به گزارش حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در خمین (یکی از شهرهای استان مرکزی) و آبادیهای آن مانند «پشت کوه» (روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خمین)، فرنق و گوشه محمد ملک، شب چله تمام مردم هر جا که باشند به خانههای خود میآیند تا با خانواده خود باشند و خوش بگذرانند.
مردم این منطقه عقیده دارند در شب چله باید هفت خوراکی در سفره داشته باشند. هندوانه، خربزه، انار، سیب، به و انگور یا به قول خودشان انگیر و دو نوع ترشی یعنی پیازترشی و سیرترشی و اگر همه اینها در خانهای نباشد چند تایی از آنها هست مثلا در فرنق (مرکز دهستان رستاق) همان وقت که انگور میرسد کدبانوی خانه چند تا کوزه پاک و پاکیزه به همسرش میدهد و مرد آنها را به باغ میبرد و خوشههای سالم انگور را بی آنکه از شاخه و درخت ببرد در آن کوزهها می ریزد و زیر خاک میکند، این کار را چنان خوب انجام میدهند که انگور تا شب عید نوروز هم صحیح، سالم، آبدار و تازه میماند.
شب چله که فرا میرسد پدر خانواده به باغ میرود تا انگیر شب چله بیاورد. بانوی خانه هم تنور یا به قول خودشان تندیر را گرم میکند و کدوحلوایی را در آن میگذارد تا برشته و پخته شود. گندم برشته هم بو میدهد و از چدار یا سقف خانه و اتاق چند رشته کشمش سبز پاکیزه و به نخ کشیده میچیند و مجمعه بچهها را به قول خودشان رنگین میکند و شب چله میگیرند.
خوراکیها و میوههای خوشطعم و معطر را پدر خانواده تقسیم میکند و قصه گفتن، معما پرسیدن و شعر خواندن تا نیمههای شب ادامه دارد.
در اراک شب چله مرد خانواده به وسع خودش برای خانواده «شبچلهای» یعنی هندوانه، خربزه، پرتقال، انار، سیب و آجیل شب چله میخرد. کسانی که دختری برای پسر خود نامزد کردهاند برای عروس آینده خود و افرادی که دخترشان را به خانه بخت فرستادهاند برای داماد نوقدم خویش شبچلهای میفرستند. چیزهایی که شب چله برای عروس آینده یا دختر تازه عروس فرستاده میشود یک قواره پارچه، نان شیرینی و چند نوع میوه است.
شب چلهای را غالبا یک نفر بیگانه میبرد که انعام بگیرد.
اهالی اراک معتقدند خوردن میوه و شبچره در شب چله خاصیت فراوان دارد. قبل از خوردن یا بعد از خوردن شبچره، بزرگ خانواده برای همه قصه شب چله را میگوید و آن قصه، قصه یک پیرمرد و ۷ پسرش در یک شب سرد زمستانی است.
در شهراب (روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان فراهان) شب چله گندم شاهدانه، کشمش، مغز بادام، مغز گردو، سنجد، انگور، هندوانه، خربزه و کالک جوجهترشی (خربزههای دیمی کوچک که در خمره چیده میشوند و رویشان سرکه ریخته میشود) میخورند. آنها اول شهریور که انگورهایشان را میچینند، یک اتاق مخصوص برای نگهداری انگور در نظر میگیرند. خاکی به نام گل اشکنک را روی زمین میریزند. انگورها را روی این خاک میچینند و روی آن برگ مو میگذارند و با فوت و فنی که بلد هستند کاری میکنند که برای شب چله انگور تازه و آبدار داشته باشند. چون هوا خیلی سرد است خربزه و هندوانه را لای پشم گوسفند میگذارند تا برای شب چله بماند.
پسرهایی که نامزد دارند در شب چله یک جفت کفش، یک قواره پارچه پیراهنی، مقداری شیرینی، گردو، بادام، کشمش، سنجد و آجیل را در پنج یا شش مجمعه میگذارند و آنها را دخترهای قوم و خویش داماد به خانه عروس میبرند. داماد هم شب چله به خانه عروس آینده می برد و بعد از خوردن شام و شبچره به خانه خودش برمیگردد. خانواده عروس فردای شب چله کیسه حمام، جوراب و دستمالی که عروس آن را دوخته و بافته را در یک مجمعه میگذارند و به خانه داماد میفرستند.
در وفس (منطقه و روستایی در شهرستان کمیجان) مراسم شب چله کم و بیش به همان ترتیبی که در سایر نقاط استان مرکزی مرسوم است، برگزار میشود. در شب چله زنان کدبانو و با سلیقه وفس، در خمهای ترخنه و باسلق را باز میکنند.
منبع:کتاب جشنها و آداب و معتقدات زمستان نوشته سید ابوالقاسم انجوی شیرازی
انتهای پیام/