به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، جایی که این هفته با هم میرویم یکی از شگفتانگیزترین مناطق ایران است؛ تا جایی که در یک فصل و در یک ماه و در یک روز میتوانی داغترین و خنکترین هوا را همزمان و با اندکی فاصله تجربه کنی؛ پیادهروی روی شنهای داغ و نرم و چشم دوختن به اشکال زیبا و دلهرهآورِ کویر و قدم گذاشتن در برکهای سرد و زلال که زاییده آبشاری بلندبالاست، همه از نشانههای همان سرزمین عجایب است که ذکرش رفت و با هم به آن سفر میکنیم؛ جایی در استان تاریخی کرمان و طبیعت باستانیاش.
بیشتربخوانید: چهارمحال و بختیاری سرزمینی در خمره رنگرزی پاییز
مقصدمان شهداد است؛ کویر شهداد؛ کویری زیبا در دل دشت لوت در فلات مرکزی ایران؛ یعنی همان کرمان خودمان؛ جایی که در نوروز پذیرای گردشگران فراوانی از سراسر کشور است، اما با طبیعت بکر و متنوعی که دارد همه فصلهایش میتواند گردشگرپذیر باشد. برای رسیدن به شهداد اول خودتان را به کرمان برسانید. اگر اهل و ساکن تهرانید، میتوانید با قطار عازم کرمان شوید. این مسیر هم اکنون قطارهای تمیز و مجهزی دارد.
ما نیز همینگونه به کرمان رسیدیم. کرمان شهر گرمی است، اما بادی خنک به استقبالمان میآید و توی صورتمان میخورد... برای رسیدن به شهداد کافی است حدود ۹۰ کلیومتر (یک ساعت) از شهر کرمان در جهت شمال شرق برانید ... حالا در شهدادیم... آن وقت اگر از شهداد به سمت شمال شرق برانید به بکرترین و زیباترین مناطق گردشگری جهان یعنی سرزمین کلوتها میرسید و اگر پیکان مسیرتان را از مرکز شهداد به طرف جنوب غرب بچرخانید، به مناطق کوهستانی و دره مانندِ سردسیر و پرآبی خواهید رسید که در خواب و رویا هم تماشایش محال است.
برای رسیدن به این مقصد رویایی هم میتوانید در یکی از تورهای گردشگری ثبتنام کنید و هم به تنهایی یا با خانواده راهی سفر شوید. البته که ما سفر با تورهای گردشگری را توصیه میکنیم، اما اگر مثل ما به هر دلیل نتوانستید با توری هماهنگ شوید، حتما راهنمای محلی داشته باشید. راهنمای ما پسری سیهچرده و خوش لهجه است که شهداد را میشناسد.
من اینجایم؛ در سرزمین جن و پریان
شهداد به حق یکی از مشهورترین و یکی از مقاصد بینالمللی ایران است که شهرتش را مدیون کویر و کلوتهای (سازههای شنی) زیبایش است. این روزها از سمت کرمان که به سمت شهداد بروی، هوا مطبوع است و نیازی به پوشیدن لباس گرم نیست، اما لباس گرم همراهتان باشد که در جایی که خواهیم گفت و به آن خواهیم رسید، حتما احتیاجتان میشود.
شهداد، شهری است مثل سایر شهرهای ایران، با این تفاوت که دروازه ورود به یکی از عجیب ترین، زیباترین و سحرانگیزترین سرزمینهای دنیاست؛ سرزمینی که بخشی از طبیعتش گویا متعلق به جهانی دور، ورای ابرها، جایی مثل کره مریخ یا ماه است؛ همان طبیعتی که مزین شده به کلوتهای کوچک و بزرگ و گاه هولناک و افسانهای.
به کویر شهداد و منطقه موعود نزدیک میشویم و خورشید هم آرام آرام بالا میآید تا طعم هوای داغ کویر را بر تنمان بنشاند. البته هنوز هوا آنچنان گرم نشده که بتوان گفت به گرمترین نقطه جهان رسیدهایم، اما بد نیست بدانید داغترین نقطه روی کره زمین، جایی است در همین شهدادِ کویری.... ۲۰ دقیقه پس از راه افتادن از شهر شهداد به عجایب کلوتها میرسیم.
راهنما میگوید اگر صبح یا عصر به منطقه کلوتها میآمدیم، هوا خنکتر بود، اما در همین گرمای دم ظهر هم کلوتهای شنی کوچک و بزرگ زیباست و تماشایی و راه رفتن روی شنهای نرم کویر پر از حس خوب. این حس خوب با آرامش حاصل از سکوت و سکون منطقه بیشتر هم میشود. سکوت و خلوتی که گاه آن را زوزههای هولناک باد در هم میشکند؛ بادی که گویا میخواهد در گوشت قصهای، حکایت و رازی از مردمان دوران باستان یا افسانهای از جن و پریان بخواند.
به کشیت خوش آمدید
حالا زمان رفتن به بهشت کویر است؛ حقیقتا بهشتی سرسبز، خوش آب و هوا و زیبا در دل داغ کویر شهداد؛ درهای خنک با آبشاری زیبا که زیرپایش برکهای زلال و آبیرنگ جان گرفته است.
برای رسیدن به این بهشت، باید خودمان را به روستای کشیت برسانیم؛ روستایی که راهنمای محلی ما را به سمت آن هدایت میکند. دو طرف جاده درست مانند جاده کلوتها تا چشم کار میکند بیابان و پوشش گیاهی مشهور بیابان است. مسیر خلوت است و آسفالتی کهنه دارد که به خاکی میرسد. در میان راه چند خانه گنبدی شکل قد کشیده که گویی متروکهاند. نیم ساعت بعد از گذر کلوتها تابلوی رنگ و رو رفتهای در کنار جاده توی زمین فرورفته که جمله «به روستای کشیت خوش آمدید» به سختی روی آن خوانده میشود.
در حیرتیم از آن چیزها که دیدهایم
بافت روستای کشیت درست مانند بافت روستاهای کویر است. مردمش به لهجهای شبیه لهجه کرمانیها صحبت میکنند و لباسهایشان همان لباس مردمان شهداد و دیگر شهرهای کرمان است. محیط روستای کشیت مثل هر روستای دیگری دلچسب است؛ به ویژه آن که کوچههای پرنخلش در تاریکی شب؛ بر زیبایی و دلنشینی آن میافزاید و روح آدمی را به اعماق شهرهای جنوب میبرد. چهره شب روستای پرنخل با روزش متفاوت است و ما با یک اقامت شبانه در روستا هر دو چهره خوب را دیدیم و حال خوب متفاوتی را تجربه کردیم.
کشیت در ۴۰ کیلومتری شهداد قرار دارد؛ در بخش گلباف کرمان. گلباف خوش آب و هواترین منطقه استان کرمان است که کرمانیها در تابستان به روستاها و مناطق خنک آن سفر میکنند. خورشید که در آسمان کشیت پیدایش شد، راهنمایمان گفت: «آماده شوید برویم دریا!»
برویم دریا!
از شنیدن اسم دریا آن هم در میان یک روستای کویری هم خنده مان میگیرد و هم تعجب میکنیم. آماده میشویم و سمت دریا میرویم ... تا از روستا خارج شویم، آنچه از روستا در تاریکی شب ندیده بودیم، حال جلوی چشممان سبز میشود؛ جوی آب و نخلهای سبز، خانههای کاهگلی لابه لای خانههای سنگی و سیمانی و صدای آب و بادی که میان نخلها میپیچد و به گوشمان میرسد؛ و البته ویرانههای برجای مانده از یک قلعه متعلق به دوران سلجوقیان که بر بلندای روستا آرمیده و معماری شبیه ارگ بم دارد و گویا در گذشته با زلزلهای ویران شده است.
بگذریم... وعده دریا ذهنمان را درگیر کرده و فکر میکنیم حتی اگر دریای موعود سرابی بیش نبود، باز رسیدن به همین نقطه و آرامیدن کنار جوی آب و زیر سایه نخلها کافی است تا بهترین احساس را در یک بیابان تجربه کنی. اما ما باخارج شدن از روستا راهمان را به سمت دریا ادامه میدهیم، در مسیر از پیچهای عجیبی شبیه دالانهای باریک شنی عبور کرده و درنهایت به بالای درهای میرسیم.
از ماشین پیاده میشویم و پیاده شدن همان، و رویت منظرهای به غایت عجیب و زیبا همان!... درهای سبز با رودی جاری در میان آن که انتهایش بن بست است؛ بن بستی از آبشار که زیر پایش برکهای زلال و تماشایی دلبری میکند. حالا میشود فهمید چرا محلیها به اینجا دریا میگویند؛ وجود این برکه و درهای سرسبز میان کویری خشک و بیآب، به معنای واقعی مفهوم دریا را در بردارد ... خودمان را رها میکنیم میان دره ... اینجا همان جاست که گفتم لباس گرم لازمتان میشود... دره سرد است و تنمان به لرز مینشیند؛ و سرانجام بهشت کرمان دیوارهای دره شنی است و برای رفتن به داخل آن باید محتاطانه قدم برداشت... قدم برمی داریم تا انتهای دره.
سه کیلومتر مسیر دره را که با درختان نخل و میوه پوشانده شده و رودی در میان آن جاری است، طی میکنیم. حالا به خود آبشار رسیده ایم؛ آبشاری به ارتفاع ۱۲ متر با حوضچهای رویایی که هر کدام ۶۰۰ مترمربع مساحت دارند.
آبشاری که به برکه فرومی ریزد و سرریز میشود، همانی است که در دل دره جاری است؛ با آبی شیرین... بد نیست این را هم بدانید که در این منطقه ییلاقی سحرانگیز هیچ زیرساختی نظیر محل اسکان و سرویس بهداشتی وجود ندارد، برای همین به اقامت یکی دو ساعته در آن اکتفا کنید و برای دسترسی به زیرساختهای مذکور به روستای کشیت بازگردید.
راستی مراقبت از طبیعت یادتان نرود، زباله هایتان را در کیسهای با خود برگردانید و در طبیعت بکر منطقه رها نکنید.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/
اول از خداوند متعال بابت متولد شدن در چنین کشور زیبا و چهار فصلی متشکرم و دوم از فلم شیوا و دلنشین نویسنده متن که به دلم نشست و تشویقم کرد ممنونم.
انشاالله بتوانم خانواده را ترغیب به این سفر کنم