
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زنده یاد رضا ژیان، بازیگر خاطره ساز دهه چهل و پنجاهیهاست. به خصوص در سالهای اولیه بعد از انقلاب که ساختار و محتوای تئاتر، سینما و تلویزیون کاملا تغییر کرده بود. برای تلویزیون که رسانهای عمومیتر بود و مخاطبان زیادی داشت و بعد از پیروزی انقلاب مخاطبانش روز به روز بیشتر میشدند، باید برنامههایی تولید میشد که انبوه مخاطبان قدیمی و تازهواردها را جذب و به مخاطب تبدیل میکرد. در سالهایی که کشور هم درگیر اتفاقات بعد از پیروزی انقلاب بود و هم درگیر جنگ. این که در چنین شرایطی تلویزیون برنامههای نمایشی تولید کند که جنبه سرگرمی هم داشته باشد، از آن کارهای سخت است که الان میتوان به جسارت و البته خلاقیت مدیران آن زمان و سازنده آثار آفرین گفت.
محمد برادر رضا
محمد ژیان، برادر زندهیاد رضا ژیان دو سال از برادرش رضا کوچکتر است. اما دیروز که به او تلفن کردم تا درباره برادرش با او صحبت کنم، چنان عاشقانه از برادرش صحبت کرد که انگار نه انگار ۱۷ سال از درگذشت رضا ژیان میگذرد. انگار همین دیروز بوده که برادر را به خاک سپرده، برادری که بسیار دوستش داشته و هنوز هم با احترام از او یاد میکند و هنوز هم دوست دارد به مناسبتهای مختلف و با برنامهریزیهای مختلف یاد او را زنده نگهدارد. شاید برای همین است که با تاکید میپرسد، یعنی فردا روزنامه جام جم را بگیرم، مطلب درباره رضا حتما چاپ میشود؟
محمد ژیان درباره برادرش و آغاز فعالیتهای هنری او میگوید: هفت ساله بود که به پیشنهاد یکی از دوستانمان که در حوزه دوبله فعال بود، وارد اینحرفه شد و به جای بچهها در فیلمهای سینمایی صحبت میکرد. همین فعالیت باعث شد به کارهای هنری و به خصوص بازیگری علاقهمند شود. در دوره مدرسه بود که به کانون پرورشی رفتیم و عضو کانون شدیم و در مدرسه هم نمایش اجرا میکردیم. بعدها رضا به کارگاه نمایش رفت و در آنجا بازیگری را ادامه داد.
آتیلا پسیانی هم عضو همین کارگاه بود، اما حمید جبلی در کانون فعالیت میکرد. کارگاه نمایش برای بازیگرانش محدودیت داشت و اجازه نمیداد آنها در سینما و تلویزیون فعالیت بازیگری داشته باشند. بعد از انقلاب کارگاه تعطیل شد و بازیگرانی مانند رضا بنا به سابقه درخشان و خوبی که داشتند جذب تلویزیون شدند. مثل آباد اولین کار رضا در تلویزیون بود که موفق هم شد.
توقیفی بعد از موفقیت
محمد ژیان میگوید: فیلمنامه را خانم زاکاریان براساس کتاب مثلهای آقای انجوی نوشته بود. سریال در حال تولید بود که پخش آن شروع شد و خوب هم پیش رفت تا قسمت هفتم که عجبروزگاری داشتی کَل علی پخش شد. فردایش سریال توقیف شد و گفتند دیگر ادامه ندهید. داستان این قسمت درباره مردی کچل به نام علی بود که مردم به او میگفتند کَل علی و او این صفت را دوست نداشت.
تا این که کل علی تصمیم گرفت به مکه برود تا زمانی که برمیگردد مردم به او بگوید حاج علی. اما وقتی از مکه برگشت باز هم مردم به او گفتند کَل علی... این قسمت بر اساس یک ضربالمثل قدیمی ساخته شد، اما بنا به شرایط آن روز جامعه، سریال توقیف شد و رضا که نه میتوانست در تئاتر فعالیتی داشته باشد و نه در زمینه ترانهسرایی، همراه همسر و پسرش از ایران رفت. حدود ۱۲ سال در آمریکا بود، اما من و دوستانش از جمله آقای جبلی همه تلاشمان را کردیم تا رضا برگردد که برگشت و آنقدر همه چیز ردیف بود که بلافاصله مشغول کار شد. تا این که سال ۸۱ وقتی در سریال زیر آسمان شهر بازی میکرد و برای گرفتن سکانسهایی به شمال رفته بودند، بیمار شد و ریههایش آب آورد و ۲۷ بهمن در ۵۳ سالگی درگذشت و همه ما را داغدار کرد.
محمد ژیان درباره طنازی برادرش میگوید: رضا از زمانی که وارد بازیگری شد، دو متد را برای خودش تعریف و اجرا کرد، یکی طنزی پنهان که در همه آثار و نقشهایش دیده میشود و دیگری نقش پیرمرد. او حتی وقتی ۲۲ ساله هم بود در مجموعه حرف تو حرف نقش پیرمرد را بازی کرد. کلا پیرمرد درونش از همان جوانی فعال بود.
رضا کاشانچی تهیه کننده: رضا در خاطرهها ماند مثل «مثلآباد»
یکی از کارهایی که سال ۶۰ تولید و پخش شد و هنوز هم برای نسل اولیهای انقلاب با همه چالشهایی که داشتند خاطره ساز است و خوشایند، مجموعه تلویزیونی «مثل آباد» است که زندهیاد رضا ژیان کارگردان هنری و بازیگر اصلی آن بود. مجموعهای که در آن سال مخاطبان زیادی داشت و علاوه بر رضا ژیان بازیگرانی مانند اکبر عبدی، آتیلا پسیانی، حمید جبلی، اسماعیل داورفر و ... را هم به مخاطبان تلویزیون معرفی کرد. گروهی از بازیگرانی خلاق و عمدتا طناز که بعدها کارهایی مانند محله برو بیا و محله بهداشت را تولید و پخش کردند. مثل آباد یکی از آن مجموعههای ساده بود که بیشتر محتوای قصهای که روایت میکرد، جذاب بود و البته بازی خوب رضا ژیان و دیگر بازیگرانش به این روایت کمک میکرد.
احمد کاشانچی، تهیه کننده قدیمی تلویزیون که مثل آباد را تهیه کرده است، درباره این مجموعه میگوید: آن سال فقط دو کار نمایشی در تلویزیون تولید میشد، یکی سربداران بود که تولیدش از قبل شروع شده بود و دیگری مثل آباد که هر دو در کاشان مقابل دوربین رفته بود.
البته سربداران به شیوه سینمایی و با دوربین ۱۶ میلیمتری فیلمبرداری میشد و مثل آباد با دوربینهای ویدئوی آن زمان. آقای مسعود فروتن هم کارگردان تلویزیونی بود. زندهیاد ژیان هم بازیگر نقش اصلی بود و هم از بازیگران دیگر بازی میگرفت. آن زمان آقای سید محمد بهشتی، مدیر گروه سریال شبکه یک بود.
خانم زویا زاکاریان، همسر آقای ژیان فیلمنامه را نوشته بود و ما فیلمنامه را به آقای بهشتی دادیم و خیلی زود تصویب شد و کار را شروع کردیم که اتفاقا کاری بسیار پر مخاطب هم شد. آقای ژیان فقط در یکی از قسمتها به نام نه شیر شتر میخواهم و نه دیدار عرب، بازی نداشت و در بقیه اپیزودها نقش اصلی را بازی کرد که قسمت «اوستا علم علم...» خیلی معروف شد و هنوز هم در خاطرهها مانده است.
منبع: جام جم
انتهای پیام/