به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «محمد شمص» استاد دانشگاه لبنان با اشاره به تاخیر تشکیل دولت لبنان از فشارهای آمریکا و اروپا بر سعد حریری در این زمینه خبر داد و گفت: آنها حریری را تحت فشار گذاشتهاند تا مانع تشکیل دولتی که حزبالله و جریان آزاد ملی به ویژه جبران باسیل وزیر خارجه دولت پیشبرد امور لبنان در آن مشارکت داشته باشند٬ شود.
این کارشناس لبنان به اسامی مطرح شده از سوی حریری برای تصدی پست نخست وزیری اشاره کرد و گفت: حریری تلاش کرد تا اسامی نامزدهای نخست وزیری (محمد الصفدی و بهیج طباره و سمیر خطیب) را برای تثبیت شعار خود (یا من یا هیچکس) بسوزاند.
این نویسنده لبنانی تصریح کرد که سعد حریری از روز اول با موجسواری روی تحرکات مردمی میخواست شروط خود را تحمیل کند و از این طریق به کار خود ادامه داد تا خود را از محاسبه و پاسخگویی به مردم مصون نگه داشته و به افکار عمومی القا کند که او ضد فساد در کشور است؛ درحالی که خودش در این فساد غرق شده و بنیانگذار آن است.
محمد شمص خاطرنشان کرد که آمریکا برای تحمیل برنامهها و شروط خود و جلوگیری از تشکیل دولتی با شروط حزبالله و جنبش امل و همپیمانان آنها در لبنان مداخله میکند. هدف اصلی آمریکا در لبنان حمایت از منافع صهیونیستها بوده و شرط اصلی آن تشکیل دولتی است که بر سر موضوع نفت و تقسیم نفت و گاز٬ با رژیم اشغالگر صهیونیستی تفاهم داشته باشد.
متن کامل این مصاحبه در زیر میآید:
برخی میگویند که سعد حریری در تلاش برای تشکیل دولتی بدون حضور هیچ نمایندهای از حزبالله و امل و جریان آزاد ملی است؛ با توجه به اینکه آنها با دولت تکنوکرات موافق نیستند٬، زیرا بر اساس دیدگاه آنها٬ چنین دولتی، امنیت ملی لبنان را تهدید خواهد کرد٬ آیا واقعا حریری میخواهد دولتی تشکیل دهد که این سه طرف اصلی لبنان در آن حضور نداشته باشند؟
به نظر من آمریکا و اروپا، سعد حریری نخست وزیر دولت پیشبرد امور لبنان را تحت فشار گذاشتهاند تا مانع تشکیل دولتی که حزبالله و جریان آزاد ملی به ویژه جبران باسیل وزیر خارجه دولت پیشبرد امور لبنان در آن مشارکت داشته باشند٬ شود. اما لبنانیها این موضوع را نادیده گرفتند. اظهاراتی از سوی فرانسویها و اروپاییها مطرح شده که تشکیل دولت لبنان با حضور حزبالله ممکن است و آنها مخالفتی با این موضوع ندارند. در واقع مشکل حریری این است که نمیتواند دولتی بدون مشارکت حزبالله تشکیل دهد؛ چرا که حزبالله دارای یک پایگاه گسترده مردمی است و در انتخابات اخیر پارلمانی نیز پیروز شد. اما درباره مشارکت جریان آزاد ملی در دولت٬ همانطور که جبران باسیل اعلام کرد این جریان با شروطی که حریری مطرح و درباره دولت تکنوکرات صحبت میکند هرگز در دولت آینده شرکت نخواهد کرد و سعد حریری به عنوان یک شخصیت سیاسی میتواند به تنهایی چنین دولتی را اداره کند. جریان آزاد ملی با شرط تشکیل یک دولت تکنوسیاسی و بر اساس نتایج انتخابات پارلمانی اخیر در کابینه آینده لبنان حضور خواهد داشت.
طی هفتههای گذشته شاهد بودیم که حریری از دو شخصیت به نامهای محمد الصفدی و سمیر خطیب به عنوان نامزد نخست وزیر جدید لبنان حمایت کرد؛ اما خیلی زود از نظر خود برگشت و حمایتش را پس گرفت. برخی میگویند که حریری این سیاست را مانند یک بازی اجرا میکند تا به شکل غیرمستقیم بگوید هیچکس به جز او نمیتواند دولت آینده لبنان را تشکیل دهد و تلاش میکند تا از خلال این بازی٬ احزاب لبنان مجبور به انتخاب مجدد وی به عنوان نخست وزیر جدید لبنان شوند٬ شما این بازی سیاسی را چگونه تفسیر میکنید؟
این دقیقا چیزی است که اتفاق افتاده٬ حریری تلاش کرد تا با سوزاندن اسامی نامزدهای نخستوزیری٬ شعار (یا من یا هیچکس) خود را تثبیت کند و مفتی سنی لبنان نیز از او حمایت کرد؛ جایی که از زبان سمیر خطیب اعلام کرد که حریری تنها نامزد نخستوزیری لبنان است. این بازی سوزاندن اسامی نامزدهای نخستوزیری و فشار بر حزبالله و جنبش امل و جریان آزاد ملی برای این است که حریری بگوید او تنها کسی است که میتواند یک دولت نجات تشکیل دهد. اما این اتفاق دیر یا زود رخ نخواهد داد. جنبش امل و حزبالله از او حمایت و فرصت بازگشت حریری به دولت را فراهم میکردند؛ زیرا حریری نمیتواند از این بازی خارج شده و کشور را در حالت ورشکسته رها کند و بخشی از این فروپاشی و بحران اقتصادی و مالی و پولی نتیجه سیاستهای اقتصادی حریری از سال ۱۹۹۳ تا الآن است که کشور را به این ورشکستگی مالی و اقتصادی و پولی کشانده است؛ بنابراین از آنجایی که حزبالله و جنبش امل٬ نمیپذیرند که کسی به غیر از سعدحریری و یا فردی که خود او معرفی میکند٬ متصدی جایگاه نخست وزیری لبنان شود٬ او باید این مسئولیت را برعهده بگیرد.
جریان آزاد ملی از زبان جبران باسیل رئیس این جریان تاکید کرده که در دولت جدید با شروط سعد حریری مشارکت نخواهد کرد٬ در صورت احتمال ماندن همپیمانان حزبالله خارج از دولتی که سعد حریری تشکیل میدهد٬ موضع آن چه خواهد بود و اینکه آیا جریان آزاد ملی به شروط حریری معترض است و یا شخص او؟
جبران باسیل عدم مشارکت جریان آزاد ملی را در دولتی که حریری شروط خود را بر آن تحمیل کند اعلام کرده و از نظر این جریان یک دولت تکنوکرات با اختیارات گسترده مردود است. موضع جریان آزاد ملی پس از گذشت ۶۰ روز از اعتراضات مردمی و موجسواری حریری روی این تحرکات و نیز سوءاستفاده از وضعیت کنونی برای تسویه حساب سیاسی و انداختن توپ آتشین در دست حزبالله و جریان آزاد ملی و جنبش امل٬ این است که توپ را در زمین حریری بیندازد.
امروز توپ در زمین حریری است. کاری که باسیل انجام داد٬ یک اقدام هوشمندانه بود که هدف آن عدم قرار گرفتن جریان آزاد ملی در مقابل مردم است. توپ در زمین حریری است و قطعا حزبالله و سید حسن نصرالله دبیرکل آن٬ هرگز قبول نمیکنند دولتی تشکیل شود که جریان آزادملی در آن حضور نداشته باشد؛ چرا که این جریان همپیمان اصلی حزبالله است و به دلیل محبوبیت زیاد جریان آزاد ملی٬ حزبالله عدم حضور آن را در دولت جدید لبنان نمیپذیرد.
در روزهای گذشته شاهد درگیریهایی میان برخی از معترضان و نیروهای امنیتی بودیم٬ برخی میگویند این گروههای معترضی که به نیروهای امنیتی حمله میکنند٬ متعلق به جریان ۱۴ مارس هستند تا حریری بتواند از خلال این فشارها٬ شروط خود را بر رقبایش تحمیل کند تا او را به عنوان نخست وزیر جدید لبنان بپذیرند؛ این تحلیل تا چه اندازه صحت دارد؟ این گروهها تنها وابسته به حریری هستند یا جریانهای دیگری نیز در میدان تظاهرات حضور دارند؟
در واقع سعد حریری از روز اول به دنبال تحمیل شروط خود بود و با موجسواری روی تحرکات مردمی لبنان٬ میخواست خودش را از محاسبه و پاسخگویی مصون نگه دارد و به افکار عمومی القا کند که او ضد فساد در کشور است؛ درحالی که خودش غرق در فساد و در اصل یکی از بنیانگذاران آن است.
اتفاقاتی که اکنون میافتد و به ویژه درگیریهای چند شب گذشته٬ یک تلاش دوطرفه است. طرف اول٬ کسی است که برای حمایت از حریری و رسیدن او به جایگاه نخستوزیری لبنان با شروط خود است٬ این طرف در واقع از همپیمانان حریری یعنی ولید جنبلاط رهبر حزب سوسیالیستترقیخواه و حزب نیروهای لبنانی و نیز پایگاه مردمی حریری است که به دنبال رسیدن حریری به دولتی با شروط خودش هستند.
اما برخی از معترضانی که به بازگشت حریری معترض هستند٬ صادقانه میخواهند همه مقامات سیاسی را تغییر دهند و به خیابانها آمدند و در تلاش برای جلوگیری از بازگشت حریری به دولت هستند.
اما یک طرف سوم نیز در این درگیریها وجود دارد و آن نجیب میقاتی و اشرف ریفی رقبا و مخالفان حریری هستند که برخی از جوانان طرابلس و عکار و سایر مناطق لبنان را به میدان شهدای بیروت کشاندند که با نیروهای امنیتی درگیر شدند. هدف این طرف نیز جلوگیری از بازگشت حریری به دولت است؛ بنابراین امروز صحبت از درگیری میان موافقان و مخالفان حریری با نیروهای امنیتی است. اما جنبش امل و حزبالله از ورود طرفداران خود به خیابانها جلوگیری کردند و تا این لحظه هیچگونه درگیری میان طرفداران این دو و نیروهای امنیتی اتفاق نیفتاده است.
بسیاری از طرفهای لبنانی معتقدند که کشورهای خارجی و در راس آنها آمریکا و فرانسه به شکل بارز و روشن در موضوع انتخاب نخست وزیر جدید لبنان دخالت میکنند؛ زیرا برای واشنگتن و پاریس بسیار مهم است که نخستوزیر بعدی لبنان از افراد نزدیک به آنها باشد٬ ویژگیهای بارز این مداخلات خارجی چیست؟
مداخله آمریکا در لبنان کاملا واضح است و به طور جدی خود را در بحران داخلی لبنان نشان داد. اظهارات مقامات آمریکایی مانند مایک پامپئو وزیر خارجه این کشور و نیز اظهارات نماینده واشنگتن در سازمان ملل که گفته بود اتفاقات لبنان و منطقه در اثر فشار ملی بوده که هدف آن فشار بر حزبالله و دور کردن آن از حیات سیاسی و دولت لبنان است و این عنصر آمریکایی همچنین گفته بود که این فشارها اگر به نتیجه نرسد٬ همچنان ادامه خواهد داشت، نشاندهنده مداخله آمریکا در بحران لبنان است؛ بنابراین روشن است که آنچه اتفاق میافتد٬ سناریوی آمریکا از خلال نسل پنجم جنگهایی است که ایالات متحده علیه کشورهایی که دیکتههای آن را رد میکنند به راه انداخته است. این جنگ نرم و قدرت نرمی که آمریکا از آن استفاده میکند به دلیل شکست آن در جنگهای مستقیم و نیز جنگهای پروکسی ایالات متحده در سوریه و عراق است؛ بنابراین واشنگتن برای سقوط نظامهای مخالف خود به جنگ نرم روی آورده و از خلال استفاده از مردم و بازی و موجسواری روی گرسنگی ملتها و فقرا به دنبال رسیدن به این هدف است.
امروز آمریکا تحریمهای سختی علیه لبنان وضع کرده که مردم این کشور بهای آن را پرداخت میکنند. دیوید هیل معاون وزیر خارجه آمریکا چهارشنبه برای تحمیل شروط آمریکا و جلوگیری از تشکیل دولتی با شروط حزبالله و جنبش امل و همپیمانان آنها به بیروت میآید. هدف اصلی آمریکا حمایت از منافع رژیم صهیونیستی بوده و شرط اصلی آن تشکیل دولتی است که بر سر موضوع نفت و گاز با رژیم صهیونیستی توافق کند؛ به ویژه بلوک شماره ۹ که صهیونیستها ادعا میکنند در آن سهم دارند و این امر تجاوز به حاکمیت لبنان است. مقامات آمریکایی برای حمایت از منافع رژیم صهیونیستی و سرقت نفت و گاز لبنان در این کشور مداخله میکنند و آمریکا در تلاش برای قرار دادن لبنان تحت قیمومیت بین المللی از طریق صندوق بینالمللی پول است.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/