در مقاله زیر یاد می‌گیرید که چگونه باید با دخالت دیگران در تربیت فرزندتان روبرو شوید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دخالت دیگران در تربیت فرزندان اتفاقی رایج است. پدر و مادربزرگ، دایی، خاله، عمه، همه از روی علاقه ممکن است با این دخالت‌ها بخواهند به نفع کودک شما عمل کنند، اما این کار تنها تربیت و رشد روانی کودک را مختل می‌کند. در این مقاله یاد می‌گیرید که چگونه باید با این دخالت‌ها روبرو شوید.

«اوه، آره معلومه که می‌تونی یه بستنی بخوری!» مادرشوهرتان، با لبخندی حاکی از آگاهی و تجربه به کودکتان می‌گوید. حتما تمام تلاشتان را می‌کنید تا همه‌ی آن حرف‌هایی که نوک زبانتان است را بیان نکنید. اما چکار باید کرد؟ تربیت فرزند، کار سختی است، چه برسد به اینکه بخواهید با دخالت دیگران در تربیت فرزندتان هم روبروشوید. اگر والدین خودتان یا همسرتان، یا دوستان و خویشان، سعی می‌کنند به شما بگویند چگونه کودکتان را تربیت کنید یا به جای شما تصمیم می‌گیرند، لازم است اقدام کنید. ناسازگاری بزرگسالان در تربیت کودک می‌تواند باعث گیجی او و مبارزه قدرت در ذهن او شود. این مقاله را بخوانید، تا یادبگیرید در شرایطی شبیه به این چگونه باید رفتار کنید.

متوقف کردن دخالت دیگران در تربیت فرزند
۱. قوانین خانه خود را بیان کنید. احتمال دارد که دخالت مادر شوهر یا سایرین در تربیت فرزند شما، به این خاطر باشد که قوانین حاکم در خانه‌تان واضح و روشن نیست. وقتی خانواده خود یا همسرتان کاملا از اهداف و روش‌های شما آگاه نیستند، نمی‌توان از آن‌ها انتظار داشت که دخالت نکنند. زمانی را اختصاص دهید و همه‌ی قوانین را به کسانی که با بچه‌های شما وقت می‌گذرانند توضیح دهید. این کار احتمالا از خرابکاری‌های دیگران جلوگیری خواهد کرد.

۲. خودتان را کنترل کنید. بدترین کاری که ممکن است از شما سر بزند این است که با خشم با کسانی که در تربیت فرزند شما دخالت می‌کند، روبرو شوید. احساساتی بودن هنگام صحبت درباره تفاوت‌های تربیتی، آن هم با والدین همسرتان، تنها اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند؛ بنابراین قبل از شروع صحبت، خودتان را آرام کنید.

۳. با همسر خود یک جبهه متحد تشکیل دهید. اگر خانواده‌های شما و همسرتان، متوجه هر گونه درگیری بین شما و همسرتان شوند، ممکن است از آن استفاده کنند و به جای شما در مسائل فرزندتان تصمیم بگیرند. به همین دلیل بسیار مهم است که هنگام روبرو شدن با چنین رفتارهایی، با همسرتان هماهنگ و همراه باشید. درصورتی که هر دوی شما باهم باشید بستگان شما محتمل‌تر است که صحبت‌های شما را جدی بگیرند.

۴. نگرانی هایتان را با احترام بیان کنید. مدیریت کردن این بحث کار بسیار ظریفی است. ممکن است برخی ناراحت شوند، عصبانی شوند و یا غرورشان خدشه دار شود؛ که به همین خاطر هم بهتر است که همسرتان خود با خانواده اش صحبت کند. کلید موفقیت این است که در حین صحبت با والدین همسر، والدین خودتان و بستگانتان احترام را رعایت کنید و همزمان قاطع و واضح صحبت کنید.

۵. ببینید کدام قوانین را می‌توانید گاهی نادیده بگیرید. درحالیکه نمی‌خواهید از جایگاه خود کوتاه بیایید، خوب است تصمیم بگیرید که کدام قوانین تربیتی را می‌توانید گاهی ساده‌تر بگیرید چرا که گاهی بحث کرن اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند. اگر دیگرانی مسئول مراقبت از فرزند شما هستند، شاید لازم باشد مشخص کنید که کدام قوانین انعطاف پذیرند و کدام قاطعانه پابرجا می‌مانند.

۶. در صورتی که با وجود صحبت‌های شما، دخالت‌ها ادامه پیدا کرد، باید به آن‌ها یادآوری کنید. اگر در شرایطی، مادر یا پدر شوهر، خواهرتان یا خانواده خودتان در تربیت فرزندشما دخالت کردند، چون صحبت‌های شما را فراموش کرده‌اند و یا به این خاطر که به آن اهمیتی نمی‌دهند، در همان لحظه به آن‌ها یادآوری کنید که دوباره دارند همان کار را تکرار می‌کنند.

۷. در صورت نیاز می‌توانید ترتیبی دهید که همه‌ی ملاقات‌ها تنها در حضور خود شما انجام شود. اگر با وجود تعریف و شرح قوانین، سایرین دست از دخالت در تربیت فرزندان شما نمی‌کشند، قاطعانه بیان کنید که از این به بعد تنها در حضور شما می‌توانند فرزندانتان را ببینند.

۸. بسته به حساسیت موضوع، رابطه‌تان را در صورت نیاز قطع کنید. اگر خانواده همسرتان و یا سایر بستگان، بر دخالت‌های خود اصرار می‌کنند، شما ممکن است هیچ راهی جز جلوگیری از دیدار فرزندتان با آن‌ها نداشته باشید. این به خصوص زمانی باید اتفاق بیافتد که دخالت‌های آن‌ها در مسائل حساس و مهمی است که به رشد و توسعه فرزندتان مربوط می‌شود.

تاثیر دخالت دیگران در تربیت فرزند، بر فرزندان
اگر قرار باشد در صورت بروز اشتباه یا خطا از سوی فرزندان، به جای شما دایی، عمه، خاله یا عمو او را بازخواست کنند و یا زمانی که او کاری خلاف قوانین تربیتی شما انجام می‌دهد و پدربزرگ، مادربزرگ، به جای شما تصمیم می‌گیرند و به او می‌گویند که اشکالی ندارد، آنگاه کودک دچار گیجی می‌شود! در مواردی حریم شخصی او توسط سایرینی جز پدر و مادر او خدشه دار می‌شود و در جایی برای رهایی از قوانین به دیگرانی به جز خانواده پناه می‌برد. «من بستنی می‌خوام مادر بزرگ، اما مادرم اجازه نمی‌ده بخورم.»

این کار احساس امنیت را از فرزند شما می‌گیرد، چرا که خیلی زود کودک با چندین والد روبرو می‌شود و مجبور است همه را راضی نگاه دارد. او در چنین شرایطی می‌آموزد که به همه چشم بگوید. از کودکی که در چنین خانواده‌ای تربیت و رشد پیدا می‌کند، هرگز نمی‌توان انتظار داشت که شخصیتی مستقل داشته باشد.

وظیفه والدین در قبال تربیت فرزند

۱. اتخاذ تصمیم‌های سختی که دوست ندارید
اگر فرزند شما هرگز از دست شما ناراحت نشده احتمالا به خوبی کارتان را انجام نمی‌دهید. به یاد داشته باشید که لازم نیست همیشه بابت تصمیماتتان توضیحات طولانی بدهید. برای مثال، گفتن اینکه «خطرناک است» هنگامی که کودک شما می‌پرسد، که آیا می‌تواند از چاقو استفاده کند، باید کافی باشد.

۲. آموزش استقلال به فرزندان
یکی از وظایف شما در قبال فرزندتان این است که به فرزندانتان مسئولیت‌هایی درخور سنشان بدهید تا یاد بگیرند مستقل باشند. زمانی فرا می‌رسد که کودک شما باید یاد بگیرد چگونه احساسات خود را آرام کند، بند کفش‌هایش را ببندد، نامش را بنویسد و با کسی که او را اذیت می‌کند روبرو شود. با گذشت زمان، او نیاز به توسعه مهارت‌هایش دارد. او باید یاد بگیرد که چگونه کارهایش را انجام دهد، به سراغ مواد مخدر نرود، رانندگی کند و... در واقع، فرزند شما باید یاد بگیرد که هرچه بزرگتر می‌شود، مسئولیت‌های بیشتری هم به عهده اش قرار می‌گیرند.

۳. فرزند شما باید پاسخگو باشد
شما مسئول این هستید که فرزندتان را طوری تربیت کنید که همواره برای اقداماتش پاسخگو باشد. حداقل کاری که می‌توانید در این خصوص انجام دهید، این است که وقتی رفتار مناسبی ندارد، محدودیت‌هایی تنظیم کنید. برای مثال، اگر از انجام تکالیفش سرباز می‌زند، می‌توانید تلویزیون را خاموش کنید و بگوئید: «تماشای تلویزیون بخشی از تکلیف تو نیست. وقتی کارهایت تمام شد می‌توانی تلویزیون ببینی» یا خیلی ساده و قاطع بگویید: «ما در این خانه اینگونه صحبت نمی‌کنیم» و یا اینکه تنبیه‌ها می‌تواند جدی‌تر شود مثلا اینکه تعطیلات آخر هفته تا زمانی که تکالیفش را انجام دهد، به تعویق بیافتد.

۴. تمام تلاش خود را بکنید
این تمام کاری است که از دستتان بر می‌آید. والد بودن، یک فعالیت متعادل و دائمی است. تلاش شما باید این باشد که جایی در میانه‌ی بیش از حد تلاش کردن و بسیار کم تلاش کردن پیدا کنید و در آن بمانید. نه خیلی نرم، نه خیلی سخت. پدر یا مادر بودن گاهی شبیه به طناب بازی است، برای پیدا کردن تعادل گاهی لازم است به عقب برگردید یا مکث کنید.

 

منبع: ستاره

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.