به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زن سرافکنده با مرور خاطرات گذشته میگوید: شوهر اولم اعتیاد داشت و خوشگذران بود. جدا شدیم. آنروزها در محله حیدرآباد زندگی میکردیم. بعد از جدایی از شوهرم، مستمری بگیر شدم و حقوق بازنشستگی پدرم به من تعلق گرفت. زندگی نسبتا آرام و بی دردسری داشتیم تا اینکه یک روز بچهها را به پارکی در نزدیکی خانه بردم و با پسر جوانی به نام احد آشنا شدم. او در پارک با دوستانش والیبال بازی میکرد که دعوایشان شد و تشنج کرد. احد را به خانه ام آوردم تا اعصابش آرام شود و نصیحتش کردم. از همان لحظه پاگیر محبتم شد و تصمیم به ازدواج با من گرفت. اما خانواده اش مخالف بودند و صیغه شدیم.
وی ادامه داد: شوهر دومم، ناراحتی اعصاب و روان دارد. ۱۰ سال است با هم هستیم و مشکلی نداریم. خرده خریدهای خانه را تامین میکند. اما مشکل از جایی شروع شد که به گفتههای دوستم اعتماد کردم و خودم را به دردسر انداختم.
زن میانسال با ناراحتی مدارک بانکی و پیامکهای تلفن همراهش را نشان میدهد و میگوید: دخترم ازدواج کرده و نوه کوچکی دارم. پسرم و همسر دومم با هم میانه خوبی دارند و مشکلی نداریم. اما متاسفانه از روزی که ضامن وام دوستم شدم، زندگیم نابود شد. قرار بود او ۳۵ میلیون تومان وام کالا بگیرد، من ضامنش شوم و مبلغ وام و اقساط آن را با هم نصف کنیم. اما دوستم نه تنها به وعده اش عمل نکرد، بلکه از پرداخت اقساط نیز خودداری کرد و حالا همه حقوقم صرف قسطهایی میشود که ضامنش شده ام. طوری که دیگر چیزی از حقوقم نمیماند و آدرسی هم از دوست فراری ام ندارم.
او با تاسف ادامه میدهد: ۱۰ میلیون تومان ودیعه خانه ام بود که وقتی به خاطر بیماری آسم در بیمارستان بستری شدم، تمام شد. دامادم حساس است و نمیتوانم با دخترم زندگی کنم. برادرم هم فوت کرده با این وجود مدتی کنار همسر برادرم ماندم. اما مهمان یکی دو روز حرمت دارد و نمیتوانستم بیشتر از این مزاحم زندگی دیگران شوم. اینجا نزدیک منبع آب، از دو ماه پیش در کنار این دیوار پناه گرفته ام و اثاثیه را دور خودم جمع کرده ام.
وقتی داستان تغییر میکند
یک نیکوکار البرزی با اشاره به اینکه با تماس عضو هیات رییسه اتاق اصناف استان البرز، از این زن باخبر شده، گفت: پس از بررسی موضوع شرایط ایجاد سرپناه مناسب برای این زن فراهم و خانهای برای وی رهن شد.
ر. ف گفت: پس از تهیه مسکن برای زن بی پناه، کلیه لوازم زندگی و اثاثیه خانه این زن درمانده نیز از فروشگاهی در گوهردشت کرج خریداری شد و به خانه او انتقال یافت.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/