۸)

وَتِلْکَ عَادٌ ۖ جَحَدُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ﴿٥٩﴾

و این، [قوم]عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند، و فرستادگانش را نافرمانى نمودند، و به دنبال فرمانِ هر زورگوى ستیزه‌جوى رفتند. (۵۹)

وَأُتْبِعُوا فِی هَـٰذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ ۗ أَلَا إِنَّ عَادًا کَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ ﴿٦٠﴾

و [سرانجام]در این دنیا و روز قیامت، لعنت بدرقه [راه]آنان گردید. آگاه باشید که عادیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان، مرگ بر عادیان: قوم هود. (۶۰)

وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ ۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُّجِیبٌ ﴿٦١﴾

و به سوى [قوم]ثمود، برادرشان صالح را [فرستادیم]. گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستید. براى شما هیچ معبودى جز او نیست. او شما را از زمین پدید آورد و در آن شما را استقرار داد. پس، از او آمرزش بخواهید، آنگاه به درگاه او توبه کنید، که پروردگارم نزدیک [و]اجابت‌کننده است.» (۶۱)

قَالُوا یَا صَالِحُ قَدْ کُنتَ فِینَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَـٰذَا ۖ أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِی شَکٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ﴿٦٢﴾

گفتند: «اى صالح، به راستى تو پیش از این، میان ما مایه امید بودى. آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى‌پرستیدند باز مى‌دارى؟ و بى‌گمان، ما از آنچه تو ما را بدان مى‌خوانى سخت دچار شکّیم (۶۲)

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَآتَانِی مِنْهُ رَحْمَةً فَمَن یَنصُرُنِی مِنَ اللَّـهِ إِنْ عَصَیْتُهُ ۖ فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیْرَ تَخْسِیرٍ ﴿٦٣﴾

گفت: اى قوم من، چه بینید، اگر [در این دعوا]بر حجتى روشن از پروردگار خود باشم و از جانب خود رحمتى به من داده باشد، پس اگر او را نافرمانى کنم چه کسى در برابر خدا مرا یارى مى‌کند؟ در نتیجه، شما جز بر زیان من نمى‌افزایید (۶۳)

وَیَا قَوْمِ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّـهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّـهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ قَرِیبٌ ﴿٦٤﴾

و اى قوم من، این ماده‌شتر خداست که براى شما پدیده‌اى شگرف است. پس بگذارید او در زمین خدا بخورد و آسیبش مرسانید که شما را عذابى زودرس فرو مى‌گیرد. (۶۴)

فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِی دَارِکُمْ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ ۖ ذَٰلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ ﴿٦٥﴾ 

پس آن [ماده‌شتر]را پى کردند، و [صالح]گفت: «سه روز در خانه‌هایتان برخوردار شوید. این وعده‌اى بى‌دروغ است.» (۶۵)

فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا صَالِحًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَمِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ ۗ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ ﴿٦٦﴾

پس، چون فرمان ما در رسید، صالح و کسانى را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود رهانیدیم و از رسوایى آن روز [نجات دادیم]. به یقین، پروردگار تو همان نیرومند شکست‌ناپذیر است. (۶۶)

وَأَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿٦٧﴾

و کسانى را که ستم ورزیده بودند، آن بانگِ [مرگبار]فرا گرفت، و در خانه‌هایشان از پا درآمدند (۶۷)

کَأَن لَّمْ یَغْنَوْا فِیهَا ۗ أَلَا إِنَّ ثَمُودَ کَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِّثَمُودَ ﴿٦٨﴾

گویا هرگز در آن [خانه‌ها]نبوده‌اند. آگاه باشید که ثمودیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان، مرگ بر ثمود. (۶۸)

وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ ﴿٦٩﴾

و به راستى، فرستادگان ما براى ابراهیم مژده آوردند، سلام گفتند، پاسخ داد: «سلام»؛ و دیرى نپایید که گوساله‌اى بریان آورد. (۶۹)

فَلَمَّا رَأَىٰ أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٠﴾

و چون دید دستهایشان به غذا دراز نمى‌شود، آنان را ناشناس یافت و از ایشان ترسى بر دل گرفت. گفتند: مترس، ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‌ایم (۷۰)

وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ ﴿٧١﴾

و زن او ایستاده بود. خندید. پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به یعقوب مژده دادیم. (۷۱)

قَالَتْ یَا وَیْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَـٰذَا بَعْلِی شَیْخًا ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ ﴿٧٢﴾

همسر ابراهیم گفت: «اى واى بر من، آیا فرزند آورم با آنکه من پیرزنم، و این شوهرم پیرمرد است؟ واقعاً این چیزِ بسیار عجیبى است. (۷۲)

قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّـهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّـهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَّجِیدٌ ﴿٧٣﴾

گفتند: «آیا از کار خدا تعجّب مى‌کنى؟ رحمت خدا و برکات او بر شما خاندان [رسالت]باد. بى‌گمان، او ستوده‌اى بزرگوار است.» (۷۳)

فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٤﴾

پس وقتى ترس ابراهیم زایل شد و مژده [فرزنددار شدن]به او رسید، در باره قوم لوط با ما [به قصد شفاعت]، چون و چرا مى‌کرد. (۷۴)

إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُّنِیبٌ ﴿٧٥﴾

زیرا ابراهیم، بردبار و نرمدل و بازگشت‌کننده [به سوى خدا]بود. (۷۵)

 

یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ ﴿٧٦﴾

اى ابراهیم! از این چون و چرا روى برتاب، که فرمان پروردگارت آمده و براى آنان عذابى که بى‌بازگشت است خواهد آمد (۷۶)

 

وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَـٰذَا یَوْمٌ عَصِیبٌ ﴿٧٧﴾

و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به [آمدنِ]آنان ناراحت، و دستش از حمایت ایشان کوتاه شد و گفت: «امروز، روزى سخت است. (۷۷) 

وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ کَانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ ۚ قَالَ یَا قَوْمِ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی ۖ أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَّشِیدٌ ﴿٧٨﴾

و قوم او شتابان به سویش آمدند، و پیش از آن کارهاى زشت مى‌کردند. [لوط]گفت: «اى قوم من، اینان دختران منند. آنان براى شما پاکیزه‌ترند. پس از خدا بترسید و مرا در کار مهمانانم رسوا مکنید. آیا در میان شما آدمى عقل‌رس پیدا نمى‌شود؟ (۷۸)

قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّکَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُ ﴿٧٩﴾

گفتند: تو خوب مى‌دانى که ما را به دخترانت حاجتى نیست و تو خوب مى‌دانى که ما چه مى‌خواهیم (۷۹)

قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَىٰ رُکْنٍ شَدِیدٍ ﴿٨٠﴾

لوط گفت: کاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم یا به تکیه‌گاهى استوار پناه مى‌جستم (۸۰)

قَالُوا یَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَن یَصِلُوا إِلَیْکَ ۖ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّیْلِ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنکُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَکَ ۖ إِنَّهُ مُصِیبُهَا مَا أَصَابَهُمْ ۚ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ ۚ أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ ﴿٨١﴾

گفتند: «اى لوط، ما فرستادگان پروردگار توییم. آنان هرگز به تو دست نخواهند یافت. پس، پاسى از شب گذشته خانواده‌ات را حرکت ده -و هیچ کس از شما نباید واپس بنگرد- مگر زنت، که آنچه به ایشان رسد به او [نیز]خواهد رسید. بى‌گمان، وعده‌گاه آنان صبح است. مگر صبح نزدیک نیست؟» (۸۱)

فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ مَّنضُودٍ ﴿٨٢﴾

پس، چون فرمان ما آمد، آن [شهر]را زیر و زبر کردیم و سنگ‌پاره‌هایى از [نوع]سنگ گلهاى لایه لایه، بر آن فرو ریختیم. (۸۲)

مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ ۖ وَمَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ ﴿٨٣﴾

سنگهایى که نزد پروردگارت نشان‌زده بود؛ و خرابه‌هاى آن از ستمگران چندان دور نیست (۸۳)

وَإِلَىٰ مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ ۖ وَلَا تَنقُصُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ ۚ إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْرٍ وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُّحِیطٍ ﴿٨٤﴾

و به سوى [اهل]مَدْیَن، برادرشان شعیب را [فرستادیم]. گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستید. براى شما جز او معبودى نیست؛ و پیمانه و ترازو را کم مکنید. به راستى شما را در نعمت مى‌بینم. و [لى]از عذاب روزى فراگیر بر شما بیمناکم.» (۸۴)

وَیَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿٨٥﴾

و اى قوم من، پیمانه و ترازو را به داد، تمام دهید، و حقوق مردم را کم مدهید، و در زمین به فساد سر برمدارید.» (۸۵)

بَقِیَّتُ اللَّـهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ۚ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ﴿٨٦﴾

اگر مؤمن باشید، باقیمانده [حلال]خدا براى شما بهتر است، و من بر شما نگاهبان نیستم. (۸۶)

قَالُوا یَا شُعَیْبُ أَصَلَاتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ ۖ إِنَّکَ لَأَنتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ ﴿٨٧﴾

گفتند: «اى شعیب، آیا نماز تو به تو دستور مى‌دهد که آنچه را پدران ما مى‌پرستیده‌اند رها کنیم، یا در اموال خود به میل خود تصرّف نکنیم؟ راستى که تو بردبار فرزانه‌اى.» (۸۷)

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ ۚ إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّـهِ ۚ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ ﴿٨٨﴾

گفت: «اى قوم من، بیندیشید، اگر از جانب پروردگارم دلیل روشنى داشته باشم، و او از سوى خود روزى نیکویى به من داده باشد [آیا باز هم از پرستش او دست بردارم؟]من نمى‌خواهم در آنچه شما را از آن باز مى‌دارم با شما مخالفت کنم [و خود مرتکب آن شوم]. من قصدى جز اصلاح [جامعه]تا آنجا که بتوانم، ندارم، و توفیق من جز به [یارى]خدا نیست. بر او توکّل کرده‌ام و به سوى او بازمى‌گردم. (۸۸)

وَیَا قَوْمِ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِی أَن یُصِیبَکُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ ۚ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنکُم بِبَعِیدٍ ﴿٨٩﴾

و اى قوم من، زنهار تا مخالفت شما با من، شما را بدانجا نکشاند که [بلایى]مانند آنچه به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید، به شما [نیز]برسد، و قوم لوط از شما چندان دور نیست.» (۸۹)

وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ ۚ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ ﴿٩٠﴾

و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان]است (۹۰)

قَالُوا یَا شُعَیْبُ مَا نَفْقَهُ کَثِیرًا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاکَ فِینَا ضَعِیفًا ۖ وَلَوْلَا رَهْطُکَ لَرَجَمْنَاکَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَیْنَا بِعَزِیزٍ ﴿٩١﴾

گفتند: «اى شعیب! بسیارى از آنچه را که مى‌گویى نمى‌فهمیم، و واقعاً تو را در میان خود ضعیف مى‌بینیم، و اگر عشیره تو نبود قطعاً سنگسارت مى‌کردیم، و تو بر ما پیروز نیستى! (۹۱)

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَهْطِی أَعَزُّ عَلَیْکُم مِّنَ اللَّـهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَکُمْ ظِهْرِیًّا ۖ إِنَّ رَبِّی بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِیطٌ ﴿٩٢﴾

گفت: اى قوم من، آیا عشیره من پیشِ شما از خدا عزیزتر است که او را پشت سر خود گرفته‌اید [و فراموشش کرده‌اید]؟ در حقیقت، پروردگار من به آنچه انجام مى‌دهید احاطه دارد (۹۲)

وَیَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ ۖ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَمَنْ هُوَ کَاذِبٌ ۖ وَارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ ﴿٩٣﴾

و اى قوم من، شما بر حسب امکانات خود عمل کنید، من [نیز]عمل مى‌کنم. به زودى خواهید دانست که عذاب رسواکننده بر چه کسى فرود مى‌آید و دروغگو کیست؛ و انتظار برید که من [هم]با شما منتظرم (۹۳)

وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا شُعَیْبًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿٩٤﴾

و چون فرمان ما آمد، شعیب و کسانى را که با او ایمان آورده بودند به رحمتى از جانب خویش نجات دادیم، و کسانى را که ستم کرده بودند، فریاد [مرگبار]فرو گرفت، و در خانه‌هایشان از پا درآمدند (۹۴)

کَأَن لَّمْ یَغْنَوْا فِیهَا ۗ أَلَا بُعْدًا لِّمَدْیَنَ کَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ ﴿٩٥﴾

گویى در آن [خانه‌ها]هرگز اقامت نداشته‌اند. هان، مرگ بر [مردم]مَدْیَن، همان گونه که ثمود هلاک شدند. (۹۵)

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿٩٦﴾

و به راستى، موسى را با آیات خود و حجّتى آشکار (۹۶)

إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ ۖ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ ﴿٩٧﴾

به سوى فرعون و سران [قوم]وى فرستادیم، ولى [سران]از فرمان فرعون پیروى کردند، و فرمان فرعون صواب نبود (۹۷)

یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ۖ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ ﴿٩٨﴾

روز قیامت پیشاپیش قومش مى‌رود و آنان را به آتش درمى‌آورد، و [دوزخ]چه ورودگاه بدى براى واردان است. (۹۸)

وَأُتْبِعُوا فِی هَـٰذِهِ لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ ۚ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ ﴿٩٩﴾

و در این دنیا و روز قیامت به لعنت بدرقه شدند، و چه بد عطایى نصیب آنان مى‌شود. (۹۹)

ذَٰلِکَ مِنْ أَنبَاءِ الْقُرَىٰ نَقُصُّهُ عَلَیْکَ ۖ مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِیدٌ ﴿١٠٠﴾

این، از خبرهاى آن شهرهاست که آن را بر تو حکایت مى‌کنیم. بعضى از آن‌ها [هنوز]بر سرِ پا هستند و [بعضى]بر باد رفته‌اند. (۱۰۰)

وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـٰکِن ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ۖ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مِن شَیْءٍ لَّمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ ۖ وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ ﴿١٠١﴾

و ما به آنان ستم نکردیم، ولى آنان به خودشان ستم کردند. پس، چون فرمان پروردگارت آمد، خدایانى که به جاى خدا [ى حقیقى]مى‌خواندند هیچ به کارشان نیامد، و جز بر هلاکت آنان نیفزود. (۱۰۱)

وَکَذَٰلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَىٰ وَهِیَ ظَالِمَةٌ ۚ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ ﴿١٠٢﴾

و این گونه بود [به قهر]گرفتن پروردگارت، وقتى شهر‌ها را در حالى که ستمگر بودند [به قهر]مى‌گرفت. آرى [به قهر]گرفتن او دردناک و سخت است. (۱۰۲)

إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ۚ ذَٰلِکَ یَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَٰلِکَ یَوْمٌ مَّشْهُودٌ ﴿١٠٣﴾

قطعاً در این [یادآوریها]براى کسى که از عذاب آخرت مى‌ترسد عبرتى است. آن [روز]روزى است که مردم را براى آن گرد مى‌آورند، و آن [روز]روزى است که [جملگى در آن]حاضر مى‌شوند. (۱۰۳)

وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَّعْدُودٍ ﴿١٠٤﴾

و ما آن را جز تا زمان معیّنى به تأخیر نمى‌افکنیم. (۱۰۴)

یَوْمَ یَأْتِ لَا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَسَعِیدٌ ﴿١٠٥﴾

روزى [است]که، چون فرا رسد هیچ کس جز به اذن وى سخن نگوید. آنگاه بعضى از آنان تیره‌بختند و [برخى]نیکبخت. (۱۰۵)

فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَشَهِیقٌ ﴿١٠٦﴾

و اما کسانى که تیره‌بخت شده‌اند، در آتش، فریاد و ناله‌اى دارند. (۱۰۶)

خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ ۚ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِّمَا یُرِیدُ ﴿١٠٧﴾

تا آسمان‌ها و زمین برجاست، در آن ماندگار خواهند بود، مگر آنچه پروردگارت بخواهد، زیرا پروردگار تو همان کُند که خواهد. (۱۰۷)

وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ ۖ عَطَاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ ﴿١٠٨﴾

و اما کسانى که نیکبخت شده‌اند، تا آسمان‌ها و زمین برجاست، در بهشت جاودانند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد. [که این]بخششى است که بریدنى نیست. (۱۰۸)

فَلَا تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِّمَّا یَعْبُدُ هَـٰؤُلَاءِ ۚ مَا یَعْبُدُونَ إِلَّا کَمَا یَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ ۚ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیْرَ مَنقُوصٍ ﴿١٠٩﴾

پس در باره آنچه آنان [مشرکان]مى‌پرستند در تردید مباش. آنان جز همان گونه که قبلا پدرانشان مى‌پرستیدند، نمى‌پرستند؛ و ما بهره ایشان را تمام و ناکاسته خواهیم داد. (۱۰۹)

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ ۚ وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ ۚ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ ﴿١١٠﴾

و به حقیقت، ما به موسى کتاب [آسمانى]دادیم، پس در مورد آن اختلاف شد، و اگر از جانب پروردگارت وعده‌اى پیشى نگرفته بود، قطعاً میان آن‌ها داورى شده بود، و بى گمان، آنان در باره آن در شکى بهتان‌آمیزند. (۱۱۰)

وَإِنَّ کُلًّا لَّمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ رَبُّکَ أَعْمَالَهُمْ ۚ إِنَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿١١١﴾

و قطعاً پروردگارت [نتیجه]اعمال هر یک را به تمام [و کمال]به آنان خواهد داد، چرا که او به آنچه انجام مى‌دهند آگاه است. (۱۱۱)

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿١١٢﴾

پس، همان گونه که دستور یافته‌اى ایستادگى کن، و هر که با تو توبه کرده [نیز چنین کند]، و طغیان مکنید که او به آنچه انجام مى‌دهید بیناست. (۱۱۲)

وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّـهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿١١٣﴾

و به کسانى که ستم کرده‌اند متمایل مشوید که آتش [دوزخ]به شما مى‌رسد، و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود، و سرانجام یارى نخواهید شد. (۱۱۳)

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ ﴿١١٤﴾

و در دو طرف روز [اول و آخر آن]و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار، زیرا خوبی‌ها بدی‌ها را از میان مى‌برد. این براى پندگیرندگان، پندى است. (۱۱۴)

وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿١١٥﴾

و شکیبا باش که خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمى‌گرداند. (۱۱۵)

فَلَوْلَا کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکُمْ أُولُو بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِّمَّنْ أَنجَیْنَا مِنْهُمْ ۗ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ ﴿١١٦﴾

پس چرا از نسلهاى پیش از شما خردمندانى نبودند که [مردم را]از فساد در زمین باز دارند؟ جز اندکى از کسانى که از میان آنان نجاتشان دادیم؛ و کسانى که ستم کردند به دنبال ناز و نعمتى که در آن بودند رفتند، و آنان بزهکار بودند. (۱۱۶)

وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿١١٧﴾

و پروردگار تو [هرگز]بر آن نبوده است که شهرهایى را که مردمش اصلاحگرند، به ستم هلاک کند. (۱۱۷)

وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ ﴿١١٨﴾

و اگر پروردگار تو مى‌خواست، قطعاً همه مردم را امّت واحدى قرار مى‌داد، در حالى که پیوسته در اختلافند، (۱۱۸)

إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ ۚ وَلِذَٰلِکَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿١١٩﴾

مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده، و براى همین آنان را آفریده است؛ و وعده پروردگارت [چنین]تحقّق پذیرفته است [که:]«البتّه جهنّم را از جنّ و انس یکسره پر خواهم کرد.» (۱۱۹)

وَکُلًّا نَّقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ ۚ وَجَاءَکَ فِی هَـٰذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِکْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿١٢٠﴾

و هر یک از سرگذشتهاى پیامبران [خود]را که بر تو حکایت مى‌کنیم، چیزى است که دلت را بدان استوار مى‌گردانیم، و در این‌ها حقیقت براى تو آمده، و براى مؤمنان اندرز و تذکّرى است. (۱۲۰)

وَقُل لِّلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ ﴿١٢١﴾

و به کسانى که ایمان نمى‌آورند بگو: «بر حسب امکانات خود عمل کنید که ما [هم]عمل خواهیم کرد.» (۱۲۱)

وَانتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ ﴿١٢٢﴾

و منتظر باشید که ما [نیز]منتظر خواهیم بود (۱۲۲)

وَلِلَّـهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ ۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿١٢٣﴾

و نهان آسمان‌ها و زمین از آنِ خداست، و تمام کار‌ها به او بازگردانده مى‌شود؛ پس او را پرستش کن و بر او توکّل نماى، و پروردگار تو از آنچه انجام مى‌دهید غافل نیست. (۱۲۳)

انتهای پیام/

برچسب ها: قرآن کریم ، سوره هود
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا سوخته سرایی
۰۲:۴۶ ۰۸ شهريور ۱۴۰۱
سلام بنده که بلد نیستم سوره بخوانم چکار کنم درسته مسلمانیم و شیعه گرفتاریها آنقدر زیاده به نماز به زور می‌رسیم قرآن که نگو از کم لطفی ما
آخرین اخبار