زمانی که شما بر اثر تصادف یا زلزله یا اتفاقات غیرقابل پیش بینی دیگری عزیزتان را از دست می‌دهید دیگر نمی‌توان جلوی شوک روانی را گرفت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،   بعد از بروز تصادف، و یا حوادث دیگر، جدا از بحث مشکلات و ضربات جسمی و فیزیکی، مشکلات روحی گوناگونی به سراغ فرد می‌آید. از افسردگی گرفته تا کابوس‌های شبانه. زمانی که برای نزدیکان اتفاق بدی می‌افتد افراد دچار شوک روحی و در ادامه واکنش‌های عجیبی می‌شوند.

کار‌هایی می‌کنند و حرف‌هایی می‌زنند که شاید برای خودشان هم بعد‌ها عجیب باشد. اما این اتفاقات اصلاً عجیب نیست. فشار روحی و روانی که در اثر بروز سانحه و حوادث پیش‌بینی‌نشده بر افراد وارد می‌شود می‌تواند آثار مخرب زیادی داشته باشد.

همان‌طور که می‌گویند هر چیزی چاره دارد جز مرگ، دقیقاً بیانگر همین مشکل است. زمانی که مرگ برای اعضای خانواده و نزدیکان اتفاق می‌افتد حالا به هر شکلی و در هر سنی که باشند می‌تواند بر اطرافیان شوک وارد کند.

میزان این شوک به پیش‌بینی زمان مرگ سن افراد حساسیت اطرافیان و شرایط محیطی زیادی بستگی دارد. اگر فردی در بستر بیماری باشد یا سن بالایی داشته باشد تقریباً اطرافیان می‌توانند روز نبودن او را تصور کنند و تا حدودی خود را برای آن روز آماده کنند. اما زمانی که شما بر اثر تصادف یا زلزله یا اتفاقات غیرقابل پیش بینی دیگری عزیزتان را از دست می‌دهید دیگر نمی‌توان جلوی شوک روانی را گرفت.

اگر دقت کنید در یک سال گذشته در کشور ما حوادث پیش‌بینی نشده زیادی رخ داد و ما تعداد زیادی از هم‌وطنان خود را بی‌دلیل از دست دادیم. بعد از فاجعه پلاسکو در سال ۹۵، ریزش معدن یورت در سال ۹۶، زلزله کرمانشاه، سوختن کشتی سانچی و حالا سقوط هواپیمای مسافربری نمونه‌ای از این حوادث بود که امسال شوک عظیمی به مردم و اطرافیان این حوادث وارد کرد.

در همین اتفاق اخیر و سقوط هواپیما ما شاهد فیلمی بودیم از اعضای خانواده یکی از مسافران که ادعا می‌کرد عزیزش از داخل هواپیما بعد از سقوط تماس گرفته و گفته ما زنده هستیم و التماس می‌کرد که آن‌ها را زنده به گور نکنید.

یا در زمان سوختن کشتی سانچی خانواده‌ها امیدوار بودند از دل آتش سوزان عزیزانشان زنده بیرون بیایند. این‌ها نه تنها شوک ناشی از بروز حادثه است بلکه امیدواری خانواده‌ها برای یافتن اثری از عزیزانشان به افزایش شدت این شوک کمک می‌کند.

استرس بعد از سانحه چیست؟

شاید خیلی‌ها با این اختلال آشنا نباشند، اما علائم آن را در خود یا دیگران دیده باشند. تقریباً همه افراد تکرار صحنه‌های آزاردهنده جنگ را در بازیگر نقش اول فیلم «آژانس شیشه‌ای» یا برخی دیگر از فیلم‌های دفاع مقدس دیده‌اند. خاطره چنان برای فرد تکرار می‌شود و فرد طوری رفتار می‌کند که انگار همین‌الان در حال اتفاق افتادن است.

تجربه تصادف شدید ممکن است باعث شود فرد برای همیشه از رانندگی دست بکشد. در ایران مثال‌هایی از شایع شدن این اختلال پس از زلزله بم، زلزله آذربایجان، کرمانشاه و قبل از آن‌ها در جنگ تحمیلی و زلزله رودبار و منجیل دیده‌شده است؛ و حالا حادثه پلاسکو و سانچی و سقوط هواپیمای مسافری تهران یاسوج هم به این لیست اضافه‌شده است.

تصادف شدید، مورد دزدی یا حمله قرار گرفتن، از دست دادن عزیزان در حوادث طبیعی یا غیرطبیعی پیش‌بینی نشده و بسیاری دیگر از تجربه‌های آسیب‌زا، مثل وارد شدن ضربه‌ای بر پیکره فیزیکی و روان‌شناختی ما هستند. همه ما کم و بیش در زندگی‌مان با چنین ضربه‌هایی روبه رو شده‌ایم، اما گاهی به دلایل مختلف، یکی از این ضربه‌ها، تأثیر عمیقی بر ما به جای می‌گذارد. گویی همیشه برای ما زنده است و هرلحظه امکان تکرار آن‌ها وجود دارد در نتیجه همواره نگران هستیم. اگر این شرایط ادامه یابد در این صورت دچار مشکلی می‌شویم که به آن اختلال استرس پس از ضربه یا post traumatic stress disorder) PTSD) می‌گوییم.

وقتی این اختلال روی می‌دهد، زندگی را برای فرد و اطرافیانش به‌شدت سخت و طاقت‌فرسا می‌کند. فرد مدام در ترس و وحشت و بی‌قراری است و گاهی حتی کار‌های معمول خود را نمی‌تواند انجام دهد.

ممکن است شما خودتان در محل بروز حادثه نباشید، اما با تصویرسازی از لحظه‌های آخر زندگی عزیزانتان این اختلال در شما تشدید می‌شود.

گاهی صحنه حادثه حتی لحظه‌ای فرد را رها نمی‌کند و اطرافیان از حساسیت و تحریک‌پذیری بیش‌ازحد فرد و خشم‌های ناگهانی او به ستوه می‌آیند.

در این حالت گاهی صدای به هم خوردن یک در می‌تواند فرد را تا حد یک خشم انفجاری بکشاند. ازاین‌رو این علائم به‌ویژه وقتی شدید است به بروز افسردگی و اضطراب در فرد و اطرافیانش منجر می‌شود.

علائم و نشانه‌های اختلال پس از حادثه

اگر این علائم در فردی به مدت یک ماه طول بکشد نام اختلال می‌گیرد؛ و در ضمن فرد متخصصی آن را تائید کرده باشد؛ چراکه در واقع پس از هر ضربه‌ای، بروز این علائم در همه افراد طبیعی است و وقتی طول می‌کشد نشانه اختلال خواهد بود. علائم اصلی اختلال استرس پس از ضربه عبارت است از:

واکنش ترس، درماندگی یا وحشت شدید
یادآوری‌های مکرر و عذاب‌آور واقعه
دیدن مکرر واقعه در رؤیا
رفتار کردن فرد به‌گونه‌ای که انگار واقعه تکرار می‌شود
واکنش جسمی و رنج و عذاب شدید در رویارویی با چیز‌هایی که به نوعی به آن اتفاق مربوط باشند
اجتناب کردن از محرک‌های مرتبط با آن اتفاق؛ به‌عنوان مثال اجتناب از مکان‌های مرتبط

علائم دیگر که ممکن است در سایر مشکلات روان‌شناختی دیده شود و اینجا هم رخ می‌دهد، عبارت است از:
کم علاقگی در انجام امور مهم زندگی، بی‌انگیزگی و ناامیدی، مشکل در تمرکز، خشم و گوش‌به‌زنگ بودن.

علائم در کودکان

بعضی از این علائم در بچه‌ها کمی متفاوت رخ می‌دهد. به عنوان مثال کودکی که دچار ضربه‌ای مثل آسیب جسمی یا جنسی شده ممکن است به‌سختی بتواند راجع به آن صحبت کند و آن را بیشتر در قالب بازی و کابوس دیدن‌ها نمایان کند.

بچه‌ها معمولاً به انجام تکرار بازی‌هایی با مضمون حادثه می‌پردازند و خواب‌های نامشخص به شکل کابوس‌های ترسناک یا خواب‌هایی درباره غول و اتفاقات ترسناک می‌بینند. علائم جسمی مثل شب ادراری، دل‌درد و سردرد نیز در آن‌ها شایع است. ضربه‌های شایع در دوران کودکی بلایای طبیعی، آزار‌های جنسی و جسمی مزمن، سوختگی و آدم‌ربایی است.

شیوع اختلال استرس پس از ضربه

ازآنجایی که احتمال ضربه، آن‌هم از نوع شدید برای همه افراد وجود دارد بنابراین اختلال استرس پس از ضربه نیز از اختلالات به نسبت شایع روان‌شناختی محسوب می‌شود. میزان شیوع این اختلال، ۸ درصد در جمعیت عمومی است.

احتمال آن در زنان بیشتر از مردان و حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد است و در مردان بین ۵ تا ۶ درصد بیشترین ضربه‌های اصلی در زنان، حمله یا تجاوز و در مردان، جنگ است.
همچنین بر اساس تحقیقات، احتمال بروز این اختلال در افراد مجرد، مطلقه یا کسانی که همسرشان را از دست داده‌اند، بیشتر است. ممکن است دلیلش، کمتر بودن میزان حمایت اجتماعی در این گروه افراد باشد.

به یاد داشته باشید داشتن حمایت اجتماعی هنگام بروز ضربه می‌تواند از بروز اختلال پس از ضربه و همچنین در پیشگیری از آن مفید باشد. در ضمن در سطوح اقتصادی ـ. اجتماعی پایین‌تر، این اختلال بیشتر مشاهده‌شده است.

آسیب‌شناسی اختلال

روان شـــنــاســان و روان‌پزشکان نظریه‌هایی درباره علت ابتلا به این اختلال مطرح کرده‌اند. به عنوان مثال، تئوری روانکاوانه معتقد است اتفاق یا ضربه، یک نقطه حساس یا تعارض ناخودآگاه در فرد را فعال می‌کند. این تئوری تا حد زیادی قابل توجیه است، چون بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال معتقدند ضربه‌های سخت‌تر را تجربه کرده‌اند، اما باعث مشکل در آن‌ها نشده است، چراکه درواقع از درون نسبت به آن آسیب‌پذیر نبوده‌اند.

بر اساس تئوری‌های دوم افراد به این دلیل دچار این اختلال می‌شوند که در پردازش اطلاعات مربوط به یک اتفاق مشکل‌دارند. به عنوان مثال فرد همیشه اتفاقات را بسیار بدتر و فاجعه‌بارتر از آنچه هست برآورد می‌کند. طبق بعضی نظریه‌ها، برخی افراد واکنش‌های زیستی خاصی مانند بالا بودن غیرطبیعی سطح فعالیت دستگاه عصبی خودکار دارند که در مواقع استرس و ضربه، آن‌ها را مستعد ابتلا به اختلال استرس پس از ضربه می‌کند.

بعضی از عوامل، افراد را نسبت به بروز اختلال پس از ضربه مستعد می‌کند. بعضی از این عوامل عبارت است از:

آسیب‌های دوران کودکی
کافی نبودن سیستم حمایت خانوادگی و اجتماعی
داشتن ویژگی شخصیت بدبینانه یا وابسته
درمان

براساس مطالعات انجام شده ۳۰ درصد افرادی که دچار این علائم می‌شوند، بدون درمان و خود به خود بهبود پیدا می‌کنند، اما بقیه آن‌ها در صورت درمان نشدن ممکن است همچنان در طولانی مدت با آن درگیر باشند.

درمان این اختلال به دو صورت فردی و گروهی انجام می‌شود و در هر دو شکل درمان فردی و گروهی، تمرکز اصلی درمان آن است که فرد تشویق شود درباره واقعه و معنای آن اتفاق تا جای ممکن صحبت کند.
عنصر اصلی در این زمینه، حمایت است. در درمان فردی، درمانگر یک فضای امن و حمایت‌گرانه ایجاد می‌کند و در درمان گروهی نیز هم درمانگر و هم سایر اعضای گروه نقش حمایتی در قبال هم ایفا می‌کنند.

ویژگی منحصربه فرد گروه درمانی این است که فرد با افرادی که از این نظر به او شبیه هستند روبه رو می‌شود و همین نکته صحبت درباره اتفاق را برای او آسان‌تر می‌کند. در بسیاری از انواع درمان‌های فردی و گروهی، روش‌های آرام‌سازی خود یا ریلکسیشن به افراد آموزش داده می‌شود.

وقتی علائم بسیار شدید و آزاردهنده است، تجویز دارو به دست روان‌پزشک نیز کمک‌کننده است.

یکی از درمان‌هایی که درباره این مشکل مطرح‌شده درمان با حساسیت‌زدایی و باز پردازش حرکات چشم است که توسط متخصصی به نام «شاپیرو» شکل گرفت. او معتقد است در موقع بروز افکار منفی و تکرار واقعه، حرکات چشم بسیار سریع می‌شود و اگر بتوان این حرکات را کنترل کرد، افکار هم کمتر آسیب‌زا خواهد بود. اگرچه در ایران این روش چندان رایج نیست، اما بعضی شواهد حاکی از اثربخشی آن است. به‌هرحال، همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، کمک به حل این مشکل بیش از همه متکی بر صحبت راجع به آن، به‌ویژه با کمک یک متخصص و حمایت اجتماعی است.

منبع: فرادید

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.