ایران از روز جمعه ۱۳دی ماه وارد مرحله جدیدی شده و در این میان حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی نیز بر غم مردم افزود تا با ملتهب شدن موقت اوضاع بار دیگر گرگ‌های در کمین نشسته وارد میدان شوند.ر

داستان گرگ‌هایی که میش شدندبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  هنوز چند ساعت از خبر انتقام سخت موشکی ایران از آمریکا در واکنش به ترور سردار قاسم سلیمانی نگذشته بود که خبر سقوط یک فروند هواپیمای مسافری خطوط هوایی اوکراین در حوالی شهریار منتشر شد.

ماجرا از زمانی تلخ شد که مشخص گردید تعداد زیادی از مسافران این هواپیما ایرانی بوده‌اند. در ابتدا فرضیه‌های مختلفی از جمله نقص فنی برای علت سقوط این هواپیما مطرح شد، اما با گذشت زمان و شیطنت‌های آمریکا و تحریک کی یف و اوتاوا از سوی واشنگتن، مقامات ایرانی با جدیت بیشتری به مسئله ورود کرده و نهایتاً روز شنبه ۲۱ دی ماه اعلام شد که این هواپیما به دلیل اصابت موشکی که در نتیجه یک خطای انسانی شلیک شده سقوط کرده است.
اعلام این مطلب و برعهده گرفتن مسئولیت سقوط این هواپیما از سوی سردار حاجی زاده، فرمانده هوا-فضای سپاه پاسداران، اقدامی بود که حتی با تمجید مقام‌ها و کشور‌های مختلف از جمله «جاستین ترودو» نخست وزیر کانادا، همراه شد، اما با این وجود دیر اعلام شدن آن و قوت گرفتن این احتمال که برخی مسئولین از ابتدا در جریان ماجرا بودند سبب شد تا اعتراضاتی در برخی مکان‌ها از جمله دانشگاه‌ها صورت بگیرد.

همین جرقه کافی بود تا بار دیگر دشمنانی که سال‌ها است برای دریدن ایران در کمین نشسته‌اند بار دیگر فضا را مناسب ببینند و با نشان دادن خود به عنوان خیرخواه مردم ایران سعی در ماهی‌گیری از آب گل آلود داشته باشند.

افرادی همچون «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی و «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا که با بازگرداندن تحریم‌ها و شدت بخشیدن به آن‌ها موجب تشدید مشکلات اقتصادی و پیچیده شدن اوضاع حتی برای بیماران ایرانی شده، با جملاتی همچون اینکه ما در کنار معترضین و مردم ایران هستیم، سعی در متشنج کردن فضای ملتهب ایران و به آشوب کشیدن ماجرا را دارند.

مطرح شدن مجدد آمادگی آمریکا برای مذاکره بدون پیش شرط با ایران
در چنین فضایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی در به آشوب کشیدن اعتراضات ناشی از احساس تالم و غم مردم ایران را دارند بار دیگر مقامات بلند پایه ایالات متحده موضوع آمادگی واشنگتن برای مذاکره بدون پیش شرط با ایران را مطرح کردند.

در ابتدا روز جمعه ۲۰ دی ماه نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد این موضوع را مطرح کرد و سپس روز یکشنبه ۲۲ دی «مارک اسپر» وزیر دفاع این کشور، نیز بار دیگر آن را مطرح کرد و سپس ترامپ با انتشار توئیت‌هایی حتی به زبان فارسی سعی در نزدیک نشان دادن خود به مردم ایران کرد.

اما چرا در چنین فضایی آمریکا و اسرائیل ناگهان با مردم ایران مهربان شده‌اند؟
آمریکایی که سال‌ها است شدیدترین فشار‌ها را بر ایران وارد می‌کند و نتیجه این فشار‌ها نیز بیش از هر چیز بر مردم ایران نمایان است چگونه می‌تواند ادعای دوستی و همراه بودن با مردم ایران را داشته باشد؟

و یا همین نتانیاهو؛ فردی که پرونده اقدامات ضد ایرانی وی بر کسی پوشیده نیست چطور یک شبه مهربان شده و دم از دوستی با مردم ایران می‌زند؟

نکته‌ای که باید یادآور شد آن است که با ورود «جان بولتون» به کاخ سفید به عنوان مشاور امنیت ملی، طرح براندازی در ایران تبدیل به یکی از اولویت‌های دولت ایالات متحده شد و هر چند اکنون ماه‌ها است که جان بولتون دیگر جایی در کاخ سفید ندارد، اما با این وجود سیاست کاخ سفید در خصوص ایران بر مدار همان پروژه براندازی می‌چرخد.

در زمان حضور بولتون در کاخ سفید به سفارش وی پروژه‌ای برای براندازی در ایران توسط گروه SSG (گروه مطالعات امنیتی) که یک اندیشکده امنیتی بوده و ارتباطات نزدیکی با مقامات کاخ سفید دارد تهیه شد.

این سند سه صفحه‌ای تاکید کمتری بر مداخله نظامی داشته و در عوض خواستار سرمایه گذاری بر روی نارضایتی‌های مردم ایران از حکومت دارد. در بخشی از این سند آمده که مردم ایران از مشکلات اقتصادی رنج می‌برند و این در حالی است که ایران در خارج از مرز‌ها در بخش نظامی هزینه‌های زیادی را انجام می‌دهد.

بر اساس جزئیات پروژه‌ای که توسط واشنگتن فری بیکن منتشر شده ایجاد شکاف میان مردم و مسئولان ایرانی و دامن زدن به اختلافات بوجود آمده یکی از راه‌های مؤثر برای ایجاد تغییر در ایران است.

«جیم هنسان» رئیس SSG در رابطه با سند تهیه شده به واشنگتن فری بیکن گفته است: به دلیل ارتباطات نزدیک ایران با روسیه، دولت آمریکا در پی مداخله نظامی مستقیم در ایران و تغییر نظام نیست و در عوض قصد دارد بر روی روش‌های دیگری برای رسیدن به هدف تغییر نظام در ایران متمرکز شود.

آمریکا با بازگرداندن تحریم از یک سو و از سوی دیگر ابراز علاقه برای مذاکره، قصد دارد تا در ابتدا فشار اقتصادی را بر مردم ایران افزایش داده و سپس با مقصر نشان دادن مقامات ایرانی برای این وضعیت، مردم و مسئولان را در برابر یکدیگر قرار داده و با حمایت از اغتشاشگران شعله اختلافات در ایران را گسترده‌تر کند.

با توجه به این سند، عجیب نیست که در سال‌های اخیر هرگاه اعتراضی در ایران انجام می‌شود به سرعت از حمایت آمریکا بهره مند می‌شود و با به آشوب کشیده شدن آن واشنگتن بهره برداری سیاسی گسترده‌ای از آن می‌نماید.

ماجرای انتقام سخت موشکی ایران و حمله به پایگاه عین الاسد که اولین حمله به پایگاه‌های نظامی آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون محسوب می‌شود لطمه زیادی به اعتبار ترامپ زد، اما حادثه ناگوار سقوط هواپیما و مشخص شدن علت آنکه موجب تأثر مردم ایران و بروز اعتراضاتی در این رابطه شده فرصتی مناسب برای ترامپ به وجود آورده تا از زیر فشار‌های داخلی به دلیل اقدام ناسنجیده در ترور سردار سلیمانی خارج شود.

وجود اختلاف و بروز اعتراض در هر جامعه‌ای امری طبیعی است، اما مهربان شدن یکباره کسانی که مسئول اصلی در تنگنا قرار گرفتن مردم ایران هستند موضوعی است که نیاز به درنگ و تأمل بیشتر دارد.

منبع: مشرق

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.