به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، توماس مایکل اسکنلن، فیلسوف معاصر، استاد سابق دانشگاه پرینستون و استاد ممتاز دانشگاه هاروارد و عضو انجمن فلسفه آمریکاست.
حوزه مطالعاتی او منطق ریاضی، اخلاق و فلسفه سیاسی است. «چهچیزی را به یکدیگر مدیون هستیم»، «دشواری تساهل»، «نظریه اخلاق»، «وجوهاخلاقی» و «نابرابری به چه معناست» از جمله آثار او بهشمار میروند. اسکنلن از فیلسوفانی است که نظریه قراردادگرایی را در فلسفه اخلاق معاصر احیا کرده است.
قراردادگرایی ریشه در آرای کانت و هابز دارد و در دوره معاصر توسط افرادی، چون رالز و اسکانلون بسط و توسعه یافته است. از پروفسور توماس اسکانلون درباب وجوه اخلاقی و قانونی ترور ژنرال قاسم سلیمانی توسط دولت ایالات متحده پرسیدهایم. گرچه اسکنلن لفظ ترور و تروریسم دولتی برای این اقدام را خوش نمیدارد، اما بهوضوح بر آن است که نه تحریمها و نه اقدام علیه ژنرال سلیمانی، قابل توجیه و دفاع نیست.
اسکنلن وظیفه مردم ایالات متحده را درک غلط بودن چنین اقداماتی از جانب مردم و تلاش درجهت ایجاد تغییر در دولت ایالات متحده دانست و ترجیح داد از وظیفه اخلاقی شهروندان ایالات متحده در قبال این ترور، بیش از این چیزی نگوید. «فرهیختگان» پرسشهای مشابهی را از دیگر متفکران و فیلسوفان اخلاق ایالات متحده نیز پرسیده است که به مرور در همین صفحه به چاپ خواهند رسید.
متن مصاحبه ما با پروفسور توماس مایکل اسکنلن را از نظر میگذرانید.
درباره ترور ژنرال قاسم سلیمانی از نظرگاهی اخلاقی چه فکر میکنید؟ همچنین درباره وجوه اخلاقی و قانونی آن چه میاندیشید؟
ایالات متحده و ایران در جنگ نیستند و [حتی]قتل ژنرال سلیمانی اقدامی برای «دفاع از خود» یا «استفادهای مشروع از زور در راستای بازداشت و محاکمه» نبود بنابراین از نظر اخلاقی [ترور ژنرال سلیمانی]کاری غیرقابل توجیه و دفاع بود.
این اولینبار بود که دولت ایالات متحده مرتکب تروری میشد و سپس صراحتا اعلام و اعتراف میکرد که «ما مرتکب آن شدیم.» نظرتان درباره «تروریسم دولتی» ایالات متحده چیست؟
اگرچه [ترور ژنرال سلیمانی]مسلما غلط بود، اما من آن را «تروریسم» نمیخوانم، چراکه هرکار خطایی مصداق تروریسم نیست و البته مطمئن نیستم که این اولین باری باشد که آمریکا دست به چنین اقدامی زده است [شاید تنها اقدام اخیر مشابه آن]قتل اسامهبنلادن باشد.
آیا چنین اقدامی یک بدعت [در سیاست خارجی ایالات متحده]محسوب میشد؟ میشود گفت برخی سیاستهای دیگر -مانند تحریمهای دارویی مستقیم و غیرمستقیم علیه مردم ایران- را بتوان تروریسم خاموش خواند و بنابراین چنین «اعلانی»، صرفا یک اعتراف است و این روند جدیدی نیست. پس بهطور کلی، ترور تنها سیاستی مختص به ترامپ یا یک سیاست تازه محسوب نمیشود.
نمیخواهم بگویم که این یک بدعت بود و در هرصورت -چه بدعت بوده باشد چه نه- بهنظرم در حد این فکت و واقعیتِ ساده واجد اهمیت نمیرسد که این [کار]بهلحاظ اخلاقی خطا بود. همچنین فکر میکنم که تحریمها علیه ایران نیر غیرقابل توجیه و دفاع است، گرچه جنایت یا ترور محسوب نیست.
وظیفه اخلاقی مردم آمریکا راجعبه ترور ژنرال سلیمانی چیست؟ آیا اصلا وظیفهای دارند؟
بهلحاظ اخلاقی وظیفه داریم که غلط بودن آنچه رخ داده را [چنانکه باید]دریابیم و مهمتر آن است که بکوشیم تا تغییری در دولتمان پدید آوریم.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/