سردار علایی بدان جمهوری اسلامی ایران تنها و روی پای خود ایستاده است و این آن چیزی است که بیش از پیش تفاوت ها را نشان می دهد.

به گزارش وب گردی باشگاه خبرنگاران، وبلاگ برداشت های اولیه در آخرین پست خود نوشت:

چند روز اخير شاهد کش و قوس هاي فراوان بر سر مقاله ي سردارحسين علايي در روزنامه ي اطلاعات بوديم. ايشان نکاتي را مطرح کرده بود که نا خودآگاه خواننده را به قياس امروز و ديروز اين کشور مي کشاند.

تا کيد بر مسائلي که در 2 سال اخير خواب از چشمان خيل عظيمي از حق طلبان و عدالت جويان ربوده است که ظاهرا شباهت با دوره ي ستم شاهي دارد. شايد نوشتن همچنين مطلبي (هرچند نويسنده برداشت قياس گونه از اين نوشته را رد کرده است) که خواه ناخواه خوانندگان را به نتيجه گيري خاصي مي رساند، اولين تفاوت ما بين ديروز و امروز باشد.

مقاله اي با اين مضمون در روزنامه اي منتشر مي شود که ظاهرا حکومتي است و نماينده ي ولي فقيه بالاي سر آن است.

اما تفاوت اصلي نظام جمهوري اسلامي ايران با رژيم هاي پادشاهي قبل از آن در ماهيت و در ساختار آن است که هر دو متفاوت است.

ماهيت نظام جمهوري اسلامي ايران، ماهيتي دو ساحتي است که برگرفته از محتواي ديني است يعني حکومت را دنيايي نمي داند و براي حکومت ساحتي ديگر نيز متصور است حکومت براي رضايت خدا که دو برنامه را دنبال مي کند: برنا که اي براي رفاه مردم و براي سعادت مردم. از اين روست که سنگ محک نظام جمهوري اسلامي ايران جنبه ي معنوي و فرابشري دارد اما بايد توجه داشت که مردم در اين نظام نقش اساسي و تاثيرگذاري دارند چرا که تجلي بخش به محتواي نظام، مردم هستند. در طول سي و سه سال گذشته درنقاط حساس، اين لايه ي زيرين جمهوري اسلامي ايران به سطح آمده و خودش را نشان داده است. در حوادث پس از انقلاب تا قبل از جنگ و پس از آن در جنگ، مردم حافظ و پشتيبان نظام جمهوري اسلامي بوده اند پس از جنگ نيز وداع مردم با امام امت پرده از عمق ساختار مردمي جمهوري اسلامي ايران برداشت. بعد از رحلت امام در زمان زعامت آيت الله خامنه اي طوفان هاي سختي کشور را در نورديدو مردم در گذر از اين طوفان ها در کنار رهبري بوده اند. حضور ميليوني مردم در راهپيمايي هاي 22 بهمن و روزقدس جلوه گر حضور مردم در صحنه بوده است و حضور مردم در انتخابات نيز بيانگر اکثريتي خاموش و بي صداست که نه رسانه ي دارند و نه بوق هاي تبيلغاتي اما مطلع هستند و به حق سياسي ترين مردم دنيا مي باشند.

پس تفاوت عمده ي نظام جمهوري اسلامي ايران با نظام هاي پادشاهي پيشين در همين مردمي بودن است که به کرات خود را نشان داده است. از سوي ديگر نظام در سطوح بالا هميشه پاسخگوي مردم بوده است. يعني تغييرات در مديران ارشد اجرايي و يا جهت گيري هاي کلي نظام و از همه مهمتر بيانات رهبري به نوعي پاسخگويي به ملت را در نهان خود دارد که با نگاهي به بيانات رهبري در سالهاي گذشته مي توان اين عنصر رادريافت.

ساختار نظام جمهوري اسلامي هم به گونه اي است که آن را با نظام هاي پيشين متفاوت مي کند. انتخابات هاي گوناگون و حضور افراد با گرايش هاي مختلف و بعضا ضد انقلاب و ضد نظام در مسئوليت هاي سياسي، اقتصادي، امنيتي و فرهنگي بيانگر سيستم بازي است که در نظام هاي پادشاهي به هيچ عنوان ديده نمي شد. افراد در جمهوري اسلامي از پايين ترين سطوح اجتماعي به مسئوليت مي رسند و از ضعيف ترين قشر ها، حاکم مي شوند که فقط خاصيت اين نظام است.

حال بگذريم که فرصت هاي گوناگون حضور براي برخي مخالفين توسط خود آنها از بين رفت.

از سوي ديگر تصور اينکه رفتار نظام جمهوري اسلامي با رفتار نظام هاي پادشاهي شباهت دارد آن طور که در مقاله سردار علايي مطرح گرديده بود يک خيال خام است. وجود هزاران رسانه ي مکتوب و مجازي در دنياي امروز نظارت مردمي را جهان گستر کرده است. ارتباطات هاي گوناگون امروز و از سوي ديگر جنگ هاي رسانه اي در کنار اين اطلاع رساني ها و ارتباطات فضاي امروز جهاني را تغيير داده است. امروز کوچکترين رفتار و عملکرد سياست مداران در جهان منعکس مي گرددو عملا محدوديت رسانه اي وجود ندارد و هر آنچه که به عنوان فيلترينگ مطرح و يا اجرا مي گردد شوخي بيش نيست. و اگر در فضاي بسته ي آن روزهاي نظام ستم شاهي 19 دي رخ مي دهد و کشتار ها در چهلم هاي مداوم مردم را به خروش وا مي دارد( بنا بر گفته ي سردار علايي) مطمئن باشيد که با حضور رسانه ها در زندگي امروز ، اتفاقاتي با شکل و ماهيت آن روزهاي قبل از پيروزي انقلاب رخ مي داد ، ريشه ي اين نظام کنده مي شد نه از 19 دي56 تا 22 بهمن 57 بلکه در يک صبح تا شب! اما مي بينيم بر خلاف سيري که مد نظر سردار علايي است مردم با وجود همه ي مخالفت هاي جهاني و نقص ها و مشکلات داخلي 9 دي اي مي آفرينند که ديدن جلوه هاي واقعي آن، همه را حيرت زده مي کند.

سردار علايي

جمهوري اسلامي ايران تنها و روي پاي خود ايستاده است و اين آن چيزي است که بيش از پيش تفاوت ها را نشان مي دهد. شايد آمريکايي ها بيشتر از خود ما فرق بين جمهوري اسلامي ايران با نظام پادشاهي سابق را ببينند و بفهمند. نظامي که نه تسليحات مدرن اهدايي آمريکا را در اختيار دارد نه ذوب آهن ساخت شوروي را و نه هيچ کمک مالي و صنعتي و ... غرب و شرق را که هر کدام از آنها براي بستن دهان ملتي کافي است. و هيچ ملتي مستقل و پاي برجا نمي ماند و منتشر نمي شود مگر با حمايت مردم خود. و اگر از شما پرسيده شود که اگر ائتلاف کشورهاي غربي به ايران حمله کنند و بگويد هدف من فقط ساقط کردن نظام است و بس آيا مردم به مقابله با اين نيروها برمي خيزند؟ مطمئنا جواب شما بله خواهد بود.

و اين پشتوانه استقلال اين کشور است.

سردار عزيز

حمايت دشمنان خارجي از عناصر داخلي مخالف را مي توان انکار کرد؟ بارها ديده شده است که دانشجويان انقلابي اين مرزو بوم نسبت به برخي رفتارها، عملکردها و... در نظام انتقاد کرده اند اما آيا رسانه هاي غربي براي آنها سوت و کف زده اند؟ چه فرق است بين اين مخالفت و مخالفت ديگراني که خود را منتقد مي دانند اما مورد حمايت خارجي ها و دشمنان قسم خورده ي اين نظام هستند و جالب آنکه از آنها نيز برائت نمي جويند؟ آيا مي شود روي اين واقعيت چشم بست؟

در پايان لازم است اين نکته را متذکر شوم که برخورد سلبي و يا حرکتي که در مقابل منزل سردار علايي انجام گرفته بود حرکت درستي نيست و هر عملي، واکنش متناسب با خود را مي طلبد و برخورد هاي سلبي برخلاف نظر رهبري مبني بر آزاد انديشي است و فضا بايد به گونه اي باشد که سوال و شبهه که ممکن است سراغ هر فرد در هرلباس و جايگاهي پديد مي آيد پاسخ داده شود و اين گونه از حق دفاع کنيم تا با شعار./س

والسلام

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.